فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 هتل نادری اهواز
بیمارستان اضطراری
در سالهای اول دفاع مقدس
🔹 یادش بخیر آنروزها
همه آمده بودند تا کمکی کرده باشند.
صف های اهدای خون دیدنی بود
و تخلیه مجروجین توسط مردم ستودنی
صدای آمبولانسها شهر را برداشته بود و جوانان۱۴، ۱۵ ساله اسلحه به دست، از مراکز و منازل نگهداری میکردند. اصلا نظم شهر به دست همینها تامین میشد.
روزهای عملیات، ناگفتی بود و هر کس میخواست نقشی در دفاع از کشورش داشته باشد.
براستی آنهمه شور را میشود ترسیم کرد و نوشت؟
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#کلیپ
#یادش_بخیر
#زیر_خاکی
🍂 حال و هوای مشهد
در دوران دفاع مقدس
#یادش_بخیر
شب های چهارشنبه اطراف ضریح امام رضا (ع) قرق مجروحان جنگ می شد. حتی افرادی که سرتاپایشان را گچ گرفته بودند با تخت و ویلچر به حرم منتقل میشدند.
برگزاری مراسم سینه زنی گروهی به سبک بوشهری و جمع شدن زوار برای تماشا و دیدن اشکهای روان بچههای جبهه هم در نوع خود جالب بود و به یادماندنی.
جمع آنها معنویت و نورانیت خاصی داشت که تکرار ناشدنیست.
#فروردین۱۳۶۷
#عملیات_بیتالمقدس۴
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#عکس
#مشهد
🍂 آنهایی که خاطرات عملیات
«کـربلای پنـج» را خواندهاند، غالبا،
با نام «سـه راه مــرگ»
یا «سـه راه شهــادت»
مواجه شدهاند؛
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که شاید کسی را میدیدی و حداکثر ۱۰ دقیقه بعد باید پیکرش را کناری میگذاشتی تا بماند، یا اگر شد ببرندش عقب.
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که بچهها دنبال عزرائیل میکردند.
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که فاصله خواستن و رفتن، به ثانیهای بند بود.
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که فقط کافی بود در ذهنت بگذرد که بروم! خود را در آن سوی هستی میدیدی.
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که هر که از خود برید، به خدا رسید.
🔹 سه راه مـرگ، آنجا بود که هرکه، چون من، از خدا گریخت، به خود رسید.
🔸 سه راه مـرگ، آنجا بود که من پرادعا! خیلی از دوستانم را جا گذاشتم تا امروز لاف رفاقت آنان را بزنم و برای شما روضه جـدایی بخـوانم.
🌷 شـهیـدان: «سید محمد هاتف»، «سید احمد یوسف»، «علیرضا شاطری»، «علی زنگنه»، «ابراهیم احمدی نژاد»، «علیرضا حیدری نژاد»، «علی ابوالحسنی»، «مهدی حقیقی»، «محمود عبدالحمیدی»، «محمد مهدی قیداریان»، «احمد بوجاریان» و...
و از هـمه مـهـم تــر، خـــــدا!
✍️ «حمـید داودآبـادی»
پژوهشـگر و نویسنده دفـاع مقدس
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#عکس #دلتنگیها
#یادش_بخیر