eitaa logo
انجمن راویان فتح البرز
275 دنبال‌کننده
6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
276 فایل
فعال در عرصه روایتگری و راهیان نور ارتباط با ادمین @saleh425
مشاهده در ایتا
دانلود
می روی با فرق خونین پیش آن روی کبود.. شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود.. تهدمت والله ارکان الهدی🥀 شهادت امام علی(ع)🥀 تسلیت باد🥀
*معنای عشق را جوانانی معنادار کردند ،که خالصانه در راه خدا جهاد کردند ،شهیده فائزه رحیمی مجاهد خالص در راه خدا نشان داد که دهه هشتادی ها این انقلاب رو به نتیجه میرسونن😭 نگاه این شهیدان ،هم چون نگاه شهیده فائزه رحیمی به ماست که این انقلاب رو چطوری نگه داریم ،و راهش را ادامه می‌دهیم.🪽 درود خدا بر زنان و مردان و بر دختران و پسران مجاهد در راهش
🏴 شهادت مولی الموحدین حضرت امیر المومنین علی علیه السلام تسلیت باد.
شهید روز طبیعت تخریبجی شهید رضا استاد شهادت : ۱۳ فروردین ۶۷ شهر بیاره عراق شهادت با بمب شیمیایی
شهید روز طبیعت تخریبجی شهید رضا استاد شهادت : ۱۳ فروردین ۶۷ شهر بیاره عراق شهادت با بمب شیمیایی راوی: برادر اسماعیلی پور رضا از بچه های با صفای جنوب شهر بود خودش میگفت بچه شاه عبدالعظیم. خیلی لوطی منش بود. از همون ابتدای ورودم به گردان تخریب یه سری از بچه های شاه عبدالعظیم تازه دوره آموزشی تخریبشون شروع شده بود. اگر اشتباه نکرده باشم مربیشون برادر بزرگوار کوهی مقدم بود که این حقیر هم با ایشان هم دوره شدم .توی مسیر رفتن به منطقه عملیاتی توی اتوبوس نشسته بودم که رضا اومد کنارم با همون گویش داش مشتیش. بهم گفت چطوری بچه محل! منم زدم زیر خنده بهش گفتم بابا من بچه خانی آباد نو هستم تو بچه شهرری . خندید و گفت: اره !!! خوب راهی نیست با موتور گازی یک لیتر بنزین راهه. دیدم چیزی می خواد بگه بهش گفتم رضا چه خبر؟ گفت یه سوالی دارم ؟ گفتم در خدمتم؟ پرسید به نظرت اگه من شهید بشم پدر مادرم چیکار میکنند؟ خیلی نگرانشون بود. منم به شوخی گفتم تو شهید بشو نگران اونا نباش. دیدم جدی داره حرف میزنه. بهش گفتم داغ و ناراحتی اونا زود گذره اما خوشحالی و شادی تو ابدیه، خوب از اونجایی که بعد شهادت اخویم تجربه حال و هوای خانواده شهدا بعد شهادت عزیزانشونو داشتم کمی براش از اون حال و هوا گفتم دیدم خیلی آروم شد. گذشت تا روز سیزدهم فروردین ۶۷ توی منطقه بیاره داشتیم با بچه ها جلوی مدرسه پتوهارو می تکوندیم و به شوخی سیزده بدر میکردیم . که یکدفعه هواپیماهای دشمن حمله کردند. من و دو سه نفر از بچه ها ابتدا رفتیم تو کانالی که اون دور و برا بود. رضا پایین تر از ما جلوی چادر تدارکات بود که دقیقا بمب شیمیایی کنارش خورد. توی همون موقع یکی داد زد شیمیاییه. یکی هم داد زد بوی بادوم تلخ میاد(یکی از علامت های گاز شیمیایی استشمام بوی بادام تلخ بود). !خلاصه ماسک و زدیم . همراه بچه ها رفتیم رو ارتفاعات. از اونجا معلوم بود که چند جای دیگه رو هم زدند. فکر کنم آشپزخانه لشکر رو هم زده بودند نزدیکای غروب اومدیم پایین که گفتند رضا استاد شهید شده. یادش به خیر چه زود خدا طلبیدش...
تصویر مقر در که در روز ۱۳ فروردین ۶۷ توسط هواپیماهی بعثی شده و عده زیادی مصدوم شدند
مقر در که در روز ۱۳ فروردین ۱۳۶۷ توسط هواپیماهی بعثی شده و عده زیادی مصدوم شدند
۱۳ فروردین ۶۷ ✍️✍️✍️ راوی: روز بیاره من هم اونما بودم. خبر ها در مقر نزدیک خط رسیده بود و حاج مجید و احمد خسروبابایی رفته بودند برای پیگیری کارهای آنها. ما در در بیاره مستقر بودیم. نماز ظهر و عصر تمام شده بود ولی هنوز ماشین غذا نرسیده بود. برخی بچه ها خودشان با بعضی خورا کیها که از چادر تدارکات و بقیه چادرها گیر می آوردند سیر می کردند. من خودم یک مقدار از نوعی سبزی های بهاری که قابل خوردن بود خوردم احنمال میدادم که هواپیماهای دشمن برای بمبارون پیداشون بشه. رفتم داخل ساختمان و ماسک شیمیایی رو به صورت زدم ودراز کشیدم با این کار میخواستم دیگران رو هم تشویق کنم که برای احتیاط هم که شده ماسک هاشون رو به صورت بزنند. هنوز چند لحظه ای نگذشته بود که صدای شیرجه هواپیمای دشمن و صدای مهیب اصابت بمب روی زمین آمد،ولی انفجاری صورت نگرفت. همه از داخل ساختمان بیرون ریختیم. که مقابل ساختمان بود به درختی آویزان بود و پیکری غرق خون که بعدا فهمیدیم است اونجا روی زمین افتاده بود . و از بمبی که کنار چادر تدارکات به زمین اصابت کرده بود مواد سمی سفید رنگی فوران میکرد. بدون معطلی بچه ها را به ارتفاع کنار ساختمان هدایت کردم. وقتی از رفتن بچه ها مطمئن شدم با یکی دو نفر آمدیم پایین سمت ساختمان. هنوز بچه های ش.م.ر سر بمب نرسیده بودند. تعدادی از بچه ها از جمله حاج آقا تاج آبادی هم مجروج شده بودند. اینها را برداشتیم و به بهداری رسوندیم. حاج تاج آبادی را خودم و بچه های دیگر را هم دوستان دیگر به بهداری رسوندند. اکیپ خنثی سازی بمب آمدند و چاله بمب را با مواد پر کردند. رو هم داخل پتو پیچیده و به فرستادیم .. فرمانده گردان تخریب از راه رسید و اسامی 20 نفر رو داد که برای ماموریت مین گذاری اعزام شوند بچه هایی که قرار شد ماموریت بروند جدا کردم و لحظاتی بعد مینی بوس آمد و ما سوار شدیم و حرکت کردیم. ظاهرا طوریمان نبود. ولی یک مقدار که با مینی بوس رفتیم حال بچه ها خراب شد و همه شروع کردن به استفراغ و... تا اونجا یادم هست که با هر بدبختی بود خودمان را به بهداری رسوندیم ابتدا لباس های آلوده بچه ها رو درآوردند و همه رو زیر دوش آب فرستادند تا خودشون رو بشورند. بعد از دوش گرفتن یه لنگ دادن و همه رو داخل اتوبوس هایی که صندلی نداشت سوار کردند و به عقب فرستادند. ماها رو یه راست بردند (ع) ...
ایثارگری هایی که کار دست ما داد در شهربیاره عراق ✍️✍️✍️ راوی: در چند قدمی سمت راست ساختمان مقر تخریب لشگر10 در بیاره عراق ، با عرض معذرت محل های مقر بود... عادت داشتند که همیشه ایثار کنند و با عرض معذرت رو برای استفاده همسنگرانشون پر نگه دارند و بعضا میشد که کشیک میکشیدند تا اگر آفتابه ای خالی شد پرش کنند. روز 13 فروردین سال 67 یکساعت به غروب بود که ما از خط برگشتیم و مواجه شدیم با مقری که هدف قرار گرفته بود و گاز شیمیایی همه جا را آلوده کرده بود. تمام اطراف ساختما ن رو بوی تند سیر( یکی از علایم خطر شیمیایی استشمام بوی سیر بود) گرفته بود. نزدیک نماز مغرب بود و ما هم برای تجدید وضو به سمت دستشویی ها رفتیم و یکی از آفتابه های پر آب که در یک ستون از جلو نظام!!!! شده بود و ساعت ها در آلودگی گازهای شیمیایی معطل مانده بود برداشتیم و با عجله وارد دستشویی شدیم و ..... بقیه اش طلبتون که چه شد و چه کشیدیم..... که هنوز داریم میکشیم.. شرمنده که این خاطره رو گفتم من و تعداد زیادی از بچه ها به خاطر ندانم کاری با آفتابه های آب شده و آلوده به مواد شیمیایی گرفتار شدیم. و جهت اطلاع بدونید اون شبی که گرفتار شدیم بود
.... 🌷روز ۱۳ فروردین سال ۱۳۶۷ بود که با تعدادی از بچه‌ها رفتیم برای جمع کردن چادرهای مقری که توی خط داشتیم. چون روز سیزده بدر و از طرفی هم شب نیمه شعبان بود، گفتیم روحیه بچه‌ها عوض بشه. مهدی صور اسرافیل شروع کرد سرود خوندن و گفت: برادرها من هرچی می‌گم شما بگید: گرفت، گرفت.... مهدی خوند: فلق دوباره رنگ خون گرفت و همه بچه‌ها یک صدا می‌گفتند: گرفت، گرفت و می‌زدند زیر خنده و بعد هم چون شب نیمه شعبان بود با هم سرود" ای ولی عصر" رو خوندیم.... به مقر که رسیدیم چون چادرها روی زمین خوابیده بود همه با هم چهار طرف چادر را گرفتیم و بلند کردیم و بچه‌ها پایه‌های چادر رو مستقر کردند و چادرها سر جای خود قرار گرفت. چادرها که سر پا شد ما با منظره‌ای مواجه شدیم که اشک‌ها رو سرازیر کرد.... 🌷دیدیم جانمازها کنار هم در یک ردیف پهن شده و این حکایت می‌کرد که دوستان شهید ما برای نماز جماعت ظهر و عصر مهیا شده بودند و وقت نماز مقر بمباران شده بود. (این مقر روز ۱۱ فروردین توسط هواپیماهای بعثی بمباران شیمیایی شد که ۱۲ تن از بچه‌‌ها به شهادت رسیدند.) چادرها رو جمع کردیم و نزدیک غروب بود که به نزدیک مقرمون در بیاره رسیدیم. دیدم ماشین‌ها چراغ می‌زنند که جلوتر نرید. دشمن شیمیایی زده. باز به دلمون بد اومد که این‌بار هم مقر ما رو زده. تا جلوی مقر رسیدیم، حاج احمد ماشین رو نگه داشت. من زودتر از همه پایین پریدم و سر بالایی جلو مقر رو بدو بالا رفتم. دیدم چادر تدارکات روی درخت آویزونه و یکی هم به پشت روی زمین افتاده. دلم ریخت و بچه‌ها رو صدا زدم. دیدم کسی جواب نمی‌ده. وارد ساختمون شدم همه جا تاریک بود و صدایی از کسی نمی‌یومد. 🌷کف اتاق تعداد زیادی پتو افتاده بود. پتوها رو وارسی کردم. اتاق خالی بود. از ساختمون بیرون اومدم و بچه‌های دیگه هم رسیدند و همه جا رو وارسی کردیم. یکی از بچه‌ها صدا زد: بچه‌ها رفتند بالای ارتفاع و کسی این‌جا نیست. خاطرمون جمع شد که تلفات زیاد نیست. رفتیم سر وقت چادر تدارکات. شهید رضا استاد به پشت افتاده بود و صورتش خونی بود. اون رو داخل پتو پیچیدیم و به معراج شهدا بردیم. قرارمون بود که شب نیمه شعبان برای ولادت امام زمان (ع) جشن بگیریم که هواپیماهای دشمن برنامه ما رو به‌هم زدند. اون روز نزدیک ۵۰ نفر از بچه‌های تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء (ع) مصدوم شیمیایی شدند. یه تعداد که حالشون خراب بود و حالت تهوع داشتن با مینی‌بوس به بهداری فرستادیم و ما هم که حالمون زیاد بد نبود موندیم. 🌷نماز مغرب و عشاء رو که خوندیم وضعمون به هم ریخت و سرفه‌های شدید و خارش پوست شروع شد.... حالت تهوع و درد چشم هم اضافه شد و مجبور شدیم که به بهداری مراجعه کنیم و ما رو فرستادند پاوه و بعد هم کرمانشاه و در نهایت در بیمارستان امیرکبیر اراک بستری شدیم.... راوی: رزمنده دلاور جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی لشکر۱۰ -------------------------------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 وداع یاران عاشق هر کدام از کوی و دیاری... اما دلهاشان به هم نزدیک.... گویی به حجله می روند آنانی که مرگ را به بازی گرفته اند چقدر زیبا امامشان در وصشان فرمود: "چه غافلند دنیاپرستان و بی‌خبران که را در صحیفه‌های طبیعت جستجو می‌کنند و وصف آن را در سروده‌ها و حماسه‌ها و شعرها می‌جویند و در کشف آن، از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد می جویند. . . . حاشا که میسر نگردد، ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🎥☝️رزمنده های لشگر10 سیدالشهداء(ع) عازم میدان نبردند . . . می روند تا ابهت پوشالی دشمن را در بشکنند اینجا بیمارستان ولیعصر(ع) خرمشهر است لایوژاکت های رنگارنگ به تن کرده اند تا از آب خروشان اروند رد شوند. خیلی هاشان در رویارویی با دشمن، شهید شدند🌷🌷🌷 -------------------------------------------
🌿 سیزده بدر با طعم ...🌷 عملیات بیت المقدس ۴ روز ۱۳ فروردین بود که با تعدادی از بچه ها رفتیم برای جمع کردن چادر بچه هایی که روز قبل شهید شده بودند. روز سیزده بدر و از طرفی هم شب نیمه شعبان بود گفتیم روحیه بچه ها عوض بشه . به مهدی صور اسرافیل اشاره کردم و اون هم روی ما رو زمین نگذاشت و شروع کرد سرود خوندن . گفت برادرها من هرچی میگم شما بگید. گرفت ، گرفت .. مهدی خوند...فلق دوباره رنگ خون گرفت و همه بچه ها یک صدا میگفتند گرفت، گرفت و میزدند زیر خنده. و بعد هم چون شب نیمه شعبان بود با هم سرود" ای ولی عصر" رو خوندیم . به مقر که رسیدیم همه چیز بهم ریخته و روی زمین خوابیده بود. با کمک بچه ها چادرها رو روی پایه هاش بلند کردیم . چادرها که سر پا شد با منظره ای مواجه شدیم که اشک ها رو سرازیر کرد. دیدیم جانماز ها کنار هم در یک ردیف پهن شده و این حکایت میکرد که دوستان شهید ما برای نماز جماعت ظهر و عصر مهیا شده بودند و وقت نماز مقر بمباران شده بود. چادرها و وسایل شهدا رو جمع کردیم و به طرف شهر بیاره برگشتیم. نزدیک غروب بود که به نزدیک مقرمون در بیاره رسیدیم.. دیدم ماشینها چراغ میزنند که جلو تر نرید . دشمن شیمیایی زده. باز به دلمون بد اومد که اینبار هم مقر ما رو زده. تا جلوی مقر رسیدیم . حاج احمد ماشین رو نگه داشت. من زودتر از همه پایین پریدم و سر بالایی جلو مقر رو بدو بالا رفتم. دیدم چادر تدارکات روی درخت آویزونه و یکی هم به پشت روی زمین افتاده. دلم ریخت و بچه ها رو صدا زدم . دیدم کسی جواب نمیده.. وارد ساختمون شدم همه جا تاریک بود و صدایی از کسی نمیومد .. کف اطاق تعداد زیادی پتو افتاده بود . پتوها رو وارسی کردم. اطاق خالی بود. از ساختمون بیرون اومدم و بچه های دیگه هم رسیدند و همه جا رو وارسی کردیم. یکی از بچه ها صدا زد بچه ها رفتند بالای ارتفاع و کسی اینجا نیست. خاطرمون جمع شد که تلفات زیاد نیست. رفتیم سر وقت چادر تدارکات ... شهید رضا استاد به پشت افتاده بود و صورتش خونی بود. اون رو داخل پتو پیچیدیم و به معراج شهدا بردیم. قرارمون بود که شب نیمه شعبان برای ولادت امام زمان (ع) جشن بگیریم که هواپیماهای دشمن برنامه ما رو به هم زدند. اون روز نزدیک ۵۰ نفر از بچه های تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء(ع) مصدوم شیمیایی شدند. یه تعداد که حالشون خراب بود و حالت تهوع داشتن با مینی بوس به بهداری فرستادیم و ما هم که حالمون زیاد بد نبود موندیم . نماز مغرب و عشا رو که خوندیم وضعمون به هم ریخت و سرفه های شدید و خارش پوست شروع شد ... حالت تهوع و درد چشم هم اضافه شد و مجبور شدیم که به بهداری مراجعه کنیم و ما رو فرستادند پاوه و بعد هم کرمانشاه و در نهایت در بیمارستان امیرکبیر اراک بستری شدیم . در بمباران دو تا مقر تخریب لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام ۱۴ تا شهید دادیم و بیش از پنجاه نفر هم مصدوم شیمیایی شدند. و گردان ما در تهران پخش بین دو تا بیمارستان شد. عده ای در بیمارستان لقمان... تعدادی هم در بیمارستان بقیه الله... (راوی: رزمنده دلاور جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی لشکر۱۰)
✅« انجمن راویان فتح البرز » @anjoman_raviyan_fath_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلزار شهدای تهران قطعه 24 ردیف 27 شهید محمد نوژه در روز 22 ماه مبارک رمضان مصادف با25 مرداد 1358 با زبان روزه جهت پشتیبانی هوایی از مدافعان شهر پاوه داوطلبانه با هواپیمای فانتوم به پرواز درآمد و بعد از شکستن دیوار صوتی بر فراز شهر پاوه با آتش سنگین ضد انقلاب هواپیمایش صدمه دید و با کوه برخورد کرد و به همراه خلبان شهید سید بشیر موسوی به شهادت رسید. و پیکر مطهرش در گلزار شهدای تهران آرام گرفت. ✅ چهل و پنجمین سالگرد شهادت خلبان مظلوم را گرامی میداریم روحش را با فاتحه ای شاد کنید. @alvaresinchannel
『 ◾️ آجرک الله یامولای یاصاحب العصر و الزمان فی مصیبة امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام و ساعدالله قلبک الشریف فی مصیبة جدک المظلوم ، و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف ▪️ عظم الله اجورنا و اجورکم
ان شاالله در این راه قطرات خون ما روی زمین بریزه . .
حاج احمد متوسلیان: ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد، هرکس با ماست؛ بسم‌‏الله، هرکس با ما نیست، خداحافظ
🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند: آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوه‌ی الهی. ✍ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: ✏️ بسم الله الرحمن الرحیم سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمد هادی حاج رحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز. ✏️ شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هم‌اکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهی‌اند. ✏️ سردار زاهدی از دهه شصت در میدان‌های خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کرده‌اند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران به‌ویژه هرکه آنان را می‌شناخت سنگین است. رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوه‌ی الهی. والسلام علی عبادالله الصالحین سیّدعلی خامنه‌ای 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 برشی فوق استثنایی از مستند «روایت فتح» در خیابان های تهران و لحظات بدرقه رزمنده ها، این کلیپ را برای بزرگ تر های خود پخش کنید تا قلبشان یک بار دیگر راهی آن ایام شده و با کاروان حسینی همسفر شود. 🔸وقتی دوربین روایت فتح علت گریه یک خانم را می پرسند و او پاسخی می دهد که حتی ما را نیز در عصر حاضر شرمنده می کند!
📢 هم‌اکنون؛ KHAMENEI.IR 🔹پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی شهادت سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و همرزمانش؛ 🔹️رژیم خبیث صهیونیستی را از این جنایت پشیمان خواهیم کرد 👈‌ به حول و قوه الهی. 💻 Farsi.Khamenei.ir
💠 خاطره ای از شهید دکتر مجید شهریاری ، یکی دیگر از داشمندان هسته ای ایران 🔹یکسری از اساتید کمتر در دانشکده حضور دارند. دانشجوهای آن‌ها را هم کمتر میبینید. امّا اساتیدی که بیشتر حضور دارند، دانشجوهای‌شان دائماً با آن‌ها هستند. گروه کاربرد پرتوها همین‌طور است. پنج شنبه، جمعه، ساعت ده شب، ساعت یازده شب، ماه رمضان، شب قدر هر زمان ما از جلوی محل کار آنها رد میشدیم، می‌دیدیم که مانده‌اند و دارند پروژه‌هایشان را انجام می‌دهند. این به خاطر پشت کار خود دکتر بود. دانشجو‌ها که ایشان را می‌دیدند علاقه‌مند می‌شدند به روشی که ایشان برای کسب علم داشتند و همین الگو را برمی‌داشتند. منبع: کتاب شهید علم، جلد اول، ص47📚 ▫️ آنها و هزاران جوان نخبه و پرانگیزه این کشور سالیان دراز با تلاش شبانه روزی خود صنعت هسته ای ایران را به رشد و بالندگی رساندند و بدون دست دراز کردن به کمک دیگران! ‼️... ولی مردان سیاست، با آسانی فریب سیاسی کاری‌های بیگانگان را خوردند و با پذیرفتن خواسته های آنان، داوطلبانه چرخ‌های صنعت هسته‌ای کشور را از کار انداختند❗️ ...به تصور آنکه گشایشی بوجود آید و مشکلات رفع شود ولی به عکس جواب داد.
31.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 در این دنیای پر فشار و پر از ظلم، شما را به دیدن آلبوم تصاویر شهید آوینی همراه با تیتراژ آرامش بخش برنامه روایت فتح دعوت می کنیم.
هدایت شده از آلبوم خاطرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بردارا رزمنده ها یاد گاران جنگ یکی از شئون عاقبت بخیری نسبت شما با جمهوری اسلامی و جنگ انقلابه.. ‌والله والله والله .. http://eitaa.com/photo_430
⭕️ تشییع پیکر شهدای گمنام در البرز ▫️پیکر مطهر ۳ شهید گمنام ۱۶ فروردین ساعت ۱۰ صبح در ۳ منطقه البرز تشییع می شود. ▫️پیکر مطهر سه شهید گمنام در کرج، هشتگرد و نظرآباد با حضور مردم قدرشناس استان البرز تشییع و به خاک سپرده خواهد شد. ▫️پیکر مطهر شهید ۱۶ ساله عملیات رمضان منطقه عملیاتی شرق بصره در سایت هسته‌ای کرج تدفین می شود. ▫️پیکر مطهر شهید ۱۷ ساله عملیات کربلای ۵ منطقه عملیاتی شلمچه در موزه شهدای هشتگرد به خاک سپرده می شود. ▫️پیکر مطهر شهید ۲۸ ساله عملیات خیبر منطقه عملیاتی مجنون در مسکن مهر شهرک ولیعصر نظرآباد تدفین می شود. 🌐 @basijalborz_irankochak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبتهای زیبای شهید مصطفی صدرزاده را ببینید و بشنوید و حظ ببرید. 🌹واقعا که برای شهید شدن ،باید شهیدانه زندگی کرد.
هدایت شده از آلبوم خاطرات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ 🌺صلوات خاصه حضرت امام رضا علیه السلام🌺 به رسم چهارشنبه های امام رضایی خدمت ساحت مقدس آقا علی ابن موسی الرضا علیه آلاف تحیه و ثنا عرض ارادت داشته باشیم ان شاءالله 🌹