#قلم_دانشجو #روانشناسی_اسلامی 🌱 موضوع روانشناسی اسلامی چیست؟ ▫️یکی از عناصر کلیدی برای ماهیت یک علم، موضوع آن علم است.زیرا موضوع هر علم آن را از علوم دیگر متمایز می سازد. ▪️در روانشناسی اسلامی تاکنون چهار چیز به عنوان موضوع مطرح شده است؛ ۱. روح برخی‌ روح را موضوع روانشناسی اسلامی می‌دانند زیرا روح عامل حیات انسان و جوهره وجود او را تشکیل می‌دهد. اما به نظر می رسد روح نمی‌تواند موضوع این علم باشد زیرا به جنبه های غیرجوهری انسان توجهی ندارد. و علاوه بر آن روح صرفا موجود ماورائی و متعالی است که ممکن است شناخت آن ممکن نباشد. ۲. فطرت کسانی که فطرت را موضوع این علم می‌دانند، منظورشان از فطرت طبیعت وجود انسان است که تمام محتوای مثبت و منفی آن را شامل می‌شود. اما اگر موارد استعمال مفهوم فطرت را در منابع اسلامی ملاحظه کنیم، نمی‌تواند گستردگی مفهوم طبیعت را منعکس کند. بنابراین اگر آن را موضوع روانشناسی اسلامی قرار دهیم، برخی ابعاد وجود انسان خارج از این حوزه باقی می ماند. ۳. عمل کسانی که عمل را موضوع روانشناسی اسلامی می‌دانند معتقدند برجسته ترین ویژگی انسان عمل است که تصویری کلی و مجمل از آن ارائه می دهد و تمام جنبه های دیگر همگی بخشی از یک تابلوی رنگارنگ است که منشا عمل قرار می گیرند. ۴. نفس برخی نفس را موضوع روانشناسی اسلامی قرار می دهند به این دلیل که مفهوم نفس، عام و فراگیر است و بر تمام ابعاد وجودی انسان دلالت دارد و این واژه را میتوان حافظ یکپارچگی و کلیت وجودی انسان دانست. ▫️به نظر می رسد قرائن و شواهد بیشتر مؤید این نکته است که نفس می تواند مناسب ترین موضوع برای روانشناسی اسلامی باشد. زیرا نفس را می توان دربردارنده فطرت و عمل و نیز بعد تعلقی روح دانست. ▫️بنابراین می توانیم روح و تجلیات و آثار روحی را نیز به نفس نسبت دهیم و نفس را دارای جامعیت لازم دانسته و آن را موضوع روانشناسی اسلامی تلقی کنیم در این صورت ریز موضوعات آن بسیار گسترده خواهند بود. 🖋 فاطمه شهبازی (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو #روانشناسی_اسلامی 🌱 روانشناسی اسلامی "پس اسلامی کجاست؟" این سوال را بارها شنیده‌ایم؛ سوالی که بسیاری از طلاب پس از وارد شدن به برخی از رشته‌ها می‌پرسند. رشته‌هایی مانند «روانشناسی و قرآن»، «مشاوره‌ی اسلامی» و... در سال‌های اخیر این رشته‌ها با استقبال خوب طلاب مواجه شده، رشته‌هایی با عناوین اسلامی اما با داده‌های غربی، خالی از مباحث دینی و یا حتی متضاد با آن‌ها! 🔹در پاسخ به این سوال باید گفت: برای اسلامی کردن روانشناسی و مشاوره دو مولفه، ضروری است: ۱. آگاهی #کامل با منظومه‌ی معارف دین ۲. ایمان به این منظومه! سوگمندانه باید اعتراف کنیم بسیاری از طلابی که مشغول رشته‌های روانشناسی و مشاوره می‌شوند اولی را ندارند و دومی را هم از دست می‌دهند! می‌پرسید چرا ؟ 🔹لازمه‌ی آگاهی از #منظومه‌ی معارف دینی، اُنس دائم با آیات و روایات و غور و تامل درآنهاست که غالب ما طلبه‌ها به دلیل اشتغالات فراوان (و دلایل دیگر!) این توفیق را از خود سلب کرده‌ایم. غور در منابع دینی هم وقتی مفید خواهد بود که به همراه تخصص در فقه و اصول و کلام و... باشد. حال آنکه برخی از طلاب مشغول در روانشناسی و مشاوره، اساساً حوزه را بوسیده و کنار گذاشته‌اند و با این وجود انتظار #اسلامی شدن این علم را هم دارند! 🔹اما مولفه‌ی ایمان؛ یقینا همه‌ی طلاب، ایمان به آموزه‌های دینی دارند اما ایمانی که با آن بتوان به جنگ روانشناسی غربی رفت، ایمانی متفاوت است! فرض کنیم روایتی می‌فرماید: "ایستاده شلوار پوشیدن باعث غم و حزن می‌شود" یا "کفش زرد سبب شادی است " و در مقابل، درمان شناختی_رفتاری(CBT) در روانشناسی غربی می‌خواهد با تکنیک Rumination و Distraction و... افسردگی را درمان کند؛ در این میان مشاور چه می‌کند؟ مشاوری که به آموزه‌های دینی #ایمان دارد بدون ذره‌ای #تردید، روش اهل بیت علیهم السلام را ترجیح داده و تجویز می‌کند! و مشاوری که فقط ایمان حداقلی را دارد می‌گوید: "قرآن و اهل بیت بسیار مقدس و خوب‌اند، اما در روانشناسی نمی‌شود از آنها استفاده کرد! " مطرح کردن مثال شلوار و کفش زرد از این حیث است که #مومن، به همه‌ی توصیه‌های دینی ایمان دارد، حتی اگر آن توصیه به ظاهر ساده‌ و سطحی‌ باشد! وگرنه در آموزه‌های دینی، دستورات بسیار عمیق و دقیق‌تری برای درمان بیماریهای روانی داریم که مشکل را از ریشه حل می‌کنند. 🔹ناگفته پیداست استفاده از روایات (از جمله دو روایت فوق) و تجویز آن در درمان و مشاوره، وقتی صحیح است که تمامی مراحل تخصصی حدیث‌شناسی انجام شده و روایت از حیث سند و دلالت و جهت صدور بررسی حدیثی_فقهی شده باشد. سخن در این است که مشاور (روانشناس) تا وقتی ایمانی قوی به معارف دین نداشته باشد، دستورات دینی را به تجربیات غربی ترجیح نخواهد داد؛ بمانَد که برخی از نظریات غربی حتی #تجربی هم نیست!!! و صرفا ادعاست! پ.ن: بحمدلله در بین حوزویانِ روانشناس، هستند کسانی که بدون وادادگی به غرب توان وجرأت استنباط مسائل روانشناختی از معارف دین را دارند. 🖋مجید ابطحی (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو #روانشناسی_اسلامی 🌱 روانشناسی اسلامی در بین حوزویانی که در مباحث روانشناسی و مشاوره ای غور می کنند دغدغه ای نام آشنا به نام روانشناسی اسلامی به چشم میخورد مسئله ای که هنوزه دست به گریبان عده ای شده، به دلیل ابهامات و نگرفتن پاسخی جامع سکون و عدم رشد علمی را برای این دست از افراد رقم زده است. سوالی که از طرف آن‌ها مطرح می شود این است که چرا شاگردان مکتب امام صادق علیه السلام درحالی که دستشان از آیات و روایات لب‌ریز است باز هم دست خود را به سمت تکنیک های روانشناسی که آمیخته با جهان بینی غیر اسلامی است دراز می کنند؟ ⁉️ شما چه پاسخی برای این سوال دارید؟ رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو #روانشناسی_اسلامی ⁉️ پاسخی اجمالی به سوال مطرح شده در تصویر انسان ها با همه تنوعی که دارند؛ در زبان، رنگ، نژاد و فرهنگ، حتی دین باز هم از یک مبدأ سرچشمه می گیرند. همه ما کلی از یک واحد هستیم که مانند دانه های رنگی تسبیح در کنار هم قرار گرفته‌ایم. قواعد و اصول آفرینش به یک میزان همه انسان‌ها را دربرگرفته و کسی خارج از اراده و حاکمیت مطلق خداوند قرار ندارد. نگاه ما به نوع انسان برای حل مسئله روانشناسی غربی_اسلامی باید اینگونه باشد، نگاهی کلان نگر. در غیر اینصورت به دلیل درگیر شدن با جزئیات و دوقطبی کردن مسئله غربی_اسلامی نه تنها دغدغه ذهنی شما برطرف نمی شود بلکه راه را برای پیشرفت بیشتر و تولید علم می بندد. اما سوال درستی که اینجا مطرح می شود این است که چهارچوب فکری روانشناسان غربی برپایه اصولی است که متعارض با عقائد و باورهای ما مسلمانان است و لذا بن مایه تکنیک های آن‌ها نیز نشات گرفته از همین قواعد می شود پس چگونه می شود اعتماد کرد غذایی که می‌دانیم مسموم است را به دیگران توصیه کنیم؟! پاسخ ما این است که شما می توانید با تغییر موضع و نوع نگاه به نظریات و تکنیک های روانشناسی این دغدغه را برای خود حل کنید. با استفاده از اصل #کلان_نگر اما چگونه؟ ادامه دارد... 🖊 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) قسمت1⃣ در ادامه پست قبل تصمیم بر این شد باتوجه به دغدغه بسیاری از دانش پژوهان به صورت مفصل تر و جامع به موضوع روانشناسی اسلامی پرداخته شود. ◀️ قبل از آغاز لازم است با ذکر مقدمه ای نگاهی کلی به چهارچوب ‌ارائه بحث داشته باشیم. ✍ غالبا می توان دو رویکرد را در مواجهه با دانش لحاظ کرد. یک بار وارد محتوای دانش می شویم و آن را در زمینه نظریه ها و بحث هایی که مطرح کرده است مورد بررسی قرار می دهیم. شکل دیگر آن این است که یک قدم به عقب برمیداریم و به دانش به عنوان موضوع تحقیق و مطالعه نگاه می کنیم. ثمره چنین نگاهی این است که ما می توانیم به ویژگی های دانش خصوصا محدودیت ها و کاستی های آن پی ببریم👌 در اینجاست که می شود با دقت به کاستی ها و محدودیت ها ضرورت وجود روانشناسی دینی را از دل آن‌ها استخراج کنیم. به عبارت دیگر، بعد از اینکه مشخص شود روانشناسی موجود/روانشناسی جریان اصلی ( Mainstream psychology) مبتلا به یک سری محدودیت هاست ضرورت تولید روانشناسی جدید که یکی از آن‌ها می تواند روانشناسی دینی باشد شکل می گیرد. بعد از این مرحله وارد بحث روانشناسی دینی و بعد تاریخچه روانشناسی دینی ابتدا در معنای عام و سپس تاریخچه روانشناسی به طور خاص خواهیم شد و بعد از آن در رابطه با رویکردهای متنوع در عرصه روانشناسی اسلامی صحبت خواهیم کرد. معرفی ارکان روانشناسی اسلامی به لحاظ موضوع، روش و هدف و مشخص کردن محدودیت های رویکردهای روانشناسی اسلامی و در انتها ارائه یک طرح جدید و تازه در این زمینه سیر بحث ما را شکل می دهند. ⏪ در پست های بعدی به ویژگی‌ها و محدودیت‌های روانشناسی موجود (غالب) خواهیم پرداخت. 🖋رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 2⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔻ویژگی های روانشناسی موجود( غالب) ویژگی هایی که ناظر به نقد هستند و از دل آن محدودیت ها خارج می شود. 1⃣ سکولاریسم روانشناسی معاصر از نظر بسیاری از محققان، سکولار است، به این معنا که از عناصر ماوراءالطبیعه، آموزه‌های دینی و الهی به شکلی آگاهانه فاصله گرفته است. اما در عین حال، این دوری از دین (در معنای خاص) منجر به ایجاد نوعی دین‌سازی در معنای عام شده است. این فرآیند از دو مرحله اصلی تشکیل شده است: ◀️ تعیین هدف زندگی: فلسفه زندگی روانشناسی غالب، قبل از هر چیز با استفاده از زبان علوم توصیفی، به انسان‌ها نشان می‌دهد که "چرا باید زندگی کنند". به عبارت دیگر، پیش‌فرض‌های زیربنایی این سیستم درصدد ساختن فلسفه‌ای برای انسان است که چرایی حیاتش را تعیین کند. برای مثال، روانشناسی رشد معتقد است که انسان باید مراحل مختلفی از زندگی را به شکلی سالم طی کند؛ یا روانشناسی رفتارگرا زندگی انسان را در چارچوب پاسخ‌گویی به محرک‌های محیطی تعریف می‌کند. ◀️ تجویز اهداف/بایدهای زندگی و سبک زندگی در مرحله بعدی، این علم به شکل تجویزی و نسخه‌پردازانه به انسان فرمان می‌دهد که "چگونه باید زندگی کند". به عبارت دیگر، روانشناسی مدرن فقط به تحلیل رفتارها و احساسات بسنده نمی‌کند، بلکه ابزار و شیوه‌هایی را ارائه می‌دهد که گویی انسان باید در راستای اهداف تعیین‌شده از این روش‌ها پیروی کند این فرآیند به تدریج ابزارهایی پدید آورده که نوعی سبک زندگی پیشنهادی (یا به عبارتی تحمیلی) برای انسان خلق کرده است. در نتیجه، روانشناسی غالب چیزی فراتر از یک علم است و وارد حیطه‌ای می‌شود که می‌توان آن را نوعی "دین نوین" (سکولار) نامید مهم‌ترین نقد این است که این ادعاها اغلب بر پایه تفکرات انسانی فاقد بعد الهی بنا شده، اما همچنان داعیه راهنمایی همه انسان را دارد... 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 3⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔻ویژگی های روانشناسی موجود( غالب) ویژگی هایی که ناظر به نقد هستند و از دل آن محدودیت ها خارج می شود. 2⃣ فرهنگ ساخته ولی جهانی‌گرا بودن روانشناسی یکی از تناقض‌های روانشناسی غالب این است که از دل یک فرهنگ خاص (غربی) ظهور کرده اما ادعای جهان‌شمولی دارد. این موضوع برخاسته از تاریخچه ظهور علم روانشناسی است. ◀️ بستر فرهنگی‌محور اصلی روانشناسی: بیشتر نظریه‌های اصلی روانشناسی، اعم از نظریات فروید، یونگ، اسکینر و امثال آن، در چارچوب فرهنگی غرب و مشخصاً در جوامع اروپایی و آمریکایی توسعه یافته‌اند. این نظریات پس از پذیرش در بسترهای دانشگاهی غرب، به عنوان الگوهایی برای همه جوامع معرفی شدند، بدون در نظر گرفتن اینکه هر جامعه دارای تفاوت‌های فرهنگی، تاریخی و ارزشی خاص خود است. ◀️ ادعای جهانی بودن: روانشناسی غالب تلاش کرده خود را به عنوان یک علم جهان‌شمول معرفی کند؛ گویی که مفاهیمی مثل #اعتماد_به_نفس، #اضطراب، #شادی و یا #رشد_فردی در تمام زمان‌ها و مکان‌ها معنایی یکسان دارند. این در حالی است که بسیاری از این مفاهیم و روش‌های مرتبط با آن‌ها، به شدت تحت تأثیر ارزش‌های فرهنگ غرب ساخته شده و ممکن است قابل تعمیم به سایر فرهنگ‌ها نباشند. ⭕️ نقد اساسی: روانشناسی جهانی‌گرا در حقیقت به شکلی نامحسوس در حال صدور فرهنگی خاص است که ریشه در جهان‌بینی مدرن سکولار دارد و بسیاری از ارزش‌های دیگر فرهنگ‌ها را نادیده می‌گیرد. 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 4⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔻ویژگی های روانشناسی موجود( غالب) ویژگی هایی که ناظر به نقد هستند و از دل آن محدودیت ها خارج می شود 3⃣ خودگرا و قوم‌گرایانه بودن دانش روانشناسی موجود روانشناسی مدرن، به لحاظ تاریخی و علمی، خود را "محور" و سایر جوامع را "محیط پیرامونی" می‌داند. این ادعا از جهات مختلف قابل نقد است: ◀️ انحصار تاریخی: در بسیاری از کتاب‌های مرتبط با "تاریخچه روانشناسی"، تأکید می‌شود که این دانش ابتدا در اروپا و آمریکا زاده شده و رشد یافته است؛ به طوری که به ندرت اشاره‌ای جدی به تأثیر نظریات و دستاوردهای فرهنگی سایر جوامع، کتاب‌های مقدس، فلسفه اسلامی یا مکاتب شرقی وجود دارد. انگار روانشناسی مولود خالص معرفی افکار غربی است! ◀️ القای مصرف‌گرایی علمی: روانشناسی غالب در تلاش است این تصور را ایجاد کند که کشورهای غیرغربی (به‌ویژه جوامع اسلامی، آفریقا، آسیا و غیره) تنها مصرف‌کننده این دانش مدرن هستند و موظف‌اند مفاهیم و روش‌هایی را که در غرب توسعه یافته‌اند بدون تغییر یا نقد بپذیرند. این نگاه، نه تنها ماهیت قوم‌گرایانه دارد، بلکه از نظر فلسفی نیز محدود و بسته است، چراکه ظرفیت‌های دیگر تمدن‌ها برای ارائه دیدگاه‌های مکمل یا حتی جایگزین را نادیده می‌گیرد ◀️ نتایج قوم‌گرایی: این نگاه قوم‌گرایانه موجب می‌شود که بسیاری از مشکلات اجتماعی یا روانی دیگر جوامع در قالب‌های مناسب تبیین نشوند یا نظریه‌ها و حتی درمان‌های روان‌شناختی بدون درنظر گرفتن فرهنگ مقصد به کار گرفته شوند و در نهایت بی‌اثر یا حتی مضر باشند. 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 5⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔸روانشناسی شاخه ها و دروس مختلفی دارد. وظیفه کتاب های تاریخچه روانشناسی این است که عقبه دانش را به ما معرفی کند و بگوید این دانش از کجا متولد شده چه کسانی آن را به وجود آورده اند و در کجا رشد پیدا کرده است. شواهد گویای آن است آمریکا علاقه ویژه ای در نوشتن تاریخچه روانشناسی دارد. اکثر کتبی که در زمینه تاریخچه روانشناسی در دسترس ما قرار دارد آمریکایی نوشت هستند. از زمان تولد روانشناسی یعنی سال ۱۸۷۹ در آلمان تا سال ۲۰۰۰ (حدود ۱۲۰ سال)، ۳۰ اثر یافت شد که راجب به روانشناسی بحث می کنند. از این ۳۰ مورد تنها ۷ مورد آن اروپایی نوشت بوده و مابقی تالیف آن یا در آمریکا و یا مولفش آمریکایی بوده است. 👈پیشینه تاریخی یک علم برای محتوای خود هویت می سازد👇 واقعیت این است روانشناسی موجود، آمریکایی زده است یا به عبارتی Americanized می باشد. 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 7⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔸سه قاعده در تکست بوک‌های روانشناسی آمریکایی وجود دارد: قاعده اول: اگر کار شما تاثیر شگرفی بر روانشناسی آمریکایی نگذاشته باشد، هرچند در جای دیگر نفوذ داشته باشد، مورد توجه قرار نمی‌گیرد. قاعده دوم: اگر کار شما تاثیر مهمی بر روانشناسی آمریکایی داشته باشد، حتی اگر نفوذ کمی یا هیچ نفوذی در جای دیگر نداشته باشد، بخش مهمی از تاریخچه روانشناسی به حساب می‌آید. قاعده سوم: آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اقیانوسیه وجود ندارند (یعنی اگر ایده‌ای آنجا مطرح است، اصلاً در کتاب به میان نیاورد از نظر علمی وجود خارجی ندارند). 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#اطلاع_رسانی #نشست ✍معاونت تهذیب حوزه های علمیه با همکاری مراکز مشاوره اسلامی سماح و مرکز تخصصی مشاوره اسلامی امام خمینی ره برگزار می کند🔰 🟢دومین دوره #حدیث_خوانی تخصصی 💠 به روش موضوعی و با محوریت روایات مرتبط با #تعامل_مثبت همسران 📚با محوریت کتاب کافی ✅ویژه طلاب و دانشجویان علاقمند به مباحث #روانشناسی_اسلامی 📆تاریخ برگزاری: همزمان با ماه مبارک رمضان (از 12 اسفندماه 1403) ⏰ساعت برگزاری: هر روز ساعت 16:30 تا 17:30 💳 هزینه: در راستای نشر معارف اهل بیت #رایگان است. 💻 برگزاری برخط (در بستر الوکام) 📌لینک ثبت نام: 🌐survey.porsline.ir/s/glOBcRfU 📌کانال حدیث خوانی 🌐eitaa.com/Hadithkhani_khanevadeh #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere

#قلم_دانشجو 8⃣ سلسه مباحث #روانشناسی_اسلامی 🔰(دکتر رفیعی هنر) 🔸دانش در دست هر کسی باشد، معرفی انسان نیز در دست اوست و همان‌طور که او می‌خواهد انسان معرفی می‌شود پرسش این است: خوب، انسان را معرفی کنند، مشکل چیست؟ مزلو می‌گوید: اگر تنها ابزاری که دارید چکش🔨 باشد، تمایل دارید همه مشکلات را به شکل میخ ببینید. اگر دانشی که برای معرفی انسان در دست داریم محدود به یک دیدگاه خاص باشد، به نظر شما انسان را چگونه تعریف خواهیم کرد؟ دانشی که من دارم و برای معرفی انسان بکار می‌برم می‌تواند به من تسلط بر شناخت روان و شخصیت آدمی دهد. من می‌گویم که شخصیت‌شناسم و می‌توانم انسان‌ها را بشناسم و معرفی کنم. پرسش اینجاست که این دانش روانشناسی و انسان‌شناسی را از کجا دریافت کرده‌ای؟ چه کسی به تو یاد داده و از کدام کانال عبور کرده است؟ 🔍 من می‌گویم تنها ابزاری که دارم، ابزاری است که آمریکایی‌ها به من معرفی کرده‌اند، بنابراین باید انتظار داشته باشی که تمامی مشکلات را به شکل میخ ببینی، یعنی هر چیزی که می‌بینی از زاویه دید آن‌ها تحلیل کنی. 🖋 رقیه رستگارمنش (دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره با رویکرد اسلامی) #انجمن_علمی_مشاوره_اسلامی #دانشگاه_معارف_اسلامی 🔰 کانال انجمن مشاوره اسلامی @anjomanemoshavere