eitaa logo
انجمن راویان دفاع مقدس کاشان
501 دنبال‌کننده
30هزار عکس
33.8هزار ویدیو
107 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
درارتفاعات‌ بازی‌ دراز یک‌ نمازخانه‌ی‌ کوچک‌ درست‌ کرده‌بودیم‌ که‌ فقط‌ سه‌ چهار نفر‌ به‌ سختی می‌توانستند در آن‌ نماز بخوانند. آب‌برای‌ وضو و طهارت‌ را هم‌ شبانه‌ با یک‌ 20 لیتری‌ از رودخانه‌ بالامی‌آوردیم‌.  با همه‌ی‌ این‌ مشکلات‌ حافظیان‌فر زودتر از همه‌ آماده‌ی‌نماز می‌شد و سر وقت‌ نمازش‌ را می‌خواند. پس‌ از آن‌ که‌ او شهید شد، یک‌ شب‌ به‌ یاد ارتفاعات‌ بازی‌دراز و نماز خانه‌ی‌ کوچکمان‌ و نمازهای‌ سر وقت‌ او افتادم‌. همان‌ شب‌ خواب‌دیدم‌ که‌ آقای‌ حافظیان‌فر در یک‌ باغ‌ بزرگ و سرسبز نشسته‌ است‌. گفتم‌: «شما که‌ باغی نداشتی‌، این‌ باغ‌ را از کجا آورده‌ای‌.» در جوابم‌ گفت‌: «این‌ باغ‌ نتیجه‌ی نمازهای‌ اول‌ وقتی‌ است‌ که‌ خوانده‌ام‌.»  🌷 ولادت : ۱۳۳۴/۱/۱ تربت‌حیدریه ، خراسان رضوی شهادت : ۱۳۶۲/۵/۱۲ قلاویـزان ว໐iภ ↬ @ramzeamaliyat
غیر از جراحت اصلی‌اش که باعث شهادتش شد، تقریباً جای سالم در بدن نداشت، دور هم که جمع می‌شدیم، به شوخی می‌گفتیم: «حاج حسین این زخم کدام عملیات است؟» می‌گفت: «کربلای 5.» ـ این زخم؟ ـ عملیات... در عملیات مهران این قدر به بدنش ترکش خورده بود که تقریباً از همه جای آن خون می‌ریخت. وقتی در خدمت حاج حسین بودیم، معمولاً شب‌ها درِ حمام را می‌بست و برای استحمام می‌رفت؛ در ذهن خودم گمان می‌کردم که اینها نمی‌خواهند با نیروهای عادی باشند، چون به هر حال فرمانده هستند و غرور دارند. یک بار مسئله را با خودش در میان گذاشتم و پرسیدم: «مگر شما غیر از بقیه هستید؟ چرا با بقیه حمام نمی‌روید؟»؛  او گفت: «وقتی حمام می‌روم، خیلی به من نگاه می‌کنند، پهلوها، پشت، دست و پایم پر از جای ترکش است و جای بخیه و زخم؛ چون بچه‌ها خیلی نگاه می‌کنند راحت نیستم، می‌ترسم احساس غرور یا تکبر به من دست بدهد». 📎فرمانده محور عملیاتی تیپ ۱ لشگر ۵ نصر 🌷 ۱۰ آذر @anjomaneravian