لب ها فریاد دوست داشتن سر میدادند
چشم هایش با اشک عشق را نشان میدادند
اما دست هایش ....
دست هایش برای گرفتن دست هایم تردید داشتند
+ چرا دستها؟
- چون معتقدم چشمها بیشتر برای حرف زدناند تا دیدن؛ لبها برای لمس کردن تا گفتن.
و هرچیزی که چشم نتواند بگوید و لب نتواند لمس کند، دست بیان میکند.
fara-download.irGofti Doostam Dari.mp3
زمان:
حجم:
1.9M
و در تعریف عشق
من" ما" میخواستم و تُ" من"
1.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بال هاش رو بالاخره گشود ، همان زمان که ستاره ها آسمان شب را آرام کرده بودند همان زمان که وجودشان در تاریکی آسمان همانند هزاران اکلیل بر روی لباس حریرش بود؛ بال هایش را گشود و چشم دوخت به آسمان انگار کلمات این بار تمام شده بودند ، نه اینکه تمام شوند فقط خاموش گوشه ای بخواب رفته بودند و انگار اینبار زمانش رسیده بود از چشم هاش استفاده کنه ،همون چشم هایی که انعکاسِ کهکشان درونش بودند.
تقدیم به @tarashohatZ
بهتون تبریک میگم به امید 1k شدنتون عزیز✨❤️
سیاهی شب را دیده ای ؟
زمانی که غبار سیاهی اش را در آغوش میگیرد ؟
من یاد ما می افتم
ما هم هر دو سیاه بودیم
هر دو دردکشیده و زخم خورده ....
اما تُ که آمدی من غبار شدم
میدانم دلگیر بودم اما همه اینها برای به آغوش گرفتن تُ بود
نمیدانم آغوش من برایت تکراری بود یا رسم روزگار بود که
بین ما جدایی انداخت