🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸معجزۀ بادبان | در میان این همه عوامل جبری، انسان چگونه مختار شده است؟ (بخش اول)🔸
موجوداتی که اختیاری از خودشان ندارند، مثل تختۀ روی دریا هستند. تخته، تابع موج است و همراه آن میرود. اما انسانی که در #کشتی_بادی نشسته، مثل یک #تختهچوب روی دریا نیست.
هم تخته و هم کشتی بادی، هر دو به کمک باد حرکت میکنند، اما بین آنها فرق است. تخته، تابع و در اختیارِ باد است. بادی که از غرب به شرق می وزد، تخته را هم از غرب به شرق می برد. اما کشتی بادی که به کمک باد حرکت میکند، تابع ارادۀ ناخدای کشتی است.
ناخدا اگر مقصدش رفتن به شرق باشد، وقتی دید که باد، موافق مسیرش است، #بادبان کشتی را باز میکند. باد میافتد در این پرده و کشتی بادی را از غرب به شرق میبرد.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸معجزۀ بادبان | در میان این همه عوامل جبری، انسان چگونه مختار شده است؟ (بخش دوم)🔸
انسان مثل کشتی بادی است. حرکت باد برای کشتی، جبری است اما حرکت خود کشتی، اختیاری است. در عین حالی که نیروی محرکهاش (یعنی باد) جبری است، اما حرکت کشتی، اختیاری است. جبر به آن میخورد، اما اختیار پس میدهد! وارداتش جبر است و صادراتش اختیار!
باد به هیچ وجه به حرف ناخدا گوش نمیدهد. ناخدا نمیتواند به باد بگوید تو از این طرف نیا و از آن طرف بیا. باد، در #امر ناخدا نیست. اما در #استخدام ناخدا است. در امر بودن یک چیز است؛ در استخدام بودن یک چیز است.
انسان هم سلسلۀ علت و معلولها در اختیارش نیست. جبریاند. اینها به انسان وارد میشوند و برخوردشان هم جبری است. اما بازتابشان اختیاری است. چرا؟ چون در ما دستگاهی مثل کشتی بادی وجود دارد. همانطوری که ناخدا با #قطبنما و #بادبان و #نقشه، این باد را به خدمت میگیرد، انسان هم میتواند شرائط را به نفع خودش به خدمت بگیرد. ما نمیتوانیم به شرائط بگوییم بیا یا برو. اما می توانیم شرائط را استخدام کنیم. انسان، حاکم بر شرائط است. خودش انتخاب می کند.