💠 #داستان آموزنده درباره #آبروداری
🔹#محدث_قمی رضوان اللّه تعالی علیه در حاشیه کتاب شریف « #مفاتیح_الجنان » از شیخ کفعمی و فیض کاشانی روایت می کند که هرکس سوره #شمس و #لیل و #قدر و #کافرون و #توحید و #فلق و #ناس و #اخلاص را صد مرتبه همراه با صلوات بخواند هرکس را که اراده کند در خواب می بیند .
یکی از دوستانم که پدر شهید و انسان وارسته ای است از قول مردی مؤمن و نیک سیرت و پای بند به اصول الهی نقل کرد که من چندین بار به دستورالعملی که حاج شیخ عباس نوشته است ، عمل کردم ولی آنان را که می خواستم در خواب ندیدم ، از جناب شیخ دلگیر شدم و پیش خود گفتم چرا پاره ای از امور که اثر و نتیجه ندارد در مفاتیح آمده است ؟!
شبی محدث قمی را در عالم رؤیا دیدم ، پس از آن که خود را معرفی کرد ، فرمود : از من دلگیر نباش من آن مسأله را بر اساس روایات نوشته ام . ولی شاید برخی از مردگان در عالم برزخ گرفتار رنج و محنت باشند و اگر به آن صورت به خواب اشخاص بیایند برای آبروی آنان زیان داشته باشد به این خاطر حضرت حق نسبت به آنان آبروداری می کند و اجازه نمی دهد در خواب دیده شوند و شاید سبب خواب ندیدن ، حجابی در باطن آرزومند خواب دیدن اشخاص باشد و آن حجاب مانع خواب دیدن اشخاصی که انسان مایل است آنان را در خواب ببیند گردد !
📖عبرت آموز / شیخ حسین انصاریان
✨﷽✨
#داستان
✍مردی خدمت امام موسی کاظم (عليهالسلام) آمد و عرضه داشت :
فدایت شوم ، از یکی از برادران دینی کاری نقل کردند که ناپسند بود ، از خودش پرسیدم انکار کرد در حالی که جمعی از افراد موثق و قابل اعتماد این مطلب را از او نقل کردند !
حضرت فرمودند : گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن ..
حتی اگر پنجاه نفر قسم خوردند که او کاری کرده و او بگوید نکرده ام از او قبول کن و از آنها نپذیر !
هرگز چیزی که مایه عیب و ننگ اوست و شخصیتش را از بین می برد در جامعه منتشر نکن که از آنها خواهی بود که خدا در موردشان فرموده :
"کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکی در دنیا و آخرت دارند".
حسن ختام این مطلب ، حدیثی تکان دهنده از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که فرمودند :
هر شخصی گناه و کار زشتی را نشر و پخش کند ، همانند کسی است که آن کار را انجام داده است..
📚 کافی ج 8 ، ص 147. آیه مذكور در سوره نور آیه 19 قرار دارد .
بحار الأنوار ، ج 72 ، ص 365 .
✨﷽✨
#داستان
سليمان كنار ساحل دريا نشسته بود، چشمش به مورچهاى افتاد كه دانه گندمى را با خود به جانب دريا ميبرد، سليمان چشم از او برنداشت تا به آب رسيد، ناگهان قورباغهاى سر از آب بيرون كرد و دهان گشود، مورچه به دهان قورباغه رفت و قورباغه شناكنان به داخل دريا رفت، در حالى كه زمانى طولانى بر اين داستان گذشت و سليمان در اين مسئله با شگفتى در انديشه بود!
پس از گذشت زمان معين قورباغه از آب بيرون آمد و دهان باز كرد و مورچه از دهانش خارج شد و دانه گندم با او نبود.
سليمان مورچه را خواست و از حال و وضع و اين كه كجا بود پرسيد؟ مورچه گفت: اى پيامبر خدا در قعر دريائى كه مىبينى سنگى ميان تهى است و در آن كرم كورى قرار دارد، خدا او را در آنجا آفريده و او قدرت بيرون آمدن از آن را براى طلب معاش ندارد، مرا حضرت حق كارگزار روزى او قرار داده است و من روزىاش را براى او ميبرم البته پروردگار اين قورباغه را مأمور حمل من قرار داده و آبى كه در دهان اوست زيانى به حال من ندارد، چون قورباغه به سنگ مىرسد دهانش را به روزنه سنگ مىگذارد و من وارد آن مىشوم، پس از اين كه روزى او را به او رسانيدم از روزنه بيرون آمده وارد دهان قورباغه مىشوم و او مرا از دريا بيرون مىآورد.
سليمان به مورچه گفت: آيا از آن كرم كور تسبيحى شنيدهاى؟ مورچه گفت: آرى مىگويد:
«يا من لا ينسانى فى جوف هذه الصخره تحت هذه اللجة برزقك لا تنس عبادك المؤمنين برحمتك:»
اى خدائى كه مرا در دل اين سنگ زير اين درياى عميق نسبت به رزق و روزى ات فراموش نمىكنى، برحمتت اى مهربان خدا بندگان مؤمنت را فراموش مكن.
#داستان
روزی لقمان به فرزندش گفت :
« از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده »
روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و
لقمان گفت :
« هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن »
فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت میکند.
لقمان پاسخ داد :
« این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری . این کینه ، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستان
ریزش گناهان همانند ریزش برگ های درختان🍃
ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشكى را گرفت و تكان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت : نمى پرسى چرا چنین كردم ؟
گفتم : چرا این كار را كردى ؟
در پاسخ گفت :یك وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم ، حضرت شاخه خشك درخت را گرفت و تكان داد تمام برگهایش فرو ریخت . سپس فرمود:سلمان ! سۆ ال نكردى چرا این كار را انجام دادم ؟
گفتم : منظورتان از این كار چه بود؟
فرمود: وقتى كه مسلمان وضویش را به خوبى گرفت ، سپس #نمازهاى_پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان كه برگهاى این درخت فرو ریخت.
📜بحار، ج ۸۲، ص ۳۱۹
Dastane yek Vahhabi.mp3
25.01M
🍀پاداش اطعام
☘️سدیر یکی از ارادتمندان امام باقر علیهالسلام بود میگوید:
🌱امام باقر علیهالسلام به من فرمود:
ای سدیر! آیا هر روز یک برده آزاد میکنی؟
گفتم: نه.
- در هر ماه چطور؟
- خیر.
- آیا در هر سال یک برده آزاد میکنی؟
- نه.
فرمود: سبحان الله! آیا دست یکی از شیعیان ما را نمیگیری تابه خانهات ببری و به او غذا بدهی تا سیر گردد، سوگند به خدا اگر این کار را انجام دهی، برای تو بهتر از آزاد کردن بردهای است که از فرزندان اسماعیل پیامبر باشد.
📚بحار الأنوار: ج٧۴، ص٣٠٢
#داستان
🔻هفتاد بار
شخصی نزد پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم آمد و گفت: «ای رسول خدا! ما غلامی داریم که گاهی اشتباه میکند تا چه مقدار از تقصیرات غلام و خدمتکار خود بگذریم؟»
پیامبر صلیاللهعلیهوآله مدتی سکوت کردند و بعد فرمودند: «روزی هفتاد بار او را عفو کن و از تقصیرات او بگذر.»
📚محجه البیضاء، ج 3، ص 444 -شنیدنیهای تاریخ، ص 97
#داستان
#پند
#عفو
#داستان واقعی
👥دوتا آشنای دوقلو داشتم که با پدرشون یک کسب و کار خانوادگی داشتن«فامیلی بیزینس😁»
👀به تازگی خبری گرفتم ازشون، دیدم پدر از دست بچه ها رنجیده و رفته یک جای دیگه توی شهر برای خودش کسب و کار راه انداخته و حتی آدرس خونه ومغازه جدید رو هم به بچه ها نداده😳
😔تو ببین چقدر رنجور و دلشکسته بوده💔
⚠️ببینید مهم نیست پدر به ناحق رنجیده یا به حق، الکی رنجیده یا واقعی ولی یک سری قوانین در جهان یکسانه و تغییر نمیکنه از جمله همین:👇
🔰تو اگر پدرت رو بیازاری برکت و رحمت از زندگیت میره، بعد میای میگی من عبادت میکنم، حلال و حرام میکنم ولی انگار هرچی میدوم نمیرسم❌
🌱حالا این موضوع و ارتباط دل شکستن پدر و برکت رو همه قبول میکنن در حالیکه نمیبینند ولی ارتباط انرژی کواکب رو با انسان نه به این میگیم یک بوم و دوهوا😁
🔴 یک داستان یک پند
مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه میکرد و به او میگفتند: گناه نکن! میگفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمیسوزاند؛ من باورم نمیشود او از مادر مهربانتر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است!
روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر
آرزوی مرگ پسر خویش میکرد.
گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت میکنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد.
گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمیشود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه میآید و بر سوزاندن او هم راضی میشود.
📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس)
مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟
#حکایت #داستان
#هر_که_در_این_بزم_مقرب_تر_است🕊
#داستان
به کارگاه آجرپزی رفته بودم تا یکی از دوستانم را ببینم. در آنجا بود که با تولید آجر بیشتر آشنا شدم.
من همیشه خیال میکردم که برای تهیّه آجر، ماده ای مثل چسب به خاک اضافه میکنند تا آجر محکم شود. در آنجا دیدم که کارگران خاک را فقط با آب مخلوط میکنند تا گل درست شود. بعد آن گل را قالب میگیرند و به شکل آجر درمی آورند و سپس آن را در آفتاب قرار میدهند تا خشک شود.
این آجرها بسیار سست بودند و حتّی اگر باران بر روی آنها میبارید شکل خود را از دست میدادند و دوباره به همان خاک تبدیل میشدند.
دوستم برای من توضیح داد که همین آتشِ داغ باعث میشود تا این آجرها محکم و بادوام شوند، در واقع ارزشی که آجر دارد به خاطر همین آتش است.
آن روز متوجّه شدم هر آجری که به شعله آتش نزدیک تر باشد محکم تر میشود و هر آجری که از آتش دور باشد سست است.
یکی از کارگرها آجری را به من نشان داد و گفت: اگر بتوانی این آجر را با کلنگ بشکنی به تو جایزه میدهم! این آجر از بتن و سیمان، محکم تر است زیرا بسیار نزدیک آتش بوده است.
آن روز من به فکر فرو رفتم و به یاد بلاها و سختیهایی که در زندگی
پیش میآید افتادم. به راستی، این مشکلات هستند که انسان را میسازند و محکم میکنند.
آیا شنیده ای که خدا هر کس را بیشتر دوست دارد بلای بیشتری برای او میفرستد؟
بلا و سختیها همان آتشی است که باعث میشود ما قیمت پیدا کنیم، ارزش پیدا کنیم و ساخته بشویم.
روح انسان فقط در کوره بلا است که میتواند از ضعفها و کاستیهای خود آگاه شود و به اصلاح آنها بپردازد.
پس بلا چیز بدی نیست، بلا باعث میشود تا از دنیا دل بکنیم و بیشتر به یاد خدا باشیم و به درگاه او رو آورده و تضرّع کنیم.
اگر بلا نباشد دل ما برای همیشه اسیر دنیا میشود، ارزش ما کم و کم تر میشود، این بلاست که دلهای ما را آسمانی میکند.
قرآن میگوید:
(فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَآءِ وَالضَّرَّآءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ).
آنان را به رنج و بلا وسختی گرفتار کردیم تا به درگاه ما تضرّع و زاری کنند. [۱]
تدبّری در آیه:
آیا میدانی چه تفاوتی میان واژه «دعا» و «تضرّع» وجود دارد؟
«دعا» همان سخن گفتن با خدا و خواندن او میباشد. گاه حاجتی داری و از خدا میخواهی تا تو را به آرزویت برساند و برای همین دعا میکنی، گاه از روی عادت دعا میخوانی و هیچ توجّه قلبی نداری، امّا موقعی که شرایط بر تو سخت شده باشد، احساس میکنی که دنیا برایت کوچک شده است، سختی و مشکلات فشار آورده است و غوغایی در درونت بر پا شده است.
اینجا دیگر با تمام وجود خدا را صدا میزنی و از او میخواهی تو را نجات بدهد. به این حالت تو، «تضرّع» میگویند.
پس «دعا»، خواندن خداوند در همه حالتها است؛ امّا «تضرّع» وقتی است که تو خدا را با تمام وجودت صدا میزنی زیرا بلا و سختی به سویت هجوم آورده است و تو هیچ پناهگاهی جز خدای خودت نداری. [۱]
قرآن میگوید که خدا بندگان خود را به بلا گرفتار میکند تا آنها تضرّع کنند و وقتی آن حالت تضرّع برای انسان پیش میآید، او ارزش پیدا میکند، زیرا او از دنیا دل بریده و رو به خدا آورده است.
منبع:یک سبد آسمان، نوشته مهدی خدامیان آرانی
----------
[۱]: ۱۲. انعام آیه ۴۲.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهید احمد کافی 🌿🌷🌿
⚜داستان بسیار زیبا😍
#داستان
#داستان
دوستی نقل می کرد، یکی از دوستان مدتی سردرد عجیبی گرفت . مشکوک به بیماری خطرناک مغزی بود. دکتر به او آزمایشات از مغز نوشت.
بعد از تحمل استرس طولانی برای اخذ نتیجه آزمایشات و صرف هزینه زیاد، روزی که برای دریافت پاسخ آزمایش با من و یکی دیگر از دوستان بیمارستان رفتیم، چشمانش و قلبش می لرزید. متصدی آزمایشگاه با اصرار زیاد ما گفت : شکر خدا چیزی نیست.
از خوشحالی از جا پرید انگار تازه متولد شد. متصدی آزمایشگاه به من کاغذ سفیدی داد و گفت: این هم نتیجه آزمایش تو ، چیزی نیست شکر خدا سالم هستی.
در علت این کار او عاجز ماندم، متصدی که مرد عارفی بود گفت: دوستت بعد از تحمل استرس و هزینه مبلغ زیاد، الان که فهمید سالم است، دیدی چه اندازه خوشحال شد و اصلا ناراحت نشد هزینه کرده بود. پس من و تو که سالم هستیم اگر واقعا خدا را شاکر باشیم ، باید الان دست در جیب برده حداقل یک صدم هزینه ای که دوستمان کرد تا فهمید سالم است،صدقه ای به شکرانه این نعمت الهی بدهیم که بدون صرف استرس و پول، فهمیدیم مغزمان سالم است و بیماری نداریم.....
✨الشَّيْطانُ يَعِدُکُمُ الْفَقْرَ
🔥شیطان با وعده و ترساندن شما از فقر ( مانع انفاق و بخشش شما و دیدن نعمت های الهی می شود)
"268 بقره"
واکنش حیوانات به فریاد مردگان
🌺رسول خدا (ص) به اصحاب خود فرمودند:
پیش از بعثت، گوسفندهای عمویم ابوطالب را می چرانیدم، ناگهان میدیدم که آنها از جای خود حرکت کرده و به هوا میپرند شروع به جستن میکردند و وقفه پیدا میکردند و به یک باره خوراکی را رها میکردند. درحالی که هیچ چیز در اطراف گوسفندان نبود که آنها را تهییج کند و یا آنها را بترساند.
☘با خود میگفتم این چه داستانی است و بسیار در شگفت میماندم تا آنکه جبرئیل (ع) برای من چنین گفت:
⚫️چون کافر بمیرد چنان ضربهای بر او زنند که مخلوقات خدا غیر از جن و بشر از صدای ناله میت به وحشت و هراس میافتند،
این حیوانات از صدای ناله مردگان متوحش می شوند.
✅خدای عالم به حکمت بالغه اش این صدای اموات را از زنده ها نهان داشت تا عیش آن ها منغّص نگردد.
⭕️پس پناه میبرم به خداوند از عذاب قبر.
📕فروع کافی ج 3 ص 233.
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
4_5962821032543786965.mp3
2.44M
«از در و دیوار میبارد»
#داستان #بهبهان #امام_حسین #کویت #اهل_بیت #امام_زمان #مال #ثروت #هدایت
#کاربردی
#شیخ_حسین_یوسفی