┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄
🔻آشنایی با فرزند ارشد ابوبکر زندیق که در جنگهای #صفین و #جمل به قتال با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیهالسلام پرداخت! قسمت دوم ✔️
🔻 تاریخ نقش او را در جنگهای ردّه و #فتوحات پررنگ نشان میدهد(۱۱) و داستان مشهور عشق او به «لیلی بنت جودی» در همین فتح شام را تقریباً تمام منابع نقل کردهاند که حکایتگر شخصیت زنباره اوست.
در آغاز این داستان عبدالرحمان زنازاده در سفری تجاری در جاهلیت لیلی را در شام میبیند و به او دل میبندد. پس از گذشت نزدیک به سی سال و پیش از فتح شام شرط میکند که باید لیلی بنت جودی را به عنوان غنیمت به او بدهند. عمربن زنا که فتح شام در زمان او صورت گرفت، این تقاضا را میپذیرند.
در فتح شام، این زن به عنوان کنیز به عبدالرحمن زنازاده داده میشود.
عبدالرحمان او را به مدینه میبرد، در وصف لیلی شعر میسراید و بیش از دیگر زنانش به او توجه میکند. گویی این بیتوجهی به دیگر زنانش آن چنان بوده که آنان زبان به اعتراض میگشایند. این عشق آتشین با افتادن دو دندان ثنای لیلی، به بیتوجهی و نفرت مطلق تبدیل میشود و عبدالرحمن او را به سوی اهلش در شام روان میسازد.
فراز و فرود این عشق عجیب به آن میزان بود که عایشه، عبدالرحمان را متهم میکند که «در راه عشق و نفرت لیلی راه افراط را پیش گرفته است.»(۱۲) ؛
#معاویه زنازاده نیز اینگونه عبدالرحمن زنازاده را توصیف میکند: «و اما پسر ابوبکر (یعنی عبدالرحمن) او کسی است که اگر ببیند رفیق هایش کاری انجام داده اند،(چشم بسته) همان کار را انجام می دهد. هیچ هم و غمی ندارد مگر خوشگذرانی و لهو و زن ها = وأما ابن أبي بكر فهو رجل إن رأى أصحابه صنعوا شيئا صنع مثله، ليست له همة إلا في النساء واللهو»(۱۳)
❗️و عجیب آن که در منابع جماعت عمریه با این همه اوصاف او را از «زهاد» میدانند.(۱۴)
به هر روی او در جنگ جمل در کنار عایشه سلقلقیه میجنگد (۱۵: اسکن در پست قبل) و پس از آن از سرای #معاویه سر در می آورد و در #صفین در کنار او قرار میگیرد(۱۶: ر.ک: تصویر الحاقی)؛
مرگ او را به سال ۵۳هجری در حوالی مکه گزارش دادهاند(۱۷) و عایشه سلقلقیه پس از مرگ عبدالرحمان بر مزار وی به سوگواری ایامی را میگذراند.(۱۸) به ظاهر علت اصلی مرگ وی، مخالفت با معاویه در بیعت گرفتن علنی برای #یزید حرامزاده است.
✖️از احادیث غیر قابل قبولی که حکایتگر میزان صداقت اوست! این حدیث است که عبدالرحمان ادعا میکند:
❗️«پیامبر [در بیماری خویش] قلم و دواتی خواستند و سپس پشیمان شدند و گفتند: خدا و مومنان جز ابوبکر را [به عنوان خلیفه] نمیخواهند!» (۱۹)
این امر علاوه بر نشان دادن خباثت عبدالرحمان و سقیفهگران، اگر او به راستی شنونده ماجرای قلم و دوات (#قرطاس) باشد، نشان میدهد که او نیز در زمانی در خانه حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله حضور داشته است که میباید قاعدتاً در سپاه اسامه حضور بهم رسانیده باشد.
➖➖➖➖➖
۱۰- طبقات الکبری ج۲ص۱۸
۱۱- تاریخ طبری ج۳ص۲۹۰
۱۲- اسدالغابة ج۳ ص۳۶۴
۱۳-البدایه و النهایه ج۸ص۱۲۳
۱۴- شذرات الذهب ج۱ ص۲۵۱
۱۵-استیعاب ج۲ص۸۲۵
۱۶-الکامل ج۳ص۳۳۰
۱۷- استیعاب ج۲ص۸۲۶
۱۸- استیعاب ج۲ص۸۲۶ - اسدالغابة ج۳ص۳۶۴
۱۹- اسدالغابة ج۳ص۳۶۳
✅ اعترافی سنگین!
✅ علت اختلاف و افتراق امت
💥سیف الدین آمدی حنبلی از علمای عمریه در مورد علل اختلاف و گمراهی امت میگوید:
مردم در زمان حيات پيامبر همواره بر يک عقيده بودند؛ مگر كسانیكه به ظاهر اظهار اسلام میكردند و در باطن روحيه منافقانه داشتند ... (بعد اشاره به حدیث #قرطاس میکند و مینویسد) يكی ديگر از اختلافاتي كه ميان امت اسلامی افتاد آن بود كه نبی مكرم از صحابه درخواست نمود كاغذ و قلمی برای حضرت بياورند و وصيتي را بنويسد امت بعد از پیامبر گمراه نشوند اما عمر ممانعت کرد و گفت قرآن برای ما کافیست ! (الی آخر)
🔹كان المسلمون عند وفاة النبي صلي الله عليه و سلم علي عقيدة واحدة و طريقة واحدة إلا من كان يبطن النفاق و يظهر الوفاق..... 👈و ذلك كاختلافهم عند قول النبي في مرض موته: إئتوني بقرطاس أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعدي حتي قال عمر إن النبي قد غيبه الوجع #حسبنا_کتاب_الله و كثر اللغط في ذلك حتي قال النبي: قوموا عني، لا ينبغي عندي التنازع👉.
📚شرح المواقف الايجي جلد 8 صفحه 376
https://plink.ir/d3ZRj
••••
⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️