✍امام علی(علیه السلام) فرموند:
✅اگر سه چیز را در زندگیتان اصلاح کنید ,خداوند سه چیز دیگر را برای شما اصلاح میکند:
❶باطنت را اصلاح کن خداوند ظاهرت
را اصلاح میکند و خوبی ات را سر زبانها
می اندازد .
❷رابطه ات را با خدا اصلاح کن ,
خداوند رابطه ات را با مردم اصلاح
میکند و باعث احترام خلق به تو میشود .
❸آخرتت را اصلاح کن ,
خداوند امر دنیای تو را اصلاح میکند.
📚خصال شیخ صدوق
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 خداوند شما را در وسط روز روشن محشور خواهد کرد
🏞 خلاصه قسمت برنامه دروب الرجاء
#دوشنبه ۲۵ تموز ۲۰۲۲
📣 یگانه منادی بر فراز دمشق دکتر ابوعلی شیبانی
2022/7/25 -- ۱۴۰۱/۵/۳
#قسمت_اول
---------------------------------------------------
🔰 آرشیو برنامه دروب الرجاء کلیپی از شیخ طارق یوسف [مصری] پخش نمود که در آن فضایح و رسواییهای عمرو بن عاص و معاویه لعنهما الله را بخاطر مشاجرهای که بین آن دو طی دورهای که بر مصر سیطره داشت بیان کرد که فضایحی بین آنها از طریق این مشاجره رخ داد.. و منادی در توضیح این کلیپ گفت: نگاه کنید ای مردم! اگر این تلویزیون و اینترنت و شبکههای اجتماعی با انواع و اسامی مختلفشان نبودند اینها خارج نمیشدند تا صدایشان را سر دهند و بت ها را یکی پس از دیگری بشکنند. بعد از اینکه شیعه نماها سکوت کردند و خدایانشان آنها را لال نمودند، مردمی از اهل سنت خارج شدند و نقاب از چهره آنها برداشتند و آلودگی آنها را آشکار ساختند و ندای امام مهدی و ولایت علی را سر دادند و کسانی که حق محمد را غصب کردند، لعنت نمودند و با علی صله برقرار کردند..
🔰 یک نفر شیعه خیلی متدین هنگامی که به حرم امام حسین می رسید بر سرش میزد و البته نخست وزیر بود درحالیکه بر حسب گزارش کانال الجزیره او اولین کسی بود که به تلآویو رفت!! همچنین یک معمم شیعه سطح بالا، او هم به تلآویو رفت!! و این به عهده راوی یعنی شبکه الجزیره.. اما با چه کسی دیدار کرد؟!! من بطور مثال میگویم، مثلاً آلوسی.. این فرد دروغ نمی گوید.. این فرد [خیلی رک و پوست کنده] می گوید: من رفتم!! بسیار خب، هنگامی که به فرودگاه بغداد بازگشت و گذرنامه او با مهر تلآویو مهر خورده بود هیچ احدی جلوی او را نگرفت تا از او بپرسد چرا!؟ هنگامی که منافع آنها مورد ضربه قرار بگیرد، طرف تبدیل به جاسوس و مزدور میشود و اگر منافع مورد ضربه قرار نگیرد آن شخص آقایِ آقایان و سیدِ سادات میشود!! مثلاً [آلوسی] می گوید من سال ۲۰۰۴ رفتم و در مقابل خودم بسیاری از معممان شیعه را آنجا دیدم و یکی از آن معممین رئیس فلان جریان بود، همچنین فلان الفلانی را دیدم ولی نام او را ذکر نکرد، ولی من او را میشناسم، زیرا گفت نخست وزیر بود و پزشکی می خواند!! خب حالا آیا او پدر من بود؟! [یعنی خیلی واضح است که این مشخصات چه کسی است]
🔰 مجلس محترم نمایندگان، این بزرگواران تصمیمی مبنی بر زیارت از اماکن مقدسه در اسرائیل گرفتند!!! آیا به بخت و بهرهی عقل شما این کار تطبیع و سازش با اسرائیل محسوب نمیشود یا میشود!؟ هنگامی که این تصمیمگیری را دانستم، گفتم این همان تصمیمی است که به سازش و عادی سازی روابط با اسرائیل دعوت می کند.. چیزی برای مردم ظاهر کردند و سیاههای که همه احزاب بدون استثناء آن را امضا کردند و نکته دیگر اینکه همه اینها تصاویر و ویدیوهایی لو رفته از آنها نزد شخصی حقیقی یافت میشود که من او را می شناسم، اما شخصی که "علی فاضل" ذکر شد، این شخص چیزی نیست جز یک ابزاری [برای در امان ماندن افراد پشت پرده].. بنابراین دین کجاست و علی بن ابی طالب کجاست؟
🔰 یکی از این رفتگان به اسرائیل، ایران او را تنگاتنگ در آغوش می گیرد و از سر تا پاهایش او را غرق بوسه میکند!! پس سازمان امنیت و اطلاعات شما کجا رفت ای ایرانیها؟؟! از من ناراحت نشوید از شما خواهش می کنم، من طاقتی بر این کار ندارم، نه حزبی و نه حرکتی و نه جنبشی هست که از من حمایت کند، من فقط نزدم امام الحجة است.. دستهایم را بسویش بالا میبرم هرگاه که یکی از شما مرا آزار دهد، و او دنیا را زیر و رو می کند.. کسانی که به امارات رفتند آیا این اسرائیل نبود که با آنها هماهنگی برقرار کرد قبل از اینکه بروند؟! برای چه او را اخراج نمیکنید قبل از اینکه به امارات برود؟!
🔰 رئیس سابق مجلس نمایندگان محمود المشهدانی بر ما ظاهر میشود و میگوید که اطلاعات عراق به نفع اطلاعات آمریکا (سیا) کار می کند! بنابراین آقایی و استقلال عراق کجا رفت؟؟ آیا به اعتقاد شما این آقایی فقط با خارج کردن یک سرباز آمریکایی است؟! هرگز! اکثر کشورها در آنها سربازان آمریکایی وجود دارند.. فرض بر این است که قوه قضائیه به طلب امثال آلوسی بفرستد و از او سوال کند که چه کسی را در تل آویو دیده است؟! علیرغم اینکه من اذعان دارم که قوه قضائیه عراق موقر و بزرگ است و هیچ کس نمی تواند حتی گرد و غباری بر پای آن قرار دهد!
ادامه دارد 👇
❇️🌤❇️
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 خداوند شما را در وسط روز روشن محشور خواهد کرد
🏞 خلاصه قسمت برنامه دروب الرجاء
#دوشنبه ۲۵ تموز ۲۰۲۲
📣 یگانه منادی بر فراز دمشق دکتر ابوعلی شیبانی
2022/7/25 -- ۱۴۰۱/۵/۳
#قسمت_دوم
---------------------------------------------------
🔰 طبعاً این کسی که به اسرائیل رفت کتابی بزرگ تالیف کرده است و شخصی را دائماً با خود در اجتماعاتش قرار داده است که اسم او عباس و متخصص در تهیه قهوه برای اوست!! بنابراین ما تمام شدیم.. آیا اینها از فاطمه زهرا دفاع می کنند؟!! اینها دین را دستمایهای برای رسیدن به اهداف پوسیدهشان کردند، همهشان بدون استثناء.. کسانی که در بریتانیا نشستند و سردسته آن ها همان نخست وزیری بود که [آلوسی] او را بعنوان مثال با تصریحاتش قصد کرده بود و اولین شرط آنها در بریتانیا سازش با اسرائیل بود!
🔰 خدایا بر امام مهدی فرمانده و رب و اِله صلوات فرست، بعد از این خواهید دانست هنگامی که میگویم (اِله) یعنی من صادق هستم و بر دلیل آشکاری از امرم هستم که این را میگویم، زیرا آن روز، روزِ زینت است.. اولین روزی که در تلویزیون در کانال شهرزاد خارج شدم، پیرامون من [در تلویزیونها و شبکههای مختلف اجتماعی] جادوگران و دجالان بسیاری از هر صنفی بودند، زیرا آنها پول میخواستند، اما من از همان روز خارج شدم و گفتم که روزِ زینت نزدیک است و اکنون به شما می گویم که به فاصله دو کمان یا کمتر رسیده است و خداوند در ضحی یعنی در وسط روز روشن شما را محشور خواهد کرد! امام در شب خارج نمیشود بلکه در ساعت ۱۱ ظهر [همزمان با اذان ظهر واقعی] خارج می شود و اذان سر میدهد و با مردمش تکبیر میگوید، پس صدای او کوهها را می لرزاند و ارکان ظلم و تجاوز و طغیان را ویران می کند و برای شما تبیانی از آیات قرآن یکی پس از دیگری میآورد..
🔰 امام به سوی شما می آید [با این بیان که]: من پسر دختر رسول خدا هستم من همان کسی هستم که شما او را عمداً غایب کردید، من همان کسی هستم که میخواهید او را بکشید، من همانم که.. من همانم که.. من همانم که این چیزی که در مقابل شماست را آوردم تا با شما محاجه کنم.. اموال ما را به حرام خوردید و ما را لیچار بار کردید و ما را تکه تکه در زمین پراکنده کردید تا از پسمانده غذایتان استفاده کنیم در حالی که شما تمام حق ما را غصب کردید، چه بسیار زنان علویه و ساداتی که دختران رسول خدا بودند اما از گرسنگی مردند! چه بسیار اطفال رسول خدا که آواره و عریان بودند در حالی که شما بر حریر و ابریشم در خواب بودید، خدا رویهای شما را سیاه کند! خانه های بلندمرتبه خود را بر روی خونهای ما ساختید و همچنان حکومت میکنید!! و باز هم میخواهید که ما را به قتل برسانید؟! خدا چهره های سیاه شما را زشت و قبیح گرداند!
🔰 سپس به آنها شروع خواهد کرد، نه با شمشیر، به خدا سوگند گردن همه آنها را خواهد زد، گردن زدنی معرکه! که آن را دیدم که چگونه شروع میشود و چگونه پایان مییابد و ان شاء الله و از خدا میخواهم که اهل سماوه و اهل دیوانیه و برخی از ناصریه و بصره کسانی که حسین را درک نکردند، اکنون حسین [زمانه] را درک کنند و من بر آگاهی از امرم هستم.. او همچنان در بین آنهاست و لشکر خود را در کوچه های کوفه همچون مسلم بن عقیل که آمد، آماده می سازد، اما این مرتبه عبیدالله بن زیاد نمی تواند به هانی بن عروه دست یابد!
❇️🌤❇️
آینه داران آفتاب
اولین یار: حر بن یزید ریاحی نماد توبه برای همیشه ی تاریخ
❗️از خاندان های معروف عراق و از بزرگان کوفه بودکه به درخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین علیه السلام فراخوانده شد و به سرکردگی هزار سوار منصوب گشت.
🏛در منزل قصر بنی مقاتل یا شراف، راه را بر امام بست و مانع حرکت آن حضرت به سوی کوفه شد.
🌅صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین علیه السلام و جبهه حق پیوست.
✳️"ادب" شاه کلید نجات انسان :
1️⃣در مقاتل آمده است که زمان روبرو شدن حربن یزید ریاحی با امام حسین علیه السلام هنگام نماز بود.به امام حسین علیه السلام عرض کرد: مامورم تا نگذاریم شما از اینجا بروید.
امام حسین علیه السلام فرمودندد : وقت نماز است تو برو با اصحابت نماز بخوان و من هم با اصحابم نماز می خوانم.
گفت: نه یابن رسول الله!من و اصحابم همه به شما اقتدا می کنیم.
❗️راه امام حسین علیه السلام را سد کرده است ولی می گوید من و لشگرم که سواره هستند به شما اقتدا می کنیم.
✅ ویژگی مهمی که در همه یزندگی حر بن یزید ریاحی به وضوح قابل رویت است ادب است.ادب حر سبب آزادگی و رستگاری وی شد.
🙏 جان ها فدای حرّ شهید و عقیده اش که آزاده وار از سر جان در جهان گذشت....
یا صاحب الزمان علیه السلام
آنکه اسیر تو شود حُر شود....
دعای حضرت یوسف برای نجات و خلاصی از چاه
و از آن جمله دعای حضرت یوسف در چاه – دعاى یوسف علیه السلام است در هنگامى که در چاه انداخته شد.
ابن طاوس علیه الرّحمه گوید که: ما به سندهاى خود روایت کرده شدیم تا به سعید بن هبه اللَّه راوندى و او در کتاب خود «قصص الأنبیاء علیهم السلام» به سندهاى خود ذکر نموده که در آن کتاب تا به حضرت ابا عبد اللَّه امام جعفر صادق علیه السلام ذکر نموده است آنکه فرمودند که: چون برادران یوسف او را در چاه انداختند، جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت: اى پسر کى ترا به این چاه انداخت؟ یوسف گفت که: برادران من از جهت آنکه قرب و منزلت مرا در پیش پدر حسد بردند.
جبرئیل علیه السلام گفت: آیا مىخواهى که از این چاه بیرون روى؟ یوسف گفت که: اختیار این با خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب است. جبرئیل گفت بدرستى که خداى تعالى مىفرماید که این دعا را بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الْحَمْدَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ تَرْزُقَنِی مِنْ حَیْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیْثُ لَا أَحْتَسِبُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
ابن طاوس گوید که: در مجلد پنجم از کتاب حلیه الاولیاء تصنیف ابو نعیم در حدیث خراسانى دیدم آنکه داود علیه السلام گفت: اى پروردگار من به چه جهت بنى اسرائیل هر گاه به ایشان اندوهى یا شدّتى و بلائى وارد مىشد، مىگفتند که: اى خداى ابراهیم و اسحق و یعقوب. پس جناب اقدس الهى به داود وحى فرستاد که از جهت آنکه من ابراهیم علیه السلام را میان تحصیل رضاء من و میان چیزى از امور دنیوى مخیّر نکردم، مگر و حال آنکه تحصیل رضاء مرا بر آن چیز اختیار نمود و اسحق براى من جان خود را بخشید و یعقوب را هر گاه او را به بلائى مبتلا ساختم پس به من در آن بلا بد گمان نشد و صبر نمود تا آنکه از او آن بلا را برطرف کردم.
دعاى حضرت یوسف علیه السلام در هنگامى که در چاه انداخته شده بود
که آن را به روایتى دیگر یافتم و ظاهر آن است که این هر دو دعا را خواندند و دعا این است:
یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ وَ یَا غَوْثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ یَا مُفَرِّجَ کُرَبِ الْمَکْرُوبِینَ قَدْ تَرَى مَکَانِی وَ تَعْرِفُ حَالِی وَ لَا یَخْفَى عَلَیْکَ شَیْءٌ مِنْ أَمْرِی .
مهج الدعوات و منهج العنایات ، سید بن طاووس الحسنی الحسینی قدس سرّه
*******************************
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویری زیارت عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای سریع الاجابه از امام موسی کاظم علیه السلام
34.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دعای_عهد
اَلاَجَــــــــــلْ اَلاَجَـــــــــــلْ
یا مَولایَ یٰا صاحِبَ الْزَمان
دعــای عهد تصویــری
به همراه متن و ترجه
با صـدای علـی فانــی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کلیپ تصویری: «زیارت آل یاسین»
🔸با نوای: علی فانی
❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣
دعایهفتمصحیفهسجادیه۩حسینحقیقی.mp3
3.8M
📖 دعاى هفتم صحیفه سجّاديه
🤲 یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ
🎙 با صدای حسین حقیقی
اين دعا به هنگام خوف از شدائد، رفع بلا و گرفتاریها توصيه شده است
👆👆#تیزر 🎞
مجموعه #در_رکاب_حسین
▪️رازهایی از کربلا که نمیدانید!
(رمزگشایی از برخی وقایع کربلا که مدام در
زندگی ما تکرار میشود و نمیدانیم.)
🔻تلفیق تاریخ و قلم و صدا
با دو هنر تصویرسازی و کاغذ حجمی
🔺کاری از مؤسسهی منتظران منجی علیهالسلام
ـ به قلم؛ سیده حاتمه سیدزاده
ـ با صدای؛ مژده لواسانی
⏳از اول محرم، ساعت ۲۲
از صفحات رسمی استاد شجاعی
آپارات | یوتیوب | اینستاگرام
🥀ـ﷽ـ🥀
#شنود ۷
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
بازگشت
🔘 آنجا میدیدم که تمام قدرت دست خداست. اگر من نیت الهی خودم را حفظ می کردم، خداوند هم اگر به صلاح من بود، از خزانه غیبی خودش، مشکل مرا برطرف می کرد.
🔘 من میدیدم که برخی کارهای الهی ام، چقدر در حل مشکلات دنیایی ام تأثیر داشت و حسرت می خوردم که چرا تمام کارهایم، حتی ساده ترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام نداده ام.
🔘 در آن لحظات و در اوج ناامیدی با خودم گفتم چقدر خوب می شود که اجازه دهند من برگردم. دیگر هیچ کاری را جز برای رضای خدا انجام نمیدهم. مگر اهل دنیا ارزش این را دارند که انسان، کارهایش را برای رضای خاطر آنها انجام دهد!؟ اما یکباره، یاد دو هفته مأموریت اخیر افتادم. من باید به مسئولین گزارش بدهم. شرایط امنیتی خاصی ایجاد شده که فقط من خبر دارم. لذا به آن پیر مهربان که فهمیدم حضرت عزرائیل است گفتم: «می شود مرگم را به تأخیر بیاندازید؟» اما مرگ من فرا رسیده بود. راه بازگشتی نداشتم. با اشاره ای تسلیم حضرت عزرائیل شدم. البته این را اشاره کنم که هیچ تکلمی صورت نمی گرفت. آنچه در دل من بود و می خواستم به زبان بیاورم، ملک الموت متوجه می شد و آنچه ایشان می خواست بگوید، من می فهمیدم. یک ارتباط روحی داشتیم.
🔘 نگاه مهربانش را از چهره من برداشت و از جا بلند شد و به من گفت: الان نوبت تو نیست، بر می گردم. ایشان بدون عبور از در اتاق، از دیوار گذشت و به اتاق سمت راست رفت و بالای سر یک مریض قرار گرفت.
🔘 یک جوان درشت هیکل روی تخت خوابیده بود و چند دستگاه به او متصل بود. برخلاف من، خیلی با آن مريض حرف نزد. مثل اینکه پشت یقه کسی را بگیرند، گردنش را گرفت و روح این جوان را بیرون آورد و با خود به آسمان برد. من هم مثل کسی که نفس خود را برای دقایقی زیر آب حبس کرده باشد و یکباره به سطح آب بیاید، یک دفعه داد زدم و با صدای بلند نفس کشیدم!
🔘 ضربان قلب من دوباره شروع شد و دردها دوباره بازگشت. از صدای نفس کشیدنم، همسرم از جا پرید. بنده خدا فکر کرده بود که من خوابم. باتعجب گفت: چیزی شده؟ گفتم: عزرائیل... عزرائيل الان اینجا بود؟ خانمم با تعجب گفت: چی میگی؟ عزرائیل کجا بود؟! با سختی سرم را به سمت راست چرخاندم وگفتم: حضرت عزرائیل از این طرف رفت. همین الان جان یک جوان درشت هیکل را گرفت و با خودش برد.
🔘 خانمم که فکر می کرد هذیان میگویم، خواست حرفی بزند که صدای جیغ از اتاق بغل که بخش اصلی اورژانس بود به گوش رسید؟ یک نگاه متعجب به من کرد و یک نگاه به داخل سالن، بعد سریع به اتاق بغل رفت.
🔘 خانمی که به عنوان همراه، در اتاق سمت راست من قرار داشت همین طور جیغ میزد. لحظاتی بعد، خانم من برگشت و با تعجب گفت: «تو واقعا چی دیدی؟ یک جوان درشت هیکل تو اتاق بغل بود که همین الان از دنیا رفت، تو چطور فهمیدی؟» نفس کشیدن برایم سخت بود. کمی مکث کردم و گفتم: خانم، من حضرت عزرائیل را دیدم که می خواست مرا ببرد. اما به من اجازه داد که بمانم.
🔘 نفسی تازه کردم و گفتم: من دیدم که ایشان به اتاق بغل رفت و بدون درنگ، روح جوانی که روی تخت خوابیده بود را از پشت گردنش بیرون کشید و با خودش برد. همین طور که حرف می زدم بی حال شدم و به خواب عمیقی فرو رفتم.
🔘 بلافاصله مرا به یکی از اتاق های ایزوله در بخش مراقبتهای ویژه منتقل کردند. برادرم نیز به عنوان همراه به کنارم آمد. البته اینها را بعدها فهمیدم.. صبح فردا وقتی چشم باز کردم، خودم را اینگونه دیدم که به گوشه سقف اتاق ایزوله چسبیده ام!
🔘 هوا روشن شده بود و معلوم بود از دیشب که به این بخش آمدم، مرا زیر دستگاه تنفس قرار دادند. از آن بالا به بدن خودم که روی تخت خوابیده بود نگاه کردم. چندین سرم به من وصل بود و دستگاهی بالای سرم روشن بود. دردی حس نمی کردم. نزدیک ظهر شده بود اما برادرم، هنوز در کنار من روی صندلی خواب بود. بنده خدا دیشب تا صبح بالای سرم بیدار بود. اما من، آرام و سبکبار بودم. هرچه اراده می کردم می توانستم انجام دهم. هرجا می خواستم می رفتم. کافی بود فقط اراده کنم! مثل اینکه به حال خودم رها شده باشم و به من اجازه داده باشند که پرواز در آن وضعیت را تجربه کنم.
🖌 ادامه دارد... منتظر باشید
#کتاب_شنود #معاد #زندگی_پس_از_زندگی
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯
🏴چرا شیعیان از شب اول محرم محزون میشوند؟
به امام صادق صلوات الله عليه عرض شد:
آقای من به فدایتان شوم، وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند؛
و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه عزا می کنید.
حضرت فرمودند:این چه حرفی است!
هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود،
ملائکه پیراهن امام حسین عليه السّلام را از آسمان آویزان می کنند در حالیکه از ضربه های شمشیر پاره پاره شده و آغشته به خون است؛
ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل (و نه با چشم ظاهری) می بینیم، پس اشک های ما سرازیر می شود.
📚خصائص الزینبیة، ص ۴۹
💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯💧🕯
اللهم عجل لولیک الفرج
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا عزاداری؟
🔶اهداف و آثار عزاداری برای اهل بيت عليهم السلام
💠در بيان #اهداف_عزاداری بايد گفت اگر در ميان شيعيان عزاداری يك سنت رايج شده است انگيزههای گوناگونی دارد كه به طور اختصار عبارتند از:
🔹۱) شناساندن مقام پيشوايان بزرگ اسلام كه سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است، خواه در مبارزه با طاغوتيان يا مسايل اخلاقی و روحی و...؛ ۲) افزايش عشق و محبت اهل بيت كه پاداش رسالت پيامبر اکرم (ص) است؛ ۳) كمالخواهی و فضيلتطلبی؛ ۴) دعوت به دين و آگاه شدن از حقايق آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد؛ ۵) #حقانيت_نهضت_حسينی بر ضد طاغوتيان و آشنا كردن مردم با ويژگی های #قيام_امام_حسين (ع)؛ ۶) اطعام عدهای از نیازمندان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات مؤكد قرآن و اسلام است؛ ۷) ياد مصيبت اهل بيت عليهم السّلام كه موجب آسان شدن مصائب و سختيهای دوستداران آنان است؛ ۸) همدردی با رسول خدا (ص) و حضرت زهرا (س) و ساير ائمه عليهم السّلام؛ ۹) فراموش نشدن #حادثه_عاشورا؛ چرا كه اگر اين عزاداری ها نبود نسلهای آينده نمیدانستند #امام_حسين (ع) را #يزيد كشته است.
🔹۱۰) افشاگری جنايات ستمگران، بويژه بنی اميه و بنی عباس؛ ۱۱) رشد فضائل و كرامتهای انسانی و الهی و پروش روحيه شهادت طلبی؛ هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پيامی به مردم ابلاغ ميكند، و گريه نشانه آن است كه فاجعهای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. #عزاداری نه يك روز، نه ده روز، نه يك ماه، بلكه در تمام سال برای اين است كه ملتی كه در شهادت زندگی ميكند بايد عزادار باشد و در مجالس عزا با بيان فلسفه شهادت و با يادآوری از شهيدانش، روحيه شهادتطلبی را همچنان تازه نگه دارد. بیشك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ايثار و كرامتهای انسانی است كه به بهانه مرگ برادر، عمو، دايی و... جلسه برگزار ميكنند و يكباره به كربلا گريز ميزنند و از حسين سخن ميگويند. ۱۲) زنده_نگهداشتن_اسلام با استفاده از ابزار عزاداری. #عزاداری #اسلام را زنده كرد و اگر #امام_حسين (ع) قيام نميكرد، اثری از اسلام باقی نمیماند.
🔹اساس شكلگيری انقلاب اسلامی نيز نهضت امام حسين (ع) است. امام خمينی (ره) درباره تجديد و تكرار عزاداريها ميفرمايد: «آن کسانی که میگویند #روضه_سيدالشهداء (ع) را نخوانید، اصلاً نمیفهمند #مكتب_سيدالشهدا (ع) چه بوده و نميدانند یعنی چه؛ نمی دانند اين گريه ها و روضه ها حفظ کرده اين مکتب را. الان ۱۴۰۰ سال است که با این منبرها و با این روضه ها و با این مصیبت ها و با این سینه زنی ها ما را حفظ کرده اند. تا حالا آورده اند اسلام را. این عده از جوانهایی که اینطور نیستند که سوء نیت داشته باشند، خیال میکنند حالا باید ما حرف روز بزنيم! حرف سيدالشهداء حرف روز است، همیشه حرف روز است، همیشه حرف روز را سيدالشهداء آورده است دست ما داده و سيدالشهداء را اين گريه ها حفظ کرده است و مکتبش را این مصيبتها حفظ کرده؛ این سینه زنی ها و این دسته جات و عرض میکنم اینها حفظ کرده... همينهاست كه اين نهضت را پيش برده، اگر #سيدالشهداء (ع) نبود اين نهضت را پيش نمیبرد...». [۱]
🔹بنابراين #عزاداری_امام_حسین (ع) يك حركت است، يك موج است، يك مبارزه اجتماعی است. [۲] عزاداری ها سبب ميشود كه شور و عاطفه، از شعور و شناخت برخوردار گردد و ايمان را در ذهن جامعه زنده نگه دارد، و #مكتب_عاشورا به عنوان يك فكر سازنده و حادثه الهامبخش، همواره تأثير خود را حفظ كند. #عزاداری احيای خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلوميت آل علی (ع) به گوش تاريخ است... هم بر مظلوميت امام گريه ميشود و هم در سايه آن، #هدف_امام_حسين (ع) از نهضت و حركت، شناخته ميشود، روضههای خانگی و دستههای عزاداری و هيأتهای زنجيرزنی، پوشيدن لباس مشكی و پرچم به دست گرفتن و شربت و آب دادن و تلاش در برپايى مجالس و نوحهخوانی و سينهزنی و... هر يك به نوعی سربازگيری جبهه حسينی است و اين پيوند قلبی را عمق و غنا میبخشد. [۳] اين موارد، انگيزههای برگزاری مجالس سوگواری و عزاداری است و آنچه در اين ميان وجود ندارد، گريه ضعف و ذلت است.
پی نوشت:
[۱] قيام عاشورا در كلام و پيام امام، ص ۱۶
[۲] نهضتهای اسلامی صد ساله اخير، مرتضی مطهری، ص ۸۹
[۳] فرهنگ عاشورا، ص ۳۱۴
نویسنده: حسين رجبی، پاسخ به شبهات عزاداری
منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه
#اهل_بيت #امام_حسين #عاشورا #عزاداری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
من الغـریـب الــی الحبیب...
---------------------------------------
---------------------------------------
(بسم الله الرحمن الرحیم)
📜نامه ای از حسین بن علی (علیه السلام)، به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا...
---------------------------------------
🔸حواسمان باشد ؟؟؟
اینک ماییم و این زمانه ی آخر...!!!
🔸حواسمان که هست؟؟؟
مبادا فریاد "هل من ناصر ینصرنی" حسینِ زمان را بی پاسخ بگذاریم...!!!
🌤️حسین زمان ما، مهدی فاطمه اکنون منتظر لبیک ماست…
---------------------------------------
📜من الغریب الی الحبیب
از حسین بن علی به حبیب بن مظاهر...
لابد اگر حبیب بودیم از مولای غریب و منتظر برایمان رقعه ای، توقیعی، نامه ای می آمد...
---------------------------------------
📜نامه امام زمان به من و شما
{بسم الله الرحمان الرحیم}
من الغریب الی الحبیب...
از امام غریب، به سوی یک دوست، یک رفیق، یک حبیب...
من الغریب الی الحبیب...
---------------------------------------
✍️وای از عاشقی که این ندای غربت را از امام غریبش به گوشش برسد و آرام و قرار بگیرد...
---------------------------------------
✍️حسین جان!
به کجا رسید غربتت در میان این مردمان کوفی، که این گونه ناله غربت سردادی...!!!😔
✔️خوش به حال حبیب که با شنیدن این کلامِ غریبی تو، در راهت جان داد...
🔸و وای بر ما که ناله من الغریبِ مولای زمانمان را حتی نمی شنویم...!!!😔
↩️وای بر ما...!!!
---------------------------------------
---------------------------------------
الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــرَج
دعـای غــریـق در آخـرالــزمـان
----------------------------------------
----------------------------------------
🖋️به زودی شبهه ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند.
↩️عجب دوران غريبی است اين دوران غيبت
و عجب زمانه ی مكاری است اين زمانِ آخرالزمان.
⏪امواج شبهه و فتنه از هرسو رو می كند و تا به خود بيایی، مثل كسانی كه كشتی آنها شكسته است، در دل دريای بيكران، حيران و سرگردان دست و پا ميزنی كه :
⭕آيا دستگيری هست؟
⭕آيا فريادرسی هست؟
⭕آيا كسی برای نجات اين غريق بی پناه می آيد؟
✔️شيعه ی منتظر می داند كه هميشه روزنه اميدی هست.
از ميان تاريكی ها، نوری می درخشد و انسان را به خود می خواند كه ای غريق دريای فتنه ها و ای سرگردان در ميان شبهه ها، نجاتت را تنها از من بخواه.
☀️عبدالله بن سنان، يكی از ياران امام صادق (عليه السلام) نقل می كند :
روزی آن حضرت خطاب به ما فرمودند :
به زودی شبهه ای به شما روی خواهد آورد و شما نه پرچمی خواهيد داشت كه ديده شود و نه امامی كه هدايت كند. تنها كسانی از اين شبهه نجات خواهند يافت كه دعای غريق را بخوانند.
گفتم: دعای غريق چگونه است؟
فرمود، میگویی:
يا الله يا رَحمنُ يا رحيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِی عَلی دِينكَ.[۱]
ای خدا، ای بخشنده، ای بخشايشگر، ای كسی كه قلب ها را دگرگون می سازی! قلب مرا بر دينت پايدار فرما.
✅بياييد دست هايمان را بلند كنيم و از خدا بخواهيم كه تا ظهور حجتش قلب های ما را بر صراط مستقيم پايدار بدارد و از در افتادن در امواج فتنه ها و شبهه های آخرالزّمان نگه دارد.
----------------------------------------
----------------------------------------
📚[۱]- كمال الدّين و تمام النعمة، ج۲، ص۵۱۲
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا امام حسین (ع) قیام کرد؟ اگر قیام کرده بود چرا فرزندانش را با خود برد؟! و اگر قصد قیام داشت، چرا به اندازه کافی آذوقه به همراه نبرد؟! (بخش دوم)
🔸برای دستیابی به فهم صحیحی از انگیزه حرکت مصلحانه #امام_حسین (ع) باید چهار مؤلفه اساسی را در تحلیل درست این واقعه تاریخی مدنظر قرار داد:
1⃣وضعیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی جامعه و حاکمان زمان امام حسین علیه السلام (۲)
🔹 #امام_حسین (ع) در یکی از نامه های خود به معاویه، بعد از یادآوری بدعت های او می نویسد: «ثُمَّ وَلَّيْتَ ابْنَكَ وَ هُوَ غُلَامٌ يَشْرَبُ الشَّرَابَ وَ يَلْهُو بِالْكِلَابِ فَخُنْتَ أَمَانَتَكَ وَ أَخْزَيْتَ رَعِيَّتَكَ وَ لَمْ تُؤَدِّ نَصِيحَةَ رَبِّكَ فَكَيْفَ تُوَلِّي عَلَى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (ص) مَنْ يَشْرَبُ الْمُسْكِرَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْفَاسِقِينَ وَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ مِنَ الْأَشْرَارِ وَ لَيْسَ شَارِبُ الْمُسْكِرِ بِأَمِينٍ عَلَى دِرْهَمٍ فَكَيْفَ عَلَى الْأُمَّة؛سپس فرزندت #یزید را ولیعهد خود نمودی. او جوانی است که شراب می خورد و اهل بازی با سگ هاست. تو در امانت خیانت کردی و امور رعیت را به تباهی کشاندی و به خیرخواهی و [اوامر] پروردگارت بی توجهی نمودی. [ای معاویه] چگونه [وجدانت قبول کرد] #شخص_شارب_خمر را بر امت محمد (ص) ولایت بدهی در حالی که شرابخوار از فاسقان و از اشرار شمرده میشود؛ شرابخوار بر درهمی امین نیست چگونه می تواند بر امتی امین باشد؟!». [۱]
🔹 #حضرت_سیدالشهداء (ع) در بیان دیگری چنین فرموده است: «یزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْر...وَ مِثْلِی لَا يُبَايِعُ مِثْلَه؛ شخصیتی چون من با #یزید_شرابخوار بیعت نمی کند». [۲] #یزید علنا شراب می خورد و غنا گوش می داد و در مدح غنا و شراب شعر می سرود و دیگران را به این امور ترغیب می کرد. [۳] در مواجهه با چنین وضعیتی #امام_حسين (ع) با هدف #احياى_دين_خدا قيام و حركت خويش را آغاز كرد. در مرحله نخست - اگر ممكن است - با #تشكيل_حكومت_اسلامى و در غير اين صورت با #شهادت خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. به هر حال، مى بايست #دين و #سنّت فراموش شده رسول خدا (ص) را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيشگام چنين حركتى شود؟
🔹تأمل صحیح و دقیق در تاریخ نشان می دهد که #امام_حسین (ع) در اين راه #موفّقيّت_بزرگى را نصيب خود کرد. هر چند ایشان و یاران با وفایشان به #شهادت رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند و در نتيجه #اسلام را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى (ص) جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. در زيارت معروف اربعين مى خوانيم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيْرَةِ الضَّلالَةِ؛ [۴] او [حسين] خون پاكش را در راه تو نثار كرد تا بندگانت را از جهالت و حيرت گمراهى نجات دهد». [۵] #ادامه_دارد...
پی نوشت ها؛
[۱] بحارالانوار، دار إحياء التراث العربی، بیروت، چ دوم، ج ۶۳، ص ۴۹۵
[۲] همان، ج ۴۴، ص ۳۲۵
[۳] زمینه های قیام امام حسین(ع)، عبدالحمیدی حسین، زمزم هدایت، چ دوم، ۳۷۸
[۴] بحارالانوار، ج ۹۸، ص ۳۳۱
[۵] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، مکارم شیرازی، ناصر، ناشر: مولف، قم، بی تا، چ اول، ص ۲۳۴
منبع: مقاله «ارزیابی حرکت امام حسین(ع)»، ابو علم، توفیق، ترجمه: امینی، عبدالله، نشریه علمی تخصصی حکومت اسلامی، ش ۲۵، ص ۲۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسین #کربلا #یزید
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
ظــهــ☀️ــور را نـــزدیـــک ببینیــد
----------------------------------------
----------------------------------------
✅ظهور را نزدیک ببینید
✍یکی از وظایف بسیار مهم که دوستان بزرگوار و مومن باید در رابطه با وجود مقدس امام زمان علیه السلام و مسئلهی ظهور خیلی به آن اهتمام بورزند نزدیک دیدن ظهور است.
ما در روایاتمان به عناوین مختلف و تعابیر مختلف این توصیه را از اهل بیت داریم که ظهور را نزدیک ببینید.
نزدیک دیدن است که شما اگر شب گذشت حتی تا شب بعدی هم نگو که نمیآید فردا صبح ممکن است بیاید.
📚حجت الاسلام مسعود عالی - علائم ظهور و وظیفه منتظران، برنامه سمت خدا
----------------------------------------
✍️آیا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، صدای ما را میشنوند؟
🔹آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت (ره) :
بين دهان تا گوش شما کمتر از يک وجب است، قبل از اينکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد، به گوش حضرت رسيده است.
او نزديک است، درد و دلها را میشنود. با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید.
✍️در زمان حضرت امام هادی (علیه السلام) شخصی نامهای نوشت از يکی از شهرهای دور.
نامهای نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال چه کنم؟
حضرت در جواب ايشان نوشتند :
«إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك»
لبت را حرکت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نيستيم
----------------------------------------
----------------------------------------
📚📚بحار الانوار ؛ ج۵۳، ص۳۰۶
✨﷽✨
✅⇦•مردی نزد امیرالمومنین علی علیه السلام آمده و گفت :
از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم :
➊چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟
➋چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟
➌چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟
➍چه چیز «از آتش داغ تر» است؟
➎چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟
➏ چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟
➐چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟
☀️⇦•امام علے علیه السلام فرمودند :
➊ «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست.
➋ «حق» از زمین وسیع تر است.
➌ «سخن چینی» شخص تمام از کودک یتیم ضعیف تر است.
➍ «آز و طمع» از آتش داغ تر است.
➎ «حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است.
➏ بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است.
➐ «قلب کافر» از سنگ سخت تر است.
📚جامع الاخبار ؛ فصل 5،
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️قرآن نحوه استقبال فرشتگان از «بهشتیان» را چگونه توصیف می کند؟
🔹خداوند در سوره «زمر»، آیه ۷۳ هنگامى كه اشاره به #حركت_بهشتيان به صورت دسته جمعى و گروه گروه به سوى #بهشت مى كند، مى فرمايد: «حَتَّى اِذَا جَاؤُوهَا وَ فُتِحَتْ اَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ؛ تا هنگامى كه به آن برسند و #درهاى_بهشت گشوده شود و نگهبانانِ آن به آنها گويند: سلام بر شما». از اين تعبير استفاده مى شود كه به هنگام رسيدن #بهشتيان به نزديكى #بهشت، درها گشوده مى شوند؛ گويى بهشت در انتظار آنهاست و آغوش باز مى كند و آنها را به درون خود دعوت مى نمايد، حتّى زحمت گشودن درها براى آنها وجود ندارد.
🔹در سوره «ص»، آيه ۵۰ همين معنا به تعبير ديگرى منعكس است، مى فرمايد: «جَنّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ؛ [آنها به سوى باغ هاى بهشت باز مى گردند] #باغهاى_جاويدانى كه درهايش به روى آنها كاملا گشوده است». تعبير به «مفتّحه» با توجه به اينكه از باب تفعيل است و در اين گونه موارد مفهوم كثرت و تأكيد را دارد ممكن است به اين معنا باشد كه نه يك در؛ بلكه همه درها نه به صورت نيم گشوده، بلكه كاملا گشوده در برابر آنها قرار دارد.
🔹آيا اين درها به خودى خود گشوده مى شود؟ که گويى داراى روح و حيات است و با نزديك شدن بهشتيان به عنوان اداى احترام خود به خود گشوده مى شود، يا اينكه تنها با قصد و اراده و فرمان و بدون نياز به هيچ واسطه ديگر باز مى گردد، يا فرشتگان و خازنان بهشت به علامت احترام قبلا آن را گشوده و بر كنار در ايستاده و انتظار مَقدم آنها را مى كشند، همان گونه كه ما نسبت به ميهمانانى كه بسيار عزيز و محترمند چنين مى كنيم.
🔹احتمال اوّل مناسب تر به نظر مى رسد و ذكر صيغه مجهول مى تواند اشاره اى به آن باشد و در عين حال انتظار فرشتگان و خازنان بهشت بر كنار درها نيز متناسب با آيه اوّل است. بالاخره در سوره «رعد»، آیات ۲۳ و ۲۴ سخن از ورود فرشتگان از درهاى مختلف بهشت است و اين، بعد از #استقرار_بهشتيان در بهشت مى باشد، مى فرمايد: «وَ الْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ؛ فرشتگان از هر درى بر آنها وارد مى شوند و به آنها مى گويند: درود بر شما! به خاطر صبر و استقامتتان».
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ نهم، ج ۶، ص ۲۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#بهشت #بهشتيان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
🥀ـ﷽ـ🥀
#شنود ۸
#تجربهٔ_نزدیک_به_مرگ
مادر
🌱 در همان اتاق ایزوله، یکباره به فکرم رسید که چند وقت است مادرم را ندیده ام. آخرین بار قبل از این مأموریت به دیدنش رفتم. همین که به این موضوع فکر کردم، بلافاصله در خانه مادرم بودم!
🌱 مادرم را دیدم که چادرش را سرش کرده و می خواست سریع از در بیرون بیاید. راننده آژانس، بیرون از منزل منتظرش بود. اما مادرم قبل از اینکه در را ببندد، دوباره به داخل خانه برگشت! فراموش کرده بود کلید را با خودش بیاورد. کلید را برداشت و بیرون آمد و سریع سوار ماشین شد و به سمت بیمارستان حرکت کرد.
🌱 هر کسی را می دیدم، نیت و آنچه در فکرش می گذشت را به خوبی می فهمیدم.
🌱 من بالای ماشین مادرم در آسمان سیر می کردم. مادرم در تاکسی گریه می کرد و بیماری مرا برای راننده که یک پیرمرد بود بیان می کرد. راننده هم برای شفای من دعا کرد. به بیمارستان رسیدیم. مادرم تا ورودی بخش آمد. مأموری که جلوی بخش بود، اخلاق خوبی نداشت. مادرم می خواست وارد شود که گفت: نمیشه، الان وقت ملاقات نیست. مادرم گفت: پسرم اینجاست. می خواهم به عنوان همراه پیش او بمانم. مأمور بداخلاق گفت: این مریض همراه داره. زنگ بزن بیاد بیرون و شما جای او برو داخل. مادرم که خیلی خسته شده بود، هرچه شماره برادرم را می گرفت گوشی خاموش بود.
🌱 من همینطور بین اتاق ایزوله و جلوی بخش، در رفت و آمد بودم. می خواستم به هر وسیله شده برادرم را بیدار کنم. مادرم خیلی کلافه و خسته شده بود. مأمور مشغول بازی با گوشی اش بود. توجهی به التماس های مادرم نداشت. مادرم رفت روی صندلی نشست. همین طور با خودش می گفت چیکار کنم؟ با کی تماس بگیرم و... رفتم داخل اتاق خودم. گفتم هر طور شده باید برادرم را بیدار کنم. هر کاری کردم نشد، همینطور که در تلاش بودم، یکباره به بدنم خیره شدم. باید به بدنم برگردم تا برادرم را خبر کنم، اما چطور؟!
🌱 یکباره درد را حس کردم. سرم سنگین شد. هنوز تب داشتم. من دوباره به بدنم منتقل شده بودم! به هر طریقی بود برادرم را صدا کردم. از خواب پرید و گفت: چی شده؟ چطوری، خوبی؟ به سختی گفتم: پاشو، مامان پشت ورودی بخش منتظره. گفت: از کجا میدونی؟ گفتم: خودم دیدمش. پاشو. گفت: چرا به من زنگ نزد؟ گفتم: گوشیت خاموشه. پاشو دیگه. نگاهی به گوشی خاموشش انداخت و گفت راست میگی؟! بعد بدون اینکه سؤال و جواب بپرسد دوید به سمت ورودی بخش. بنده خدا هنوز خواب بود، اصلا نپرسید که من این اطلاعات را از کجا دارم.
🌱 چند دقیقه بعد مادرم وارد اتاق شد. با اینکه به سختی می توانستم چشمانم را باز کنم، اما از اینکه بار دیگر او را میدیدم خیلی خوشحال بودم. کمی با من حرف زد و مثل تمام مادرها قربان صدقه فرزندش رفت. البته این را هم بگویم که بین من و مادرم محبت خاصی برقرار بود. از کودکی هرزمان مادرم کاری داشت، من زودتر از چهار برادرم پیش قدم میشدم. مادرم در دوران کودکی و نوجوانی ما، بین پسرها قرار گذاشت که هر روز یکی از آنها نان بخرد، دیگری در کارهای خانه کمک کند. دیگری رختخواب ها را جمع و پهن کند و... هر زمان یکی از پسرها بازیگوشی می کرد و کارش را انجام نمیداد، من پیشقدم میشدم و کارهای مانده را انجام میدادم. همیشه هم می شنیدم که مادرم با صدای بلند مرا دعا می کرد. حتى الان که سال ها از آن روزها گذشته، بیشتر مواقع، وقتی مادرم کار دارد با من در میان می گذارد و همیشه دعای خیر مادرم بدرقه راهم می شود. من این موضوع را در محاسبه اعمالم در آن سوی هستی به خوبی درک کردم. در همان لحظه ای که گذشته ام را دیدم و اعمال من بررسی می شد، دعاهای مادرم را دیدم که در سرنوشت من بسیار تأثير داشت.
🌱 بارها گناه یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادرم پاک شده و بی حساب میشدم و یا هرجا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود. یعنی مقام مادر این گونه است. هر یک از دعاهای یک مادر کافی است تا آینده انسان را کاملا تغییر دهد. مادر همین طور که کنارم نشسته بود برایم دعا می کرد. به سختی گفتم: مادر، فدات بشم، چرا با این حال زحمت کشیدی و تا اینجا آمدی. شرمنده ام. مادرم گفت: «الهی نباشم و نبینم پسر دسته گلم اینطور بی حال تو بیمارستان افتاده.»
🌱 آن روز من فقط چند دقیقه توانستم در کنار مادرم باشم. اما دوباره از هوش رفتم... روزهای سختی در بیمارستان داشتم. نمیدانستم برای خودم ناراحت باشم یا برای همسرم.
🌱 خداوند همسر مهربان و مظلومی نصیب من کرد که واقعا همدیگر را دوست داشتیم. زندگی ما به خوبی ادامه داشت تا اینکه بیماری همسرم تشدید شد.
🖌 ادامه دارد... منتظر باشید
#کتاب_شنود #معاد #زندگی_پس_از_زندگی
📺 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59