🌷 خدای تعالی فرمود:
✍ هرگاه به #دل بنده ای سر زنم و ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است، اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم و هم نشین و هم سخن و هم دم او شوم.
📚 بحارالانوار/93/162
➥ @ansuiemarg_ir
🌷 خدای تعالی فرمود:
✍ هرگاه به #دل بنده ای سر زنم و
ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است،
اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم
و هم نشین و هم سخن و هم دم او شوم.
📚 بحارالانوار/93/162
➥ @ansuiemarg_ir
🌷 خدای تعالی فرمود:
✍ هرگاه به #دل بنده ای سر زنم و
ببینم که یاد من بر آن چیرهگشته است،
اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم
و همنشین و همسخن و هم دم او شوم.
📚 بحارالانوار/93/162
➥ @ansuiemarg_ir
🌷 خدای تعالی فرمود:
✍ هرگاه به #دل بنده ای سر زنم و
ببینم که یاد من بر آن چیره گشته است،
اداره و تربیت او را خود به عهده گیرم
و هم نشین و هم سخن و هم دم او شوم.
📚 بحارالانوار/93/162
➥ @ansuiemarg_ir
🌏 #آن_سوی_مرگ قسمت پنجم
🔻چیزی نگذشت که #احساس نمودم دو نفر، یکی خوش صورت و دیگری بسیار زشت در راست و چپِ سر من نشستهاند و دارند #اعضای مرا از پا تا به سر هر یک را جداگانه بو میکشند و چیزهایی در طوماری که در دست دارند مینویسند و بعضی از اعضا را از قبیل #دل و چشم و زبان و گوش را چند بار بو میکشند و با هم صحبت میکنند پس از آن در طومار ثبت میکنند و من حرکتی به خود نمیدادم که نفهمند من بیدارم ولی در نهایت #وحشت بودم.
🔻از جدیت آنها در #تفتیش، فهمیدم که زشتیها و زیباییهای مرا ثبت میکنند و آن خوش صورت، #خیرخواه من بود چون در آن گفتگویی که با هم داشتند معلوم بود نمیگذارد بعضی از زشتیها ثبت شود به عذر اینکه #توبه کردهام یا فلان عمل نیک آن گناه را از بین برده و یا آن را زیبا و نیکو کرده؛ همچون اکسیر که مس را #طلا نماید و من از این جهت او را دوست داشتم.
🔻پس از ثبت تمامی کارها، دیدم آن #طومار نوشته را لوله کرده و آویزان گردنم کردند و پس از آن قفسهای #آهنین آوردند که به اندازه بدن من بود و مرا در میان او جا دادند و پیچ و مهرهای که داشت پیچیدند! کم کم آن #قفسه تنگ میشد به حدی که مرا در فشار انداخت، نفسم قطع شد و نتوانستم دادی بزنم و آنها با عجله تمام پیچ و مهره ها را میپیچیدند تا آن قفسه که گنجایش #بدن مرا داشت به قدر سماور کوچکی باریک شد و استخوان هایم همگی خرد شد و در هم شکست و #روغن من که به صورت نفت سیاه بود از من گرفته شد و من بیهوش شده بودم و نمیفهمیدم...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
❌ کپی داستان فقط با ذکر لینک کانال مجاز میباشد.
➥ @ansuiemarg_ir