#دالايي_لاما، در دوران جنگ سرد آمريكا با شبح ماركسيسم در جهان، در قامت يك رهبر مذهبي، اهرم فشار مؤثر ايالات متحده بر حكومت كمونيستي چين شناخته مي شد، اما با سقوط اين ايدئولوژي در جهان و پايان جنگ سرد، رهبر ناراضيان تبتي هم به جمع هواداران نظريه آمريكايي «#معنويت_سكولار» پيوست و اصول آن را جايگزين جوهر آئين بودا كرد؛ تا جايي كه بوديست هاي حقيقي، او را متهم به مسخ آئين خود مي كنند.
دالايي لاما، با اين منش و روش، البته در نگاه شيفتگان سكولاريسم، نماد تساهل شناخته مي شود
روزنامه #كيهان در شماره 19003 به تاريخ 86/11/2، صفحه 8 در مطلبی با عنوان "دالايي لاما رهبر معنوي مخملي ها شواليه هاي ناتوي فر هنگي" به ابعادی از پروژه بسترسازی برای شخصیت سازی معنوی از دالای لاما در ایران اشاره میکند:
برجسته ترين كوشش رامين جهانبگلو در شش ماه منتهي به بازداشتش، ترويج مدلي از آميختگي سياست و ديانت بود كه فارغ از هر حقيقت مقدس و مطلقي باشد. مي خواست براي تئوري خود، صبغه اي عيني بيابد، تا نقطه ديد مخاطبان را سخت در كنترل گيرد. ديدار و گفت وگو با يكي از پرآوازه ترين شخصيت هاي ساخته و پرداخته صهيونيسم جهاني كه رهبر معنوي و سياسي بوديست هاي جهان محسوب مي شد، از آخرين تلاش هاي جهانبگلو براي ذبح كردن معنا و مبناي معنويت و روحانيت بود. كارل گرشمن، كارشناس ارشد سازمان جاسوسي سيا و رئيس بنياد اعانه ملي براي دموكراسي، مقدمات ديدار رامين با دالايي لاما57 را دردهارامسالاي كشور هند، فراهم كرد و جهانبگلو نيز، اين بودايي را به عنوان تنها رهبر مذهبي دنيا كه «در مرتبه حافظ وجدان جهاني» قرار دارد، با پوشش ويژه اي پشت ويترين روزنامه اعتماد ملي گذاشت.
#رامين_جهانبگلو در مقاله خود در روزنامه اعتماد ملی با عنوان «گفت وگو با دالايي لاما» مي گويد:
در آئين بودايي تصوير روشني از خدا نيست. از نظر يك مسيحي يا يك يهودي من بي دين به حساب مي آيم. در مقابل كمونيست ها مرا ديندار مي شناسند. چه مي دانم! شايد ميان اين دو باشم! درست است كه تصوير كلي از خدا نداريم، اما دريافتي از وجود اعلي داريم كه به درگاهش نيايش كنيم و طالب رحمتش باشيم.
روزنامه اعتماد ملي، 6 تيرماه 1385، شماره 117، صفحه 10.
https://eitaa.com/antihalghe
#دالايي_لاما، در دوران جنگ سرد آمريكا با شبح ماركسيسم در جهان، در قامت يك رهبر مذهبي، اهرم فشار مؤثر ايالات متحده بر حكومت كمونيستي چين شناخته مي شد، اما با سقوط اين ايدئولوژي در جهان و پايان جنگ سرد، رهبر ناراضيان تبتي هم به جمع هواداران نظريه آمريكايي «#معنويت_سكولار» پيوست و اصول آن را جايگزين جوهر آئين بودا كرد؛ تا جايي كه بوديست هاي حقيقي، او را متهم به مسخ آئين خود مي كنند.
دالايي لاما، با اين منش و روش، البته در نگاه شيفتگان سكولاريسم، نماد تساهل شناخته مي شود
روزنامه #كيهان در شماره 19003 به تاريخ 86/11/2، صفحه 8 در مطلبی با عنوان "دالايي لاما رهبر معنوي مخملي ها شواليه هاي ناتوي فر هنگي" به ابعادی از پروژه بسترسازی برای شخصیت سازی معنوی از دالای لاما در ایران اشاره میکند:
برجسته ترين كوشش رامين جهانبگلو در شش ماه منتهي به بازداشتش، ترويج مدلي از آميختگي سياست و ديانت بود كه فارغ از هر حقيقت مقدس و مطلقي باشد. مي خواست براي تئوري خود، صبغه اي عيني بيابد، تا نقطه ديد مخاطبان را سخت در كنترل گيرد. ديدار و گفت وگو با يكي از پرآوازه ترين شخصيت هاي ساخته و پرداخته صهيونيسم جهاني كه رهبر معنوي و سياسي بوديست هاي جهان محسوب مي شد، از آخرين تلاش هاي جهانبگلو براي ذبح كردن معنا و مبناي معنويت و روحانيت بود. كارل گرشمن، كارشناس ارشد سازمان جاسوسي سيا و رئيس بنياد اعانه ملي براي دموكراسي، مقدمات ديدار رامين با دالايي لاما57 را دردهارامسالاي كشور هند، فراهم كرد و جهانبگلو نيز، اين بودايي را به عنوان تنها رهبر مذهبي دنيا كه «در مرتبه حافظ وجدان جهاني» قرار دارد، با پوشش ويژه اي پشت ويترين روزنامه اعتماد ملي گذاشت.
#رامين_جهانبگلو در مقاله خود در روزنامه اعتماد ملی با عنوان «گفت وگو با دالايي لاما» مي گويد:
در آئين بودايي تصوير روشني از خدا نيست. از نظر يك مسيحي يا يك يهودي من بي دين به حساب مي آيم. در مقابل كمونيست ها مرا ديندار مي شناسند. چه مي دانم! شايد ميان اين دو باشم! درست است كه تصوير كلي از خدا نداريم، اما دريافتي از وجود اعلي داريم كه به درگاهش نيايش كنيم و طالب رحمتش باشيم.
روزنامه اعتماد ملي، 6 تيرماه 1385، شماره 117، صفحه 10.
https://eitaa.com/antihalghe
#معنویت_سکولار
#عرفان_کاذب
پائولوکوئلیو مروج معنویت سکولار و پلورالیسم (کثرت گرائی) دینی است.
در داستان راهب و روسپی کوئلیو می بینیم که یک روسپی را بخاطر دعا مستحق بهشت؛ و راهبی که او را موعظه می کند بخاطر موعظه مستحق جهنم می داند.
یکی از روش ها و ابزارهای مهم و اثرگذار ترویج معنویت ارائه مطالب به صورت کتاب می باشد. در میان انواع سبک نوشتاری کتاب ها، رمان نویسی و داستان سرایی نقش ویژه ای در انتقال مفاهیم معنوی دارد. در قرآن کریم هم انتقال بعضی از مفاهیم با داستان و حکایات بوده است و بعضی از داستان ها را با صفت احسن القصص معرفی می کند؛ احسنالقصص یعنی نیکوترین داستان: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ(یوسف/3) ما نیکوترین قصه (یا قصهسرایی) را به موجب این قرآن که به تو وحی نمودیم، بر تو حکایت میکنیم.»
یکی از افرادی که سعی در ترویج معنویت سکولار و پلورالیسم (کثرت گرائی) دینی دارد، آقای پائولوکوئلیو می باشد. ایشان روش ترویج و تبلیغی خود را متمرکز در نوشتن کتاب با سبک رمان و داستان کرده است. در آثار او داستان راهب و روسپی را می خوانیم: «راهبی در نزدیکی معبدی زندگی می کرد، در خانه ای که روبه روی آنجا قرار داشت یک روسپی اقامت داشت. راهب که هر روز مردانی را می دید که به آن خانه رفت و آمد دارند، زن را سرزنش کرد؛ زن که به شدت شرمنده شده بود از صمیم قلب از خدا طلب بخشش کرد اماه او راه دیگری برای امرار معاش نیافت و مجدداً به روسپی گری پرداخت. راهب هم تصمیم گرفت گناهان او را هر روز با ریگ هایی بشمارد. روزی زن را صدا کرد و کوهی از ریگ ها را به او نشان داد، زن روسپی به لرزه افتاد و از خدا خواست او را آزاد کند؛ فرشته ی خداوند روح روسپی و راهب را با هم گرفت و بُرد. اما روح راهب را به دوزخ و روح روسپی را به بهشت برد. راهب از بی عدالتی خدا نالید، ولی فرشته این گونه پاسخ داد: تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران، هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی این زن روز و شب دعا می کرد. روح او پس از گریستن، چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالاه ببریم.»(1)
کوئلیو با مثبت جلوه دادن روسپیگری، آن زن را اهل بهشت و راهب که مروج دین داری است را اهل جهنم دانست و به مخاطب القاء می کند که ارزش گذاری های متعارف و دینی درست نیست و بر خلاف انتظار و پندار ما که راهب بهشتی و روسپی جهنمی بود اتفاق افتاد و این امر مناسب کثرت گرائی دینی و همه حق پنداری است.
عقیده کوئلیو این است که روسپیگری هم یک روش زندگی و بلکه امر مقدسی است که حتی باعث رسیدن به کمال و معنویت هم می شود. در آثار دیگرش هم به این موضوع پرداخته است مثلاً در کتاب یازده دقیقه شخصیت اصلی داستان دختری به نام ماریا است که به روسپیگری می پردازد و به نور و کمال می رسد. در حالی که روسپیگری یک امر مذموم در میان همه مردم جهان است و خود روسپیان هم اسیر و گرفتار این زندگی نابهنجار شده اند و اگر توانایی داشته باشند لحظه ای در این شغل نمی ماندند.
کوئلیو در داستان راهب و روسپی، با یک مغالطه دعای روسپی را مستوجب بهشت می داند ولی دعای راهب را مستحق بهشت نمی شمارد.امر به معروف و نهی از منکر را که یک اصل عقلانی و دینی است را با اصطلاح فضولی، امری زشت معرفی می کند که مستوجب جهنم است ولی روسپیگری را مستحق جهنمی شدن نمی داند.
پینوشت:
(1). پائولوکوئلیو، قصّه هایی برای پدران، فرزندان، نوه ها، ترجمه آرش حجازی، تهران، نشر کاروان، چاپ ششم 1384، ص 177.
https://eitaa.com/antihalghe
🔲 #یادداشت | #معنویت_سکولار
✅فرار از عقلانیت؛ نقطه اشتراک معنویتهای کاذب
محمد کرمینیا، دانشجوی دکتری کلام امامیه
▪️معنویتهای سکولار در نیمه دوم قرن بیستم از جذابیتهای فریبنده و ادبیاتی ساده برخوردارند که به ظاهر حق جلوه میکنند و ویژگیهای آنها عبارتند از: عقلگریزی، نفی شریعت، آخرتگریزی، خرافهپنداری، لذتگرایی، تسامحمنشی و ...؛ اما مبانی آنها سست و مبتنی بر نسبیگرایی، شکاکیت، تجربهگرایی و فردمحوری است.
▪️در عرفانهای غیراسلامی، اخلاق و کار اخلاقی نه فقط سست، که گاهی ضداخلاق آنچنان ترویج میشود که دیگر خصلتهای نیکویی اخلاقی سرکوب میشود.
🖇 مطالعه یادداشت در «وبگاه فکرت»
https://eitaa.com/antihalghe
@Fekrat_Net
✉️ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه برگزار میکند
✅ دومین دوره آموزشی #شبهه_شناسی_و_روش_پاسخ_و_مواجهه
👈 با همکاری مراکز تخصصی حوزه های علمیه
📌 ویژه: اساتید، فارغ التحصیلان مراکز تخصصی و طلاب سطح ۳ و ۴
📆 ۴ تا ۶ شهریور ماه شهر مقدس قم
🗂 سرفصلهای دوره:
#عمومی
۱. مهارتهای پاسخگویی
۲. زمینههای تولید و تاثیر شبهه
#ویژه
روش پاسخگویی به شبهات
دانش آموزی
دانشجویی
بین الملل
فضای رسانه
#تخصصی
روش مواجهه و پاسخگویی به شبهات
#وهابیت
#الحاد_معاصر
#باستان_گرایی
#مهدویت
#حکمرانی
#زن_و_خانواده
#معنویت_سکولار
لینک ثبت نام
https://formafzar.com/form/xtvlw
جهت توضیحات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید:
https://pasokh.org/fa/courses/View/952278/
🔻مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه
➡️ @spasokh