1⃣ #کلود_وریلهون معروف به #رائل در ٢٠ سپتامبر ١٩۴۶ بهدنیا آمد. او که نتیجهٔ یک ارتباط نامشروع [بین مردی #یهودی و زنی ملحد] بود، بعد از تولد مخفیانه، به منزل پدریِ مادرش برده شد.
2⃣ بهعلت بیعلاقگی رائل به درس، مادرش بااجبار او را به مدرسه شبانهروزی فرستاد؛ در آنجا بود که از شدت تنهایی، بهقول خودش #شعر را کشف کرد. با رسیدن به سن ١۵سالگی مدرسه و خانه را ترک و به #خوانندگی کابارهها مشغول شد. چند سالی به خوانندگی #کابارهها مشغول بود، اما بعد از یک تصادف رانندگی، مسیر زندگیش را بهسمت #روزنامهنگاری مسابقات رالی تغییر داد. تا اینکه در تاریخ ١٣ دسامبر ١٩٧٣ ادعای پیامبری کرد:
3⃣ «در کنار آتشفشان دولاسولا در حال قدمزدن بودم که ناگهان در میان مه، چشمم به نور قرمزی افتاد که چشمک میزد … شیئی نزدیک به ٢٠متری بالای زمین در پرواز بود... یک بشقاب پرنده! … بعد موجودی با ١/٢٠متر قد، چشمان کمی بادامی شکل و موهای سیاه و بلند که ریش سیاه کمپشتی داشت از آن پیاده و به من نزدیک شد…».
4⃣ او ادعا کرد که بعد از این، همراه این موجود فضایی که او را #الوهیم خواند، به سفینه وارد شده است و الوهیم او را با حقایقی در مورد هستی آشنا کرده است و اینکه او مأمور رساندن پیام آنها به انسانها است. پس از این ادعا، در فرصت کوتاهی موفق به چاپ مکالماتش با الوهیم و همینطور شرکت در برنامههای تلویزیونی و برگزاری میتینگهایی با همین موضوع شد و در آخر جنبشی با نام #جنبش_مادک را پایهگذاری کرد. مادک به معنی حرکت برای خوشآمدگویی به الوهیم یا به قول او، #خالقین_انسانیت بود که چندی پس از شکلگیری به #جنبش_رائلیان تغییر نام پیدا کرد.