eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
8.7هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
236 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ اکیست‌ها بر این باورند که فقط تجربه است که انسان را به واقعیت می‌رساند و این تجربه نیز فقط برای عدهٔ معدودی مهیا شده تا به مرحلهٔ انتخاب‌شدگی دست یابند. 🔷 با این ادعا دیگر هیچ جایی برای جهان‌شمولی و عمومیت برای اکنکار باقی نمانده و نمی‌توانند ادعا کنند به راحتی قادرند انسان را به آرامش و سعادت ابدی برسانند. 🔶 ادعای دیگر درباره قدرت لایتناهی و اعجاب‌انگیز اکنکار است. پیروان پال توئیچل مدعی‌اند اکنکار از آن‌چنان قدرت شگرفی برخوردار است که می‌تواند هرگونه انحراف را در انسان و جوامع بشری از بین ببرد. به دست آوردن این قدرت است که انسان را در زندگی فردی و اجتماعی به قلهٔ مقصود نزدیک می‌کند. 🔷 اکنکار با حمله به تمام مصلحان اجتماعی، روان‌شناسان و جامعه شناسان، آنان را به این گمانه زنی متهم می‌کند که دلیل انحرافات در زندگی را نداشتن اهداف فردی و اجتماعی می‌دانند، در حالی‌که آن‌ها سخت به بی‌راهه می‌روند. 🔶 اکنکار مدعی است که این افراد نمی‌دانند آن‌چه سبب این گمراهی و انحراف است فراموش کردن اک و اکنکار است. [8] 🔷 ادعای چنین توانایی را می‌توان به‌راحتی به آزمون گذارده، تجربه نمود. جامعهٔ آماری برای این آزمون می‌تواند جامعه‌ای باشد که اکنکار بیشترین تأثیر را بر آنان داشته است. 🔶 جامعهٔ غرب و به‌ویژه آمریکا می‌تواند نمونهٔ آماری خوبی باشد. اکنکار باید بتواند بدون مطالعات جامعه‌شناختی و روان‌شناختی به اصلاح این جوامع بپردازد و در این صورت ما نباید شاهد آمار جرم و جنایت و فقر و فحشا و ... باشیم. ♦️ این در حالی است که آمار جرم و جنایت در این جامعه و دیگر جوامع غربی سرسام‌آور است. 🔷 پرسش درخور دیگری که اکیست‌ها را به شدت با چالش مواجه کرده، زندگی پیامبران این شبه‌آیین است. اگر از وقایع زندگانی توئیچل و کلمپ بگذریم باز هم زندگی گرایس عرصه را بر آنان تنگ می‌کند. 🔶 بنا به ادعای کلمپ، داروین گرایس، دومین پیامبر این شبه‌آیین دچار نفسانیات شده و از مقام ماهانتایی خلع شده است. ♦️ وانگهی اگر گرایش به اکنکار می‌توانست نفسانیات انسان را به گونه‌ای بخشکاند که انسان به قلهٔ تعالی معنوی و صلاح، صعود کند، پیامبر این شبه‌آیین از همه بیشتر مستحق تعالی معنوی بود. [9] 🔻 پی‌نوشت: [1]. اک ویدیا دانش باستانی پیامبری، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، 1376، ص 193. [2]. شریعت‌کی‌سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، بی‌تا، ج 1، ص 5. [3]. همان، ص 53. [4]. همان، ص 281. [5]. دندان ببر، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ پنجم، تهران، نگارستان کتاب و زرین، 1381، ص 150. [6]. سرزمین‌های دور، توئیچل، ترجمه هوشنگ اهرپور، چ دوم، تهران، نگارستان کتاب و زرین، 1379، ص 97. [7]. شریعت‌کی‌سوگماد، توئیچل، دوجلد، ترجمه هوشنگ اهرپور، بی‌جا، بی‌تا، ج 1، ص 263. [8]. همان، ص 277. [9]. سودای دین‌داری، عبدالحسین سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 54. https://eitaa.com/antihalghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️دلار شده ۲۵ هزار تومن، خونه متری ۲۳ میلیون تومن، پراید صد میلیون رو رد کرده، بورس به طرز مشکوکی منفی شده و دولت فقط نظاره گره؛ تعجب نکنید! 👈ماموریت روحانی رو دکتر کوشکی چند ماه قبل افشا کرد: 🔸روحانی ماموریت داشت ایران رو بدون سپرهای دفاعی و پایه‌های قدرتش تحویل بده! https://eitaa.com/antihalghe
اطلاعیه در پی انتشار مطلبی از طرف موسسه فرق و ادیان، در رابطه با فروشگاه های زنجیره ای افق کوروش، مبنی بر وابستگی این فروشگاه ها به سازمان های فرقه ای ضد اسلامی و ترغیب جامعه به عدم خرید از آن، بدینوسیله موسسه فرق و ادیان اعلام می دارد، مطلب منتشره هیچ ارتباطی با این موسسه نداشته و انتساب آن به این موسسه کذب است. توضیح: انتشار این نوع مطالب بدون مدرک و مستندات، یا از سوی افراد ناآگاه و سطحی نگر با نیت برخورد با نمادهای باستانگرایی است و یا نقشه ای از سوی رقبا برای رکود اقتصادی و ورشکستگی رقیب. ضمن رد و عدم تایید مطلب مورد نظر، موسسه فرق و ادیان هیچ اظهار نظری در این موضوع نکرده است. https://eitaa.com/antihalghe
25.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام به جهت توهین مجدد به پیامبر اسلام(ص) مصاحبه عباس لاجوردی با کاریکاتوریست دانمارکی و کشیش امریکایی که در برنامه ماه عسل رونمایی شد تقدیم حضورتان کاری از عباس لاجوردی فیلمساز بین المللی، ممنون از ایشون که فیلم را برای بنده ارسال کردند. https://eitaa.com/antihalghe
⭕️ سوءاستفاده عرفان‌های کاذب از فطرت و عرفان اسلامی 🔸معنویت های نو ظهور در راستای تمنای فطری انسان هستند ولی پاسخی مسخ شده به آن می دهند. فطرت، شیفته عاشق شدن و دل بستن است اما معنویت های نوظهور نظیر اشو و عشقی هوسناک و شهوت آلود را پیشنهاد می کنند. فطرت ما تشنه مشاهده عظمت و شکوه و جلال و تجربه هیبت و خشیت است اما مرلین منسون پاسخ آن را با کلیپ ها و موسیقی هول ناک بلک متال می دهد. ما شیدای پرستیدن هستیم ولی خود را خدای پرستیدنی و خالق هستی معرفی می کند. 🔹فرقه ها به دلیل نفوذ در فرهنگ مسلمین، تعالیم و روش های خود را با برخی از آموزه های همانند معرفی کرده و اذعان می کنند که ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفان اسلامی می جوید، تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و عرفی تر است. به این جهت لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان های معنویت گرا، نقادی و تبیین شود، تا این شبهه را بر طرف کند. ♦️شناخت نقاط ضعف و کژی ها و کاستی های عرفان ها یا عصر جدید، می‌توان که در ارائه امروزین عرفان اسلامی و باز تولید تعالیم و آموزه های آن بر اساس شرایط مخاطب معاصر به بی راهه نرفت و آسیب های نوآوری در این حوزه را کاهش داد. https://eitaa.com/antihalghe
به پویش من محمد را دوست دارم در روز پنجشنبه ۲۰ شهریور بپیوندید و استوری کنید و # هشتک بزنید https://eitaa.com/antihalghe
چگونگی شکل‌گیری فرقه شیطان‌پرستی مدرن 👹✝️🔯🔻 ♦️ سال‌های پس از رنسانس را می‌توان به سال‌های افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی و جنبه‌های متعدد روابط انسانی توصیف کرد. 🔷 پس از برداشته شدن یوغ تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی، چند کنش مهم فکری و فلسفی شکل گرفت که از جمله‌ی آن‌ها، رویکردهای متفاوت به مسئله‌ی انسان و رابطه‌ی او با خداست که زمینه‌های شکل‌گیری بسیاری از جریان‌های فلسفی را فراهم آورد.[1] 🔷 قرن‌ها بعد یعنی در سال‌های آغازین قرن بیستم، برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایش‌ها و نظرهای توراتی و پروتستانی به طور مخفیانه جریان فرقه های شیطان‌پرستی را با ویژگی‌هایی هم‌چون گناه‌گرایی، قتل، تجاوز‌های جنسی، نابودکردن اصول اخلاقی، بی‌توجهی به مسائل توحیدی و... پایه‌گذاری کردند. 🔷 اگرچه فطرت خداجوی انسان عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد زیادی از افراد به این جریان شده است، ولی استفاده از موسیقی‌های جذاب و متنوع، انجام اعمال خارق‌العاده و دور از ذهن، تهی شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایش افراد اندکی را به این‌گروه‌ها فراهم آورد. ♦️ نکته‌ی حائز اهمیت آن است که با وجود عدم استقبال عمومی از عضویت در فرقه های شیطان‌پرستی، آموزه‌ها و تعالیم گمراه‌کننده‌ای توسط ایشان و به وسیله‌ی ابزارهایی که از سوی قدرت‌های بزرگ سیاسی در اختیارشان قرار گرفته، منتشر شده و می‌شود.
♦️ این فرقه ها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون‌های فساد و فحشا شناخته می‌شوند. 🔷 سال 1960 را می‌توان به طور جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان‌پرستان در آمریکا دانست؛ یعنی زمانی که یک جریان خاص شیطان‌پرستی مسیحی(آنتوان لاوی مؤسس کلیسای شیطان) به طور رسمی در کشور آمریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است. ♦️ نکته‌ای قابل توجه، نقش جدی یک مأمور شناخته شده‌ی سازمان مرکز جاسوسی آمریکا در شکل‌گیری جریان یاد شده است. 🔷 کسب قدرت تاریکی برای شیطان‌پرستی، به دست‌آوردن نیروهای نهفته در تاریکی، کسب قدرتی است درونی و بی‌پایان و انرژی عظیمی که این امکان را به شما می‌دهد تا روح خود را ارتقا بخشید و کمبودهایش را با قدرت جایگزین کنید. 🔶نکته‌ی مهم در برگزاری این مراسم این است که هرگز نباید به نتیجه بدگمان باشید. خالصانه به نیروی روح خود و روح تاریکی ایمان داشته باشید. آن‌چه باقی می‌ماند آرامش و دوری از افکار بیهوده است که باید در خود ایجاد کنید.[2] 🔻 از جمله موارد لازم برای کلیسای شیطان : محراب 🔷 مقابل دیوار غربی قرار گرفته و پارچه‌ی سیاهی به روی آن کشیده می‌شود. بالای سر محراب (روی دیوار) ستاره‌ی پنج پر وارونه نصب می کند. 🔶 روی محراب دو شمع سیاه روی پایه، خنجر مخصوص مراسم جمجمه‌ی انسان، یک زنگ، یک آتشدان و یک جام می گذارند (برای نور بیشتر از شمع‌های سیاه در گوشه‌های اتاق استفاده می کنند). خون 🔷 جام را به مایعی به رنگ قرمز پرمی کنند. ماهیت مایع اهمیتی ندارد زیرا که این مایع نماد خون قربانی است. آتش 🔶 آتشدان را درست مرکز محراب قرار می دهند. پوشش 🔷 تماما سیاه همراه با ستاره‌ی 5 پر وارونه آویخته بر گردن. 🔶 شیطان‌پرستی در زمان‌های بسیار قدیم و قرون اولیه خلقت آدمی در چندین زمان انجام می‌گرفت. اولین زمان هنگام کسوف و خسوف بود. 🔷 در این هنگام که شیطان و خدای تاریکی از انسان‌ها عصبانی هستند و منتظر هدیه‌ی خود هستند و اگر برای آن‌ها قربانی انجام نمی‌گرفت خدای تاریکی تمام انسان‌ها را قتل عام می‌کردند، لذا برای آرامش شیطان، قربانی کردن انسان انجام می‌شد. 🔶 این مراسم به خصوص در قبایل آمریکای جنوبی بسیار فراوان دیده شده به گونه‌ای که اکتشافات به دست آمده وجود این قربانی کردن‌ها را تصدیق می‌کند و اتاق‌های مخصوص قربانی کردن نیز به شیوه‌ای خاص بنا شده بود و تزئینات خاص خود را داشت. 🔷 البته قربانی کردن انسان در زمان‌های دیگر نیز انجام می‌شد که این عمل در دوره‌ی کنونی در یک شب کاملا تاریک انجام می‌شود. مهم‌ترین اعمال آن‌ها اعمالی است که همیشه انجام می‌دهند و در آن به انجام امور جنسی می‌پردازند. 🔶 هم‌چنین از شیطان برای پیشبرد اهداف حاضرین کمک می‌خواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل مشکل وی دعا می‌شود. مراسم بعدی، مراسم عضویت یک عضو جدید به این فرقه است که این کار توسط کشیش کلیسای شیطان و یا همسر وی (بستگی به مذکر یا مؤنث بودن عضو جدید دارد) انجام می‌شود.[3] 🔷 اين مراسم در هنگام عضويت يك عضو جديد به فرقه شيطان پرستي انجام مي شود و به اين صورت است كه شخص جديد عريان شده و توسط كشيش كليساي شيطان، يا همسر وي به پنج عضو بدن او بوسه زده مي شود، ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎ ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮ , آﻟﺖ ﺗﻨﺎﺳﻠﯽ , ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻟﺒﺎﻥ ﺷﺨﺺ ﺟﺪﯾﺪ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ. يكي از اين اعضا، آلت تناسلي اوست. ♦️ به عقيده آنها اين كار «باعث خير و بركت او، تقدس او در بين شيطان پرستان، تشكر از وي به منظور عضو شدن و در نهايت قبولي فرد خواهد شد!» احترام بيش از حد اين فرقه به عضو مخصوص توليد مثل، به اين دليل است كه آنها هر چه در جهان وجود دارد را مديون آلت تناسلي مي دانند و معتقدند كه مي بايست نهايت لذت جنسي غيراخلاقي را در اين دنيا ببرند. https://eitaa.com/antihalghe
📚معرفی کتاب 📌دانلود کتاب شیطان پرستی مدرن 🖋نویسنده: حسین بابازاده مقدم https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86/book/28046
🔻موسسه علمی فرهنگی حبل الله برگزار می‌کند: 🔰دوره آموزشی مجازی نقد و بررسی تشیع انگلیسی 🔹ویژه طلاب و دانشجویان سراسر کشور 🔸 این دوره به صورت آفلاین و در پیام رسان ایتا برگزار می‌شود. ✔️مهلت ثبت نام: تا ۲۵ شهریورماه ۱۳۹۹ ✅ آیدی جهت ثبت نام در پیام رسان ایتا: @ADMiN_HAbLOLLAH
💢 ستم پذیری در عرفان‌های کاذب نوظهور 🔹 مردم را سر به زیر و سیلی پذیر بارمی آورد و روحیة عزت و آزادگی را در قلب ها می میراند. این معنویت ها می کوشند مردم را تسلیم نظم موجود و مطیع قدرت های حاکم گردانند و سکوت در برابر ستم را به آنها می آموزند و به عنوان یک ارزش اخلاقی و معنوی تعلیم می دهند. در «فالون دافا اعتقاد براین است که هر کس که مورد ظلم واقع می شود، در حال تصفیة روحانی و جبران ظلمی است که در زندگی پیشین بر دیگری رواداشته است.»(1)کسی که به یاری مظلوم می رود در حقیقت تزکیه او را با مشکل مواجه ساخته است. ❗️در اندیشه های « هر کسی بدی و ظلم می کند، خود بیش از همه از درون رنج می برد و آزرده می شود.»(2) در نتیجه نیازی نیست که با او مقابله شود. رنج درونی برایش کافی است و او را به حال خود باید گذاشت. با این استدلال او با اعدام جنایتکار پلیدی همانند صدام مخالفت می کند. و با چشم فروبستن بر ظلم های دردناک اشغالگران قدس، به آن سرزمین سفر کرده با آنها دست دوستی می دهد. 📚1. شوآن فالون ص 412. 2. دالایی لاما . کتاب کوچک ژرف اندیشی. مترجم: مهرداد انتظاری.ص90. نیز «هنر شاد زیستن» ص49. https://eitaa.com/antihalghe
توضیحاتی پیرامون روحانی نما عین الله رضا زاده جویباری 👇👇👇👇👇👇👇👇 :یکی از هم شهری هایش که وی را کاملا میشناسه گفته اصلا وی سابقه تحصیل حوزوی نداشته و هیچ پرونده ای در حوزه ندارد فقط دوست داشته از مزایای آخوندی استفاده کنه عمامه گذاشته است آقای «عین الله رضا زاده» اصلاً طلبه نبودند!، بله برادرش حاج شیخ محمد رضا رضا زاده روحانی است و فرزند فاضلی هم دارند که حافظ کل قرآن و نهج البلاغه هستند. ✔️ دو تا از برادران این ها در جنگ شهید شدند و والدین مخلص و با تقوا و مؤمنی داشتند که سال های اخیر به رحمت خدا رفتند. بچه محل آقای رست‌گار جویباری، مفسر معروف و معترض حکومت هستند که به محله ی شان در جویبار، (کلاگر محله) گفته می شود. آقا عین الله، عشق لباس و رفتار علمایی داشت و از فضای بی صاحب حوزه، بهره برد و معمم شد بی آن که احدی از طلاب و فضلاء جویباری او را در مدرسه یی و بحث و مباحثه و تقریری دیده باشند. ✔️ بنده به جهت حضور دو و نیم ساله در اوایل دهه ی شصت در حوزه ی علمیه ی رستم کلاء بهشهر نزد مرحوم آیة الله ایازی رستم کلاهی ره، باعث شد که روابط عاطفی و آمد و شد ما با آن حوزه ی شریف ادامه پیدا کند و از اهالی جویبار هم تا به کنون در آن حوزه مشغول درس و بحث اند، از این رو کسی با او در این حوزه مسبوق به سابقه نیست. در قم که بیش از سه دهه بودم او را جز این که، به برادرش سر بزند، جایی ندیده ام. دعاوی ایشان با اشخاص و وارثین پدر و رفتار های نا پسند اجتماعی، او را به دادسرای ویژه ی مازندران کشاند که، در آن متوجه شدند ایشان نه پرونده ی تحصیلی دارد و نه سابقه ی تحصیل در جاهایی که ادعاء کرده بود و نه کسی از حوزه یی و یا نه فضلاء گواهی دادند که، ایشان طلبه اند!. ✔️ در جویبار هم حتی یک منبر سخن رانی و یا یک نماز جماعت نداشتند و در این شهر کسی او را روحانی نمی شناسد!، اگر چه لباس می پوشید و اداء و اطوار در می آورد که بیش تر مورد تمسخر و دست انداختن مردم، به خصوص « متأسفانه » ملعبه ی جوانان بود!. ✔️ ایشان به لحاظ عدم تعادل روحی، گویا در محاکمات به جای دفاع در موضوع مورد ادعاء، وارد فاز های دیگری شد و دادگاه ویژه مسأله را جدی تلقی و او را محکوم به زندان و خلع لباس کرد!. ✔️ پس از اتمام زندان، توجهی به احکام صادره نکرد و در همه جا ملبس حضور می یافت. پس از چند بار تذکر او را دست گیر و فکر کنم به شهر سراب تبعید کردند. ✔️ اصلاً آدم سیاسی نیست و سیاست را نمی فهمد و هرگز احدی از مردم از او رفتار مخالفت با ولی فقیه و یا سیاست های نظام ندید و نشنید. دل خوش به عمامه و لباس و رفتار های مضحکی بود که، گمان می کرد خیلی خوش بخت است!. در تبعید با کانال آمد نیوز ارتباط گرفت و مسائل خود را وارونه مطرح و یک بار آن کانال او را خبری ساخت!. ✔️ باز هم گویا بعد ها تیم مهدوی فر او را شکار و سر انجام بیانیه ی مکتوبی را برای او تبیین کردند که اگر دقت کنید او دقیقاً بدوت تپُق موارد هشت، ده گانه یی را، از روی مانیتور مقابل ترسیم و عنوان کرد و بعضی جا ها هم فیلم برش خورده بود!، در حالی که ایشان تکیه کلام معروفی دارد که مرتب « خدمت شما عارض ام! » در هر دقیقه از صحبت او مرتب بیان می شد ولی در این گفت و گو اثری از آن‌ تکیه کلام نیست!. ⬅️ لذا به عنوان طلبه یی که چهل سال در حوزه ی مازندران و قم و محضر بسیاری از مراجع عظام تقلید حضور داشتم عرض می کنم که، ایشون وارد بازی تعریف شده یی گردید که به لحاظ فقدان بینش سیاسی، عامل و مجری طراحی دیگران شد، حتم دارم او بازیچه قرار گرفت تا آبروی روحانیت را ببرد!. خداوند عواقب امور ما را ختم به خیر کند. ✒️ عبد الصمد زراعتی جویباری https://eitaa.com/antihalghe
🏴 حدیث عاشورایی 🏴 🔺محمد بن سنان، از کسی که از امام صادق ع برای او حدیث کرده است: ‌َ «امیرالمومنین با مردم حرکت کرد، تا آن که به یک یا دومایلی کربلا رسید، امام ع پیشاپیش مردم رفت تا به جایگاه بر خاک افتادن شهیدان کربلا رسید و فرمود: "در اینجا دویست پیامبر و دویست وصی، از دنیا رفته اند و دویست سبطِ پیامبر با پیروانشان شهید شده اند."» منبع: دانشنامه امام حسین، ص 249 به نقل از تهذیب الاحکام ج 6 ص 72 ح 138 السلام علیک یا ابا عبدالله 🖤
باور به تناسخ و نفی بهشت و جهنّم در اندیشه نیل دونالد والش ☯️ ♦️نیل دونالد والش یكی از رهبران جنبش تفکر نوین که تشکیلاتی عظیم برای معنویت جهانی است، با ارائه تجربه عرفانی خود و خلق خدای جديد، راه نجات بشر را در این تعالیم نوین معرفی می‌‌‏كند. 🔷 وی راه نجات را، نه آموزه‏‌های اديان، مثل ده فرمان، بلكه هفت مرحله آگاهی می‌‏داند. 🔶 تعالیم نوین والش، خدا را از مسند خدایی گرفته و در حدّ خدای درون يا خدای انرژی قرار می‌‏دهد و اریکه قدرت را به اندیشه آدمی می‌‏سپارد. خدایی كه زایيده همین اندیشه و پندار است. 🔷 در این میان خدا مثل غول چراغ جادو، غلامی حلقه‏‌به‏‌گوش در خدمت خواسته‏‌های آدمی است. خدایی بی‌‏خاصیت که حقّ بیانِ بايد و نبايدها را ندارد. حقِّ مکافات ندارد. 🔶 قيامت و بازتاب اعمال در این آموزه‌‏ها جايگاهی ندارد و قدرت فكر و خلاقيت انسان است كه با تخيل خود جهان پس از مرگ را خلق می‌كند، تا جايی‌‏كه قدرت خلاقيت می‌‌‏تواند زندگی‌‌های ديگری خلق كند كه منجر به اعتقاد به تناسخ می‌‏شود. 🔷 دونالد والش در دهم سپتامبر سال 1943 در شهر میلواکی از ایالت ویسکانسین آمریکا به دنیا آمد. پدرش کاتولیک متعصّب مذهبی و مادرش فال‏‌گير بود و به عنوان نخستین آموزگار معنوی باوری از خدايی جديد را در وی ايجاد كرد. ♦️ خدايی كه بعدها والش پيامبر اين خدای جديد خواهد بود؛ خدايی ورای بینش‌های سنّتی مسيحی. 🔻 والش با خودستایی عجیبی خود را تجلّی کلام خدا معرفی می‌‏کند: 🔷 «پیام همان است که تو هستی. تو خود پیامی! این معنویت توست در حالت عملی، پیام تو شیوه زندگی توست. تو پیام را از طریق وجود خود اشاعه می‏‌دهی. 🔶 من به تو می‌‏گویم کلام من در درون تو جای دارد. تو به معنای واقعی کلمه، کلام خدا هستی که تجسّد پذیرفته‌‏ای.[1] 🔷 والش با نفی تمام آموزه‌‏های دينی، حتی واقعيت مرگ و بازتاب اعمال پس از مرگ، چهره معنویت خود را روشن کرده است. والش مرگ را وهم و خيال دانسته، توصيه به لذت‌‏بردن از اين وهم می‌‏كند.[2] 🔶 رویکردهایی که به نفی معاد انجامیده و به ‏گونه‌‏ای به اثبات تناسخ می‌‏انجامد گوناگون است. والش نیز با رویکرد نسبتاً آشکاری به این امر همت گماشته است،اومی گوید:🔻 🔷 «افرادی هستند كه تصور می‌‏كنند به هنگام مرگ، جسم و ذهن فرو می‌‏ريزند؛ درحالی‌‌كه چنين نيست؛ جسم تغيير شكل می‌‏دهد و بخش غيرشفاف خود را پشت سر می‌‏گذارد ولی غشای بيرونی خود را همواره حفظ می‌کند. ذهن هم همواره با تو همراه است. 🔶 ذهن، به روح و جسم به صورت توده انرژی سه بعدی يا سه وجهی می‌پیوندد چنان‏‌چه تو انتخاب كنی که به اين فرصتِ تجربه‌‏اندوزی كه زندگی بر روی كره زمين می‌نامی، برگردی، خود الهي‏ات يك بار ديگر ابعاد واقعی را به صورت جسم، ذهن و روح متجلی مي‌‏سازد... 🔷 به مجرّد آن‌‏كه تو تصميم می‌گیری در كالبد جسمانی سكنی گزينی و به زمين بيايی، جسم اثيری تو ارتعاش‏‌های خود را كم می‌‌‌‏كند و از ارتعاشی سريع و غيرقابل رؤيت به‌‏سرعت كاهش می‌یابد تا در آن سرعت، توده و مادّه ايجاد كند. اين مادّه واقعی زاييده فكر پاك و خالص است؛ زاييده ذهن است.[3] 🔶 در بیان فوق و بیانات دیگر، وی فرایند تناسخ را بیان می‌‏کند. «روح در زندگی بعدی به ياد می‌آورد كه چه چيزهايی را بهتر است در اين زندگانی به ياد بياورد و اين‌‏كه همه تأثرات توسط فكر خلق می‌شوند و تجلّی پديده‏‌ها، نتيجه قصد و اراده است.[4] ♦️روح‌‏ها پس از خروج از جسم فوراً متوجه می‌‏شوند كه بايد كاملاً مراقب افكار خود باشند؛ چون به هرچه بينديشند فوراً آن‌‏را خلق و تجربه می‌كنند.[5]
🔻والش در جای دیگر با ردّ بهشت و جهنّم در صدد تبیین تناسخ برآمده است: 🔷 «والش در گفت‌‏وگوهای پیامبرانه خود ازخدا سوال می کند : وقتی ما می‌‏ميريم چه اتفاقی می‏‌افتد❓ 🔶 خدا: تو انتخاب می‌‏كنی چه چيزی اتفاق بيفتد.»[6] «اين را بدان كه تجربه پس‌‏از مرگ به صورتی كه تو در اعتقادهای ريشه‏‌دار در ترس خود ساخته و پرداخته‌‏ای وجود ندارد. 🔷 با وجود اين، روحِ خطاکار، آن‏‌چنان ناشادی، آن‌‏چنان نقصان، آن‏‌چنان جدايی از كل و آن‌‏چنان محروميتی (از انوار فيّاض بركات الهی) را درك و تجربه می‌كند كه برايش حكم جهنّم را دارد . 🔶 و بدان كه پروردگار نه تو را آن‏‌جا می‌‏فرستد و نه باعث می‌‏شود چنين تجربه‌‏ای برای تو اتفاق بيفتد... آيا رواست خداوند، تو را برای انتخاب و فرصتی كه خودش در مقابل تو قرار داده، تنبيه كند؟»[7] 🔻 در جای دیگر گفت‌‏وگوهای پیامبرانه او با خدا به این‌‏جا می‌رسد: 🔷 «والش: تا آن‌‏جا‌يی كه من حدس می‌زنم، چيزی به نام جهنّم وجود ندارد. 🔶 خدا: جهنّم وجود دارد؛ ولی نه به شكلی كه تو تصور می‌‏كنی، و تو به دلايلی كه گفته شد آن‌‏را تجربه نمی‌‏كنی. 🔷 والش پس جهنّم چيست❓ 🔶 خدا: جهنّم، تجربه بدترين نتيجه ممكن از انتخاب‌‏ها، تصميم‌‏ها و آفرينش‏‌های تو است. جهنّم پيامد طبيعی هر فكر و انديشه‌‏ای است كه خداوند را نفی می‌كند، يا آن‏‌كه و آن‌‏چه را تو هستی در ارتباط با پروردگار نفی می‌كند. جهنّم، ضد و مخالف شادی است. 🔷 جهنّم يعنی عدم موفقيت؛ يعني پی‌بردن به اين‌‏كه تو كه و چه هستی و ناتوانی برای تجربه اين واقعيت. جهنّم يعنی كم‏تر بودن (از آن‌‏چه واقعاً هستی) و هيچ شكنجه‏‌ای بالاتر از اين برای روح وجود ندارد. 🔶 حتی اگر خداوند به اين انديشه خارق‏‌العاده می‌رسید كه تو «استحقاق» بهشت را نداری، چه نيازی بود كه از تو انتقام بگيرد يا تو را برای شكستی كه متحمّل شده بودی تنبيه كند❓ آيا برای او خيلی ساده‌‏تر نبود كه شرّ تو را دفع نمايد❓ 🔷 خداوند چه نيازی به اين دارد كه تو را به رنجی ابدی، از نوع و سطحی ورای قلم و توصيف محكوم سازد؟»[8] 🔻«بهشت نیز مانند جهنّم نفی می‌‏شود: ♦️ «چيزی به نام «بهشت» به مفهومی كه در ذهن تو است وجود ندارد؛ فقط دانستن اين نكته لازم است كه تو عن‌قريب در بهشت هستی. مسئله بر سر قبول و درك است، نه كار و تلاش برای رسيدن به چيزی.»[9] 🔻پی‌نوشت: [1]. دوستی با خدا، نیل دونالد والش، تهران، حمیدا، [ بی تا]، ص 333. [2]. گفتگو با خدا 3، نیل دونالد والش،دایره، 1385، ص 158. [3]. گفتگو با خدا، والش، نیل دونالد، تهران، دایره، 1388، ص 297. [4]. همان، ص 93. [5]. همان، ص 95. [6]. همان، ص 91. [7]. گفتگو با خدا، والش، نیل دونالد، تهران، دایره، 1388، ص 88. [8]. همان، 1388، ص 85. [9]. همان، ص 172. فرجام من و تو، عبدالحسین سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 92. https://eitaa.com/antihalghe
خانم دکتر طوبی کرمانی، دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان و مشاور دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در امور بانوان، پس از طی دوره بیماری نارسایی کبد، سحرگاه شنبه ۲۲ شهریور ۹۹ در سن ۷۳ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. مشاور دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، عضو کمیسیون بانوان و جوانان مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو شورای خیرین سلامت کشور، عضو شورای مرکزی شورای فرهنگی اجتماعی زنان، اولین زن رایزن علمی و فرهنگی در یونان، مدیر مسئول کتاب علمی پژوهشی «زنان»، مولف و مترجم برتر بین الملل دانشگاه تهران، مدیر کل سابق امور اجتماعی و ایرانیان خارج از کشور، عضو شورای سیاستگذاری زنان اهل بیت(ع) و ... از جمله مسئولیت های دکتر کرمانی بوده است. تألیف بیش از ۶۰ مقاله، تألیف و تصنیف ۱۲ کتاب علمی و اجتماعی و شرکت در بیش از ۸۰ کنگره ملی و بین المللی در داخل و خارج کشور از جمله آثار علمی و فرهنگی وی است. دکتر کرمانی استاد فلسفه دانشکده الهیات دانشگاه تهران و اولین زن فوق دکترای فلسفه در ایران و فارغ التحصیل فلسفه تطبیقی و کلام است. https://eitaa.com/antihalghe
⭕️ قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار ❇️ حجت‌الاسلام رسول حسن زاده مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی: «کارگاه و سمینارهای بسیار و متعددی با عنوان « » برگزار می شود و در برخی از آنها هم از «قانون جذب» به عنوان موضوعی که مورد تأیید متون اسلامی است نام برده می‌شود و حتی برخی از سخنرانان و برگزار کنندگان این سمینارها، قانون جذب را اصالتاً متعلق به معارف دینی می دانند و مدعی‌اند که اساساً خاستگاه این مفهوم، متون دینی و اسلامی است. اینکه به این قانون به عنوان یک موضوع روانشناختی نگاه شود خیلی فرق دارد با اینکه آن را به مباحث دینی و عرفانی ربط دهیم و از آن به عنوان دستاویزی برای دینداری مردم استفاده کنیم. به بهانه این موضوع سراغ رسول حسن زاده، مدیر گروه فرق نوپدید پژوهشکده جامعه المصطفی و پژوهشگر ادیان و فرق رفتیم و با وی راجع به این موضوع گفتگو کردیم؛ 🔻عده ای می‌گویند قانون جذب و امثال آن تماماً دعاست، تفکر است، تصویرسازی است، هرچه که هست را به عنوان قانون جذب مطرح و همه چیز را به آن تحمیل می کنند، برخی می گویند قانون جذب، یک قانون علمی است. اما آیا واقعاً اینطور است؟ آیا قانون جذب یک اصل معنوی است؟ آیا اصل فراروانشناختی و یا متافیزیکی است؟ در خود غرب این بحث به چالش کشیده شده است. دلیل اینکه درباره این قانون تا این اندازه قیل و قال وجود دارد آن است که قانون جذب خروجی آکادمیک نیست و محل تولد و خواستگاه آن فرقه های سری و زیرزمینی مثل است. جریان داعیه دار قانون جذب، «جنبش فکر نو» است که یک جنبش معنوی غربی است. قانون جذب محصول یک جریان معنوی سکولار است و محصول اندیشمند علمی نیست. وقتی می بینیم که خواستگاه چنین بحثی جریان های فرقه ای هستند، طبیعتاً نمی توانیم این جریان را علمی بنامیم، بلکه جریانی ایدئولوژیک است، جریانی که می خواهد به ما روش فکر و زندگی بدهد. بیشتر بخوانید: mehrnews.com/xSHq4 https://eitaa.com/antihalghe
🔺موانع رشد و رسیدن به کمال نهایی در عرفان کاذب اوشو‼️ ♦️ اوشو علاوه بر ذکر کردن مسیر و طریق‌های رسیدن به کمال، از موانع رشد و رسیدن به کمال نهایی سخن به میان می‌آورد. مهم‌ترین موانعی که او مطرح می‌کند عبارت‌اند از: الف🔻 سرکوب کردن غریزه جنسی: 🔷 سرکوب کردن، یعنی به‌طور دائم، پایین‌ترین مرکز ( جنسیت) را کنترل و حفظ کردن، که اگر انرژی متراکم شود؛ خود به فساد و تباهی می‌انجامد و با محکوم کردن آن، میل جنسی شدت گرفته و زمینه فساد و انحراف انسان را رقم می‌زند. از طرفی علاقه به سکس، روزبه‌روز در انسان افزون‌تر شده و سبب آزار و اذیت او را فراهم می‌سازد. 🔶 به نظر اوشو «سرکوب یعنی، شما به‌طور مداوم پایین‌ترین مرکز را کنترل می‌کنید. اگر انرژی، در پایین‌ترین مرکز، متراکم شود، موجب انحراف جنسی می‌شود. 🔷 اگر نگذارید این انرژی متراکم، به نحو طبیعی، جریان پیدا کند، می‌تواند منحرف شود و منحرف نیز می‌شود و علائم و عوارض غیرطبیعی در فرد، ایجاد می‌کند.»[1] پس «با محکوم کردن سکس، میل جنسی، در شما شدت می‌یابد»[2] و «میل جنسی سرکوب‌شده، انسان را آزار می‌دهد.»[3] 🔶 اولاً درست است که سرکوبی و ایجاد محدودیت‌های شدیدی که موجب عدم بهره‌وری کافی از غریزه جنسی شود می‌تواند موجب بروز برخی آشفتگی‌ها و امراض روحی و روانی شود اما، این‌که اکثر بیمارهای روحی و روانی ناشی از این امراست، دلیلی روشنی ندارد 🔷 بلکه در مقابل آن، وجود آشفتگی‌ها و بیماری‌های جسمانی و روانی بسیاری در افرادی که در ارضای غریزه جنسی خود محدودیتی ندارند دلیل بر بطلان این نظریه است. ♦️ از طرف دیگر، اسلام به‌هیچ‌وجه با سرکوبی غریزه جنسی موافق نیست بلکه آن را ضد ارزش می‌داند. 🔷 ثانیاً انسان به دلیل فطرت کمال‌جویی مطلق خود ظرفیت تنوع‌طلبی و سیری‌ناپذیری دارد که لذت‌جویی انسان یکی از مصادیق آن است اگر این میل درونی انسان به‌سوی غرایز مختلف ازجمله غریزه جنسی بی‌حد و حصر هدایت شود؛ انسان هرگز از برخورداری و بهره‌وری جنسی احساس سیری و بی‌نیازی نخواهد کرد و این امر عواقب بسیار آسیب‌زا و خطرناکی ازجمله انحراف مختلف جنسی، تجاوز و قتل و جنایت را در پی دارد. 🔶 به همین خاطر، با آموزش و تبیین منطقی محدودیت‌های لازم درزمینهٔ غریزه جنسی باید این حساسیت‌ها و حرص و ولع انسان در این زمینه را از بین برد. 🔷 به هر حال، اسلام نه با رهبانیت و سرکوب مطلق غریزه جنسی موافق است و نه با آزادی گسترده و بهره‌وری لجام‌گسیخته و لیبرالیسم جنسی موافق است. 🔶 سیاست راهبردی اسلام نسبت به غریزه جنسی، بهره‌وری هدایت یافته و مهارشده است بنابراین، اسلام در این مورد همانند بسیاری از موارد، آدمی را به‌اعتدال و میانه‌روی در استفاده از غریزه جنسی فرامی‌خواند و افراط و تفریط در بهره‌وری از غریزه جنسی را نشانه جهالت و نادانی انسان می‌داند. ب🔻 ترس از مرگ: 🔷 مرگ، بخشی از زندگی انسان است؛ باید آن را پذیرفت و از آن، لذت برد. هر چه انسان از مرگ، بیشتر بترسد، به همان اندازه از زندگی، بی‌نصیب می‌ماند و هراس از مرگ، توقفی برای عشق است. اگر مزه زندگی، خاص است، مزه مرگ، شیرین‌تر و خاص‌تر است؛ زیرا در انتهای زندگی فرامی‌رسد. 🔶 ازنظر اوشو «حالا که مرگ، بخش مسلَّمی از زندگی است، چرا آن را به‌طور طبیعی و ساده نپذیریم؟ چرا لذت را در مرگ نمی‌بینید؟ چرا از آن می‌گریزید؟ به این گریز، پایان بدهید... همان‌قدر از زندگی، محروم و بی‌نصیب می‌مانید که از مرگ می‌هراسید؟»[4]
♦️ از نظر اوشو: «تا زمانی که از مرگ بترسید، عشق شما متولد نخواهد شد.»[5] همچنین «اگر طعم زندگی، منحصربه‌فرد است حتماً مزه مرگ، به‌مراتب، خاص‌تر و استثنایی‌تر خواهد بود؛ چون مرگ، در انتهای زندگی فرامی‌رسد. مرگ بالاترین ارضا شدن و خشنودی، در زندگی است.»[6] 🔷 طلب کمال همان طلب مرگ است و کسی که از مرگ می‌ترسد، گویا از جاودانگی و کمال، گریزان است و ترس از مرگ، از رشد و کمال او جلوگیری می‌کند: «طلب کمال، طلب مرگ است و مرگ نقطه پایان جمله است.»[7] 🔶 پس «مرگ، زندگی را زیبا می‌کند؛ زیرا تو را هوشیار می‌سازد. قطار را از دست نده، هیچ‌چیز را از دست نده، لذت ببر، از هر چه برایت میسر است، حظ ببر، زیرا فردا مرگ است. مرگ، دشمن تو نیست؛ مرگ، بزرگ‌ترین دوست توست. بدون مرگ شماها اجسادی مرده‌اید که بی‌هیچ هدف، بی‌هیچ معنا و بی‌هیچ گریزگاهی اینجاوآنجا در حرکت اید.»[8] 🔻 مرگ در منطق قرآنی 🔷 اما مرگ در منطق قرآنی به معنای فنا و نابودی نیست، بلکه دریچه‌ای به‌سوی جهان جاودانگی و بقاست. حقیقت مرگ چون حقیقت حیات وزندگی از اسرار هستی است، به‌گونه‌ای که حقیقت آن تاکنون بر کسی روشن نشده است. بلکه آنچه ما از حقیقت آن می‌شناسیم تنها آثار آن است. 🔶 آنچه از قرآن برمی‌آید آن است که مرگ یک امر عدمی و به معنای فنا و نیستی نیست بلکه یک امر وجودی است. یک انتقال و عبور از جهان به جهان دیگر است، ازاین‌رو بسیاری از آیات قرآن از مرگ به توفی تعبیر کرده‌اند که به معنای بازگرفتن و دریافت روح از تن است. اما در اندیشه اوشو از مرگ با عنوان پایان زندگی و انتهای آن نام‌برده شده است. 🔷 خداوند در بیان این امر وجودی می‌فرماید: «اَلَّذی خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیوةَ [ملک/آیه 2]؛ خداوندی که مرگ و زندگی را آفرید.» در اینجا خداوند، مرگ را همانند زندگی یک آفریده از آفریده‌های خویش بیان می‌دارد. چون اگر مرگ امری عدمی بود مخلوق و آفریده به شمار نمی‌آمد از مخلوقات هیچ‌گاه جز به «امور وجودی» تعلق نمی‌گیرد. 🔶 مرگ از مخلوقات و امر وجودی و دریچه‌ای است به‌سوی زندگی دیگر، در سطحی بسیار وسیع‌تر و آمیخته با ابدیت؛ خداوند می‌فرماید: «وَلَئِن مُتُّم اَو قَتَلتُم لَاِلی اللهِ تُحشَرون [آل‌عمران/ 158]؛ اگر بمیرید و یا کشته (شهید) شوید به‌سوی خدا بازمی‌گردید.» ♦️ در حقیقت باید گفت: از نظر اسلام، مرگ پایان راه و زندگی نیست بلکه آغاز راهی است که به طریق آن به جهانی دیگر منتقل می‌شوید؛ و این جهان با همه عظمتش تنها مقدمه‌ای برای جهان‌های گسترده‌تر و فراخ‌تر، جاودانی و اَبدی است. 🔷 و به سخنی دیگر مرگ نه‌تنها موجب نمی‌شود تا زندگی، پوچ و بیهوده جلوه کند بلکه به زندگی این جهانی معنا و مفهوم می‌بخشد و از کارکردهای مرگ می‌توان معنا بخشی به زندگی دنیایی دانست؛ چون مرگ است که آفرینش هستی را از بیهودگی خارج می‌سازد و بدان جهت، معنا و مفهوم می‌بخشد. 🔻پی‌نوشت: [1]. اوشو، تائوئیزم و عرفان شرق دور، جلد 2، ترجمه فرشته جنیدی، چاپ اول، نشر هدایت الهی، ص 193. [2]. همان، ص 80. [3]. همان، ص 81. [4]. اوشو، راز بزرگ، ترجمه روان کهریز، تهران، نشر باغ نو، ص 153. [5]. همان، ص 134. [6]. همان، ص 155. [7]. الماس‌های اوشو، ترجمه: مرجان فرجی، تهران، نشر فردوس، ص 172. [8]. همان، ص 368. https://eitaa.com/antihalghe