eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
229 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ پائولو کوئیلیو نویسنده روان پریش ✍️ 🔶 پائولو کوئلیو (paulo coelho) در سال‌ 1947، به‌ دنیا آمد. کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته است، و سبک خاصی دارد و قلم خوب، که کتاب هایش به زبان های مختلف ترجمه شده است وی در کتاب اعترافات یک سالک کتاب هایش را بازتاب افکار و زندگیش می شمارد . 🔹 اما بخوانید برخی از ابعاد زندگی وی را که تا 17 سالگی‌، سه بار در بیمارستان‌ روانی‌ بستری‌ شده و اذعان می کند که کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را در بیمارستان روانی به نگارش در آورده است. وی که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده در این کتاب نسخه خود کشی کردن را به خوانندگانش تجویز می کند. 🔸 وی تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. 🔹 در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. 🔸 به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد. 🔹 پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی وی بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. 🔻یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود. 🔸 کوئیلو برای جهان های تشنه ی معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. و سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. و خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند. 🔹 وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد. 🔸حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.(پائولو كوئیلو، افتتاحیه نمایشگاه كتاب فرانكفورت) 🔹 کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است. 🔻منابع جهت مطالعه ی بیشتر و نقد پائولو ؛ جریان شناسی انتقادی عرفان های نوظهور/ حمید رضا مظاهری سیف/ پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی. پائولو کوئیلیو - حمید رضا مظاهری سیف بررسی افکار پائولو-دکتر فعالی عرفان حقیقی و کاذب - احمد حسین شریفی نقد اندیشه های معنوی کوئیلیو - حمزه شریفی دوست نگاهی متفاوت به پائولو -شریفی دوست، مظاهری https://eitaa.com/antihalghe
پائولو کوئیلیو نسبتی با معنویت ندارد❗️ 📚برش‌هایی از روایت بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب سی‌ودوم 🔹«بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه» ناشر بعدی بود. جوان‌های غرفه‌دار به رهبر انقلاب سلام کردند. ایشان اولین کتابی که دیدند کتابی از پائولو کوئیلو بود؛ پرسیدند «این کتاب درباره‌ی چیست؟» 🔹فروشنده گفت «درباره‌ی یک سفر معنوی است» رهبر انقلاب گفتند «اما این نویسنده اصلا اهل معنویت نیست!» https://eitaa.com/antihalghe
کتاب های نویسنده منحرف پائولو‌ کوئیلیو در نمایشگاه کتاب تهران امسال!!!!! https://eitaa.com/antihalghe
☑️☑️ عرفان کاذب پوششی برای سبک زندگی امریکایی ✍️ در کشورهای غربی با وجود خلاء معنوی و زندگی به سبک مدرن، که شاهد آن هستیم زمینه های پیدایش عرفان‌های جعلی امری طبیعی است و دارای دلایل فراونی می تواند داشته باشد. اما در کشور اسلامی ما که ظرفیت معنوی بالایی در پرتو تعالیم اسلامی دارد، وجود شبه‌معنویت ها و عرفان های کاذب نشان دهنده اهدافی برای از بین بردن دین حقیقی و عرفان ناب است. 🔻 هر جریان جدیدی که با ظاهر معنوی در جهان غرب و یا شرق شکل می‌گیرد به صورت دیگری در ایران مشاهده می شود! و آسیب های آن نسبت به نوع آن جریان در خاستگاه خودش در غرب و یا شرق، به صورت افراطی تر و جدی تر در ایران نمایان می شود. ▪️ متاسفانه شبه معنویت هایی که در ظهور و بروز دارد به نوعی بومی شده و ایرانیزه شده اند. این روش ها معمولا خود را با ادیان و مذاهب مختلف سازش می‌دهند ولی تفکرات خویش را بیان می‌کنند. 🔻 این روش در حقیقت یک تکنیک مهم است که تفکرات ناصواب و کاملا بی مبنا در عرفان های کاذب را مستند به مباحث درون دینی می‌کنند و با استفاده از جهل گرایش یافتگان در تلاش برای رشد و جذب بیشر حرکت می کنند. ▪️ متاسفانه کشور ما بعد از نتوانسته با نهادینه سازی دستورات اسلامی، سبک زندگی دینی را پیاده کند و حال اسیر عرفان های دروغینی است که مانند قارچ از زمین سر بر می آروند و سبک زندگی غربی که پایه شکل گیری این عرفان‌هاست را ترویج می کنند... https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥نخستین همایش بین‌المللی 🖇به مناسبت دومین سالگرد رحلت استاد محمدحسین فرج‌نژاد ⏰زمان برگزاری: 23 تیرماه 1402 ⏱ مهلت ارسال آثار: 6 تیرماه 1402 👈جهت ارسال آثار و کسب اطلاعات بیشتر به آی دی ایتا @f_mhfaraji یا سایت زیر مراجعه فرمایید: 🌐farajnejad.ir/hamayesh http://eitaa.com/joinchat/1842479109C6a0ba6652b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شناسایی هنجارشکنان با دوربین های چهره زنی 🔹این تصاویر در خیابان ولیعصر تهران و در چند روز گذشته ضبط شده است. ضابطان پلیس از زنان بی‌حجاب تصویر گرفته و با استفاده از هوش مصنوعی هویت آن‌ها را شناسایی می‌کنند. در برخی موارد نیز پرونده قضایی تشکیل و به قوه‌قضائیه ارسال شده است. لطفا منتشر کنید https://eitaa.com/antihalghe
⚠️مینیمالیسم، سبک زندگی با ادعای معنوی‼️ آمیخته شدن ساده‌زیستی با مینیمالیسم، عملاً گونه‌ای جدید از تجمل‌گرایی را خلق کرده که اتفاقاً دلایل استفاده از ساده‌زیستی را نیز برای خود بازتعریف کرده است. به‌طوری‌که مینیمالیسم به عنوان گونه‌ای از معنویت‌گرایی و دستیابی به معرفتی مقدس شناخته می‌شود.
سبک زندگی ساده زیستی [یا در غلط مصطلح امروزی: مینیمالیسم] به شیوه‌هایی از مدیریت محیط پیرامونی گفته می‌شود که سادگی را در سبک زندگی فرد ترویج می‌کند. شیوه‌های معمول زندگی ساده شامل کاهش تعداد دارایی‌هایی است که به شخص تعلق دارد. در این سبک زندگی اشخاص بسته به فناوری و خدمات کمتر، هزینه کمتری را خرج می‌کنند. علاقه‌مندان به این سبک زندگی، ممکن است زندگی ساده را به دلایل مختلفی ازجمله دستورات دینی، افزایش سلامتی، صرفه‌جویی در زمان، بهبود روابط با خانواده و دوستان، تعادل در کار و زندگی، سلیقه شخصی، پایداری مالی و مواردی ازاین‌دست انتخاب کنند. در دوران جدید سبک زندگی ساده‌زیستی را به‌عنوان واکنشی به مدرنیته و توسعه فرهنگ مصرف‌گرایی که از عناصر لیبرالیسم فرهنگی است، معرفی می‌کنند. سبک زندگی ساده‌زیستی قدمتی به درازای تاریخ دارد و واکنشی به تجمل‌گرایی در تمامی اعصار است. اما در دوران امروزی آمیخته شدن ساده‌زیستی با مینیمالیسم، عملاً گونه‌ای جدید از تجمل‌گرایی را خلق کرده که اتفاقاً دلایل استفاده از ساده‌زیستی را نیز برای خود بازتعریف کرده است. به‌طوری‌که مینیمالیسم به عنوان گونه‌ای از معنویت‌گرایی و دستیابی به معرفتی مقدس شناخته می‌شود.
چلسی فیگن، نویسنده و بنیان‌گذار Financial Diet blog در یادداشتی که برای روزنامه گاردین نوشته است، به نقد سبک زندگی مینیمالیستی و تضادهای آن به شعارهای معنویت‌گرایانه پرداخته است. وی در این یادداشت نشان می‌دهد که سبک زندگی مینیمالیستی نه‌تنها یک ضدروایت علیه لیبرالیسم فرهنگی نیست، بلکه گونه‌ای جدید از فرهنگ مصرف‌گرایی با رنگ و لعابی جدید است. یادداشت خانم چلسی فیگن توسط وب‌سایت ترجمان به زبان فارسی ترجمه شده است و متن زیر، ترجمه یادداشت وی در این وب‌سایت است که در اختیار شما خواننده محترم قرار گرفته است.
من از مینیمالیسم متنفرم. از مینیمالیسم متنفرم، نه صرفاً بدین خاطر که قطعه‌ای فوق‌العاده کسالت‌بار از نمایشِ اجرامحورِ شخصی و باب‌شده در جامعۀ ماست، بلکه حتی از زیبایی‌شناسی مینیمالیسم هم متنفرم: یک زندگی «سفید روی سفید روی سفید». لباس‌های ظریف‌دوختی که فقط می‌تواند کارِ شرکت‌های اوِرلِین یا آریتسیا باشد، بی‌تعارف، همان تصوری است که تُردنمکی‌ها از پوشش یک «دختر باحال» دارند. این مینیمالیسم گلچین‌شدۀ شسته‌رفته، از نظر امتیازات بصری، تنها یک چیز را نشان می‌دهد: «می‌خواستم برای شیک‌بودن، مطمئن‌ترین راه رو انتخاب کنم که اشتباه و ریسک توش نباشه. مقاله‌های ’فرِنچ گِرل شیک‘ رو دیدم و با خودم گفتم این‌ها دیگه خیلی یه‌شکلن … اما اون پیرهن‌های خط‌خطی هم زیادی تُو چشمن. وقتشه که ظاهرم رو ساده‌تر و سبک‌تر کنم، اون‌قدر که تک‌تک چیزهایی که می‌خرم داد بزنن که: ’می‌تونستم چیزای خفن‌تری بخرم، ولی اون‌قدر پول دارم که تصمیم بگیرم که نخرمشون‘». آخر بیایید ببینیم، اصول زیبایی‌شناسی مینیمالیستی، دست‌کم در انتخاب سبک شخصی، واقعاً چیست: ادای ساده‌زیستی درآوردن و حتی تا حدی، تظاهر به پرهیزکاری، بی‌آنکه واقعاً لازم باشد که نشانه‌های طبقاتی خوشایندمان را رها کنیم. این‌طور مینیمالیست‌بودن که «پولت رو پای مزخرفات آیکیا هدر نده! با این میز نهارخوریِ چهارهزاردلاری که کارِ دستِ یه نویسندۀ دماغ‌سوختۀ اسکاندیناویاییه، دیگه اسباب‌اثاثیه‌ای لازم نداری!»، صرفاً یعنی شما پول اضافه‌ای دارید تا آن را «خرجِ» لباس و اثاث کنید. اکتفا به تنها چند تاپِ نخی، واقعاً فقط وقتی ممکن است که بتوانید یکجا هزار دلار برای ساخت «کپسول لباس» (یا «کمد کپسولی») خود کنار بگذارید. تمام الگوهای بصری و گرایش‌های نهفته به برتریِ اخلاقی که این مینیمالیسم ادای آن‌ها را درمی‌آورد -‌«آرایشِ بی‌آرایشی» به این دلیل که ۲۵۰ دلار پول پای محصولات تقریباً نامرئی «گلاسیِر»۴ داده‌اید، یا دکورِ مثلاً ژاپنیِ خانه، چون ما خیال می‌کنیم هر چیزی که نقش و رنگ ندارد خودبه‌خود ژاپنی است-، تمامشان، صَرفِ یک‌عالمه وقت و توجه است تا چنین به نظر برسد که انگار اصلاً به آن فکر هم نکرده‌اید. خیلی هم خوب! حالا می‌توانید کِیف کنید از اینکه دقیقاً ده تا پولیور در طیف رنگیِ قهوه‌ای‌خاکستری دارید، یا از اینکه ظروفِ ناهارخوریِ تمام‌سفیدتان را روی قفسه‌های بازِ تمام‌سفید نگه می‌دارید، هرچند این دکور تلویحاً می‌گوید که دست‌کم هفته‌ای یک‌ بار کل آشپزخانه را گردگیری می‌کنید. اما مسئله این است که دارید وانمود می‌کنید این‌طور خرج‌کردنِ پول راهی شرافتمندانه و اخلاقاً مثبت است. این شکل دیگری است از ولخرجی متظاهرانه؛ راهی است تا به همۀ عالَم بگوییم: «به من نگاه کنید! نگاه کنید به همۀ چیزهایی که حاضر نشدم بخرم، چون در عوض، برای چیزهای خیلی‌خیلی گران‌قیمت و کمیاب ارزش قائل بودم!». حق ماست که هرچه دوست‌داریم بخریم، اما مسخره است که وانمود کنیم اشارۀ صریح و عمدی به زندگی شیکِ مینیمالیستی چیزی است جز قیافۀ طبقۀ مرفه را به‌خودگرفتن. اما من معتقدم که ما این چیزها را به این دلیل احساس می‌کنیم که «مینیمالیسم به‌مثابۀ پدیدۀ تجملی مطلوب» شدیداً درگیر شده است با «مینیمالیسم به‌مثابۀ پدیدۀ معنویت‌گرایی قلابی»، که خود مسئلۀ پیچیده‌ای است.
خلاصۀ کلام اینکه حدوداً در ده سال اخیر، در جوابِ سرمایه‌داریِ شدیداً مصرف‌گرای متأخر ما، یکی از حال‌به‌هم‌زن‌ترین پاسخ‌هایی را به ما قالب کرده‌اند که به‌طرزعجیبی منطقی است: مینیمالیسم به‌مثابۀ دینی سکولار، به‌مثابۀ افزونه‌ای به فرهنگ‌های یوگا، آب‌میوه‌های سبز، زندگی سالم با معجونی از اَعمال فرهنگی و معنوی، بی ‌التزام کامل به هیچ‌کدام. مقدمات چنین مینیمالیسمی آن‌قدر مبهم و متغیر هست که با سلایق فرد و میل او به یکپارچگی و انسجام وفق پیدا کند، اما نظریۀ کلی همان است: هرچه فعالانه‌تر از زندگی‌تان بزنید، بی‌شک از آنچه اضافه می‌آید لذت بیشتری خواهید برد؛ این وسط، حکمت مهمی هم یاد می‌گیرید که جان می‌دهد در آینده از آن‌ها برای محتوای خفنِ رسانه‌ای و خودمهم‌پندارانه استفاده کنید. هزاران شکل مختلف هست: وسایل را توی یک جعبه یا خانۀ کوچک جادادن، قطع همه‌جانبۀ استفاده از فناوری و فعالیت‌های اجتماعی و غیره. اما همۀ این‌ها همان حد از برتری را به‌طور ضمنی و مبهم مفروض می‌گیرند. همۀ این اَشکال تلویحاً می‌گویند که بر زندگیِ «مصرف‌گرایانۀ احمقانه» اخلاقاً به‌نحوی برتری دارند، و تازه به شما این امکان را می‌دهند که به‌دلخواه چند اصل از زیبایی‌شناسی و اخلاقیات فقر را بپذیرید، بی آنکه هرگز لازم باشد که فقیر باشید. شما بی‌خانمان نیستید، در خانۀ نُقلی‌تان راحت نشسته‌اید؛ شما در خرید مایحتاج اولیۀ خانه درنمانده‌اید، بلکه انتخاب می‌کنید که از وسایلتان کم کنید تا توی یک کارتن جا بگیرند! اگر فرضاً زندگی یک بازی ویدئویی باشد -و هستند دانشمندانی که ظاهراً معتقدند که هست- معنویت مینیمالیستی راهی عالی است که تمامِ سکه‌های طلاییِ فقر را به دست بیاورید، بی آنکه لازم باشد یکی از آن بیچاره‌های یک‌لاقبا باشید.
معانی ضمنی چنین مینیمالیسمی روشن است، اما ظاهراً کسی به آن نمی‌پردازد: تنها کسانی می‌توانند به مینیمالیسم به‌‌نحوی معنادار «عمل کنند» که فشار مالی و معیشتی بر دوششان نیست. نمی‌توانید تصمیم بگیرید خانه را جمع‌وجور کنید، وقتی اصلاً پولِ خریدِ اثاثی را ندارید. نمی‌توانید تصمیم بگیرید که خورد و خوراکتان را «کم کنید» وقتی روزی فقط یک وعده غذای حسابی می‌توانید سر سفره بگذارید. و هنگامی که تقریباً نیمی از آمریکایی‌ها اگر تنها یک چک را از دست بدهند نمی‌توانند قبوضشان را بپردازند، این «مینیمالیسم زوری» خیلی رایج‌تر از آن می‌شود که تصورش را می‌کنیم. نمی‌توانیم وانمود کنیم که کاهش نمایشیِ مصرف، یا انتخابِ شیوۀ خاصی از مصرف، به‌رخ‌کشیدنِ بی‌دلیل امتیاز طبقاتی نیست؛ و این کار را همچون انتخابی اخلاقی جلوه‌دادن بسیار مشمئزکننده است.
حقیقت این است که -مثل خیلی از پدیده‌های اجتماعی دیگری که سفیدپوست‌های غیرقابل‌تحمل آن‌ها را پذیرفته‌اند- این مینیمالیسم معنوی اساساً تبدیل شده است به میدان رقابت بر سر اینکه چه کسی در آنچه انتخاب کرده بهترین است، حتی اگر مصداق این «آنچه» «آت‌وآشغال کمترداشتن» باشد. حتی اگر از دید طبقاتی هم نگاه نکنیم، این فکر که «جمع‌وجورکردن» زندگی، به‌خودی‌خود چیز مثبتی است، در واقع، انتخابی زیبایی‌شناسانه است که صورت اخلاقی به آن داده‌اند، چون -بیایید با خود صادق باشیم- می‌شود خیلی از چیزهایی که زنان (اکثراً) دارند را به‌راحتی پوچ و غیرضروری دانست: آرایش، لباس‌های خوش‌دوخت، دکور گرم‌ونرم خانه، هنر، لوازم تفنن، لوازم خانگی باکیفیت؛ اتفاقی نیست که بیشتر چیزهایی که می‌گویند از زندگی‌مان دور بریزیم، چیزهایی است که زنان اکثراً [دور خودشان] جمع‌می‌کنند. بله، ممکن است، از سر انتقاد، این استدلال قوی سرمایه‌دارانه را مطرح کنند که باید آگاهانه‌تر و اخلاقی‌تر خرید کرد، اما تعجبم از این است که این مینیمالیست‌ها به‌ندرت چیزی را با استدلال اقتصادی یا طبقاتی می‌پذیرند؛ هدفشان روشنفکرمآبی و پست‌های قلنبه‌سلنبه گذاشتن است؛ دغدغۀ جامعه‌ای عادلانه که در آن هرکس متناسب با نیازش مصرف‌کند در کار نیست (اگر دنبال مثالید، ببینید که «سادگیِ» خرپول‌ها چه‌طور برای همه بت شده است: انباریِ مرتبشان، کمدهای کپسولی‌شان، رژیم غذایی کم‌کالری‌شان. این آدم‌ها هنوز هم دارند به‌طرز سرسام‌آوری مصرف می‌کنند، فقط آن را از منشور دم‌دست سادگی می‌گذرانند، و این کار باعث می‌شود که طرفداران «مینیمالیسم» آرزوی لباس‌های چندمیلیون‌دلاری آن‌ها را داشته باشند). حاصل آنکه مسائل اصلی مینیمالیسم حقیقتاً نه معنوی است نه اجتماعی‌اقتصادی. صرفاً سبک سطحیِ دیگری است مثل هرچیز دیگری در نمایش هفتۀ مُد، که لایه‌ای از نخوت و تفرعن روی آن کشیده باشند. در پایان، خودمان را گول نزنیم: این نوع «مینیمالیسم» هم صرفاً فرآوردۀ ملال‌آور دیگری است که فقط پولدارها توان خریدش را دارند. https://eitaa.com/antihalghe
⛔️⛔️ یوگا، ابزاری برای بهره‌کشی و اضمحلال ملت‌ها 🔻 اگر در مباحث و مفاهیمی که یوگا به‌عنوان یک ارزش از آن یاد می‌کند بررسی محققانه‌ای صورت پذیرد به‌خوبی علت میل غرب برای ترویج یوگا مخصوصاً در کشورهای اسلامی و ایران عزیز بهتر و بیشتر عیان خواهد شد. ⚠️اَهیمسا واژه‌ای است که در یوگا به پرهیز از خشونت معنا می‌شود. این موضوع در ظاهر بسیار خوب است که از خشونت پرهیز شود و اتفاقاً دستورات دین مبین اسلام هم در کنترل خشم و پرهیز از خشونت به‌تفصیل آمده است. در مذمت عصبانیت در اسلام نکته‌های ناب فراوانی از اهل‌بیت عصمت و طهارت موجود است. ▪️ اما تفاوت اساسی پرهیز از خشونت ذکرشده در اسلام و یوگا چیست؟ پرهیز از خشونتی که در یوگا به آن توصیه می‌شود، چیزی جز پذیرش ظلمِ ظالم و توسری خوردن نیست. 🔻 در یوگا به‌صراحت عنوان می‌شود که اگر کسی قصد آزار شمارا دارد در برابر او تسلیم باشید و از خشونت بپرهیزید! یوگا به شما می‌آموزد که چون مقابله و دفاع شما در برابر فردی که به شما زور گفته و ظلم می‌کند، باعث ناراحتی شده و عصبانیت فرد ظالم را در پی دارد پس شما نباید طرف مقابل را عصبانی نمایید!! ⚠️ این همان نکته‌ای است که در تفکر نوین، امثال وین دایر نیز آن را ترویج می‌کنند. وی در کتاب«عرفان، داروی دردهای بی‌درمان»می‌گوید: "به‌جای اینکه علیه تروریسم و جنگ اعلام انزجار کنید، طرفداران صلح باشید... علیه هر چیزی بایستید، همان چیز علیه شما خواهد ایستاد. به‌جای ابراز انزجار از مواد مخدر و مبارزه با آن، کودکان را درراه انتخاب صحیح زندگی یاری کنید. " 🔻 این شعار به‌ظاهر زیبا علاوه بر اینکه با متون دینی ما کاملاً متضاد است، خواسته یا ناخواسته در خدمت آمال آدمکشان و متجاوزان است. این مدل تفکر، سود فراوانی برای مفسدان و غارتگران دارد. ون دایر می‌گوید: بر ضد هیچ‌چیز جبهه‌گیری نکنید! اگر نیک نگریسته شود می‌بینیم که یوگا در کنار افکار تفکر نوین مفاهیمی را ترویج می‌کنند که دنیای استعمار و آنان که ابزار قدرت را در حال حاضر در دست دارند بتوانند بهره‌کشی بهتری داشته باشند. ⚠️ همچنین برهماچاریا که در یوگا به معنای ترک شهوت است در ظاهر موضوع زیبا و مترقی است اما مانند نفی خشونت، وقتی به آموزه‌های برگرفته‌شده از عرفان هندویی در یوگا توجه می‌شود پرده از اصل این واژه برداشته می‌شود. در حقیقت این تعریف ترک شهوت با تعریف اسلام از ترک شهوت، تفاوت ماهوی دارد. ترک شهوت در یوگا یعنی، یک یوگی اگر نمی‌تواند شهوت را ترک کند باید آن‌قدر در آن غوطه‌ور شود و افراط کند تا دل‌چرکین و زده شود!! ⚠️ این بدان معناست که افراد هیچ محدودیتی نداشته!! و تا هر زمان و با هر فرد محرم یا نامحرم که می‌توانند اعمال منافی عفت و خلاف شرع انجام دهند تا از شهوت متنفر شوند!! حال باید پرسید مگر می‌شود غرق در فساد شد و به شکل حیوانی غرایز را پاسخ داد و بعد انسان شد و به مراحل مترقی رسید!؟ ⚠️ مگر فردی که به‌افراط در شهوت می‌رسد توان برگشت و تنفر دارد؟! چنین مسئله شاید برای هرچند میلیون نفر به یک نفر هم نرسد که از شهوت و غرایز جنسی متنفر شوند! 🔻 باید پرسید افرادی که در این دام گرفتار می‌شوند از هر دو سو، یعنی چه فردی که با آموزه‌های منحرف یوگا به شهوت‌رانی می‌رسند و چه آنانی که به خواسته شهوت رانی مدل‌های یوگا تن می‌دهند چه عاقبتی خواهند داشت؟! چه انسان‌هایی به خاطر یوگا در خلاف، فساد، اباحه گری غرق می‌شوند تا بفهمند اشتباه رفته‌اند و آنجا راه برگشت بسیار سخت خواهد بود. روش بی مبنا، سخیف و غیرانسانی که در یوگا ترویج می‌شود فقط به نابودی اخلاق، از بین رفتن حیا، نابودی نسل حلال‌زاده، بی‌عفتی در محارم و... می‌انجامد و انسان را پست‌تر از حیوان خواهد نمود! ⚠️ دین اسلام، چنین روشی را از اساس باطل می‌داند و برای غرایز جنسی برنامه علمی و اصولی را پیش‌بینی نموده است که هنوز هیچ‌یک از مکاتب و ادیان نتوانسته‌اند به‌مانند آن برنامه دقیق، انسانی و اصولی ارائه دهند. https://eitaa.com/antihalghe
نشست تخصّصی بررسی حقیقتِ یوگا و مدیتیشن 👤 ارائه: استاد حمیدرضا مظاهری‌سیف 👤 دبیر علمی: حجّت‌الاسلام سیّد قاسم ظریف ✅ امکان شرکت رایگان به صورت حضوری و مجازی ⏳ آخرین مهلت ثبت‌نام: دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ 🌐 نشانی ثبت‌نام: survey.porsline.ir/s/aZd52WHX 💡حق پژوهی؛ مرکز تخصّصی نقد و بررسی فرق، ادیان و جریانات انحرافی 🔆 @Haghpajohi
🔹فعالیت انجمن حجتیه در راستای منافع طاغوت با همراهی استعمارگران براى مهار اقدامات ضد طاغوت و اقدامات انقلابی مردم مسلمان به خصوص ، انجمن حجتیه ایجاد شد؛ انجمنی که سعى در مخدوش ساختن عنصر جهاد و مبارزه داشتند و همواره تأکید مى‌کردند که نباید با رژیم پهلوی مبارزه کرد و باید منتظر ظهور حضرت ولى عصر (عج) ماند. قبل از پیروزى انقلاب اسلامی ایران، مردم مسلمان به خصوص شیعیان به ‌دلیل هویت ظلم‌ستیزى، حاضر به تحمل رژیم طاغوت نبودند و همواره دست به اقداماتى علیه رژیم طاغوت مى‌زدند. از این رو، حکومت طاغوت با همراهی استعمارگران براى مهار این اقدامات، را ایجاد کرد که همه ویژگى‌هاى ظاهرى اسلام را دارا بود و افراد آن همه اهل عبادت و نماز شب بودند. با این حال سعى در مخدوش ساختن عنصر جهاد و مبارزه داشتند و همواره تأکید مى‌کردند که نباید با رژیم مبارزه کرد و باید منتظر ظهور حضرت ولى عصر (عجل‌الله‌فرجه) ماند.[۱] در نتیجه باید گفت که انجمن حجتیه، به‌عنوان یک جریان استعماری، قصد متوقف کردن و خنثى سازی حرکت انقلابی را داشت. مطالعه متن کامل 👉 https://eitaa.com/antihalghe @faran_news
هوش مصنوعی باز هم همه را به اشتباه انداخت! 🔹تصاویر منتشر شده از پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک با پرچم همجنسگرایان فیک است! 🔹این تصاویر توسط هوش مصنوعی Midjourney ساخته شده! اکانت Gay Forest اولین اکانتی بود که این تصاویر را پخش کرد. باتوجه به پیشرفت چشمگیر هوش مصنوعی، تمییز عکس های فیک با واقعی بسیار سخت خواهد بود. https://eitaa.com/antihalghe https://eitaa.com/manaviat_pajoohi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙فایل صوتی ۵ ▫️استاد حجت‌الاسلام‌ محسن شریعتی 🌿 عنوان جریان مثبت اندیشی سیال است، چه باید کرد؟ یه توضیح مختصر در مورد این موضوعات قانون جذب قانون فرکانس قانوس کشش بازاریابی معنوی قانون شفا مثبت درمانی تقویت قوه خیال قانون ارتعاش معجزه شکرگزاری https://eitaa.com/antihalghe eitaa.com/shakhes