eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
229 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️در مورد حضرت يوسف می گوید: " در مورد حضرت یوسف میتوانسته خيلي بالاتر باشد، عرضه ی ناقصي بوده، يعني يك چيزي كم دارد! در مورد حضرت يوسف، نمود كمال در آن گم است، ما انبيا را علائم الطريق مي‌دانيم در مسير كمال. ائمه و اولياء الله نشان دهنده ی مسير كمال هستند، بنابراين بايد آنها يك درسي از كمال داده باشند، حالا وقتي در مورد ايشان بررسي مي‌كنيم يك حلقه‌اي گم است. سؤال: بحث مقاومت در مقابل شهوت علامت يوسف نبود؟ استاد: ببينيد، آن چيزي كه عرضه شده باز ناقص است ، چون بحث زليخا بحث عشق بود، بحث هوس نبود! اگر بحث هوس بود يك پاسخ داشت و اگر نبود پاسخ ديگري داشته! زليخا از يوسف خوشش آمده، عاشق او شده؛ ولي يوسف هيچ احساسي به او نداشته است! اينها بايد معلوم بشود و پيام مشخص بشود. حالا اگر پيام اين است كه شما مي‌گوييد، بقيه چيزها ديگر ربطي با كمال ندارد! مديريت يوسف به واسطه پيش‌گويي به دست آمده است، او از قابليت پيش‌گويي استفاده كرده است. تعبير خواب هم يكي از ابزارهاي پيش‌گويي است! تخلف در برابر برادرهايش، همان پنهان‌كردن ظرف سلطان در كالاي برادران، يك كلك است! يك حيله است! و بعد اتهام به دزدي! يك چيز ديگر است، يك مجوز است براي كل بشريت كه مي‌شود اين حيله را كرد براي رسيدن به هدف! و مکروا و مكرالله معناي ديگري دارد، اين مكر در دل قانون است، ما انتظار اجراي اين قانون را داريم. مكر خدا مثلا اين است كه هيچ قدرتي در طول تاريخ نتوانسته پا برجا بماند و دست به دست مي‌‌چرخد، اين قانون است. دست همه ملت‌ها قدرت رفته! كسي ديگر جرزني نمي‌تواند بكند." (جلسه بیستم کمیته عرفان)
♦️طاهری در جای دیگر درباره سه پیامبر بزرگ الهی حضرت خضر،یوسف و یعقوب ع می گوید: «در ماجرای حضرت خضر به واقعیت هایی که از شبکه ها دریافت شده اشاره می شود نه به حقیقت که خودش می توانسته پیدا کند و آیا مجاز بوده یا نه؟بحث استفاده یا سوءاستفاده از توانایی ها وقابلیت ها و اتصال هاست...این موضوعی است که درباره انبیاء می توانیم داشته باشیم.اینها افرادی بودند که به اتصال رسیدن ولی آیا استفاده کردند یا سوء استفاده؟آیا همه آنها که متصل بودنددرست عمل کردند؟مثل خضر و یوسف و سلیمان؟ مثلا یوسف برای کمال چه کار کرد؟از اتصالش چه بهره ای برد؟اینجا ارزیابی دارد....در عملکرد آنها مواردی هست مثل قرار دادن چیزی در بار برادران یوسف و دستگیری به جرم دزدی،آیا یوسف مجاز به چنین کاری بوده یا نه؟در پیشگویی مجاز بوده یا نه؟اتصال را داشته،همه می توانند اتصال داشته باشند شما هم می توانید مانورهایی بدید،اما استفاده کرده یا سوء استفاده؟یوسف مجاز نبوده چیزی در بار برادران بگذاردبعد به جرم دزدی دستگیر کند...حضرت یعقوب مجاز نبوده اینقدر گریه کند...رسول به حد نصاب می رسدبه اتصال منجر می شود...124 هزار نبی داریم...اما چه استفاده ای از اتصال کردند...معصوم کسی است که به انالحق برسد به مسائلی دست پیدا می کند که دیگر ظلم نمی کند...اما خضرو یوسف اجازه نداشتن کاری بکنند بگویند من چیزی دیدم شما نمی دانید... در دادگاه زمان محاکمه می شوند (فایل تصویری ترم 4،جلسه دو،تیرماه 1386،دقیقه 1/56/15)
⚠️ این در حالی است که سخن طاهری با آیات قران در تضاد است: 👇👇👇 فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ پيش از بار برادر به بار آنها پرداخت، آنگاه از بار برادرش بيرونش آورد. حيله‌اى اين سان به يوسف آموختيم. در آيين آن پادشاه، گرفتن برادر حق او نبود، چيزى بود كه خدا مى‌خواست. هر كس را كه بخواهيم به درجاتى بالا مى‌بريم و فراز هر دانايى داناترى است. (سوره یوسف،76) خداوند در این آیه اذعان میکند که ترفندی بود که ما به یوسف اموختیم و هدفی داشتیم و حضرت یوسف ع به امر الهی چنین کاری کرد و مطیع امر الهی بود.
♻️ علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن در ذیل این آیه می فرماید: بطورى كه از سياق آیه برمی آيد برادر مادرى يوسف از اول از اين نقشه با خبر بوده، و بهمين جهت از اول تا به آخر هيچ حرفى نزد، و اين دزدى را انكار نكرد، و حتى اضطراب و ناراحتى هم بخود راه نداد، چون ديگر جاى انكار و يا اضطراب نبود، زيرا برادرش يوسف خود را به او معرفى نموده و او را تسليت داده و دلخوش ساخته بود، و قطعا در ضمن معرفى و تسليت به او گفته كه من براى نگهدارى تو چنين كيد و نقشهاى را بكار میبرم، و غرضم از آن اين است كه تو را نزد خود نگهدارم، پس اگر او را دزد خواند در نظر برادران به او تهمت زده نه در نظر خود او، و خلاصه اين نامگذارى نامگذارى جدى و تهمت حقيقى نبوده، بلكه توصيفى صورى بوده كه مصلحت لازم و جازمى آن را اقتضا میكرده. با در نظر داشتن اين جهات، گفتار يوسف جزء افتراهاى مذموم عقلى و حرام شرعى نبوده (تا با عصمت انبياء منافات داشته باشد) بعلاوه، اينكه گوينده اين كلام خود او نبوده، بلكه اعلام كنندهاى بوده كه آن را اعلام كرده است (تفسیر المیزان،جلد ۱۱,ص ۳۰۴)
طاهری درپاسخ به این سؤال که نحوه ی برگزیده شدن پیامبران چگونه است، میگوید: «این برگزیدن براساس قانون بازتاب است، این طرف یک چیزی باید ارائه شود، قابلیتی ارائه شود تا بگویند این به حدنصاب لازم رسید، ما برای خودمان برگزیدیم؛ در غیر این صورت میشود پارتی بازی! و همه چیز میرود زیر سئوال. آنوقت به نظر میآید برای خودش هوسی دارد! یک دفعه از یکی خوشش آمده از موسی خوشش آمده و یا از پیامبر اکرم خوشش آمده، صاحب هوس و سلیقه میشود، صاحب میل میشود؛ اما الان قانونش کار میکند. ما معتقدیم در این سطح همه چیز تابع قانون است. مرگ،جهنم تابع قانون است، انتخاب شدن هم تابع قانون است. حالا یک سئوال مطرح میشود، آیا ما میتوانیم یک قابلیتی ارائه بدهیم تا انتخاب شویم؟ آیا انسان میتواند یک قابلیتی به خرج بدهد که آن انتخاب شامل حالش بشود یا نه؟ باید بتواند و در این مسئله انسان محروم نشده است، نه اینکه محروم نشده بلکه تشویق هم شده است، گفتهاند یالله بجنبید! و آن قابلیت را به خرج بدهید؛ مگر همه ادیان و انبیاء کارشان تشویق دیگران نبوده است؟ ما خودمان هم درکلاسهایمان میگوییم بجنبید و بروید در اقطار آسمانها و زمین و آگاهیها را به دست آورید، وقت را تلف نکنید، مگر غیراز این بوده است اگر میدانستیم که ما محروم هستیم دیگر این کارها لازم نبود میگفتیم ما آمدیم یک چند نفر نورچشمی بودند بالاخره خداوند از چند نفر ازمخلوقاتش خوشش آمد و بقیه هم ول معطلند !! انتخاب دیگری هم نداریم، درسته؟ کمال و همه چیز برچیده میشود !»(جلسه سوم کمیته عرفان)
🔰در بحث فوق چندین اشکال وارد است. مهمترین ایراد این است که معصومیت طبق تعریف طاهری با وجود آیات و روایات متعددی که در این مورد است متناقض و متفاوت است. آیه ی « إِنَّمَا يُرِ‌يدُ اللَّـهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّ‌جْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَ‌كُمْ تَطْهِيرً‌ا، همانا خداوند می‌خواهد هرگونه پلیدی را،(فقط)از شما اهل بیت دور گرداند و شما را پاک و پاکیزه گرداند.» (احزاب/33) در قرآن محکمترین دلیل قرآنی بر معصومیت اهل بیت (ع) است. تعاریف طاهری از معصومیت، بی اساس و برخاسته از آگاهیها و الهامات شیطانی اوست. طبق این آیه شریفه، اهل بیت که همان امامان معصوم و حضرت فاطمه زهرا(س) هستند، از هرگونه پلیدی و گناه به دورند. این همان معنای عصمت است که خداوند متعال طبق گفته خودش آنها را به بهترین شکل ممکن پاک گردانیده‌است، همچنین در کتاب‌های معتبر شیعی و سنی نیز آمده‌است که این آیه فقط در شأن خود پیامبر(ص)، امام علی (ع)، حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) بوده‌است و نه هیچ کس دیگر. در قرآن آیات بسیاری در خصوص عصمت انبیاء و دلایل عقلی و کلامی بسیاری بر این امر مهم وجود دارد 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe
🎙استاد ازغدی:بعضی از مدیران نالایق مردم را گوسفند هم نمی بینند...‼️👆 https://eitaa.com/antihalghe
📲پست اینستاگرام همزمان با تهدید حمله نظامی آمریکا به https://eitaa.com/antihalghe
💢پروژه جدید دشمن (قسمت اول)👇👇 🔸۲۷ سند نفوذ به کشور چیست؟
💠 اولین ساعات نخستین وحی بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله چه گذشت⁉️ ◀️ به گوشه ای از اعتقاد مکتب اهل بیت علیهم السلام در این باب توجه کنید: ➖▪️➖🔰⚜🔰¤¤¤ 🏮امیرمؤمنان علیه السلام چنین فرمودند: و همانا خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خویش را از اولین لحظه که پیامبر از شیر گرفته شد ، با آن حضرت قرین و همراه ساخت ، تا او را در تمام حالات و لحظات به راههای بزرگواری سلوک داده و راهبری نماید ، و بهترین اخلاق ها را به وی آموزش دهد .... او در هر سال مدتی در کوه حِرا برای عبادت ، عزلت و مجاورت اختیار می کرده ، من او را می دیدم ، و دیگران از دیدارش محروم بودند ..... من نور و پرتو وحی را در سیمای آن حضرت می دیدم ، و بوی خوش نبوت را از وی استشمام می کردم ؛ بی هیچ تردید صدای نالهء شیطان را در هنگام نزول اولین وحی بر آن حضرت شنیدم ؛ عرضه داشتم : یا رسول الله این ناله چیست ؟ فرمود : این شیطان است که از پرستیده شدن مایوس و ناامید شده ، و این چنین به ناله درآمده است.....(۱) 🏮امام هادی علیه السلام در ضمن روایتی طولانی می فرمایند : ....خداوند دل او را برترین و خاضع ترین و خاشع ترین و مطیع ترین دل ها در برابر خویش یافت ؛ بنابراین اجازت فرمود تا درهای آسمان و ملکوت و معنا بر روی او گشوده شود ، و پیامبر به حقایق موجود در آسمانها دیده گشاید ؛ به فرشتگان نیز اجازت فرمود تا بر او نزول یابند ، به رحمت خویش فرمان داد تا از ساق عرش بر سر او فرود آید ، و جبرئیل را نیز بر او نازل ساخت.... پیامبر از کوه فرود آمد.....خداوند .... همهء اشیاء اطراف او ، سنگ ها و صخره ها و کوه ها را به همراهی با وی به صدا درآورد ؛ پیامبر به هر چیز که می رسید این ندا را می شنید : ألسَّلامُ عَلَيكَ يا محمَّد ، ألسَّلامُ عَلَيكَ يا وَلِيَّ اللهِ ، السَّلامُ عَلَيكَ يا رَسولَ اللهِ.(٢) ➖▪️💠¤¤¤¤ 👈 سعی شد از هر دو روایت نکاتی گلچین شود که با پست قبلی از اهل تسنن ، قابل مقایسه برای بزرگواران باشد ؛ عزیزان میتوانند متن کامل این دو روایت شریف را در منابع ذیل مطالعه فرمایند : 1⃣ نهج البلاغه خ۱۹۲ 2⃣ تفسیر الامام العسكري/۶۰-۶۱ ؛ بحارالأنوار ۲۰۵/۱۸ ؛ حلیة الأبرار ۳۷/۱ 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe
🔮حتماً‌ ببینید👆 پیش بینی نتیجه وقوع جنگ بین ایران وعربستان ازسوی تحلیل گران نظامی غربی.!😳 🇮🇷درود بر ایران🇮🇷 https://eitaa.com/antihalghe
❌ مدعیان دروغین ، عرفانهای نو ظهور ♦️مدعیان دروغین ، باطن دارند و ظاهری انسان نما ، که مدعی پیشوایی می شوند ؛ و سادگان را از طرق مختلف ، به دام خود اندازند . پس درست نیست که دست بیعت، به اینان داد . مثلاً شکارچی برای صید ، آواز پرندگان در آورد ؛ یعنی تقلید کند ؛ تا پرنده هوایی ، صدای هم جنس خود را بشنود و از هوا به زمین آید و در دام این صیاد افتد . ♦️ مدعیان ، سخنان مردان الهی را می دزدند و حفظ می کنند و تقلید حرف ها و کارهای ایشان کنند ؛ تا آدمهای ساده لوح را به دام خود بیاندازند . کار اینان با حیله و بی شرمی میباشد که آخر مریدان را افسرده خاطر کنند . ♦️ اینان بظاهر ، پیکره ای همانند شیر طریقت دارند ، ولی کارشان باطل است . چنانکه مسیلمه در زمان پیامبر (ص) ، ادعای پیامبری کرد و رسول الله ، او را مُسَیلمه کذّاب خواند و یک سال ، بعد از پیامبر ، در جنگی به هلاکت رسید .  ♦️مدعیان دروغین در لباس ناصحین ، دارای بیانات شیوا و ظاهری جذّاب می باشند . سخنان اندرزگونه ، برای معرفت و سلوک آنان ، همانند سیری را می ماند که درون باقلوا می ریزند . ♦️ جامۀ زیبا دارند ، اما در زیر آن ، زشتی های بدن مخفی است. چون دارای حقیقت نیستند ؛ نکته ها و دستورالعمل های آنان ، برای به دام انداختن افراد ساده لوح ، همانند قند زهر آلودۀ درون شربت گلاب است . بظاهر، مریدان لذّتی از آنان می برند اما روح آنان نتواند سیر کند . اگر ظاهرِ نقره و سفید و نو دارند ، ولی ریاکاری آنان ، سبب سیاه شدن دست و لباس می گردد . ♦️اگر آتش ، سرخ و دارای شعله است ؛ اما از خواص آن ، سیاه کردن دل و ایمان است . اینان مانند صاعقه اند که روشنی می دهند ؛ ولی همان ، سبب ضعف بینایی چشم می گردد بیچاره مریدان ساده که مفتون و مغبون کلمات آنان شوند که همانند قلّاده ای بر گردن مستمعین افتاده است . ♦️از آنجائی که قوۀ تمییز از عقل رفته باشد و مدعی ، ظواهر را طبق قواعدی جذاب و پر هنر بکار می برد که مریدان خام ، اگر مرادش بگوید بمیر، می میرد . 📚 کشکول طریقت؛ ✍استاد سید علی اکبر صداقت 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب https://eitaa.com/antihalghe
♻️ با تبریک مبعث پیامبر اکرم ص به یکی از انحرافات فکری سرکرده فرقه انحرافی عرفان حلقه (محمدعلی طاهری) درباره پیامبر ص و اهانت به ایشان توسط طاهری می پردازیم. 👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 طاهری در این فایل مدعی است کلیاتی بر پیامبر نازل شده و پیامبر این کلیات را بنابر نظر خودشان نوشتند و واژه ها از پیامبر است نه کلام الهی: طاهری:« کلیتی آمده واژه ها دست شماست که چطور بیان کنید» در واقع طاهری با تشبیه قرآن به کتب اسمانی تحریف شده که به دست یاران پیامبران نوشته شده،مدعی می شود این تناقضات در قرآن ناشی از نوع نگارش و برداشت پیامبر از کلیت دریافت شده است و به وضوح الهی بودن واژه های قرآن را نفی میکند و ان را نوشته بشری می داند. نیرومنش می گوید:« پیامبر اینها را دیده برای خودش واضح بوده،،همین جوری گفته...»‼️ طاهری پاسخ می دهد: « بله پیامبر خودش نوشته، نفهمیده چی نوشته...!!!!»😳😡
⬅️طاهری در این فایل می گوید: «مشکلی که هست این است که قرآن خودش با خودش مشکل داره،تناقض در خود قرآن است»😳 ظاهرا طاهری مدعی است مشکلی در قرآن پیدا کرده که کسی تاکنون برای رفع این مشکل چاره ای نیندیشیده و طاهری با بیان بحث ناظرهای متفاوت این مشکل را حل کرده است. در واقع طاهری معتقد به تناقض در قرآن است و به وضوح می گوید: «مشکلی که هست تناقض در خود قرآن به وجود می اورد نه کار ما...» و با یک توضیح مبهم از ناظر در لازمان و جهان دوقطبی سعی در توجیه تناقضات قرآن را دارد. سوال👈 آیا معصومین که معلمین اصلی قرآن و به بیانی قرآن ناطق هستند به این تناقضات پی نبرده بودند و در صدد توضیح و تبیین آن نبوده اند؟ آیا اگر با بحث ناظرهای متفاوت تناقض ادعایی قرآن قابل حل بود نباید در منابع دینی توضیح داده می شد؟ بحث ناظر در کدام منبع دینی بیان شده که باید به قرآن از دید دو ناظر بالا و پایین نگریست تا به درک آن رسید و دچار تناقض نشد؟ 💢 طاهری چرا آیات متناقض در قران را بیان نکردند و به روشنی منظورشان را از تفاوت نگاه ناظر بالا و پایین به آیات توضیح ندادند؟ چرا با بیان ادعای تناقض و بحث مبهم ناظر ،سعی دارند مدعی شوند مشکلات کلام خدا قرآن را حل کرده و کشف رمز کرده اند؟ 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe
👆👆 💠عاشق اسم توییم حضرت طه خونمون‌نذر توست حضرت یس لات و عزی با قلم اومدن اینبار آقامون غریبه آی عاشقا پاشید https://eitaa.com/antihalghe
🔸معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا‼️
🔸معنویت انسان‌انگار در افکار دیپاک چوپرا‼️ ✍ ديپاك چوپرا امروزه جايگاه ويژه‌اي را در ميان رهبران  جنبش‌هاي معنوي نوپديد به خود اختصاص داده است. 👈 پيشينه زندگي چوپرا، آشنايي و تربيت وي در مكتب رهبران معنوي ـ همچون تریگونا و مهاريشي ماهاش ـ  سرآغازي براي شكل‌گيري يك جنبش پوياي معنوي براي جهان غرب به‌شمار مي‌رود. ديپاك چوپرا واشنگتن‌دی‌سی را براي شروع فعاليت‌هاي خود انتخاب كرده و یک کلینیک پزشکی آیورودايی را با کمک ماهاری ـ شی رهبر تی. ام راه اندازی می‌کند. 👈آشنایی چوپرا با فرقه‌های معنوی درمان‌گرا باعث می‌شود رویکرد تطبیقی به یافته‌های جدید پزشکی را در پیش گیرد؛ به همین جهت در سال ۱۹۸۹، کتاب «شفای کوآنتومی: کاوشی در مرزهای پزشکی ذهن- بدن» را  نوشت. این کتاب آغازی برای ترویج آموزه‌های شبه‌معنوی چوپرا به‌شمار مي‌رفت؛ بدین صورت که به بهانه‌ی ارائه راهکارهای درمان و تغذیه از طریق ذهن و بکارگیری مراقبه‌های شرقی، تفکرات اومانیستی غرب و الهیات شرقی را درهم می‌آمیزد. چوپرا در سال ۱۹۹۳ بنیاد تی‌ام را ترک می‌کند و کالیفرنیا را برای تأسیس مرکز درمانی- معنوی جهت ترویج افکار خود برمی‌گزیند. ❌ فعالیت  گسترده چوپرا در این مرکز، تأسیس یک شبکه‌ي تلویزیونی با نام کانال جهانی شفا، نشر آثار متعدد و ادعای درمان بسیاری از بیماری‌های لاعلاج ـ به‌خصوص بیماری AIDS ـ و ادعای افزایش طول عمر از طریق آموزه‌ها و مراقبه‌های وی باعث می‌شود در سال 1999 مجله تایم نام چوپرا را در لیست چهره‌های تأثیرگذار و قهرمان‌های قرن بیستم ذکر ‌کند. ادامه در لینک زیر: http://pajoohe.ir/معنویت-انسان‌انگار-در-افکار-دیپاک-چوپرا__a-61852.aspx 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe