eitaa logo
پایگاه تخصصی نقد عرفانهای کاذب
7.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
220 فایل
پایگاه تخصصی مقابله با عرفان های کاذب و دشمن شناسی ارتباط با ادمین: فاطمه میرزاییان، پژوهشگر عرفان های کاذب مسول شبکه کشوری خواهران مجمع فرق و ادیان خاتم الاوصیاء، مدرس حوزه،مشاور،عضو جمعیت بانوان فرهیخته،عضو مجمع مبلغات تهران @f_Mirzaeeyan
مشاهده در ایتا
دانلود
و ترویج برجسته‌سازی نقش شیطان و قدرت بی‌بدیل او و خدای ضعیف از ویژگی‌های است. این ویژگی‌ها در سینمای یهودی بیشتر به چشم می‌خورد. برخی از مبانی که در سینمای هالیوود و سینمای اروپا دیده می‌شود عبارت‌است از: _ضعف خدا و عدم تسلط او بر همه‌ی اشیای مادی _چند خدا گرایی و استقلال دادن به فرشتگان _جن‌گیری و استفاده از شیطان برای رسیدن به اهداف _خرافه‌گرایی، جادوگری و انواع سکس غیر مشروع و تمنیات نفسانی. ؛ دین در سینمای شرق و غرب، ص142 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe
💠💠 نمونه‌هایی از برخورد پیامبر با مزدوران جنگ نرم یهود 1⃣ ابوعفک ؛ عصماء بنت مروان ؛ کعب بن اشرف یکی از برخوردهای پیامبر (ص) دستور قتل ابوعفک، ، است که پیامبر را هجو نموده بود و سالم بن عمیر این دستور را در سال دوم هجری اجرا کرد. 2️⃣ دیگری دستور قتل عصماء بنت مروان، ، است که اشعاری علیه پیامبر و اسلام سرود و آن حضرت دستور قتل او را صادر کرد. بنا به قول مشهور، عمیر بن عدی در 24 رمضان سال دوم هجری این حکم را اجرا کرد و او را به قتل رساند. ❎ علت اصلی برخورد پیامبر با این دو نفر، بر ضد اسلام و و دشمنان برای مبارزه با دولت نوپای اسلامی بود. (نکته قابل توجه آن‌كه در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانه‌های تبلیغاتی امروز را می‌كرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبان‌ها می‌گشت. بقول آیت‌الله فاطمی‌نیا گاه با یک بیت شعر جنگ برپا می‌شد و گاه بایک بیت شعر جنگی كه سال‌ها ادامه داشت، به صلح می‌انجامید!) ابوعفک در اشعاری می‌گفت: ✍️ مدت‌ها زندگی کردم و جمعی را باوفاتر از اوس و خزرج ندیدم که کوه‌ها را به لرزه درآوردند و سستی در آنان راه ندارد؛ اما سواری [پیامبر (ص)] نزد آنان آمد و به اسم حلال و حرام، میان آنان جدایی افکند. ای قوم من! اگر خواهان عزّت و پادشاهی بودید، بهتر بود از «تُبّع» پیروی می‌کردید. 3⃣ کعب بن اشرف، که در میان یهودیان جایگاه بلندی داشت، دائم به علیه مسلمانان دست می‌زد و پیامبر همواره تحمل می‌نمود، تا این‌که او از حد گذشت. به همین دلیل، پیامبر فرمود: کیست که شرّ او را کم کند؟ محمد بن مسلمه داوطلب شد و به همراه ابونائله و سه تن دیگر از اوسیان، شبانه او را به قتل رساندند. 4⃣ أبورافع سلّام بن أبی‌حقیق ابورافع سلّام بن ابی حقیق یکی از عناصر خطرناک و از قبیله بود و همراه آنان به کوچ کرد. این‌بار خزرجیان از پیامبر دستور قتل ابورافع، این عنصر خطرناک و فتنه‌انگیز، را گرفتند. آن حضرت دستور صادر نمود، مشروط بر این‌که معترّض زن و فرزندانش نشوند. پنج تن از آنان به نام‌های عبداللّه بن عتیک، عبداللّه بن انیس، مسعود بن سنان، ابوقتاده و خزاعی بن اسود به راه افتاده، شبانه به خانه ابورافع رفتند و با ترفندی او را به قتل رساندند. ❎ مهم‌ترین جرمی که علت قتل او به شمار می‌آید، مشرکان و یهودیان برای برپایی جنگ «احزاب» و همراهی با حیی بن اخطب، کنانة بن ربیع بن ابی‌حقیق و برخی دیگر از یهودیان بود. به طور مسلّم، او از آن به بعد نیز آرام نمی‌نشست. 🔺 ضرورت مقابله با شخصی مانند ابورافع زمانی بیشتر روشن می‌شود که بدانیم او با وجود یقین و اعتراف به پیامبری رسول اکرم (ص) چنین می‌کرد. واقدی گزارش کرده است: ✍️ سلّام بن ابی حقیق می‌گفت: ما به محمد می‌ورزیدیم؛ چون پیامبری از میان فرزندان هارون بیرون رفت، و حال آن‌که او فرستاده خداست.، 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی https://eitaa.com/antihalghe
💠 مکتب کابالا خاستگاه فرقه‌های رازآمیز ‼️ 1⃣ نامی است که بر اطلاق می‌شود. پیروان آئین کابالا یا همان کابالیست‌ها این مکتب را دانش سری و پنهان حاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای کهن قائل‌اند. برای نمونه، رهبر فرقه مدعی است که کابالا در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بود. 2⃣ به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیت‌های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفته‌اند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان می‌داند. 3⃣ این ادعا نه تنها نپذیرفتنی است بلکه برای (به عنوان یک مکتب مستقل فکری) نیز پیشینه جدی نمی‌توان یافت. مشارکت در نحله‌های فکری رازآمیز و عرفانی به در اوایل سده اول میلادی می‌رسد. ولی فیلو واضع مکتب جدید فکری نبود و کار او را باید به ارائه اندیشه‌های دینی در قالب و محدود دانست. 4⃣ اوج تولید فکری در عرصه اندیشه عرفانی در دوران پیش از کابالا، دو رساله (آفرینش‌نامه) و (روشنایی‌نامه) است. این دو رساله را باید تلاشی دانست برای ارائه عقاید دینی/ سیاسی در قالب مفاهیم عرفانی رایج در دنیای اسلام. 5⃣ این میراث نه چندان غنی، که (کابالا) خوانده می‌شد، در سده سیزدهم میلادی به پیدایش (کابالا) انجامید. تا زمان فوق، قباله (کابالا) واژه‌ای عام بود و مصداقی مشخص نداشت. نه کتابی به این نام در کار بود نه مکتبی جدی از . از زمان تدوین [ زهر / زوهر] در اواخر سده سیزدهم میلادی، واژه قباله (کابالا) بطور عمده به این کتاب اطلاق شد و پیروان این مکتب جدید نام گرفتند. 6⃣ کابالا، تصوف جدید یهودی نیز به شدت متاثر از است و حتی بسیاری از مفاهیم آن شکل عبری مفاهیم رایج در فلسفه و عرفان اسلامی است. درواقع، اندیشه‌پردازان به دلیل زندگی در فضای فرهنگ اسلامی و آشنایی با زبان عربی، به اقتباس از متون مفصل دست زدند و با تأویل‌های خود به آن روح و صبغه دادند. این کاری است که یهودیان در شاخه‌های متنوع علم و دانش، از فلسفه مشائی که به وسیله ابن‌میمون یهودی شد تا پزشکی و نجوم و غیره، انجام دادند. برای نمونه، باید به مفاهیم هوخمه (حکمت)، کدِش (قدس)، نفش (نفس)، نِفِش مدبرت (نفس مدبره)، نِفِش سیخلت (نفس عاقله)، نِفِش حی (نفس حیات‌بخش)، روح و غیره در کابالا اشاره کرد. آیین یهود بر اساس ملاحظات تاریخی و نیز ظرفیت‌های درونی خود عرفانی مستقل ندارد و آنچه به نام قبالا (کابالا) در عرفان یهود نام برده می‌شود، به تعبیر جان ناس چیزی جز این نیست که: از طریق قبالا یک نوع افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد … از این احکام حروفی عجیب و غریب که وقتی در اروپا رواج فراوان پیدا کرد، شیادان زمان استفاده کردند و به دعوی مسیحیت کاذب برخاستند و به این ادله‌ی قبالایی متصل شدند و موجب زحمت اهل ایمان گشتند. (تاریخ جامع ادیان، ص565) تحلیل و بررسی تنها چیزی که در باب عرفان یهود یا آیین قبالا می‌توان گفت این است که یهود اساساً عرفان ندارد و اگر هم چیزی به نام آیین قبالا مطرح است در واقع ترکیب و اختلاطی از کیش‌های عرفانی دیگر است. کیش‌هایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا و آیین‌های عرفانی هند، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی. لذا یهود از این افتخار بی‌بهره است و نتوانسته چیز جدیدی در این حوزه ارائه دهد. 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شنشناسی تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TXZ8MSGMvVd1w ایتا https://eitaa.com/antihalghe
💠💠 نمونه‌هایی از برخورد پیامبر با مزدوران جنگ نرم یهود 1⃣ ابوعفک ؛ عصماء بنت مروان ؛ کعب بن اشرف یکی از برخوردهای پیامبر (ص) دستور قتل ابوعفک، ، است که پیامبر را هجو نموده بود و سالم بن عمیر این دستور را در سال دوم هجری اجرا کرد. 2️⃣ دیگری دستور قتل عصماء بنت مروان، ، است که اشعاری علیه پیامبر و اسلام سرود و آن حضرت دستور قتل او را صادر کرد. بنا به قول مشهور، عمیر بن عدی در 24 رمضان سال دوم هجری این حکم را اجرا کرد و او را به قتل رساند. ❎ علت اصلی برخورد پیامبر با این دو نفر، بر ضد اسلام و و دشمنان برای مبارزه با دولت نوپای اسلامی بود. (نکته قابل توجه آن‌كه در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانه‌های تبلیغاتی امروز را می‌كرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبان‌ها می‌گشت. بقول آیت‌الله فاطمی‌نیا گاه با یک بیت شعر جنگ برپا می‌شد و گاه بایک بیت شعر جنگی كه سال‌ها ادامه داشت، به صلح می‌انجامید!) ابوعفک در اشعاری می‌گفت: ✍️ مدت‌ها زندگی کردم و جمعی را باوفاتر از اوس و خزرج ندیدم که کوه‌ها را به لرزه درآوردند و سستی در آنان راه ندارد؛ اما سواری [پیامبر (ص)] نزد آنان آمد و به اسم حلال و حرام، میان آنان جدایی افکند. ای قوم من! اگر خواهان عزّت و پادشاهی بودید، بهتر بود از «تُبّع» پیروی می‌کردید. 3⃣ کعب بن اشرف، که در میان یهودیان جایگاه بلندی داشت، دائم به علیه مسلمانان دست می‌زد و پیامبر همواره تحمل می‌نمود، تا این‌که او از حد گذشت. به همین دلیل، پیامبر فرمود: کیست که شرّ او را کم کند؟ محمد بن مسلمه داوطلب شد و به همراه ابونائله و سه تن دیگر از اوسیان، شبانه او را به قتل رساندند. 4⃣ أبورافع سلّام بن أبی‌حقیق ابورافع سلّام بن ابی حقیق یکی از عناصر خطرناک و از قبیله بود و همراه آنان به کوچ کرد. این‌بار خزرجیان از پیامبر دستور قتل ابورافع، این عنصر خطرناک و فتنه‌انگیز، را گرفتند. آن حضرت دستور صادر نمود، مشروط بر این‌که معترّض زن و فرزندانش نشوند. پنج تن از آنان به نام‌های عبداللّه بن عتیک، عبداللّه بن انیس، مسعود بن سنان، ابوقتاده و خزاعی بن اسود به راه افتاده، شبانه به خانه ابورافع رفتند و با ترفندی او را به قتل رساندند. ❎ مهم‌ترین جرمی که علت قتل او به شمار می‌آید، مشرکان و یهودیان برای برپایی جنگ «احزاب» و همراهی با حیی بن اخطب، کنانة بن ربیع بن ابی‌حقیق و برخی دیگر از یهودیان بود. به طور مسلّم، او از آن به بعد نیز آرام نمی‌نشست. 🔺 ضرورت مقابله با شخصی مانند ابورافع زمانی بیشتر روشن می‌شود که بدانیم او با وجود یقین و اعتراف به پیامبری رسول اکرم (ص) چنین می‌کرد. واقدی گزارش کرده است: ✍️ سلّام بن ابی حقیق می‌گفت: ما به محمد می‌ورزیدیم؛ چون پیامبری از میان فرزندان هارون بیرون رفت، و حال آن‌که او فرستاده خداست.، 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
💠💠 نمونه‌هایی از برخورد پیامبر با مزدوران جنگ نرم یهود 1⃣ ابوعفک ؛ عصماء بنت مروان ؛ کعب بن اشرف یکی از برخوردهای پیامبر (ص) دستور قتل ابوعفک، ، است که پیامبر را هجو نموده بود و سالم بن عمیر این دستور را در سال دوم هجری اجرا کرد. 2️⃣ دیگری دستور قتل عصماء بنت مروان، ، است که اشعاری علیه پیامبر و اسلام سرود و آن حضرت دستور قتل او را صادر کرد. بنا به قول مشهور، عمیر بن عدی در 24 رمضان سال دوم هجری این حکم را اجرا کرد و او را به قتل رساند. ❎ علت اصلی برخورد پیامبر با این دو نفر، بر ضد اسلام و و دشمنان برای مبارزه با دولت نوپای اسلامی بود. (نکته قابل توجه آن‌كه در زمان قدیم شعر و مجالس شعر و شاعری کار رسانه‌های تبلیغاتی امروز را می‌كرد. و گاه یک شعر سالیان سال بر روی زبان‌ها می‌گشت. بقول آیت‌الله فاطمی‌نیا گاه با یک بیت شعر جنگ برپا می‌شد و گاه بایک بیت شعر جنگی كه سال‌ها ادامه داشت، به صلح می‌انجامید!) ابوعفک در اشعاری می‌گفت: ✍️ مدت‌ها زندگی کردم و جمعی را باوفاتر از اوس و خزرج ندیدم که کوه‌ها را به لرزه درآوردند و سستی در آنان راه ندارد؛ اما سواری [پیامبر (ص)] نزد آنان آمد و به اسم حلال و حرام، میان آنان جدایی افکند. ای قوم من! اگر خواهان عزّت و پادشاهی بودید، بهتر بود از «تُبّع» پیروی می‌کردید. 3⃣ کعب بن اشرف، که در میان یهودیان جایگاه بلندی داشت، دائم به علیه مسلمانان دست می‌زد و پیامبر همواره تحمل می‌نمود، تا این‌که او از حد گذشت. به همین دلیل، پیامبر فرمود: کیست که شرّ او را کم کند؟ محمد بن مسلمه داوطلب شد و به همراه ابونائله و سه تن دیگر از اوسیان، شبانه او را به قتل رساندند. 4⃣ أبورافع سلّام بن أبی‌حقیق ابورافع سلّام بن ابی حقیق یکی از عناصر خطرناک و از قبیله بود و همراه آنان به کوچ کرد. این‌بار خزرجیان از پیامبر دستور قتل ابورافع، این عنصر خطرناک و فتنه‌انگیز، را گرفتند. آن حضرت دستور صادر نمود، مشروط بر این‌که معترّض زن و فرزندانش نشوند. پنج تن از آنان به نام‌های عبداللّه بن عتیک، عبداللّه بن انیس، مسعود بن سنان، ابوقتاده و خزاعی بن اسود به راه افتاده، شبانه به خانه ابورافع رفتند و با ترفندی او را به قتل رساندند. ❎ مهم‌ترین جرمی که علت قتل او به شمار می‌آید، مشرکان و یهودیان برای برپایی جنگ «احزاب» و همراهی با حیی بن اخطب، کنانة بن ربیع بن ابی‌حقیق و برخی دیگر از یهودیان بود. به طور مسلّم، او از آن به بعد نیز آرام نمی‌نشست. 🔺 ضرورت مقابله با شخصی مانند ابورافع زمانی بیشتر روشن می‌شود که بدانیم او با وجود یقین و اعتراف به پیامبری رسول اکرم (ص) چنین می‌کرد. واقدی گزارش کرده است: ✍️ سلّام بن ابی حقیق می‌گفت: ما به محمد می‌ورزیدیم؛ چون پیامبری از میان فرزندان هارون بیرون رفت، و حال آن‌که او فرستاده خداست.، 🌐 پایگاه تخصصی مقابله با عرفان حلقه و عرفان های کاذب و دشمن شناسی ✅تلگرام: https://t.me/joinchat/AAAAAD1Z4TVM0pMtiezUgg ✅ ایتا: https://eitaa.com/antihalghe
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕎 از پوریم چه می‌دانید؟! ✡ سند کینه‌ی از ایران 🕎 اعتراف به کشتار ایرانیان با مکر https://eitaa.com/antihalghe
👽 رائلیان و کلود وریلهون 1⃣ شبه‌آیین جنبش نوینی است که در سال ١٩٧٣ توسط که ادعای برگزیده‌شدن توسط داشت، پایه‌گذاری شد. این جنبش مبتنی بر وجود بشقاب‌پرنده‌ها و است که وریلهون با گرته‌برداری از و برخی از تعلیمات ادیان و تغییر نام خدا به الوهیم، ساخت! او با بیان این نکته که الوهیم در زبان عبری بد ترجمه شده و به اشتباه خدا نام گرفته است، منکر اعتقاد به خدا و مدعی اشتباهی بزرگ در شد. 2⃣ به‌گفتهٔ وریلهون که کمی بعد خود را نامید، الوهیم او را به پیامبری و این نام برگزیده‌‌اند. الوهیم به‌معنی کسانی است که از آسمان آمدند که مفرد آن است نه خدا؛ و به این ترتیب نتیجه گرفت که هیچ خدایی وجود ندارد جز خالقین علمی که در کرات دیگر و در لوله‌های آزمایشگاهی دست به خلق این جهان زده‌اند و برترین دستاوردشان هم انسان و انسان هم است!!! 3⃣ او ادعا کرد که آگاهی او به این حقایق به‌واسطهٔ مشاهدهٔ سفینه فضایی و چند ملاقات او با موجودی فضایی صورت گرفته است که او را الوهیم نامید. او تنها هدف انسان را رسیدن به لذّات حسّی و رهایی از رنج و رسیدن به دوران طلایی در همین دنیا می‌داند. در آخر هم عشق‌ورزیدن به الوهیم و آماده‌سازی زمین برای فرود آنها را هدف غایی زندگی بشر معرفی می‌کند! 4⃣ رائلیان کتاب خاصی ندارند و رائل برای این‌که پیروانش خیلی هم دست خالی نباشند، روش حسّی را به‌عنوان راهی برای ارتباط با بی‌نهایت و بی‌کرانگی فضا توصیه می‌کند. روشی که اصالت را به حواس پنج‌گانه می‌دهد و هر نوع کام‌جویی و را ممدوح می‌شمارد. هرچند او اعتقادی به روح ندارد، اما پیروانش را از زندگی جاودانه مأیوس نمی‌کند و به آنها توصیه می‌کند با ارسال خود به مراکز رائلیان، فرصت و ادامهٔ زندگی به این صورت را برای خود فراهم کنند.
👽 جایگاه پیامبران در اندیشهٔ رائل (٢) 1️⃣ اما بیش از همه می‌کوشد خود را به و نزدیک کند: 👈 «مردمی که توسط خالقینمان انتخاب شدند و کامل‌ترین نوع انسان تشخیص داده شده بودند، مردم بودند، انسان‌هایی که در آزمایشگاه آن ناحیه از کرهٔ زمین خلق شده بودند. شاید به دلیل این‌که آنها کامل‌ترین انسان‌ها بودند و پسران الوهیم به دختران آنها علاقه‌مند شدند و از آنها بچه‌دار شدند که از آن به بعد، به‌وجود آمد». 👈 «نشانی که می‌بینید بر این سفینه و بر لباس من نقش بسته است، بیان‌گر حقیقت است. این نشان علامت نیز هست و بدین‌معنی است که آنچه در بالا قرار دارد شبیه به آن چیزی است که در پایین قرار دارد». 👈 «کابالا به‌ویژه از نظر شواهد خیلی قوی است، اما شما نمی‌توانستید به‌ راحتی یک کپی از آن را به دست آورید. اما اگر روزی یک جلد آن را یافتید، خواهید دید که اشارات زیادی به ما در آنجا شده است، کتاب کابالا کتاب رمزی و عرفانی است». 2️⃣ عجیب نیست که رائل را شبیه‌ترین فرقه به شبه‌آیین ابدائیش می‌بیند؛ چراکه کتاب کابالا (کتاب زوهر) کتابی است آمیخته به خرافه و سحر و جادو که ربّی‌های یهودی آن را با عنوان تدوین کردند. شاید این قرابتی که رائل با کابالا احساس کرده است ناشی از آلوده‌بودن هر دو جریان به الهامات جنّیان و شیاطین است. 3️⃣ در شبه‌آیین تقریباً تمام کارهایی که در ادیان بزرگ حرام اعلام شده‌اند، جایز و حتی بر انجام آنها تأکید می‌شود که از آن جمله می‌توان به جواز ، ، در انجام مناسک عبادی، بی‌توجهی به بنیان ، عدم اعتقاد به و تقدیس و تکریم اشاره کرد. https://eitaa.com/antihalghe
💢 آیا ساخت است⁉️ ⚪ بررسی کتب و نشان می‌دهد حرز شرف الشمس (طراحی نقوشی بر روی سنگ زرد یا پارچه و کاغذی زرد رنگ رسم می‌شود) به اثبات نرسیده و ابهامات بسیاری دارد. ⚪ از منظر و حدیث، حداقل تا 7 قرن، از روایت منسوب به در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود ، مطلبی وجود ندارد. و ابهام اصلی همین است که تا قرن‌ها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟! 🔵 اخیراً برخی کانال‌های مجازی مدعی شدند که حرز شرف الشمس  نشان متعلق به و است. لذا در پاسخ به ایشان و کسانی که با این شبهه مواجه شدند می‌گوییم: ⚪ هرچند در انتساب حرز شرف الشمس به حضرت علی (علیه السلام) تردید هست، اما پیشینه‌ی این حرز به قرن هفتم هجری برمی‌گردد و فرقه‌ی بابیت و بهائیت در قرن سیزده هجری به وجود آمده‌اند، لذا انتساب حرزی که پیش از پیدایش بابیت و بهائیت وجود داشته، به آن‌ها، معقول نیست. ⚪ از طرفی دلایلی که برای انتساب این حرز به بابیت و بهائیت ارائه شده، سُست و بی‌پایه هست. به طور مثال می‌گویند چون روز باید نوشته شود و عدد نوزده در بابیت و بهائیت مقدس است، پس این حرز ساخت بهائیت می‌باشد، حال آن‌که از دیرباز نوزدهمین روز از ماه فروردین برای منجمان مسلمان اهمیت ویژه‌ای داشته است. روزی که خورشید 19 درجه در برج حَمَل (فروردین) باشد و البته در ساعت‌های خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است. لذا در روایات نیز، شرفِ خورشید، در برج حَمَل دانسته شده است.[1] ⚪ یا می‌گویند ستاره‌ی این حرز شباهت به ستاره‌ی پنج پَر بابیت دارد؛ حال آن‌که اگر شباهت ستاره‌ی شرف الشمس را به ستاره‌ی بابیت، دلیل بابی ساخت بودن این نقوش در نظر بگیریم، باید بپذیریم که نقوش ستاره‌های به کار برده شده در حرم معصومین (علیهم السلام) نیز ساخت و یا نشان و... است؛ ادعایی که هر عاقلی از پذیرش آن اِبا دارد! ⚪ از نگاه مراجع عظام شیعه نیز حرز شرف‌الشمس، بی‌اعتبار [2] محسوب گردیده و تنها از نگاه برخی و با حسن نظر،عمل به آن بی‌اشکال دانسته‌اند[3] ⚪ لذا به نظر می‌رسد که حتی اگر منبع و ریشه‌ی شرف الشمس را رد کنیم، نهایتاً می‌توان آن را طلسمی دانست. اما انتساب این حرز به بابیت و بهائیت یا حاصل بی‌دقتی‌ها و یا توطئه‌ی خود بهائیت می‌باشد. 🔵 در هر صورت، فرقه‌ای که به هر بهانه قصد علنی کردن نام خود دارد، تا توجه همگان را نسبت به خود برانگیزد، از علنی کردن این ادعا در هر صورت سود خواهد برد. 🆔 @baharoom 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج 2، ص 1053؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 54، ص 227. [2]. استفتائات آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سید علی سیستانی. [3]. آیت الله میرزا جواد تبریزی، صراط النجاة، ج 10، ص 426؛ استفتائات آیت الله صافی گلپایگانی و... . https://eitaa.com/antihalghe
حجاب در مسیحیت و یهودیت ✝️ در آیین مسیح، نه تنها احکام دین یهود در باب حجاب زنان نسخ و نقض نشده، بلکه با شدت و قوت بیشتری دنبال شده است. تفاوت مهمی که میان این دو دین بزرگ الهی وجود دارد آن است که در دین «تجرد» امری مقدس و ممدوح شمرده می‌شود، حال آنکه در شریعت ازدواج، مقدس و مورد تأکید بود. ✝️ مجرد زیستن حضرت مسیح تا پایان عمر به اعتقاد مسیحیان و تجرد پولس پس از مسیحی شدن و سخنان و رساله‌های بزرگان این دین در باب ستایش تجرد و پرهیز از ازدواج عواملی هستند که گرایش به رهبانیت را در این دین توجیه می‌کنند. لذا در این دین بر ضرورت عفاف و رعایت پوشش کامل به منظور کاهش زمینه تحریک و تهییج در جامعه بیش از پیش تأکید و تصریح شده است. ✝️ سیره عملی بانوان مسیحی در طول تاریخ نیز نشان دهنده پایبندی آنان به این مسأله است. تصاویری که از حضرت مریم بانوی مقدس عالم و دیگر زنان مسیحی در دست است، مؤید این مطلب می‌باشد.اما امروزه تحت تأثیر فضای مدرنیستی غرب، حجاب زنان درفرق و ارتدکس تنها در کلیسا و هنگام عبادت مورد تأکید می‌باشد با این وجود چرا زنان محجبه مسلمان مورد آزار و توهین قرار می گیرند؟ https://eitaa.com/antihalghe
💢 آیا ساخت است⁉️ ⚪ بررسی کتب و نشان می‌دهد حرز شرف الشمس (طراحی نقوشی بر روی سنگ زرد یا پارچه و کاغذی زرد رنگ رسم می‌شود) به اثبات نرسیده و ابهامات بسیاری دارد. ⚪ از منظر و حدیث، حداقل تا 7 قرن، از روایت منسوب به در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود ، مطلبی وجود ندارد. و ابهام اصلی همین است که تا قرن‌ها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟! 🔵 اخیراً برخی کانال‌های مجازی مدعی شدند که حرز شرف الشمس  نشان متعلق به و است. لذا در پاسخ به ایشان و کسانی که با این شبهه مواجه شدند می‌گوییم: ⚪ هرچند در انتساب حرز شرف الشمس به حضرت علی (علیه السلام) تردید هست، اما پیشینه‌ی این حرز به قرن هفتم هجری برمی‌گردد و فرقه‌ی بابیت و بهائیت در قرن سیزده هجری به وجود آمده‌اند، لذا انتساب حرزی که پیش از پیدایش بابیت و بهائیت وجود داشته، به آن‌ها، معقول نیست. ⚪ از طرفی دلایلی که برای انتساب این حرز به بابیت و بهائیت ارائه شده، سُست و بی‌پایه هست. به طور مثال می‌گویند چون روز باید نوشته شود و عدد نوزده در بابیت و بهائیت مقدس است، پس این حرز ساخت بهائیت می‌باشد، حال آن‌که از دیرباز نوزدهمین روز از ماه فروردین برای منجمان مسلمان اهمیت ویژه‌ای داشته است. روزی که خورشید 19 درجه در برج حَمَل (فروردین) باشد و البته در ساعت‌های خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است. لذا در روایات نیز، شرفِ خورشید، در برج حَمَل دانسته شده است.[1] ⚪ یا می‌گویند ستاره‌ی این حرز شباهت به ستاره‌ی پنج پَر بابیت دارد؛ حال آن‌که اگر شباهت ستاره‌ی شرف الشمس را به ستاره‌ی بابیت، دلیل بابی ساخت بودن این نقوش در نظر بگیریم، باید بپذیریم که نقوش ستاره‌های به کار برده شده در حرم معصومین (علیهم السلام) نیز ساخت و یا نشان و... است؛ ادعایی که هر عاقلی از پذیرش آن اِبا دارد! ⚪ از نگاه مراجع عظام شیعه نیز حرز شرف‌الشمس، بی‌اعتبار [2] محسوب گردیده و تنها از نگاه برخی و با حسن نظر،عمل به آن بی‌اشکال دانسته‌اند[3] ⚪ لذا به نظر می‌رسد که حتی اگر منبع و ریشه‌ی شرف الشمس را رد کنیم، نهایتاً می‌توان آن را طلسمی دانست. اما انتساب این حرز به بابیت و بهائیت یا حاصل بی‌دقتی‌ها و یا توطئه‌ی خود بهائیت می‌باشد. 🔵 در هر صورت، فرقه‌ای که به هر بهانه قصد علنی کردن نام خود دارد، تا توجه همگان را نسبت به خود برانگیزد، از علنی کردن این ادعا در هر صورت سود خواهد برد. 🆔 @baharoom 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج 2، ص 1053؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 54، ص 227. [2]. استفتائات آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سید علی سیستانی. [3]. آیت الله میرزا جواد تبریزی، صراط النجاة، ج 10، ص 426؛ استفتائات آیت الله صافی گلپایگانی و... . https://eitaa.com/antihalghe