May 11
💠اقسام چهارگانه توحید در بیان امیرالمؤمنین علیه السلام
🔰در روز جمل يك مرد اعرابى در حضور اميرالمؤمنين عليه السّلام به پاخاست و گفت:
يا أمِيرَالْمُومِنينَ أتَقُولُ: إنَّ اللهَ وَاحِدٌ؟ قَالَ: فَحَمَلَ النَّاسُ عَلَيهِ، قَالُوا: يا أعْرَابِى، أمَا تَرَى مَا فِيهِ أمِيرُالْمُومِنينَ مِن تَقَسُّمِ الْقَلْبِ؟ «اى اميرالمؤمنين، آيا مى فرماييد: خداوند يگانه است؟ راوى گفت: مردم بر او حمله كردند و گفتند: اى مرد عرب بيابانى آيا نمى بينى افكار مختلف و تأمّل و انديشه اى را كه دل اميرالمؤمنين را فرا گرفته است (و در اين گيرودار و هجوم هموم و غموم، اين چه جاى سؤال است)؟ فَقَالَ أمِيرُالْمُومِنينَ عليه السّلام: دَعُوهُ فَإنَّ الَّذِى يرِيدُهُ الأعْرَابِى هُوَ الَّذِى نُرِيدُهُ مِنَ الْقَوْمِ. «اميرالمؤمنين عليه السّلام گفت: او را به حال خود گذاريد، زيرا آنچه اين مرد عرب باديه نشين از ما مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين گروه (اصحاب جمل) مى خواهيم».
🔹ثُمَّ قَالَ: يا أعْرَابِى، إنَّ الْقَوْلَ فِى أنَ اللهَ وَاحِدٌ عَلَى أرْبَعَةِ أقْسَامٍ: فَوَجْهَانِ مِنْهَا لَا يجُوزَانِ عَلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ وَجْهَانِ يثْبُتَانِ فِيهِ.
فَأمَّا اللَّذَانِ لَا يجُوزَانِ عَلَيهِ، فَقَوْلُ الْقَائِلِ: وَاحِدٌ يقْصِدُ بِهِ بَابَ الأعْدَادِ. فَهَذَا مَا لَا يجُوزُ، لأنَّ مَا لَا ثَانِى لَهُ لَا يدْخُلُ فِى بَابِ الأعْدَادِ. أمَا تَرَى أنَّهُ كَفَرَ مَنْ قَالَ: ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ؟ وَ قَوْلُ الْقَائِلِ: هُوَ وَاحِدٌ مِنَ النَّاسِ، يرِيدُ بِهِ النَّوْعِ مِنَ الْجِنْسِ. فَهَذَا مَا لَا يجُوزُ عَلَيهِ، لأنَّهُ تَشْبِيهٌ، وَ جَلَّ رَبُّنَا عَن ذَلِكَ وَ تَعَالَى.
وَ أمَّا الْوَجْهَانِ اللَّذَانِ يثْبُتَانِ فِيهِ: فَقَوْلُ الْقَائِلِ: هُوَ وَاحِدٌ لَيسَ لَهُ فِى الأشْياءِ شِبْهٌ، كَذَلِكَ رَبُّنَا. وَ قَوْلُ الْقَائِلِ: إنَّهُ عَزَّوَجَلَّ أحَدِى الْمَعْنَى، يعْنِى بِهِ أَنَّهُ لَا ينْقَسِمُ فِى وُجُودٍ وَ لَا عَقْلٍ وَ لَا وَهْمٍ. كَذَلِكَ رَبُّنَا عَزَّ وَجَلَّ.
🔸«سپس آن حضرت گفت: اى اعرابى، اين گفتارى كه گفته مى شود: خداوند واحد است، چهار گونه است، دو قسم از آن بر خداوند عزّ و جلّ جايز نيست، و دو قسم از آن در خداوند ثابت است.
امّا آن دو وجهى كه جايز نيست بر او گفته شود، يكى گفتار گوينده اى است كه مى گويد: واحد، و از آن اراده كرده است واحدى را كه در باب اعداد از آن بحث مى شود. اين اطلاق بر خدا روا نيست، زيرا موجودى كه ثانى و دومى ندارد، در باب اعداد داخل نمى شود. آيا نمى نگرى كه آن كس كه گفت: ثالث ثلاثة (خداوند يكى از سه اصل است؛ أب و ابْن و رُوحُ القُدُس، و يا ذات و علم و حيات) كافر شده است؟ و همچنين گفتار گوينده اى است كه در واحد مى گويد: او يكى از مردم است، و مراد يك نوع از جنس مردم است . اين هم بر خداوند جايز نيست چون تشبيه است، و پروردگار از اين تشبيه بزرگ و برتر و بالاتر است.
و امّا دو وجهى كه بر خداوند ثابت است، يكى گفتار گوينده اى است كه مى گويد: او يكى است، در اشياء براى او شبيهى نيست. پروردگار ما اين طور است. و ديگرى گفتار گوينده اى است كه مى گويد: خداوند عزّ و جلّ أحدىّ المعنى است. يعنى انقسام وجودى خارجى، و انقسام عقلى، و انقسام وهمى پيدا نمى كند. اين طور است پروردگار عز و جل»
📚امام شناسى ؛ ج12 ؛ ص367
#اعتقادات
#فلسفه
🆔@aqldin2
🌐https://aqldin.blog.ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 #قواعد_عقلی_در_روایات
💠قاعده فلسفی27: «الکَیفیةُ جَهَةُ الصِّفَةِ وَ الإضافَةِ» (کیفیت داشتن و ویژگی های مادی از ناحیه صفت پذیری و احاطه علمی یا عینی حاصل می شود).
🟢حدیث اول:
🔸امام صادق علیه السلام : قَالَ السَّائِلُ: فَلَهُ كَيْفِيَّةٌ؟ قَالَ لَا؛ لِأَنَّ الْكَيْفِيَّةَ جِهَةُ الصِّفَةِ وَ الْإِحَاطَةِ وَ لَكِنْ لَا بُدَّ مِنَ الْخُرُوجِ مِنْ جِهَةِ التَّعْطِيلِ وَ التَّشْبِيهِ لِأَنَّ مَنْ نَفَاهُ أَنْكَرَهُ وَ رَفَعَ رُبُوبِيَّتَهُ وَ أَبْطَلَهُ وَ مَنْ شَبَّهَهُ بِغَيْرِهِ فَقَدْ أَثْبَتَهُ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِينَ الْمَصْنُوعِينَ الَّذِينَ لَا يَسْتَحِقُّونَ الرُّبُوبِيَّةَ وَ لَكِنْ لَا بُدَّ مِنْ إِثْبَاتِ ذَاتٍ بِلَا كَيْفِيَّةٍ لَا يَسْتَحِقُّهَا غَيْرُهُ وَ لَا يُشَارِكُ فِيهَا وَ لَا يُحَاطُ بِهَا وَ لَا يَعْلَمُهَا غَيْرُه.
🔹 مرد پرسشگر پرسید: آیا برای خدا کیفیتی هست؟ امام علیه السلام فرمودند: خیر؛زیرا کیفیت داشتن از ناحیه صفت داشتن و احاطه علمی یا عینی ناشی میشود لاکن میباید درباره خدا از قلمرو تعطیل و تشبیه خارج شد زیرا آنکه قائل به تعطیل باشد نفی خداوند میکند و او را انکار کرده است و ربوبیت او را باطل نموده است و آن کسی که او را به غیرش تشبیه کند پس او را همراه با صفات مخلوق و ویژگیهای آفریدهها اثبات کرده است که چنین مخلوقها و آفریدگانی سزاوار ربوبیت نیستند بلکه میبایست ذاتی بدون کیفیت را اثبات کرد که این ویژگی را کسی جز خداوند سزاوار آن نیست و هیچکس در این امر با او مشارکت ندارد و هیچگاه در احاطه چیزی واقع نمیشود و چنین ذاتی را جز خود خدا نمیشناسد.
📗التوحید، ص247
#حدیث
🆔@aqldin2
🌐https://aqldin.blog.ir
💠انّ الکِبرَ لَظُلمٌ عَظیم
(آقا سیدجمال گلپایگانی) مىفرمود: يك روز هوا گرم بود، رفتم به وادى السّلام نجف أشرف براى فاتحه اهل قبور و ارواح مؤمنين. چون هوا بسيار گرم بود، رفتم در زير طاقى كه بر سر ديوار روى قبرى زده بودند نشستم. عمامه را برداشته و عبا را كنار زدم كه قدرى استراحت نموده و برگردم.
در اين حال ديدم جماعتى از مردگان با لباسهاى پاره و مندرس و وضعى بسيار كثيف به سوى من آمدند و از من طلب شفاعت مي كردند؛ كه وضع ما بَد است، تو از خدا بخواه ما را عفو كند.
من به ايشان پرخاش كردم و گفتم: هر چه در دنيا به شما گفتند گوش نكرديد و حالا كه كار از كار گذشته طلب عفو مىكنيد؟ برويد اى متكبّران!
ايشان میفرمودند: اين مردگان شيوخى بودند از عرب كه در دنيا متكبّرانه زندگى مىنمودند، و قبورشان در اطراف همان قبرى بود كه من بر روى آن نشسته بودم.
📚علامه طهرانی، معادشناسی، ج۱ ،ص۱۴۵.
#نکته_ناب
#سید_جمالالدین_گلپایگانی
🆔@aqldin2
🌐https://aqldin.blog.ir
🟢اولیا و عرفای الهی به آن حقیقت ولایت امیرالمؤمنین رسیدهاند و به آن معنا وقوف پیدا کردهاند، لذا جریان عید غدیر در نزد این بزرگان با سایر اعیاد تفاوت دارد.
🔸من بهیاد میآورم که آن حال و هوایی که مرحوم آقا (علامه طهرانی) و بزرگان و اولیا و اساتید ایشان در روز #عید_غدیر داشتند، با سایر اعیاد بسیار متفاوت بود و در چهرۀ آنها مشخص بود! همچنین آن مطالبی که راجع به اولیای ما قبل، مثل مرحوم قاضی و آخوند ملا حسینقلی همدانی از ایشان نقل شده است، خیلی تفاوت میکرد!
🔹بنده در همان سالهایی که در زمان حیات ایشان بودم، هیچ عید و هیچ خوشی و بهجتی را که برای مؤمنین دست میدهد، مانند آن بهجت و ابتهاج و سرور و تبدّل حالی که در روز عید غدیر برای ایشان پیش میآمد، ندیدم!
🔸بهطور کلی حال و هوای ایشان از صبح تغییر میکرد و تا شب هم ادامه پیدا میکرد. حتی در روز میلاد امام زمان علیهالسّلام هم اینطور نبود، در روز مبعث هم اینطور نبود، در روز ولادت خود امیرالمؤمنین هم به این کیفیّت نبود.
🔸حالا اینکه اینها چه درک میکردند و از این مسئله چه شعور و ادراکی داشتند، در طاقتِ فهم و افق فکری و ذهنیِ ما نیست؛ منتها ما باید خودمان را به این افق نزدیک کنیم و همینطور صرفاً به شرکت در مجالس نگذرانیم.
📚 سید محمدمحسن حسینی طهرانی، آموزههای ولایت ج 1، ص 240