eitaa logo
عربی‌جات | Arabijaat
852 دنبال‌کننده
195 عکس
27 ویدیو
0 فایل
🔥لـذت دیگـرے را تجربه کنید __________________ 💠 مجموعه حس‌نفیس ❤️ خانه پدری‌مان: @dobeit 💙 دلبندمان: @deliism 🗣️ ارتباط: @alhamdolellah
مشاهده در ایتا
دانلود
ممنوعةٌ أنت من السَفَرْ إلا داخلَ الحدود الإقليمية لقلبي تو ممنوع الخروجی از مرزهای قلب من! 💙
اُحِبّک في عصرٍ لا یُعرَف ما هُوَ الحُب تو را در روزگاری دوست دارم که عشق را نمیشناسند... 🌱❤️
الهواء الذي تَتَنَفّسينه يَمُرُّ برِئَتيّ أنا هوایی که نفس می کشی از ریه هایِ من می گذرد...🫀
حِين أحبَبتُك صارَت ضَحكةُ الأطفال في العالَم أحلىٰ و مَذاق الخُبُز أحلىٰ و سُقوط الثَلِج أحلىٰ... عاشقت شدم و خنده‌ی کودکان جهان دلنشین‌تر طعمِ نان شیرین‌تر و بارشِ برف زیباتر شد... | @arabijaat
••• مَنْ يُحِبُكْ يَرى فيك جَمالاً حَتى أنت لا تَراه بنَفسك آنکس که تو را دوست بدارد زیبایی‌هایی را در تو می بیند که خودت هم نمیتوانی بببینی 🌱
عَیناک جَمیلةٌ کجَمال القُدس ألِف عَدُوّ یَتَمَنّیٰ إحتلالها چشم‌هایت همچون "قدس" زیبا هستند هزار دشمن آرزوی اشغال آن را دارد |
نزار قبانی برای همسرش که تو یه حمله تروریستی جان می‌ده این طور می نویسه: بلقیس... رفته بودی انار بخری... دانه‌هایت را آوردند! @arabijaat | عربی‌جات
••• الاُنثى لا تُريد رَجُلاً ثَرِيّاً أو وَسيماً أو حتىٰ شاعراً هِیَ تُريد رَجُلاً يَفهَم عَينَيها إذا حَزِنَت فَيُشيرُ بِيَدِه إلىٰ صَدرِه و يَقولُ "هُنا وَطَنُك" زن؛ مرد پولدار، خوش‌تیپ و حتی شاعر نمی‌خواهد، او مردی می‌خواهد که وقتی غمگین است چشمان او را بفهمد و با دست به سینه‌اش اشاره کند و بگوید: اینجا وطن توست.🌱❤️ | عربی‌جات | @arabijaat
ﺍﻟﻌﻘﻞُ ﻋﻘﻠﻲ ﻭﺍﻟﻔﻜﺮُ ﺃﻧﺖ ﺍﻟﻘَﻠﺐُ ﻗَﻠﺒﻲ ﻭﺍﻟﻨَﺒﺾُ ﺃﻧﺖ عقل عقل من است و فکر تویی قلب قلب من است و نبض تویی
••• اُفَكِّرُ فيكِ لِبَضعِ ثَوانٍ فَتَغدو حَياتي حَديقةَ وَردِ برای چند ثانیه به تو فکر می‌کنم زندگی‌ام گلستان می‌شود 🎄 •••
‏و لَو خَیَروني لَکَررتُ حُبك لِلمَرة الثانیة و اگر مرا قدرت انتخابم دهند، برای بار دوم عشقت را تکرار می کنم... 🫂 ‎
وَكَيْف تُريدینَني أَن أَقيس مسَاحَة حزنی؟ وَ حُزني كالطِّفل يَزداد في كُلِّ یوم جمالاً وَ یُکَبِّر و چگونه می ‌خواهی اندازه اندوهم را برایت بیان کنم؟ درحالی که این اندوه همچون طفلی هر روز زیباتر و بزرگ می ‌شود...
إذا انتهى الكلام بيني وبينك وتقطعت سُبل الوصال وافترقنا وعٌدنا غرباء تعرف عليّ مجدداً اگر سخن میانِ من و تو پایان یافت و راه‌هایِ وصال قطع شدند و جدا و غریبه گشتیم، از نو با من آشنا شو
وكيفَ أمحوكِ مِن أوراقِ ذاكِرتي؟ وأنتِ في القلبِ مثلُ النقشِ في الحجرِ چگونه تو را از برگ‌های خاطراتم بزدایم حال آن‌که تو در قلبم همچون نقش بر سنگ حکاکی شده‌ای..!
. فبِغَیْر حُبِك لا أکُون جَمِیلاً که بی عشق تو، زیبا نخواهم بود...
اُرِیدُ أَنْ أُحِبك حَتّي أَتَخَلَّص من یَباسِي و مُلُوحَتِي می‌خواهم تورا دوست داشته باشم تا رها شوم از خشکی و شوری خودم...
إشْتَقْتُ إلیکَ فعلِّمْنِی أنْ لاأشتاق علِّمْنِی کیفَ أقُصُّ جُذُورَ هَوَاکَ من الأعماقْ علِّمْنِی کیف تَمُوتُ الدَمْعَة ُفی الأحداقْ علِّمْنِی کیفَ یموتُ القلبُ و تنتحِرُ الأشواقْ... دلتنگ توأم مرا بیاموز چطور دلتنگت نباشم چطور باید ریشهٔ عشقِ تو را از اعماق جان‌ام برکنم؟ بیاموزم چگونه اشک در کاسهٔ چشم‌ می‌میرد بیاموزم قلب‌ها چطور می‌میرند و شور و‌ شوق وجودِ آدمی چگونه خودکشی می‌کند؟
'' أنا لا أضعَف إلا حِینَ اِشتاق إلیك '' من کم نمی آورم مگر زمانی که دلتنگت میشوم...!