🍀 شکرانه ولایت
💠#مالک_اشتر_نخعی
مشخصات فردی👇👇
🔸نام کامل: #مالک_بن_حارث
🔹لقب: #اشتر
🔸فرزندان: اسحاق، ابراهیم
🔹ولادت: یمن
🔸محل زندگی: یمن، کوفه
🔹وفات: ۳۹ق. ، قلزم
🔸علت وفات: مسموم شدن به دستور معاویه
🔹مدفن: مصر شهر الخانکة (شمال شرقی قاهره)
🔸محل درگذشت:قلزم در نزدیکی مصر
🔹دین:اسلام/شیعه
#پیاله_ای_از_کوثر_غدیر
💠 از فرماندهان جنگ #صفین
❇️ #مالک_اشتر در جنگ صفین از فرماندهان لشکر امیرالمؤمنین(ع) بود.
🔹 در این جنگ که یاران امام علی(ع) در حال پیروزی بودند و هنگامی که #مالک به قلب لشکر معاویه رسیده بود، یاران معاویه به نیرنگ، قرآنها را بر سرِ نیزه کردند و یاران امام(ع) را به حکمیت قرآن فراخواندند.
🔹 عدهای از لشکریان امام علی(ع) که شمارشان را بیست هزار نفر نوشتهاند، فریب آنان را خوردند و دور امام علی(ع) حلقه زدند و از او خواستند که از #اشتر بخواهد برگردد وگرنه امام را خواهند کشت.😔
🔹هرچه امام علی(ع) آنان را نصیحت کرد که اینها نیرنگ و فریب است و اندکی مهلت دهید که پیروزی نزدیک است نپذیرفتند و اصرار کردند که بگو #مالک_اشتر برگردد.
#پیاله_ای_از_کوثر_غدیر
🔸در اینجا امام(ع) به یزید بن هانی گفت که به #مالک بگو برگردد که فتنه شده است. پس او نزد #مالک آمد و او را خبر داد.
🔹 #مالک از او پرسید: بهسبب بلند شدن این مصحف ها؟📖
🔸گفت: بله.
🔹مالک گفت: به خدا سوگند هنگامی که بلند شدند، دانستم که مایه اختلاف و تفرقه میشوند؛ ولی رواست که این موقعیت نزدیک پیروزی را رها کنیم؟
🔸یزیدبن هانی گفت: آیا دوست داری در اینجا پیروز شوی و امیرالمؤمنین در آنجا به دشمن تسلیم شود؟
🔹 مالک گفت: سبحان الله، به خدا سوگند دوست ندارم چنین شود.
🔸یزیدبن هانی گفت: آنها به او گفتهاند که یا #مالک_اشتر برمیگردد یا اینکه تو را میکشیم؛ همچنانکه #عثمان را کشتیم یا اینکه تو را به دشمنت تحویل میدهیم.
🔴 به این ترتیب #اشتر از میدان جنگ برگشت. پس از بازگشت، با مخالفان گفتگو و آنها را سرزنش کرد و با یکدیگر درگیر شدند؛ به طوری که امام(ع) بر سر آنان فریاد کشید و آنها از درگیری دست کشیدند.
❗️ او از مخالفان #حکمیت بود؛ اما چون امام (ع) پذیرفته بود، از وی پیروی کرد.
#پیاله_ای_از_کوثر_غدیر
❎ پس از بازگشت از جنگ #صفین چون اوضاع #مصر آشفته شد، امیرالمؤمنین(ع) #اشتر را که آن روز در نصیبین بود، فراخواند و او را به حکومت مصر منصوب کرد.
🔹جاسوسهای #معاویه خبر والی مصر شدن #اشتر را به او رساندند، دانست که اگر پای اشتر به مصر برسد، فتح مصر که آن هنگام، #محمد_بن_ابی_بکر والیاش بود، دشوارتر میشود.
او برای یکی از خراج دهندگان پیغام فرستاد که #مالک_اشتر فرماندار مصر شده است و اگر او را بکشی، تا زندهام و زندهای، از تو خراج نمیگیرم.📜
وقتی #مالک_اشتر به قلزم رسید، آن مرد که آنجا منطقهاش بود، به استقبال اشتر آمد و خوش و بش کرد و او را دعوت به اقامت و استراحت در آنجا کرد و غذایی برایش آورد.
#اشتر غذا خورد، شربت عسلی را که در آن زهر ریخته بود، به او نوشاندند و به این ترتیب #مالک_اشتر درگذشت.😔
#پیاله_ای_از_کوثر_غدیر