واژه های ایهام تناسب ساز.pdf
775.6K
💢 واژه های ایهام تناسب ساز همراه با نمونه های شعری
پیشنیاز ایهام و جناس تام.pdf
328K
✅♦️ 222 واژه برای ایهام و جناس تام
#پیشنیاز_ایهام
#پیشنیاز_جناس
۳۰ شهریور زادروز فریدون مشیری
(زاده ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ تهران -- درگذشته ۳ آبان ۱۳۷۹ تهران) شاعر
او بهعلت ماموريت اداری پدرش، به مشهد رفت و پس از چندسال به تهران بازگشت و در دبيرستان دارالفنون و اديب تحصیل کرد.
همزمان با تحصيل در اداره پست و تلگراف مشغول بهكار شد. سپس شبها در آموزشگاه فنی وزارت پست درس خواند و روزها به كار میپرداخت. از همان زمان به مطبوعات روی آورد و در روزنامهها و مجلات كارهايی از قبيل خبرنگاری و نويسندگی را بهعهده گرفت و بعدها در رشته ادبيات فارسی دانشگاه تهران به تحصيل ادامه داد.
از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفكر شد و در سال ۱۳۳۳ ازدواج كرد. همسر او اقبال اخوان دانشجوی رشته نقاشی دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران بود. فرزندان فريدون مشيری، بهار و بابك هردو در رشته معماری در دانشكده هنرهای زيبای دانشگاه تهران و دانشكده معماری دانشگاه ملی ايران تحصيل كردهاند.
مشيری سرودن شعر را از ۱۵ سالگی آغاز كرد. اولين مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی با مقدمه محمدحسين شهريار و علی دشتی بهچاپ رسيد. وی توجه خاصی به موسيقی ايرانی داشت و در پی همين دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضويت در شورای موسيقی و شعر راديو را پذيرفت.
او در سال ۱۳۷۷ به آلمان و امريکا سفر کرد و مراسم شعرخوانی او در شهرهای کلن، ليمبورگ و فرانکفورت و همچنين در ۲۴ ايالت امريکا از جمله در دانشگاههای برکلی و نيوجرسی بهطور بیسابقهای مورد توجه دوستداران ادبيات ايران قرارگرفت. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعرخوانی در چندين شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتنبرگ شرکت کرد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
@arayehha
از کوچه زیبای تو امروز گذشتم
دیدم که همان عاشق معشوقه پرستم
دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم
هر چند گل از خرمن عشق تو نچیدم
آن شور جوانی نرود لحظه ای از یاد
ای راحت جان و دل من خانه ات آباد
هرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش
کی آتش عشق تو شود یکسره خاموش
با اشک جگر سوز ، دل سخت تو سفتم
خاک ره این کوچه به خار مژه رفتم
دل می تپد از شوق که امروز کجائی
شاید که دگرباره از این کوچه بیایی
#فریدون_مشیری
#۳۰شهریور
#زادروز
@arayehha
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !.....
#فریدون_مشیری
@arayehha
30 شهریور ماه سالرروز درگذشت اسطوره ی سنتور
استاد پرویز_مشکاتیان
روحش شاد و یادش گرامی
@arayehha
۳۰ شهریور سالروز درگذشت پرویز مشکاتیان
(زاده ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ نیشابور -- درگذشته ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ تهران) موسیقیدان و آهنگساز
او مقدمات موسیقی را از شش سالگی نزد پدرش حسن مشکاتیان آموخت و نخستین کنسرتش را در هشت سالگی در مراسم گردهمایی دانشآموزان در مدرسه امیرمعزی نیشابور ارائه داد.
پس از آن در جشنواره موسیقی که در اردوگاه رامسر برگزار میشد به دفعات شرکت کرد و در تمامی آنها مقامهای ممتاز را به دست آورد.
وی در سال ۱۳۵۳ به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و همزمان به یادگیری ردیف میرزاعبداله، نزد نورعلی برومند و ردیف موسیقی سنتی نزد داریوش صفوت پرداخت.
همزمان با آموختن ردیف مبانی موسیقی، به تحصیل موسیقی ایرانی نزد استادان محمدتقی مسعودیه، عبداله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن پرداخت.
از سال ۱۳۵۴ همکاریاش را با مرکز حفظ و اشاعه موسیقی به عنوان مدرس و نوازنده سنتور و سرپرست گروه، زیر نظر داریوش صفوت ادامه داد و درکنار آن به اجرای کنسرتهای متعدد با بانوان پریسا و هنگامه اخوان پرداخت و درسال ۱۳۵۶ گروه عارف را تشکیل داد.
در همین سال در آزمون باربد که به ابتکار نورعلی برومند برگزار میشد شرکت کرد و بههمراه پشنگ کامکار مقام نخست در رشته سنتور را کسب کرد و نیز بههمراه داریوش طلایی مقام ممتاز در ردیفنوازی را به دست آورد.
همکاری با رادیو زیر نظر هوشنگ ابتهاج از دیگر فعالیتهایش درسال ۱۳۵۶ بود که با واقعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، وی و گروهی دیگر از اهل موسیقی بهصورت دستهجمعی از رادیو استعفا دادند.
در این سال به اتقاق گروهی دیگر از هنرمندان موسیقی و با همکاری گروههای عارف و شیدا مؤسسه چاووش را شکل داد که حاصل آن انتشار برخی از ماندگارترین قطعات موسیقی سنتی در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بود.
تصنیف مرا عاشق باصدای شهرام ناظری "روی شعری از مولانا" و چهار مضراب شورانگیز و قطعه نغمه در دستگاه شور، تصنیف ایرانی "با صدای شجریان در چاووش۶" قطعه ده ضربی چهارگاه بهنام پیروزی و تصنیف رزم مشترک "باصدای شجریان در آلبوم چاووش۷ " و نیز اجرای قطعه در قفس ابوالحسن صبا با تنظیم حسین علیزاده در همین آلبوم از دیگر فعالیتهایش در این دوره بود.
پس از این دوره همکاریاش با محمدرضا شجریان را ادامه داد که حاصل آن آلبومهای سر عشق "در ماهور" بیداد "دستگاه همایون" بر آستان جانان "در شور و بیات ترک" نوا "مرکب خوانی در دستگاه نوا" دستان ("در دستگاه چهارگاه" و نیز اجرای کنسرتهای برون مرزی بههمراه شجریان در کشورهای اروپایی بود که تا سال ۱۳۶۶ بهطول انجامید.
از سال ۱۳۶۷ همکاریاش با خوانندگان دیگری را هم در دستور کار خود قرار داد که شهرام ناظری "آلبوم لاله بهار" علی جهاندار "آلبوم صبح مشتاقان" علیرضا افتخاری "مقام صبر" ایرج بسطامی "موسم گل، افشاری مرکب، مژده بهار، وطن من" علی رستمیان و حمیدرضا نوربخش "کنسرت گروه عارف: از جمله آنها بودهاند. یکی از واپسین کارهایش آلبوم تکنوازی تمنا بود که در سال ۱۳۸۴ منتشر کرد. همچنین در روزهای ۶ تا ۹ آذر ۱۳۸۶ بهعنوان سرپرست گروه عارف کنسرتی در تهران برگزار کرد که حمیدرضا نوربخش به عنوان خواننده در آن شرکت داشت.
آرامگاه وی نزدیک به آرامگاه عطار نیشابوری است.
@arayehha
۳۰ شهریور زادروز ناصر زراعتی
(زاده ۳۰ شهریور ۱۳۳۰ تهران) نویسنده و مستندساز
او فارغالتحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک است که داستانهای کوتاه بسیاری منتشر کرده. وی در شهر گوتنبرگ سوئد زندگی میکند.
کتابشناسی:
مجموعهای شامل ۱۴ داستان کوتاه:
یک ماجرای ساده، هرپیس، برادر، نهمین نفر، فرشتهها روی زمین ، انتظار، یاد، خودکشی، دو زن، مادر، رنگینکمان، نوار گمشده، بیرون، پشت در و نروژیها.
آثار وی طیفهای مختلف و وسیعی را در بر میگیرد: نقدفیلم، نقدشعر، داستان و نقاشی، ترجمه، داستانکوتاه و فیلمنامه.
از وی مجموعه سبز، شرح پریشانی زینالعبادین حسینی، دکتر موش و نیز مجموعه داستان «بیرون پشت در» منتشر شده است.
او یکی از نخستین اعضای جلسات پنجشنبهها بود که با گلشیری مراوده مدید و عمیقی داشت.
وی از دوستان نزدیک عباس کیارستمی بود و بهعنوان دستیار در چند فیلم وی را همراهی کرد و در فیلم گزارش، جلوی دوربین او هم ظاهر شد. او در کنار کار تألیف، سازنده فیلمهای مستند و آموزشی است.
داستانهای مجموعه " بیرون، پشت در " در خلالی سالهای دهه ۷۰ در سوئد نوشته شده است و برخی از این داستانها پیش از این روی اینترنت قرار گرفته است.
@arayehha
#نکته_های_آرایه_ی_ی
#تضاد
✳️ آرایهی "تضاد" یکی از آرایههای آساننما و دشوار است. تعریفش معلوم است؛ ولی در مثالها گاه به مشکلاتی برمیخوریم. این ابیات را ببینیم:
۱-بگفتا جان مده، بس دل که با اوست
بگفتا دشمنند این هردو بی دوست
۲-به سینه دل چو تپید از خیال غمزهی تو
کبوتری ست که شاهین همآشیان دارد
۳-عشق را خواهی که تا پایان بری
بس که بپسندید باید ناپسند
۴-پرستش به مستی ست در کیش مهر
برونند زین جرگه هشیارها
۵-بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است
❇️ آیا باید دشمن/دوست، کبوتر/شاهین، بپسندید/ناپسند، مستی/هشیار، سخت/سست را در این ابیات تضاد دانست؟
❇️ آیا معنای قاموسی واژهها را باید ملاک متضاد شمردن دو واژه دانست یا کاربرد واژه را در بیت و متن؟ در صورت اخیر، آیا میتوان ضوابطی برای آن تعریفکرد؟ آیا نوع دستوری واژهها را باید درنظرگرفت؟ آیا 'حوزهی معنایی متضاد، بدون تضاد دقیق معنایی' برای پدید آمدن این آرایه کافی ست؟ آیا معنای دوم یا ضعیفتر را در ایهام تضاد، میتوان/باید واجد تضاد دانست؟ آیا بین تضاد و طباق یا مطابقه میتوان مرز دقیقی کشید؟
❇️ این که از پنج بیت فوق کدامها را دارای این آرایه بدانیم، به پاسخ این پرسشها بستگی دارد. باید حتما این شروط و ضوابط تعریف شود تا دچار تناقض نشویم و همیشه در شرایط مشابه بتوانیم به پرسشها و و دانشجویان پاسخ مشابهی بدهیم
@arayehha
#نکته_های_آرایه_ب_ی
#برخی_شگردها_در_حسن_تعلیل:
✳️ شعرا و نویسندگان در پدید آوردن حسنتعلیل برخی روشها را مکرّر بهکار بستهاند. این روشها بعضاً منطبقند بر روشهای سادهی بیان علّت و معلول و بعضاً شیرینزبانیهایی هستند که در کلام ادبی رواج بیشتری دارند تا زبان گفتار و معیار. البته روشن است که تقریبا همهی این روشها را میتوان با علل واقعی و بدون آرایهی حسنتعلیل هم بهکار برد. برخی از این روشها را -که بهسادگی آوردن یک حرف تعلیل نیستند- برمیرسیم:
◀️ ۱- "از آن+ جملهی پدیده+ که+جملهی علّت"
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
یا
خمیدهپشت از آن گشتند پیران جهاندیده
که اندر خاک میجویند ایّام جوانی را
یا
از آن مرد دانا دهاندوخته ست
که بیند که شمع از زبان سوخته ست
◀️ ۲-"تا بهمعنیِ 'برای این که'+ جملهی علّت+ جملهی پدیده"
تا بر دلش از غصّه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش
یا
خطاب به دماوند:
تا چشم بشر نبیندت روی
بنهفته به ابر چهر دلبند
◀️ ۳-"چو بهمعنی 'ازآنجاکه' +جملهی علّت +جملهی پدیده"
چو سرو از راستی برزد علم را
ندید اندر جهان تاراج غم را
چو صبح صادق آمد راستگفتار
جهان در زر گرفتی محتشموار
*این شگرد تفصیل و توضیح و انواع بیشتری دارد.
◀️ ۴-"بیان پدیدهای که همه میدانند عجیب نیست+ عباراتی همچون 'عجبمدار/ چه عجب/ عجب نیست+ حرف تعلیل/اغلب 'که' +علّت"
عجب نیست از خاک اگر گل شکفت
که چندین گلاندام در خاک خفت
یا
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
◀️ ۵-جملهی پدیده با حرف 'مگر' بهمعنای مصطلح 'بایدِ استنباطی/حتما بهمعنی شاید/غلط نکنم'+جملهی علّت:
مگر تو شانهزدی زلف عنبرافشان را
که باد غالیهسا گشت و خاک عنبربو ست
یا
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
◀️ ۶-"اگر نه+ علّت ادّعایی+ پس چرا/زچه... +پدیده"
گر شاهدان نه دنیی و دین میبرند و عقل
پس زاهدان برای چه خلوت گزیدهاند
یا
گر نه از هجران گل در غم بسوخت
برگهایش از چه سرخ آمد درخت
◀️ ۷-"انجام کاری از سوی عاشق درست برعکس انتظار+ بیان علّت"
مرنج اگر نشدم ملتهب از آمدنت
چراغ دیده نَمی داشت، دیر روشن شد!
یا
من رشتهی محبّت تو پاره میکنم
شاید گره خورَد به تو نزدیکتر شوم!
@arayehha