4_5873039220871796028.opus
1.28M
نقد شعر بانو ایلناز حقوقی
دکتر داودرضا کاظمی
کانال ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
4_5873039220871796029.opus
2.1M
نقد شعر دکتر سمیه قربانپور
دکتر داودرضا کاظمی
کانال ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
آرایه های ادبی
۱ آذر روز اصفهان
روز اصفهان به پاسداشت و ارج نهادن به شهر تاریخی اصفهان و روز نکوداشت اصفهان است
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی دکتر شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۴ پس از فراخوان هماندیشی برای نامگذاری روز نکوداشت اصفهان روز یکم آذرماه هرسال از سوی بیش از ۳۰ نفر از اصفهان شناسان بهعنوان روز نکوداشت اصفهان، گزینش و تصویب شد و بر اساس پیشنهاد دکتر لطفاله هنرفر نگاره تاریخی منقوش بر کاشی کاریهای سردر قیصریه اصفهان را که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) طراحی شده است، بهعنوان نماد اصفهان برگزیدند. دلیل انتخاب آنها این بود که بر اساس مستندات تاریخی زایچه شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) است.
در متن بیان نامه مصوب اصفهان شناسان آمدهاست:
«... از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان رکنالدوله دیلمی (۲۹۲–۳۶۶ هجری قمری) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی بهعنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته میشود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایستهتر از دیگر پیشنهادها است. همچنین چون در آن زمان برپایی باروی بزرگ اصفهان بر بنیان زایچه این شهر در آذر ماه (برج قوس) صورت گرفت، لذا روز یکم آذرماه هرسال (مطابق با ۲۲ نوامبر) بهعنوان روز نکوداشت اصفهان برگزیده میشود. همچنین نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاریهای سردر بازار قیصریه اصفهان که با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (آذر ماه) و با محتوایی متعالی طراحی شدهاست، به عنوان نماد این روز گزیده شد.»
از آن سال تاکنون، هرساله سازمانهای مردم نهاد اصفهان و سازمانهای دانشجویی دانشگاههای اصفهان یکم آذرماه را بهعنوان روز اصفهان و هفته اصفهان را از یکم تا هفتم آذرماه گرامی میدارند.
@arayehha
آرایه های ادبی
یکم آذر ماه زادروز «ایرج بسطامی» خواننده موسیقی سنتی @arayehha
۱ آذر زادروز ایرج بسطامی
(زاده ۱ آذر ۱۳۳۶ بم -- درگذشته ۵ دی ۱۳۸۲ بم) خواننده موسیقی سنتی
او در خانوادهای هنرمند زاده شد و در بزرگسالی به دلیل علاقه به صدای ایرج "خواجه امیری" نام هنری ایرج را برای خود انتخاب کرد. از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد و نخستین معلم آواز او پدرش بود. وی در آن سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران، سبک عبداله دوامی را نزد عمویش یداله بسطامی فراگرفت و در ادامه و در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان شجریان پیوست.
از آثار وی، بوی نوروز، حاصل همکاری او با گروه دستان و آهنگسازی حمید متبسم، از کارهای به یادمادنی موسیقی ایران است.
او با همکاری کیوان ساکت، آلبومهای فسانه و بیکاروان کولی و با کورش متین، سکوت و با حسین پرنیا آلبومهای صوتی خانه بوی گل گرفت، رقص آشفته و حال آشفته و آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) را خلق کرد.
تصنیف گل پونهها که بسطامی آن را در آلبوم رقص آشفته منتشر کرد، پس از مرگش نسخههای دیگری از آن در آلبومهای حال آشفته و کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) منتشر شد.
کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری
انتشار یافته از اوست و مربوط به کنسرتش با گروه همایون در کرج "اجرا در زمستان ۱۳۷۸" است. این کنسرت شامل دو بخش گلپونهها ۱ "در دستگاه همایون" بخش اول آن است که از سوی انتشارات آواز بیستون تصحیح و به بازار آمده است. بخش دوم این کنسرت گلپونهها ۲، در دستگاه شور، هنوز انتشار رسمی نیافته است.
البته کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری او نیست. کنسرت بسطامی و گروه دستان نیز یک اثر تصویری دیگر از اوست.
وی در ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ آلبوم موسیقی ماندگار، به یادگار گذاشت.
از آثار او که پس از مرگش انتشار یافتهاند، مربوط به اجراهای خصوصی و ضبطهای خارج از استودیوی او هستند "مانند خزان و آرزو" و طبق آن چه روی جلد آلبوم خزان و آرزو نوشته شده است، نباید انتظار داشت که از کیفیت استاندارد برخوردار باشد. هرچند این آثار پیش از انتشار پالایش و تصحیح شدهاند.
زلزله بم در ۵ دی ماه ۱۳۸۲ حدود ۲۶ هزار کشته و ۳۰ هزار بیخانمان و صدهزار مجروح داشت. ایرج بسطامی هم در این زلزله کشته شد. ارگ بم بزرگترین سازه گلی جهان با حدود ۲۵۰۰ سال قدمت در اثر این زلزله به کلی ویران شد.
پس از زمین لرزه بم، فاطمه بسطامی "خواهر ایرج" و محمدعلی بسطامی "برادر ایرج" بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را تاسیس کردند و از فعالیتهای این بنیاد میتوان به برگزاری تلاش برای معرفی افراد به جامعه، برگزاری مراسم نکوداشت زنده یادان پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی اشاره کرد
سخنان محمدرضا شجریان درباره او:
"بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم."
"او ۶ سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیش بینی میکردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد."
@arayehha
4_427674121573239527.mp3
9.03M
نام ترانه: گلپونه ها
خواننده:ایرج بسطامی
ترانه سرا:هما میرافشار
آهنگساز:حسین پیرنیا
#۱آذر / #زادروز_ایرج_بسطامی
@arayehha
آرایه های ادبی
۱ آذر زادروز بیژن جلالی
(زاده ۱ آذر ۱۳۰۶ تهران -- درگذشته ۲۴ دی ۱۳۷۸ تهران) شاعر
او خانواده مادریاش از خاندان قدیمی هدایت بودند که سرسلسله این خاندان در دوره قاجار، رضاقلیخان هدایت بود. رگه فرهنگی خاندان هدایت، در یکی از پسران او یعنی نیرالملک تداوم یافت: اعتضادالملک، پدر عیسی، محمود و صادق هدایت، فرزند نیرالملک بود. اعتضادالملک، پدر بزرگ مادری جلالی است.
بیژن همراه پدر، در مأموریت اداریاش، مدتی در شمشک و سه سال در تبریز زیست. در این شهر، در مدرسههای رشدیه و فردوسی درس خواند. اندکی بعد به تهران آمد. سالهای دوم تا پنجم متوسطه را در رشته طبیعی، در دبیرستان فیروز بهرام گذراند. سال ششم را در دبیرستان البرز سپری کرد. شاگرد مهدی مجتهدی، یداله سحابی، رضا جودت، ذبیحاله صفا، محمود بهزاد، عبداله شیبانی و محمدحسین مشایخ فریدنی بود.
او از سال ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۱ چندماهی در رشته فیزیک دانشگاه تهران و چندسالی در رشته علوم طبیعی دانشگاههای تولوز و پاریس درس خواند اما همه آنها نیمهکاره ماند زیرا علاقه به شعر و ادب، مسائل فکری و ادبی و گشتوگذار آزاد در زمینههای فلسفه و هنر و ادبیات، او را از انضباط و نظم درسخواندن دور کرد. وی در بازگشت، در رشته زبان و ادبیات فرانسوی دانشگاه تهران تحصیل کرد و دوره لیسانس را به پایان برد. عیسی سپهبدی، موسی بروخیم، خانم شیبانی، خانم پاکروان و خانم اندریو استادان این رشته بودند. درس ادبیات فارسی آنها هم بر عهده پرویز خانلری بود.
وی از سال ۱۳۲۵ تا مدتی به کارهای گونهگونی پرداخت. در دبیرستانها انگلیسی درس داد. چندی هم مسئول آزمایشگاه دبیرستان ایرانشهر بود. زمانی هم در موزه مردمشناسی وزارت فرهنگ به کار پرداخت؛ چون دورهٔ مردمشناسی را، در موزه مردمشناسی پاریس گذرانده بود. سرانجام به کار در شرکت فرانسوی آنتروپوز مشغول شد. با استفاده از بورس این شرکت، یک دوره اقتصاد نفت را در پاریس به پایان برد. کار اداری رسمی را در شرکت نفت و شرکت پتروشیمی پی گرفت و سال ۱۳۵۹ بازنشسته شد.
علاقه به شعر و ادب، فلسفه و عرفان، زندگی در محیط فرهنگی خاندان هدایت، گفتگو با داییاش صادق هدایت و تأثیرپذیری از او و اقامت پنجساله دوره جوانی در فرانسه، پیوندهایی میان جلالی و نوشتن به وجود آورد. او گاهی به فارسی و گاهی به فرانسوی مینوشت اما آنها را جدی نمیگرفت. اما پس از اینکه به ایران بازگشت و توانست با فراغ بیشتری بخواند و بیندیشد و بنویسد، تأملهای شاعرانهاش نظم گرفت.
او از آغاز دهه ۴۰ این تأملها را به نشر سپرد. سرودههایش در مجموع با تلقی مثبت و گشاده رویانهای از اهل ادب معاصر روبهرو شد. هرچند شعرهایش همه سپید بود و به نسبت هم نسلانش تا حدی دیر به آنها پرداخت.
«روزها»، «دل ما و جهان»، «رنگ آبها»، «آب و آفتاب»، «روزانهها» و نیز دو گزینه اشعار: «بازی نور» و «درباره شعر» کتابهایی هستند که در زمان حیاتش به چاپ رسید.
جلالی ازدواج نکرد. زندگیاش در سکوت و با آرامش و تلألویی خاص ادامه داشت.
پس از درگذشتش مجموعه بسیار زیادی از اشعار او که تا آن زمان چاپ نشده بود به همت برادرش مهرداد جلالی و انتشارات مروارید به چاپ رسید.
آرامگاه وی در قطعه ۹ بهشت زهرا است.
@arayehha
نمونه شعر بیژن جلالی
💠
ای مردم
آنچه را که یادگار دریاست
به دریا باز دهید
و آنچه را که از آسمان
در دل من مانده است
به آسمان بازگردانید
زمزمه جنگل
و صدای آبشارها را
به جنگل و آبشارها
برگردانید
و اگر ستارهای
در دستهای من مانده است
آن را به آسمان باز فرستید
و آنگاه تن مرا به زمین
باز دهید
و قلب مرا به سکوت و تاریکی
بسپارید
و سپس به آهستگی
از من دور شوید
تا هرگز از آمد و رفت شما
با خبر نباشم
خورشید را نیز
از جهان برگیرید
تا ما را از دستهای خود
که از خزیدن در تاریکی
خون آلود شدهاند
شرم نیاید
و چهرههای پریده رنگ
و چشمهای هراسانِ یکدیگر را
نبینیم
♡♡
روز میگذرد
و من میترسم
اگر هم نمیگذشت
باز میترسیدم
♡♡
زندگی کردن را
به کس دیگری واگذار
کردهام
آیا سایهای است
از خود من
یا سایه بیگانهای است
که زندگی مرا
میبلعد
♡♡
چیزی را میدانم
که درختان هم میدانند
و آسمان هم میداند
و سنگها
و کوهها
ولی هیچ یک
یارای گفتنش را
ندارند
♡♡
به خاطر تو
به جهان خواهم نگریست
با خاطر تو
از درختان میوه خواهم چید
به خاطر تو
راه خواهم رفت
به خاطر تو
با مردمان سخن خواهم گفت
به خاطر تو
خودم را دوست خواهم داشت
<<بیژن جلالی>>
@arayehha