۲۶ آذر سالروز درگذشت #مولانا
( زاده ۶ ربیع الاول ۶۰۴ بلخ -- درگذشته ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قونیه ) شاعر عارف
جلالالدین محمدبلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی، از مشهورترین شاعران پارسیگوی است که القاب «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشد. در قرنهای بعد القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته است. «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» همچنین "شمس" و "شمس تبریزی" تخلص هایی ست که از سروده های او به دست می آید.
در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم شرقی (به اصطلاح آن روزگاران) میزیست.اگر چه كارهاى هنرى فرهنگى هميشه جهانى است و با این كه آثار جلالالدين بلخى به زبان فارسى منظوم شده، ليكن مردم عثمانى ديروز و تركيه امروز ، او را از خود مىدانند. اگرچه مجموعه آثار او به همه جهانيان تعلق دارد.
بیشتر اشعار مولوی با زبان فارسی به رشته نگارش درآمده است. پنجاه بیت از مجموعه سرودههای وی به زبانهای ترکی و چند بیت نیز به زبان یونانی که در قونیه رواج داشته به رشته نظم کشیده شده است.
آرایه ملمع همانند صنایع دیگر ادبی در آثار او به فراوانی دیده میشود که این خود در آن روزگار مرسوم بوده است.
"پارسی گو گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است"
پسر مولانا بنا به اعتراف خودش چندان به زبانهای ترکی و یونانی مسلط نبوده است:
"بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این دو چه خوش همی خوش تازی"
آثار مولانا به علاوه مناطق فارسی زبان, تاثیر فراوانی در هند و پاکستان و ترکیه و آسیای میانه گذاشته است. همچنین سرودههایش تأثیر فراوانی در ادب و فرهنگ ترکی نیز داشته است.
دلیل این امر آن است که اکثر جانشینان او که در طریق مولویه سلوک میکردند، از شهر قونیه برخاسته بودند. آرامگاه وی نیز در قونیه، مطاف اهل دل به شمار میآید.
"ای بسا هندو و ترک همزبان
وی بسا دو ترک چون بیگانگان"
باید بگویم برخی از محققان از جمله دکتر عبدالحسین زرینکوب برآناند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده است. جلالالدین همایی در این رابطه به این بیت پسر مولانا اشاره میکند.
"فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافلاند و در خوابند"
درگذشت مولانا:
مولانا، پس از مدتها بیماری در ۶۸ سالگی درگذشت.
در آن روز سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند.
افلاکی میگوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این سوگ بر پا بود:
بعد چل روز سوی خانه شدند
همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این
که شد آن گنج زیر خاک دفین
@arayehha
📙خودشناسی مهمترین اشتغال ذهنی مولانا است که روز و شب او را به تأمل در آن واداشته است.
روزها فکر من اینست وهمهشبسخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتـنم
ماندهام سختعجبکزچهسبب ساختمرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
مولانا مطابق سخن پيامبر(ص) «من عرف نفسه، عرف ربه» بر این باور است که اگر انسان بر احوال خویش آگاهییابد، بر مبدأ آفرینش و معاد نیز آگاهی خواهدیافت. و در این صورت هرگز بهامیال و غرائزیکه همانند لجنزاري دامنعظمت وعصمت او را میآلایند روی نخواهد کرد.
بهر این پیغمبـر آن را شــرح ســاخت
کانکه خـود بشناخت یزدانرا شناخت
ای خنک آنرا که ذات خود شناخت
انـدر امن سرمـــدي قصــری بساخت
او علم و معرفت را روح و جان انسان میداند که همچون نگین انگشتری سلیمان نبی(ع) به انسـان قدرت و توانائی میبخشد که میتواند تمام مخلوقات را بهتسخیر خود در آورد به بیان دیگر حقیقت هستی هرکس را اندیشة او میداند و معتقد استکه بهای هرکسی را با شناخت اندیشة او میتوان تعیینکرد، اگر اندیشهاش چونگل زیبا و پویا باشد خود او نیز چونگل ارجمند و والاست و اگر اندیشهای چون خار بی ارزش باشد او نیز ارزشی بیش از هیزم گلخن نخواهد داشت:
خاتـم مُلک سلیمـــان است علــم
جمله عالم صـورت وجاناست علم
آدمیرا زین هنــر بیچــارهگشت
خلـق درياها و خلـقکوه و دشت
زو پلنگ وشیر ترسانهمچومـوش
زو نهنگ بحر در صفــرا وجوش
آدم خاکـی ز حــق آموخت علـم
تا به هفتم آسمان افروخت علــم
ای بـرادر تــو همـــان اندیشــهای
مابقـی تو استـخــوان و ریشــهای
گـر گلست اندیشــة تــو گلشنــی
ور بـود خـاری تو هیـمة گلخنـی
@arayehha
بیان و معانی شمیسا.pdf
3.35M
#بیانومعانی
#شمیسا
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
اندر قافیهٔ شایگان با خواجه نصیر
و هرگاه که از قافیهٔ مرکب، یک جزو مکرر باشد [و]در همهٔ مواضع تکرار به یک معنی آید، آن قافیه را شایگان خوانند. و مراد از شایگان کثرتی نامحدود باشد؛ چه گنج شایگان، گنجی را گویند که در وی مال بسیار بیحد باشد. مثال قافیهٔ شایگان: "الف و نون" به معنی جمع که در "اسبان" و "مردان" باشد یا به معنی فاعل چنان که در "روان" و "نگران" و "جویان" باشد، و "ها و الف" جمع که در "سرها" و "دستها" باشد و "یای" نکره که در "اسبی" و "مردی" باشد، "ذال استقبال" که در "کویذ" و "کنذ" و "دهذ" باشد.
[..]و اما شعرا از شایگان احتراز کردهاند، به حدی که آن یک قافیه که جایز است هم نیاوردهاند از سبب شهرت قبحش!
خواجه نصیرالدین طوسی
معیارالاشعار، تصحیح علی اصغر قهرمانی مقبل، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۳، ص ۱۴۰.
@arayehha
📝 #یادداشت_روز
🔖 چند نکتهی جالب از زبان عربی و لهجههای مختلف آن!
#مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۸ دسامبر سال ۱۹۷۳ با تصویب قطعنامهای زبان عربی را به عنوان یکی از زبانهای رسمی سازمان ملل متحد به زبان های انگلیسی، چینی، فرانسوی، روسی و اسپانیولی اضافه کرد. یونسکو هم در سال ۲۰۱۲ تصویب کرد ۱۸ دسامبر هر سال هم عنوان روز جهانی زبان عربی اعلام شود.
مردم عرب، عربزبانان و علاقهمندان به زبان عربی، هر ساله این روز را با برگزاری مراسمهای مختلف گرامی میدارند.
در جهان، حدود ۳۰۰ میلیون نفر به این زبان صحبت میکنند. عربی، زبانِ رسمی ۲۳ کشور است.
زبان عربی، به زبان «ضاد» نیز معروف است.
زبان عربی یکی از ساختارمندترین قواعد را در میان زبان های جهان دارد. همین موضوع باعث شده زبان عربی نسبت به دیگر زبانها از تعداد کلمات و مصدرهای زیادتری برخودار باشد و (واژهزایی) در این زبان سهل و آسان باشد. زبان عربی زبان شعر، ادبیات و فلسفه است.
زبان عربی دارای لهجههای متفاوتی است. مردم در یمن و سومالی در شرق تا کشورهای مراکش و موریتانی در غرب جهان، به زبان عربی سخن میگویند اما هر یک به لهجه و گویش مخصوص خود. در هر کشور و منطقهای، زبان عربی با لهجهی خاص آن بیان میشود.
در ایران نیز، مردم مرکز و جنوب خوزستان، جنوب ایلام و بخشهایی در استان های فارس، بوشهر، هرمزگان و خراسان به زبان عربی صحبت میکنند و زبان عربی زبان مادری آنهاست.
زبان عربی در خوزستان و جنوب ایلام به لهجهای که به لهجهی "اهوازی" معروف است صحبت میشود؛ گرچه لهجهی مردم عرب در مرکز و جنوب استان خوزستان نیز متفاوت و قابل تمایز و تفکیک است. البته منظور از "لهجهی اهوازی" عربی تنها شهر اهواز نیست بلکه شامل مناطق عربنشین استانهای خوزستان و ایلام میشود.
لهجهی مردم مرکز و جنوب عراق، کویت و شرق عربستان سعودی نیز به لهجهی مردم عرب خوزستان نزدیک است. لهجهی مردم عرب در استان های فارس، هرمزگان و بوشهر نیز به لهجهی مردم کشورهای عربی جنوب خلیج فارس نزدیک است.
زبان هر یک از کشورهای عربی نیز تحت تاثیر فرهنگ و زبانهای مجاور بوده است. مثلا در زبان عربی مردم سوریه و لبنان، کلمات فرانسه بسیاری دیده می شود زیرا این دو کشور، برای سالهای متمادی، تحت قیمومَت فرانسه بودهاند. در مراکش هم زبان عربی، تحت تاثیر زبانهای فرانسه، اسپانیولی و زبان امازیغی (بربر) است.
در الجزایر زبان عربی تحت تاثیر زبان های فرانسه و بربر (امازیغ) است. امازیغ زبان مردم امازیغی/ بربر در صحرای بزرگ شمال آفریقاست.
همچنین تحت تاثیر حضور طولانی مدت انگلیسیها و ارتباطات با آنها، زبان عربی و لهجهی مردم جنوب عراق، کویت و مردم عرب جنوب خوزستان، حاوی کلمات زیاد انگلیسی است. لهجههای عربی اهوازی، کویتی و عراقی به دلیل مجاورت با زبانهای فارسی و ارتباط با انگلیسی، از این دو، کلماتی را گرفتهاند.
در لهجههای مختلف، شکل و تلفظ حروف نیز تغییر میکند. مثلا مردم در سوریه و لبنان، حرف جیم را به شکل ژ و حرف ذ را به صورت ز تلفظ میکنند. در مصر حرف ج در برخی حالات به شکل گ تلفظ میشود. مانند کلمهی جمهوریه که به صورت گمهوریه تلفظ میشود.
در لهجهی عربی در جنوب عراق، کویت و لهجهی اهوازی نیز در برخی حالات، حرف ج به صورت ی (دجاجه = دیایه)، حرف ق به صورت گ (قل = گل) (قعده = گعده) و حرف ک به صورت چ (کذاب = چذاب) تلفظ میشود.
همچنین لهجهی عراقی و شمال سوریه نیز تحت تاثیر زبان ترکی قرار گرفتهاند. در عربی عراقی و سوری، شاهد تعداد زیادی از پسوندهای "جی" هستیم که از زبان ترکی گرفته شده و "چی" تلفظ میشود. این پسوند نشانه حرفه و شغل است که از جمله میتوان به جادرجی، جایجی و باجهجی اشاره کرد.
مردم ۵ کشور جنوب خلیج فارس یعنی قطر، بحرین، عربستان سعودی، امارات و عمان، با ریتم کُند سخن میگویند و کلمات را شمرده شمرده بیان میکنند.
سرعت تلفظ کلمات عربی در لهجههای اهوازی، عراقی، کویتی و اردنی متعادل می شود. نه سریع صحبت میکنند و نه آهسته.
مردم سوریه و شام عربی را با کشیدن حرفها و کلمات بیان میکنند: چیزی شبیه لهجهی اصفهانی زبان عربی!
ریتم سخن گفتن به زبان عربی با ورود با قاره آفریقا یعنی در مصر سرعت میگیرد و در الجزایر و تونس و مراکش این سرعت به اوج میرسد.
زبانهای عربی و فارسی نیز به مبادله کلمه پرداختهاند. کلمات بسیاری از عربی در فارسی استفاده می شود و کلمات فارسی در عربی مردم جنوب عراق، خوزستان و کویت.
از جمله کلمات فارسی در زبان عربی میتوان به کلمه مهرجان (مهرگان) به معنی جشنواره، بنفسج (بنفش)، تماشا، دریچه (دریشه) و روزنامه به معنی تقویم اشاره کرد.
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
💠 فرهنگ و هنر
💠 رضا براهنی ادبیات فارسی را بلد نبود
💠 عبدالعلی دستغیب گفت: نقد شعر در ادبیات ما ضعیف است. در دوره جدید، چند نفری در زمینه نقد شعر فعالیت کردند از جمله رضا براهنی و محمد حقوقی. البته هر دو زحماتی کشیدند و کتابهای نقد شعری چون «طلا در مس» در زمینه شعر منتشر شد. منتهی رضا براهنی چون ادبیات فارسی را بلد نبود، مطالبی که محققان انگلیسی چاپ کرده بودند، به اسم خود منتشر میکرد. از طرف دیگر او در معرفی شاعران غرض داشت مثلا چون با شاملو و نادرپور مخالف بود، تلافی میکرد در واقع نقد او خدشه داشت. حقوقی در زمینه نقد شعر بهتر بود اما او هم درباره محتوا بحث نمیکرد و نگاه فرمالیستی داشت اما من سعی کردم جای خالی نقد را در شعر معاصرمان پُر کنم.
عبدالعلی دستغیب با ارائه گزارشی از کتابهای جدیدش، گفت: نقد شعر در ادبیات ما ضعیف است و سعی کردهام با نوشتن کتاب «نقد شعر»، جای خالی این موضوع را پُر کنم.
این نویسنده و منتقد ادبی درباره فعالیت این روزهایش گفت: سنم بالاست و فعالیت چندانی ندارم. سهچهارم قرنیه چشمم از بین رفته است و کُند مطالعه میکنم اما با وجود این، در جریان انتشار کتابها و مجلات جدید هستم و آنها را مطالعه میکنم.
او با بیان اینکه در سالهای اخیر کتابهایی از او منتشر و یا بازنشر شدهاند، ادامه داد: سال پیش، کتاب دوجلدی «حافظشناخت» را که در سال ۱۳۶۸ چاپ شده بود با همراهی حسن اربابی دوباره تجدید چاپ کردم. دو سال پیش (۱۳۹۹) هم کتاب«هفت شهر شعر» مصاحبهای با صمد مهماندوست و درباره شاعرانگی ایرانیان و شعر معاصر ایران را در دو جلد، چاپ کردم. کتابهای دیگری دارم با عنوان «منطق گفتوگو میخائیل باختن» و «فلسفه تاریخ» هگل که احتمالا تا ماه آینده منتشر خواهند شد. «خوانش انتقادی؛ تفسیر و تأویل آثار ژیل دلُوز» که حدود دوسه ما پیش منتشر شده نیز دیگر…
@arayehha
4_5775885870930336333.mp3
5.77M
خرم روزتون مبارک
سخنرانی استاد دکتر زهره زرشناس با عنوان شب افسانه، شب یلدا
@arayehha