**روزی به شب و شبی به روز آوردن
ای عارض و زلفت، از شب و روز بدل
بر من، شب هجران تو، چون روز اجل
گریان، شب و روز، در غمت میآرَم
روزی به شب و شبی به روزی، به حیَل.
فخرالدین مبارکشاه
درگذشتۀ 602 ق.
●
گر پیروی حرص بدآموز کنم
هر لحظه، هزار غم پساندوز کنم
چون چرخ، بر آنم که بهقرصی پس ازین
روزی به شب آرَم و شبی روز کنم.
اثیرالدین اومانی
درگذشتۀ 644 ق.
●
چون یاد وصال آن دلافروز کنم
آهی ز میان جان، جگرسوز کنم
صد پیرهنِ صبر بدرّم تا من
روزی به شب آرَم و شبی روز کنم.
ناشناس
سدۀ هفتم ق.
●
شب، قصّۀ هجران جگرسوز کنم
روز، آرزوی وصل دلافروز کنم
القصّه که بی تو من به صد خون جگر
روزی به شب آرَم و شبی روز کنم.
امیدی تهرانی
درگذشتۀ 925 ق.
●
گه یاد تو ای شمع شبافروز کنم
گاهی ز غمت نالۀ جانسوز کنم
القصّه، بههر حال که باشد شب و روز
روزی به شب آرَم و شبی روز کنم.
موالی تونی
درگذشتۀ 949 ق.
●
افغان که نه دل برای سوز آوردیم
نه ناوک آه سینه دوز آوردیم
بیهوده، چو آفتاب و مَه، زیرِ سپهر
روزی به شب و شبی به روز آوردیم.
اسیر شهرستانی
درگذشتۀ 1058 ق.
●
ای کاش که یار آید و نوروز کنیم
از آتش شوق، سینه پُر سوز کنیم
بر گرد سرش، چو گردش لیل و نهار
روزی به شب آریم و شبی روز کنیم.
علی اکبر وجهی
سدۀ یازدهم ق.
●
زین عمر کزو سرخوش و شادیم هنوز
ای ما و تو، ای خواجه، چه کردهست بُروز
جز آنکه به نادانی و نافرمانی
روزی به شب آریم و شب آریم به روز.
عبدالحسین نصرت
درگذشتۀ 1334 ش.
●
روزی به شب آوردن، کنایه از گذران اوقات است. در اشعاری که آوردیم، اغلب در وجه منفی به کار رفته است: با سختی و بدبختی سر کردن؛ عمر را به بطالت به سر آوردن. سعدی گوید: آرزو میکندم با تو شبی بودن و روزی/ یا شبی روز کنی چون من و روزی به شب آری. این تعبیر را احمد شاملو در بند آخر مرثیهای که 29 بهمن 1349 در خاموشیِ فروغ فرخزاد گفته و در کتاب «مرثیههای خاک» به چاپ رسیده، به کار بُِرده و از شدت شهرت، به گونۀ مثل در آمده است:
و ما همچنان
دوره میکنیم
شب را و روز را
هنوز را.
●
منبع:
جُنگ لالا اسماعیل، برگ 80؛ دیوان اثیر اومانی، ص 590؛ نزهة المجالس، ص 577؛ جُنگ رباعی، ص 595، 613؛ دیوان اسیر شهرستانی (خطی)، برگ 319؛ تذکرۀ نصرآبادی، ج 1، ص 74؛ دیوان نصرت اصفهانی، ص 248؛ چراغ هدایت، ص 161؛ فرهنگ کنایات سخن، ج 1، ص 816؛ مجموعۀ آثار احمد شاملو، دفتر یکم، ص 650
●●
"چهار خطی"
#استادسیدعلیمیرافضلی
☃️❄️
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
4_5800688950582450110.opus
9.34M
تاملی بر شعر زنان/۱
فروغ فرخزاد، سیلویا پلات و غادهالسمان
دکتر محمدرضا خالصی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
4_5769206183172772086.opus
963.1K
نقد شعر جناب شهرام گراوندی
دکتر داودضا کاظمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
4_5769206183172772084.opus
2.52M
نقد شعر دکتر سیامک بهرامپرور
دکتر داودرضا کاظمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha
#آرایه
اى دل به كوى او ز كه پرسم كه يار كو؟!
در باغ پرشكوفه كه پرسد بهار كو؟!
#سايه
+ARAIEHAYeadabi
دل #مجاز است. مصراع دوم مثالى براى مصراع اول است و هر مصراع مستقل؛ يعنى #اسلوب_معادله . كه و كه #جناس_تام اند. تكرار واج "ر" #واج_آرايى ساخته است و باغ و شكوفه و بهار #مراعات_نظير اند.
@arayehha
4_5769206183172772073.opus
1.62M
نقد شعر استاد جابر ترمک
دکتر داودرضا کاظمی
گروه ادبیات دانشگاه چالوس
@arayehha