#معنا_شناسی_وغژه
#دواگلی
✳️ از معادلهای خوشآهنگ و خلاقانهای که مردم خوشذوق کوچه و خیابان از نسلهای گذشته ساختهاند یکی هم واژهی «دواگلی» است. این واژه بهعنوان معادل «مرکورکرم» (Mercurochrome) ساخته شده که به ظن قوی از زبان فرانسه به زبان فارسی راه یافته بوده است. مادهای که به این نامها خوانده شده مادهای است دارای رنگی در طیف سرخ؛ وجه تسمیهی «دواگلی» هم همین است. از «دواگلی» برای ضدعفونی کردن زخمها بهره گرفته میشد و استفاده از آن در خانهها هم (چنان که همین امروز) باب بود.
عجیب این است که چنین واژهی پربسامدی در لغتنامهی دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ بزرگ سخن انوری و فرهنگ معاصر فارسی صدری افشار مضبوط نیست. با بررسی پیکرههای زبانی، مشاهده میشود که در دهههای گذشته هم «مرکورکرم» و هم «دواگلی» در نوشتهها به کار رفته است:
❇️ «خراشهای صورتش را دواگلی زدم.» (آدم زنده، احمد محمود)
❇️ «جناب رئیس با دیدن خنجر و وسایلی مثل چسب زخم و بستههای قرص و دواگلی یکه خورد.» (سالهای ابری، علیاشرف درویشیان)
❇️ «دواگلی تا روی ساق پا و از آنطرف تا نصف رانش را قرمز کرده بود.» (پر کاه، محمود گلابدرهای)
❇️ «کف اتاق دفتر از لکههای ثابت مرکورکرم گُلهبهگُله قرمز بود.» (مدیر مدرسه، جلال آلاحمد)
❇️ «زخم پیشانیاش را مرکورکرم زده است.» (داستان یک شهر، احمد محمود)
خاصیت گندزدایی مرکورکرم یا همان دواگلی در سال ۱۹۱۹ کشف شد و تا سال ۱۹۹۸ از این دارو استفاده میشد. از آن سال به بعد، محلولهای مشابه اما کمضررتر، با نام تجاری «بتادین» (حاوی پوویدون آیداین)، عمدتاً جای مرکورکرم را گرفتند. اینها بعضاً بلورهای سبز رنگینکمانی داشتند و دیگر فقط سرخرنگ نبودند.
هنوز هم در لایههای مختلف جامعه واژهی «دواگلی» برای اشاره به هر نوع محلول ضدعفونیکنندهی زخمهای کوچک به کار میرود، هرچند کمبسامدتر.
❇️ استادحسینجاوید
@arayehha