eitaa logo
آرایه های ادبی
1.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
243 ویدیو
123 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده با آرزوی توفیق سپاس بابت همراهی‌تون @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ در سده‌ی اخیر، نوعی از نوشتار به گونه‌های رنگارنگِ نثرِ فارسی افزوده شده؛ مطالبی که در حجم‌و‌حدودِ یک مقاله است و عمدتاً مروری‌دارد بر زندگی، آثار و کار‌و‌بارِ بزرگانِ عرصه‌ی فرهنگ و ادب. در این قالب، عموماً و عمداً کم‌تر به کتاب و مقاله‌‌ای ارجاع و استناد‌می‌شود. ازهمین‌جهت با اندکی تسامح، این آثار بیش‌تر به جُستار پهلو‌می‌زند تا مقاله در معنای معهود و مرسوم. این نوشته‌ها اغلب به یادها و خاطره‌هایی نیز آراسته‌‌می‌شود. حضورِ مایه‌هایی از روایت یا خرده‌روایت، چنین نوشته‌هایی را خوش‌خوان‌تر نیز می‌کند. گویا عصاره‌ای از یک تک‌نگاری هستند که گاه درعینِ اصالت و سندیتِ متّکی بر روایاتِ دست‌اولِ خودِ نویسنده‌، از قیدوبندِ ارجاع و استناد آزاد اند. اگر بخواهم اثری ترجمه‌شده در این عرصه را نام‌ببرم، عجالتاً "تفسیرهای زندگی" (نوشته‌ی ویل و آریل دورانت، ترجمه‌ی ابراهیم مشعری، انتشارات نیلوفر) است؛ شاهکاری درباره شاعران و نویسندگانِ معاصرِ جهان. ❇️ در ایران، سعیدِ نفیسی از نخستین کسانی است که در این عرصه پیشگام بوده و خوش نیز درخشیده. مطالبِ دست‌اولی که او درباره‌ی عشقی، نسیم شمال و نیما نوشته و خطوطی از خاطراتش را نیز در آن‌ها گنجانده، درخشان و خواندنی است. شخصِ دیگر به‌گمان‌ام آل‌احمد است. سه مطلبی که او درباره‌ی نیما نوشته (به‌ویژه "پیرمرد چشم ما بود")، درکنارِ یادکردهای دیگرش درباره‌ی صادق هدایت و بهمن محصّص، هنوز هم زنده و زیبا است. احسان طبری نیز در این عرصه طبعی‌آزموده و ازآن‌جاکه او در زندگی‌نامه‌نویسی دستی توانا داشته (ازجمله در "دهه‌ی نخستین") آن‌چه او مثلا درباره‌ی نیما نوشته (در "از دیدار با خویشتن") بسیار خواندنی است. شاید آثاری هم‌چون "بازیگران عصرِ طلایی" اثرِ ابراهیم خواجه‌نوری و "برکشیده به ناسزا" اثرِ احمد سمیعی (غیر‌گیلانی!) را نیز بتوان درزمره‌ی همین آثار دانست. ◀️ در دهه‌های اخیر این گونه‌ی ادبی پیروانِ فراوان و حتی می‌توان‌گفت مدعیانِ بی‌شماری نیز یافته؛ به‌ویژه که رواجِ تدوینِ یادنامه/جشن‌نامه/ارج‌نامه، بسیاری را بر‌آن‌می‌دارد تا مطالبی درباره‌ی بزرگان بنویسند. اگر بخواهم شماری از بزرگانِ این عرصه و نیز اثری از آن‌ها را فهرست‌کنم، ازجمله این چهره‌ها و کتاب‌ها را به‌یادمی‌آورم: زرین‌کوب: حکایت هم‌چنان باقی. اسلامی ندوشن: نوشته‌های بی‌سرنوشت انور خامه‌ای: چهار چهره خانلری: در مقالات‌اش (به‌ویژه مطلبی درباره‌ی نیما). محجوب: خاکسترِ هستی غلامحسین یوسفی: برگ‌هایی در آغوش باد براهنی: طلا در مس عباس میلانی: تجدد و تجددستیزی در ایران* ◀️ مقالاتی که طی سالیان، این‌جا و آن‌جا از استادانی هم‌چون داریوش آشوری، شاهرخِ مسکوب، شفیعی کدکنی و خرمشاهی خوانده‌ام نیز گاه در همین شمار است. مطالب و گفتگوهایی که صدرالدین الهی با بزرگانِ فرهنگ و ادب ایران منتشر‌کرده نیز این‌گونه و بسیار خواندنی است. ◀️ در فضاهای تازه و نوشته‌های موجزی که به برکتِ همین فضاها در سال‌های اخیر رایج‌شده اگر بخواهم تنها آثارِ یک‌تن را نام‌ببرم، او دکتر میلاد عظیمی است. پژوهشگری که قلمی چابک، نثری سرزنده و نگاهی منتقدانه دارد. عظیمی درعین جوانی، به تعادل و تکاملی در نگاه به فرهنگِ ایرانی رسیده. او هم باریک‌اندیش است و هم دوراندیش، و هم‌چون پیرانِ دیروز و امروزدیده "نگرانِ" فرهنگ و ادبِ ایرانی. * البته دکتر میلانی، عمدتاً اهلِ ارجاع‌ و استناد است. ❇️ مطلب ارسالی از: کانال « گذشته و اکنون » @arayehha
🔸 در فاصله‌‏گذاری «ب‍/ به» سه حالت وجود دارد: الف) «ب‍/ به» در موارد زیر پیوسته نوشته می‌‏شود: ۱. هنگامی که بر سر فعل یا مصدر بیاید (همان ‌که «بای زینت» یا «بای تأکید» یا «بای التزام» خوانده می‌شود): بروم، بگفتم، بگفتن (= گفتن)، بنماید، بنویس ۲. در واژه‌‌های بدین، بدان، بدو، بدیشان به کار رود. ۳. در صورت‌های واژگانی‏‌شده و تخفیف‏‌یافته مانند: بجا (صفت)، بخْرد، بسامان، بسزا، بشْکوه، بنام، بهنجار، بهوش ب) به در صفت‏‌ها‌، قیدها و حروف‌ اضافۀ مرکّب با نیم‌فاصله نوشته می‌‏شود: به‌‏خصوص (صفت و قید)، به‌سختی، به‌جهتِ، به‌محضِ، به‌موجبِ ج) به در نقش حرف اضافه و همچنین در فعل‌های گروهی (عبارت‌‌های فعلی) که حرف‌ اضافۀ پیش‌از فعل است با فاصلۀ کامل از اسم پس‌از خود نوشته می‌شود: به برادرت گفتم، به کار بردم @arayehha
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ مقایسه کاربرد واژگان پارسی در آثار شاعران کلاسیک ایران @arayehha
✳️ واژهٔ «جناب» عنوانی احترام‌آمیز برای مردان است. این واژه را برای زنان به‌کار نبریم. خانمی می‌گفت: ظاهراً بعضی معلمان این نکته را نمی‌دانند و چند بار همکارانِ خانم را با عبارتِ «جنابِ سرکار خانمِ...» خطاب کرده‌اند. @arayehha
؟ ✳️ این روزها برخی«تکیه‌کلام»را «تکه‌کلام»(یا تیکه‌کلام)می‌نویسند و می‌گویند، که شاید به دلیل اشتباه گرفتن آن با اصطلاح «تکه انداختن»(کنایه زدن)باشد.براساس فرهنگ بزرگ سخن،تکیه‌کلام یعنی «کلمه، جمله، یا عبارتی که پیوسته و گاه‌ نابه‌جا در میان صحبت کسی تکرار می‌شود: تکیه‌کلام خیلی‌ها "به‌قول معروف" است. تکیه‌کلامش این بود: آقایان! اینجا مدرسه است نه اداره ...؛ تکیه‌کلام مرحوم شریعت‌مدار "همین‌طورها و همان‌طورها" بود...»؛ و به نقل از لغت‌نامه «... گویند تکیۀ کلام فلان کس "چیز" است؛ یعنی فلان در گفتار خود بی‌اراده و نظر به معنی خاصی کلمۀ "چیز" را به‌کرات به‌کار بَرَد». یکی از نمونه‌های جالب تکیه‌کلام، مثال‌هایی است که دانشجویان دانشگاه تهران از گفتار استادان گردآوری کردند و در نشریۀ آئین دانشجویان به‌چاپ رساندند. این نشریه از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴ چاپ می‌شد و در سال ۱۳۹۵ در کتابی به همین نام،به‌کوشش محمد توکلی طرقی، یک‌جا به‌چاپ رسید.در تصویر این نمونه‌ها را می‌بینیم. ✅تکیه‌کلام ❌تکه‌کلام ✍🏻 سمانه ملک‌خانی @arayehha