✳️ پیر در دیوان حافظ
« پیر مغان حکایت معقول میکند
معذورم ار محال تو باور نمیکنم »
❇️ پیر، هفتمین جایگاه در آئین مهر است که یک کاراکتر خیالی است و شخص خاصی مد نظر نیست :
درجه اول : کلاغ
درجه دوم : پوشیده
درجه سوم : جنگی
چهارم : شیر
پنجم : پارسایی
ششم : مهر پویا
هفتم : پیر یا پدر
« عمر بگذشت به بی حاصلی و بوالهوسی
ای پسر جام می م ده که به #پیری برسی »
◀️ یکی از دعاهایی که ریشه در ایران باستان دارد #پیر شدن است، بچه که بودم اقوام و اطرافیان کهنسال خطاب به من میگفتن: الهی پیر بشی
یک بار با گلایه از مادرم پرسیدم: چرا بهم میگن پیر بشم! مگه من چکار بدی انجام دادم که میخوان عصا بگیرم دستم !؟
مادرم گفت: این یه دعاست نه نفرین، از اونجا فهمیدم که به هر کس لطف کنند بهش میگن الهی پیر بشی
حالا، فهمیدم پیر هفتمین مرحله از سیر و سلوک در آئین مهر است (پیر در دین کهن ایران باستان و لفظ پدر در شاخههای اروپایی مهرپرستی، اشارت به خدای زمان یا زروان دارد که در اسطورههای باستانی آیینهای بومی پیش از زرتشت، پدر اولین عالم دو نهاد کیهانی اولیه، نور و تاریکی و انتهای دانش و حکمت و عقلانیت در مرتبههای این آیین باستانی میباشد)
◀️ اما در شکل عامیانه پیر کسیست که عمر طولانی کرده و اکنون از مسائل دنیوی بی نیاز است و خوب میداند که فرصت زیادی برای زندگی ندارد، معمولا در چنین شرایطی انسان باید با تجربه شده باشد و دنیا دیده باشد، چشم و دل سیر و عاری از شهوات جنسی و دنیوی و.... باشد، لیکن چنین شخصی کمتر به اشتباه میفتد.
◀️ حافظ شاعریست که از بدیها بیزار است و جایگاه رفیع انسانیت را توصیه و دوری و اجتناب از خطا رو یادآوری میکند، به زعم بنده حتی در جوانی نیز میتوان پیر بود.
◀️ از دیدگاه من، حافظ خودش همان پیریست که میگوید، همان پیری که خطا رانمیبیند و یا خطا پوشی می کند و گذشت میکند، همان پیری که حکایت معقول میکند و محال را نمیپذیرد، همان پیری که چنان رندانه پیام خود را برای اهل عقولِ نسلهای آینده به یادگار گذاشت است که افرادی که اهل تفکر باشند بدانند چه دردهایی داشته و آبشخور آلام از کجا بوده است.
تا آیندگان بدانند از چه مینالد و توصیه اش چیست، پیامی که اگر ذرهای خطا کنی در برداشت، با یک انحراف چشمگیر از حافظ واقعی دور میشوی و به حافظ خیالی میرسی
◀️ این موارد نظر من بود در مورد واژهی #پیر در دیوان حافظ
✍ #محمدرضاکاکائی
@arayehha