eitaa logo
آرایه های ادبی
864 دنبال‌کننده
731 عکس
182 ویدیو
90 فایل
با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد این کانال برای دوستداران ادبیات گردآوری شده سپاس بابت همراهیتون،با آرزوی توفیق @safieghomanjani @nabzeghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
🌍 حروف ابجد : حروف ابجد به این شرح هستند: «الف، ب، ج، د، ه، و، ز، ح، ط، ی، ک، ل، م، ن، س، ع، ف، ص، ق، ر، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ». و اعداد ۱ تا ۱۰۰۰ به بیست و هشت حرف تقسیم شده‌است. برای آسانی از بر کردن ترتیب این حروف ، هر چندتا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ می‌شوند. این واژه‌ها عبارت‌اند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ» برای هر حرف واژه‌ای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند، عدد متناظر را از جدول زیر برمی‌دارند و اعداد به دست‌آمده را جمع می‌زنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰» می‌شود همچنین « رضا » برابر با ۱۰۰۱ است. اسم جلاله "الله " معادل ۶۶ اسم " شیطان" معادل ۶۶۶ و " حسن " برابر ۱۱۸ می‌باشد.😊 👈🏻 کاربرد حروف ابجد : - کشف زمان وقوع حوادث تاریخی و اتفاقات مربوط به آنها ( پیش بینی ها) - نوشتن دعا ، فال و طلسم - استفاده در موسیقی - هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذی نوشته و آن را در خاک دفن کنید به نیت آن که غایب احضار گردد ؛ بحق تعالی غایب پیدا می شود. - هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر گردن کودک یا اطفال آویزان کند ؛ هرگز نترسد. - هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و کسی طالب علم باشد کاغذ را آب کشیده ، بخورد ذهن او قوی می گردد. - هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و آن را بر درختی که ثمر نمیدهد ببندد ؛ ثمره او زیاد می گردد. - هرگاه 28 حرف ابجد را بر روی کاغذ نوشته و در چاهی که آب ندارد انداخته ؛ آب آن چاه زیاد می گردد. 🚫 البته استفاده از حروف ابجد در هر کاری ، نیاز به استاد ماهر دارد. ❌ ورود انسان ناشی به این مسئله ، ممکن است مشکلات زیادی برای آن شخص بوجود آورد. ❇️ منبع : سایت ویکی پدیا سایت آسمونی و علوم غریبه @arsyehha
✅ هر کلمه یک ایده است. به این کلمات نگاه کنید: خاک، هاله، تن، پناه، زیتون، درخشان، توزین، زلال، دردبار، دیگ، سیر، لنگر. با دیدن هر کلمه چیزی در ذهن شما تداعی نشد؟ عینی یا ذهنی بودن کلمات فرقی نمی‌کند، مهم این است که هر کلمه تداعی‌کنندۀ تصاویر و مفاهیمی است که گاه گنگ و گاه واضح‌اند. و این تداعی‌ها بهترین جرقه برای شروع نوشتن‌اند. کافی است یک واژه را در مرکز ذهنت نگه داری و شروع کنی به قلم زدن. بنویسی که به آن واژه چه حسی داری، آن واژه در زندگی تو چه نقشی دارد؟ آیا می‌توانی مفهوم‌پردازی آن واژه را در ذهن خودت گسترس بدهی؟ دربارۀ رنگ و بوی آن واژه چه فکر می‌کنی؟! و ده‌ها سوال منطقی و فرامنطقی دیگر که تو برمی‌گزینی و در پاسخ آن‌ها کاغذ سیاه می‌کنی. به گمانم کسی در این تمرین موفق‌تر است که به زبان و کلمه به عنوان ارزشمندترین دستاورد بشری نگاه کند. اما اغلب آدم‌ها چون از بدو تولد، زبان مادری مفت و مسلم به چنگ‌شان آمده، با زبان برخوردی شلخته و سرسری دارند. مثل هر چیزی که سهل به دست می‌آید و فراوان است. اما برخورد نویسنده با کلمات از سر احترام و کمیابی است. نویسنده واژه‌ها را بهتر خرج می‌کند. او می‌داند که «هر واژه یک ثروت است» و هزاران هزار سال تلاش انسان است که زبان را به شکل و صورت فعلی پیشکش ما کرده. نوشتن، قدر دانستن کلمه‌هاست. @arayehha
آوانگارد (avant-garde) به نویسنده یا شاعر یا هنرمندی اطلاق می گردد که در بنیادگذاری سبکی نو یا دگرگون ساختن نظم پیشین و اصلاح آن پیشرو بوده است . از نمونه های شاعر یا نویسنده ی آوانگارد در ادبیات فارسی می توان به طالبوف اشاره کرد که شیوه ای نو در نثر نویسی پایه گذاشت و همچنین نیمایوشیج که نثر کهن را درنوردید و شعر فارسی را وارد عرصه ای نوین ساخت . این واژه (به معنی طلایه دار) از اصطلاحات نظامی فرانسوی است که رفته رفته تعمیم یافته و وارد عرصه ی سیاست و بعداً هنر و ادبیات شده است . فرهنگ ادبیات فارسی – محمّد شریفی . @arayehha
اِپیزود (episode) یا اپیسود یا داستان فرعی یا داستان ضمنی یا واقعه فرعی یا حادثه مستقل . در اصطلاح ادبیات داستانی ، داستان یا رویدادی مستقل در متن داستان اصلی است که به صورت غیر مستقیم با چهارچوب داستان اصلی مرتبط باشد . انواع مختلف اپیزود در میزان ارتباط با داستان اصلی تفاوتهایی دارد چنانکه گاه می توان اپیزود را حذف کرد بی آنکه خللی به داستان وارد شود . گاه داستان اصلی اساساً مرکب از چند اپیزود است (مانند زنان بدون مردان) . قیاس کنید با داستان در داستان . فرهنگ ادبیات فارسی – @arayehha
اِپیزود (episode) یا اپیسود یا داستان فرعی یا داستان ضمنی یا واقعه فرعی یا حادثه مستقل . در اصطلاح ادبیات داستانی ، داستان یا رویدادی مستقل در متن داستان اصلی است که به صورت غیر مستقیم با چهارچوب داستان اصلی مرتبط باشد . انواع مختلف اپیزود در میزان ارتباط با داستان اصلی تفاوتهایی دارد چنانکه گاه می توان اپیزود را حذف کرد بی آنکه خللی به داستان وارد شود . گاه داستان اصلی اساساً مرکب از چند اپیزود است (مانند زنان بدون مردان) . قیاس کنید با داستان در داستان . فرهنگ ادبیات فارسی – @arayehha
علوم وفنون ادبی: اَحمَدا در اصطلاح بدیع ، شعرمتوسّط و گاه سخیفِ قافیه دار را گویند که عموماً فی البداهه سروده می شود و تنها بیان گفتار – مثلاً به قصد تفریح – مدّ نظر است نه استواری و شایستگی آن . گاه این اصطلاح به معنی شعر طنزآمیز هم آمده است . اغلب اشعار ملک محمد قمی و بعضی اشعار سید اشرف الدین حسینی در این زمره است . محمد علی جمالزاده در کتاب صندوقچه اسرار فهرستی از شاعران احمداگو آورده است . فرهنگ ادبیات فارسی – محمّد شریفی . اُرجوزِه نوعی شعر قصیده گونه در بَحرِ رَجَز است . همچنین بیشتر منظومه های علمی که در قالب مثنوی ساخته شده است ، معمولاً اُرجوزه خوانده می شود . مانند اُرجوزه فی الطب از ابن سینا . اُرجوزه خواندن به معنی شعر خواندن در معرکه و جنگ (مثل رَجَز خوانی که امروزه معمول است) و خودستایی کردن نیز آمده است . در کتاب های لغت عربی به فارسی اُرجوزه را بیتِ کوتاه و شعرِ کوتاه نیز گفته اند . فرهنگ ادبیات فارسی – محمّد شریفی . @arayehha
🖊 💢 تفاوت (مجاز / استعاره / کنایه) 💢 🔸 این سه آرایه در ادبیات فارسی معنی واقعی ندارند. 💢 مجاز 💢 - چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود "مجاز" است. - به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی "محل یا جزء و کل" چیزی را به کار ببریم. 💢 استعاره 💢 استعاره نیز نوعی مجاز به علاقه تشبیه است ، چرا که "مشبه به "را به جای مشبه به کار می بریم. 🔻 غضنفر (شیر) بزد تیغ بر گردنش 🔻 دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی. - در مثال های بالا چه واژه هایی غیر واقعی یعنی در اصل "مشبه به " اند ؟ - غضنفر : استعاره از "حضرت علی" - زندان : استعاره از "دنیا" 💢 کنایه 💢 هرگاه "افعال مرکبی" را در غیر معنی ظاهری به کار ببریم ، از کنایه بهره برده ایم. 🔻 سر سرکشان زیر سنگ آورد 🔻 هنوز از دهن بوی شیر آیدش - "سر زیر سنگ آوردن" کنایه از کشتن کسی است. - "از دهن بوی شیر آیدش " کنایه از بی تجربه بودن و خردسالی است. @arayehha
مرگ واژه ها وقتی واژهٔ جدیدی وارد زبان می‌شود، تولدش را جشن می‌گیریم؛ اما ظاهراً برای مرگِ واژه‌ها هیچ مجلس ختمی برگزار نمی‌شود. یکی از این کلمات که ملتفتِ رفتنش نشدیم، خودِ همین «ملتفت» است. این واژه در گذشته کاربرد بیشتری داشت؛ مثلاً در داستان «دیوار»، اثر ژان‌پل سارتر، به‌ترجمهٔ صادق هدایت، که در سال ۱۳۲۴ در مجلهٔ سخن چاپ شده، می‌خوانیم: «توم ملتفتِ وضعیت نبود و من به‌خوبی می‌دیدم که نمی‌خواست ملتفتِ وضعیت باشد.» اگر امروز کسی بخواهد این متن را ترجمه کند، هر دو «ملتفت» را به «متوجه» تبدیل خواهد کرد. از این‌گونه کلمات می‌توان برای تشخیص سبک دوره‌ای خاص استفاده کرد. (برگرفته از: نکته‌های ویرایش. . نشر مرکز، ۱۳۸۶، ص ۵۸) @arayehha
🗞 دربارۀ «روزنامه» در کتاب مفاتیح‌العلوم، تألیف ابوعبدالله خوارزمی، چنین آمده: روزنامَج (=روزنامه) یعنی یادداشت‌های روزانه، زیرا کارهایی که در هر روز انجام می‌شود ــ مانند گرفتن خراج یا پرداخت نفقه و غیره ــ را در آن می‌نویسند. روزنامه در آن دوران رایج و آشنا بوده و در شاهنامه و سندبادنامه هم آورده شده. بعدها نیز نویسندگان و شاعران فراوانی مانند قطران تبریزی، سوزنی سمرقندی، خاقانی شروانی، نصرالله منشی، حافظ، و... آن را به‌کار برده‌اند. ناصرخسرو روزنامه را به‌معنی «دفتر اعمال» هم آورده، و «روزنامه نو کردن» در شعر نظامی گنجوی را به‌معنی تازه کردن فرمان‌ها از سوی فرمان‌داران و منشورداران شاهی دانسته‌‌اند. نخستین روزنامه در ایران به‌ شیوهٔ امروزی «کاغذ اخبار» بود که در ۱۲۵۳ ه‍.ق انتشار یافت، و از ۱۲۶۷ ه‍.ق رسماً «روزنامهٔ وقایع اتفاقیه» منتشر شد. اما معنی اولیهٔ روزنامه تا اواخر دوران قاجار هم حفظ شده بود. همچنین، کتاب‌های بسیاری به‌نام «روزنامه» بودند؛ مانند: روزنامهٔ خاطرات اعتمادالسطنه، روزنامهٔ سفر فرنگستان مظفرالدین‌شاه، و... . اما روزنامه به‌معنی امروزی را ظاهراً نخستین بار میرزا صالح شیرازی در اخبار و وقایع شهر محرم‌الحرام ۱۲۵۳ ه‍.ق آورده‌است: «این صفحهٔ روزنامه گنجایش تفصیل عطیهٔ ملوکانه و گذشتِ شاهانهٔ آن آسمان مکارم را ندارد». (برگرفته از: محمد گُلبُن، مقالهٔ «روزنامه در زبان فارسی»، در: رسانهٔ بهار، شمارهٔ ۱۷، ۱۳۷۳، ص ۷–۹) @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکتۀ لب مطلب یا لپ مطلب؟ 🔹«لب» به‌معنای خلاصه، گزیده و جوهر و مغز درخت است؛ بنابراین، با «لپ» که معنای آن را می‌دانیم، متفاوت است. 🔹 پس یادمان باشد که «لُبّ مطلب» و «لُبّ کلام» به‌معنای اصل مطلب و جان کلام است. بعضی به اشتباه «لُپ کلام» می‌نویسند و می‌گویند. این اشتباه به‌دلیل نزدیکی آوایی «ب» و «پ» پیش آمده است. 🔸 لب کلام گوینده این بود که باید سخن مستند باشد. (درست) 🔸 لپ کلام گوینده این بود که باید سخن مستند باشد. (نادرست) زین قند پارسی @arayehha 🕊️*🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃🎀⃝⃡🍃*🕊️
یک خرداد بزرگداشت فیلسوف بزرگ او 440 سال پیش قد علم کرد. در زمان صفویه ظهور کرد. شاگرد میرداماد و شیخ بهایی بود او را مرتد اعلام کردند و کمر به قتلش بستند. چون نتوانستند عقایدش را با استدلال محکوم کنند، تبعيدش کردند تا فوت کرد. چرا بعد از 440 سال نمی توانند نادیده اش بگیرند؟ از ایرانی ها صدها نفر(از جمله علامه طباطبایی) و از خارجی ها ده ها نفر (از جمله هانری کوربن) او را به شدت ستوده اند. چرا اینقدر از مطرح شدن عقایدش هراس وجود داشت و دارد؟ در مورد تئوری حرکت جوهری و اسفار اربعه او هزاران صفحه نگاشته شد ولی هیچکس به کنح مطلب پی نبرد. قضیه خیلی پیچیده شد. یکی از مطالبش را بخوانیم: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان؛ اما بقدر فهم تو کوچک میشود، بقدر نیاز تو فرود می آید بقدر آرزوی تو گسترده میشود و به قدر ایمان تو کارگشا میشود. به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود، و به قدر دل امیدواران گرم میشود . یتیمان را پدر می شود و مادر بی برادران را برادر میشود بی همسران را همسر میشود عقیمان را فرزند میشود نا امیدان را امید میشود. @arayehha
‍ ‍ ‍ ‍ ‌‍ ‍ ☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘ ۱ خرداد زادروز عباس یمینی‌شریف ‍(زاده ۱ خرداد ۱۲۹۸ تهران -- درگذشته ۲۸ آذر ۱۳۶۸ تهران) شاعر و نویسنده ادبیات کودکان او تحصیلاتش در رشته ادبیات و آموزش کودکان بود و اولین سردبیر مجله‌های «بازی کودکان» «کیهان بچه ها» و موسس دبستانهای روش‌نو و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و برنده جوایز متعدد در ادبیات کودک بود. بیش از ۳۰ اثر به‌صورت شعر و داستان به‌چاپ رساند و آثار متعدد چاپ نشده‌ای نیز برجای گذاشت. وی از شاعرانی است که در سراسر عمر پربارش برای کودکان با زبان پاک و آهنگین شعر و ترانه سرود. او در خانواده‌ای که به‌شعر و ادب علاقه‌مند بودند رشد یافت و با تاثیر محیط ادبی از شعر بزرگان ادب فارسی از جمله حافظ و سعدی و مولوی آشنا شد و به‌سبب آشنایی خانوادگی با فرخی یزدی، با شعر او انس و الفتی پیدا کرد. وی سرودن شعر برای کودکان را با تشویق استادان دانشگاهی به‌طور جدی ادامه داد و در سال ۱۳۲۱ اولین شعرش در روزنامه‌ای به نام نونهالان برای کودکان و نوجوانان و دیگر اشعارش در مجله سخن به‌چاپ رسید و در سال ۱۳۲۴ اشعارش وارد کتابهای درسی شد و تاکنون نیز زینت بخش این کتب است. با توجه به اهمیت ادبیات کودکان و از آنجایی که زیربنای تحولات ذهنی و فکری و اجتماعی و علمی آینده کشور است، او کوشش کرد که ادبیات کودک را به‌خصوص در زمینه شعر به‌شکلی علمی و مطابق با روحیات کودکان با زبانی ساده و گیرا و خوش‌آهنگ تعالی بخشد. باید توجه کرد ساختن اشعار برای کودکان که به‌ظاهر آسان مینماید، کاری دشوار و حساس است و او در این زمینه موفق بود. وی شعر کودک را نه تنها از لفظ، بلکه از حیث معنی و مضمون ساده و گویا متناسب با فهم و تصور کودکان سرود و با جدیت و پشتکار، شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکان خارجی در آورد و به‌شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایران سازگار ساخت. او با پیگیری و مداومت پنجاه ساله‌اش توانست شعر و ادبیات کودکان را با زبانی شیرین و ساده و با مضمونهایی آموزنده و پاک و قالبهایی مناسب و آهنگین رسمیت بخشد و راه را برای رهروان ادبیات کودک هموار سازد. آثار: آواز فرشتگان نيم قرن در باغ شعر كودكان گربه‌های شيپور زن دو كدخدا بازي با الفبا فری به آسمان می‌رود آوای نوگلان در ميان ابرها گلهای گوناگون آه ايران عزيز داستان خر و خركچی خانه باباعلی جدال در پرتگاه توچال فارسی زبان ايرانيان و .... @arayehha
به مناسبت یکم خرداد زاد روز عباس یمینی شریف. شاعری که طرحی نودرادبیات کودکان درانداخت. شعرهای ساده ،آهنگین وهماهنگ با ذهن ودریافت دانش آموزانی دبستانی . که یمینی شریف سروده بود‌. همیشه باماست . خاطرات شیرین  دوران  دبستان همراه با اشعار یمینی شریف درذهن نسل های گذشته جاودانه مانده است. هرچند اشعار یمینی شریف  صورخیال وزیبایی های ادبی اشعار محمودکیانوش یا مصطفی رحماندوست وپروین دولت آبادی ودیگران را ندارد. اما ساده ،خودمانی ،بی ریا است. چندنسل آوای دل انگیز وروح بخش شعر را با اشعار یمینی شریف شروع کردند. نگاهی به ادبیات کودک کودکان افسانه ها می آورند درج درافسانه شان صدگونه پند مولوی قبل ازمشروطه شاعران ونویسندگان به کودکان ونوجوانان از دید بزرگسالان  می پرداختند. آنها کودکان را بزرگسال کم سن وسال می شناختند. واز ویژگیهای روانی وجسمی کودکان آگاهی عمیقی نداشتند.. فکر می کردند باید کودکان ونوجوانان را پیوسته  نصیحت کرد. معتقد بودند. اگر سخن گرمت در دم سردکودک یا نوجوان اثر نکرد. باید با چوب وفلک اثر کند. درآن زمان خان رعیت را فلک می کرد وملای مکتبی دانش آموز را. درمدارس هم دانش آموزان طعم فلک را گاهی می چشیدند. امروزه براساس طبیعت ورفتارهای درونی کودک به تربیت  و ادبیات کودکان می پردازند. مراحل رشد کودکان را بگونه ای علمی وواقعی بررسی می کنند. طرز رفتار اولیا ومعلمان با بچه ها بسیار تغییر کرده است . هرچند در بعضی موارد آنچنان افراط شده است که بعضی از بچه هابه هیچ صراطی مستقیم نمی شوند. ولی گویا فضای مجازی گوی سبقت را از همگان ربوده است. امروزه استفاده ی نادرست از فضای مجازی  سبب شده است که این فضاچون  اختاپوسی بردنیای کودکان ونوجوانان چنگ بیندازد. وجای قصه های مادر بزرگ وبازی های دسته جمعی کوچه را گرفته است.. دراین زمان کتاب وقصه ی مکتوب یا قصه های مادربزرگ ولالایی های مادر که ارتباط عاطفی مادروکودک را دوچندان می کرد. جایش را به بازی های کامپیوتری داده است که احساس مادرانه را ندارند. یا اگر دارند. با سرزمین ما همراه نیست . نسل آینده ممکن است. سرمایه ی فرهنگی نسل گذهی گذشته  را نداشته باشد،همین کمبود آنهاراپادرهوامی کند. این نسل درآینده مسلما مهرومحبت پدرومادرامروزی را نخواهد داشت‌. ممکن با مطالعه وداستان  غیر مستقیم مهر ومحبت  را  به آنهاآموزش داد با این راهکارهای پیشنهادی  می توان کودکان ونوجوانان را به گوش دادن به قصه ومطالب کتاب یا خواندن علاقمند کرد. الف،کودکان بایددردوران کودکی کتاب را درخانواده مشاهده کنند. با مطالعه ی پدرومادر کودکان نسبت به کتاب کنجکاو وعلاقه مند می شوند. ب،کودکان باید با قصه ها وشعرهای مادران ومادربزرگها به خواب روند. درخانواده متن های نمایشی ازروی کتابهای کودک اجرا شودوبچه ها نقش داشته باشند. ساعتی را پدرومادربه مطالعه اختصاص دهندوبه کودک هم کتابی تصویری بدهند. کودکان با موسیقی شادمی شوند. حتی موسیقی برنامه ی کودک یا اگهی های بازرگانی آنها را به رقص وامی دارد . هرچیز موزونی حتی صدای بادوباران برخورددوفلز با نظمی خاص انهارا به وجدمی آورد. بایدبا خواندن اشعارموزون یا اشعارکودکانه وایجادشادی کودکان راشیفته ی کتاب کرد. اگردردوران کودکی به مطالعه عادت کننداین دوست دانا را تاآخر عمر رها نخواهند کرد. برای ترتیبت نسلی فهیم ودانا نسلی که با موجهای کاذب اجتماعی چون پرکاهی حرکت نکند،نسلی اندیشمند نیازداریم . پس باید با تفکر دست بچه ها را دردست کتاب بگذاریم به قول عباس یمینی شریف دست دردست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد ل،بهرامیان @arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سروده ی میلاد عرفان پور توسط جناب سیار به مناسبت شهادت سید ابراهیم رییسی (شهید جمهور) در سرزمین شعر کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما @arayehha
بهترین کتاب برای مطالعه‌ی تاریخ تحول زبان فارسی از ابتدا ( قدیم میانه و امروز) چه کتابی است؟ تاریخ زبان فارسی دکتر خانلری تاریخ زبان فارسی دکتر ابوالقاسمی تاریخ زبان فارسی دکتر مهری باقری بانو نکوسرشت @arayehha
داستان زبان مادری خاستگاه من، آذربایجان، به لحاظ فولکلور بسیار غنی است. شاید بگویم از غنی‌ترین قسمت‌های ایران است. فولکلور در معنی عام که شامل موسیقی و رقص و ترانه و بیاتی و ضرب‌المثل‌ها و امثال و قصص و مراثی و غیره است. اظهار علاقۀ آذربایجانی‌ها به فولکلور خاص و زبان مادری خود هیچ‌گونه تعارضی با علاقۀ آنها به فرهنگ ملّی و زبان رسمی فارسی ندارد. فارسی زبان رسمی و ملّی ماست. میراث مشترک همۀ اقوامی که در این سرزمین زندگی می‌کنند و سهم آذربایجان در تحکیم مبانی این زبان از هیچ‌جای دیگر ایران کمتر نیست. به یاد بیاورید که پیشگامان تدوین دستور و فرهنگ زبان فارسی از آذربایجان بودند. قطران و نظامی و خاقانی، گنجوران سخن پارسی را به یاد بیاورید. شمس تبریز، آن نادرۀ روزگاران را که می‌گوید: «زبان پارسی را چه شده است به این لطیفی و خوبی که آن معانی و لطایف که در پارسی آمده است، در تازی نیامده است.» دکتر محمدعلی موحد منتخب بیست‌و‌دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار پنجم اسفند ۱۳۹۲، فرهنگستان زبان و ادب فارسی @arayehha
❇️ طوفان/ توفان ❇️ اصل این کلمه یونانی اسـت و شکل های دیگر این واژه ی یونانی در بسـیاری از زبان های ارو پایی هم به کار می رود، چون آن که در زبان انگلیسی Typhoon و در زبان فرانسوی Typhon به همین معنای طوفان به کار می رود. در فرهـنگ معین واژه ی طوفان را که اسم و معرب از کلمه یونانی اسـت به معنای باران بسـیار سـخت و شـدید و آب بسـیار که همه را بپـوشد و غرق کند و باد شـدید وناگهانی که موجب خسـارت و خرابی بناها و سـاختمانها شـود و سـبب تشـکیل امواج سـهمگین و مخرب گردد، و همچنان به معنای هر چیز بسـیار است که فراگیر باشـد مانند طوفان آتش یا طوفان باد. اما در همان فرهنگ، یک " توفان " هم در فارسی هست که صفت فاعلی و از مصدر توفـیدن اسـت و به معنی شور و غوغا کننده، فریاد کننده و غُران می باشد. پس برای تفکیک طوفان از توفان باید معنا های لغوی این واژه ها را مد نظر قرار داد. @arayehha
⬅️ جناس و انواع آن : *⃣ ساده ترین تقسیم بندی جناس به روش زیر است: 1⃣ جناس تام(همسان): دو کلمه یکسان با تفاوت معنایی: روان( جاری) روان(روح) 2⃣ جناس ناقص(ناهمسان): ♦️ افزایشی: افزودن حرفی در ابتدا یا میان یا انتهای کلمه ( کار، شکار ) ♦️ اختلافی: اختلاف در یکی از حروف (درد، کرد) ♦️ حرکتی: تفاوت در حرکت حروف :(گُل، گِل) @arayehha
*⃣ جناس را به صورتی دقیق تر هم طبقه بندی کرده اند: 1⃣ جناس تام مماثل: دو کلمه یکسان از هر جهت حتی از نظر دستوری؛ یعنی باید هر دو اسم باشد یا مشترکاً فعل با و یا حرف باشد ولی معنا متفاوت و این بهترین نوع جناس است: چنگ(نوعی ساز)، چنگ(دست و پنجه) هر دو هم اسم است و یا گور،گور/شانه،شانه 2⃣ جناس تام مستوفی: اگر جناس تام از یک جنس دستوری نباشد مثلا یکی فعل و دیگری اسم باشد. مثل بهشت( همان باغ زیبای اخروی ویژه ی خوبان) بهشت(به معنای گذاشت از مصدر هشتن یعنی گذاشتن) و یا باد، باد 3⃣ جناس ناقص: ♦️ جناس مردوف: اگر حرفی در اول کلمه افزوده شود: کوه، شکوه/تیم، یتیم ♦️ جناس مکتنف: اگر حرفی در وسط افزوده شود: قصر،قیصر/ سگ، سنگ ♦️ جناس مرفو(مطرف): اگر حرفی در آخر افزوده شود: ماه، ماهی/زهر، زهرا/پشت، پشته ♦️جناس مذیل: اگر به آخر کلمه بیش از یک حرف افزوده شود: درفش، درفشان ♦️جناس متوج: اگر به اول کلمه دو حرف بیشتر افزوده شود: رم،اکرم/گردون، دون ♦️ جناس مضارع: اگر دو حرفی که به اول هر دو کلمه افزوده شده قریب المخرج باشد : حال، خال/حوا، هوا/ کمان، گمان ♦️ جناس مضارع لاحق (مطمع): اگر دو حرف در هر دو کلمه جناس بعید المخرج باشد. خیلی،خیری/ شراب، شرار ♦️ جناس اشتقاق: اگر دو کلمه ی جناس هم ریشه هم باشند و هم خانواده: والی، ولی/ امن، امین/ احد، اوحد ♦️ جناس شبه اشتقاق(مقارب): اگر به خاطر شبیه بودن به یکدیگر فکر کنیم هم ریشه اند ولی چنین نباشند. ارضی(=زمینی)، رضی(=خرسند) ♦️ جناس مغایر: اگر اختلاف دو کلمه در تشدید و تخفیف (بدون تشدید)باشد: مسلم، مسلّم/ مقدم، مقدّم/ محرم، محرّم ♦️ جناس مرکب: اگر یک یا هر دو کلمه ی جناس مرکب باشد. زیاد(فراوان)، ز یاد ( از یاد و خاطره) دربیت زیر: گفتمش باید بری نامم ز یاد گفت باشد می برم نامت زیاد ♦️ جناس محرف(ناقص): اگر اختلاف در حرکت باشد. مِلک، مَلک/ مُحرم، مَحرم ♦️ جناس مزدوج( مکرر.مردد.مجنب.مرجع) می دانیم که لازم نیست دو کلمه ی جناس در جمله یا بیتی دقیقاً کنار هم باشند. حال اگر دو کلمه ی جناس از هر نوع که باشند کنار هم بیایند مزدوج نام دارند. گلنار نار در این نمونه: ابر بیفزود همی بر لاله و گلنار نار ♦️ جناس خطی(تصحیف، مضارعه): اختلاف در نقطه ها ولی ممکن است در خواندن نابرابر باشد. نارنج، تاریخ/ چیره، خیره/ فضل، فصل/بوسه، توشه ♦️ جناس لفظی: درخواندن یکی ولی در نوشتن متفاوت. خوار، خار/ غالب، قالب ♦️ جناس مقلوب (معکوس، باشگونه.باژگونه، تصریف): ترتیب حروف معکوس است: اگر کلاً ترتیب آن عکس باشد قلب الکل گویند: راز، زار/ گنج، جنگ ♦️ جناس قلب مجنح: اگر یکی از رکن های جناس قلب کل در اول مصرع و دیگری در آخر مصرع بیاید. در نمونه ی زیر: رای نصرت کند حمایت یار ♦️ جناس قلب البعض: اگر در بعضی از حروف عمل قلب شکل گیرد. رقیب، قریب/ مدار، مراد/ قبا، بقا ❇️ البته تقسیم بندی های دیگری هم دارد ... @arayehha
دکتراکبر رنجبر مدیر نشریه تخصصی ادبستان یزد.
نشریه ادبستان یزد به ایستگاه پانزدهم رسید. نشریه سراسری ادبستان یزد به عنوان یک نشریه تخصصی حوزه ادبیات با چاپ پانزدهمین شماره خود وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد. شماره پانزدهم ویژه دومین سالیاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن نویسنده و محقق برجسته یزدی است که با آثار نویسندگان و پژوهشگران سرشناس به زیور طبع آراسته شده است. صاحب امتیازی و مدیر مسئولی این مجله سراسری را دکتر اکبر رنجبر شاعر،نویسنده و پژوهشگر استان یزد عهده دار است. این نشریه در حال حاضر جای خود را به خوبی در میان اهالی فرهنگ ،ادب و اندیشه بازکرده است . @arayehha