آرایه های ادبی
۱ آذر سالروز درگذشت مجتبی عبدالهنژاد
(زاده ۲۳ امرداد ۱۳۴۸ کاشمر -- درگذشته ۱
آذر ۱۳۹۶ تهران) نویسنده و مترجم
او مترجم کتابهای انگلیسی به زبان فارسی بود و درضمن درباره ادبیات کلاسیک فارسی تحقیق میکرد. کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان، نوشته او، تلفیقی است از کار تخیلی با کار پژوهشی.
وی در گفتگویی با روزنامه ایران گفت:
«این ژانری است که خودم ابداع کردم».
از وی مقالاتی در بعضی نشریات ادبی مانند کلک، کارنامه، سمرقند، بخارا، رودکی، نافه، شوکران و گوهران منتشر شدهاست. وی در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته ریاضی تحصیل کرد، ولی به صورت نیمهکاره تحصیلاتش را رها کرد و در سال ۱۳۶۸ نخستین ترجمهاش را باعنوان «تاریخچه مختصر نقد ادبی» انتشار داد.
شعر:
آوازهای ماه و معادلههای ریاضی: مجموعه شعر، تهران: انتشارات ترانه ۱۳۷۳.
تألیف:
گفتگو با مسعود سعد سلمان، نشر هرمس ۱۳۹۳
ترجمه:
اسطورههای یونان، دونا روزنبرگ، مشهد، انتشارات ترانه ۱۳۷۴
اسطورههای خاور دور، دونا روزنبرگ، انتشارات ترانه ۱۳۷۵
اسطورههای خاورمیانه، پیر گریمال، انتشارات ترانه ۱۳۷۶
افسانههای سویس، فریتس مولر گوگنبول، تهران، انتشارات هرمس ۱۳۸۰
داستانها و افسانههای مردم کانادا، الیزابت کلارک، تهران، انتشارات هرمس ۱۳۸۰
تاریخ کوتاه نقد ادبی، ورنون هال، انتشارات ترانه ۱۳۷۹
مفهوم رمانتیسم در تاریخ ادبی، مشهد، انتشارات محقق ۱۳۷۸
عرفان و فیزیک جدید، مایکل تالبوت، تهران، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
مصیبت بیگناهی، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۷
شب بیپایان، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۳
معمای ساعت، رابرت آرتور، انتشارات هرمس ۱۳۸۴
معمای قلعه وحشت، رابرت آرتور، انتشارات هرمس ۱۳۸۴
قتل در خانه کشیش، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
قتل آسان است، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
مرگ خانم مگینتی، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
جیب پر از چاودار، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
راز قطار آبی، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
در هتل برترام، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
جسدی در کتابخانه، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۷
نوشابه با سیانور، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
راز سیتافورد، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۷
آیینه سرتاسر ترک برداشت، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
چرا از ایوانز نخواستند، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
شرارتی زیر آفتاب، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۷
چشمبندی، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
معمای کاراییب، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
دست پنهان، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
موجسواری، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
الهه انتقام، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۸۸
جشن هالووین، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
چهار غول بزرگ، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
ساعتها، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
شاهد خاموش، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
قتل در تعطیلات، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
قتل در خوابگاه دانشجویی، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
گرگ در لباس میش، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۰
پرواز عقاب، جک هیگینز، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
فرود عقاب، جک هیگینز، انتشارات هرمس ۱۳۸۹
مقصد نامعلوم، آگاتاکریستی، انتشارات هرمس ۱۳۹۲
مواجهه با مرگ، براین مگی، تهران، فرهنگ نشرنو ۱۳۹۷
@arayehha
👄اوصاف لب،دهان،دندان و لثه ی معشوق در شعر شاعران فارسی:
🦷قسمت یک:
👄دهان و لب های کوچک و باریک،در شعر شاعران پارسی،هماره معیار زیبایی به شمار می آمده و شاعران در بیان تَنگی و کوچکی آن اغراق زایدالوصفی می نموده اند،این به جای خویش!🤘🏻 اما عجالتا،در حسن تعلیلی زیبا،به بزرگی لب یار بپردازیم:
"گفتند:بزرگ است لب او گفتم:
یاقوت بزرگ قیمتیتر باشد!"
(مناظرات انیس العشاق).
🦷👄لثههای گندم°گون چه طور؟:علمای علم زیبایی شناسی گفته اند که:لثه یا همان گوشتِ بنِ دندان،بهتر است گندمگون باشد؛تا سپیدی دندان بهتر جلوه گری کند.به همین خاطر،زنان عرب جاهلی،لثههایشان را خراش میدادند و بر آن سرمه میکشیدند تا گندمگون بهنظر برسد.
هندوان نیز دندان ها را سرخ میکردند تا پان،تال یا تَنبول،برگى باشد برابر کف دست و گاه بزرگ تر یا کوچک تر از کف دست شود(به نقل از فرهنگ جهانگیرى).ظاهراً سرخ کردن دهان و دندان ها با تمبول نوعی از زیبایی چهره محسوب میشده و بین ایرانیان نیز مرسوم بوده است.از این رسم در برخی از اشعار پارسی نیز آمده است؛به ویژه در دیوان شاعرانی که با شاعران بابری هند،نشست و برخاست و مراوداتی چند داشتند.مثلا نشیمن گاه مسعود سعد سلمان که لاهور هندوستان بوده است؛به همین مناسبت در دیوان وی میتوان این وجه متمایز زیبایی را بازیافت.مسعود سعد در وصف"عقیقین دندان" گوید:🦷
(زرد کردی رخم به انده و غم
دُرّ دنــدانت تا عقیق شده ست)
یا:
(لــــعل کردی دهــان تنبل تن
لعل گشتــه است جزع دیده من)
وی به تقلید از شعر سیم سپید رده رودکی نیز گوید:🦷
("کرده به شانه دو تاه سیصد حلقه"
و"تنبول کردن"،با هدف سرخ کردن دهان و دندان:"معادل شانه زدن"،نوعی آرایش و خویشتن آرایی محسوب می شده است؛این جا:
🎹
کرده به تنبول،لعل،سی و دو مرجان)
یا:
(تنبول کرده آن بت،تنبول کرده پیدا
سی و دو نار دانه در ناردانش اندر)
➕👄این که:"عثمان مختاری،شاعر هم عصر مسعود سعد"،(ق:ششم)نیز لاله سرخگون را شبیهِ کسی میداند که دندان را تنبول شش ماهه کرده باشد؛این جا:🦷
(رنگ چو خوردن گرفت لالة خودرنگ
ششمهه تنبولکرده دارد دندان).
🗽همش کارِ:《محمد عزیززاده》
🕗۱۵_۳_۱۴۰۳
@arayehha
👇👇👇👇
👈اوصاف لب و دندان معشوق در شعر شاعران فارسی":
🦷قسمت:دوم
👄میم و دالِ لب و دهانِ محبوب(تشبیه بلیغ اضافی=فشرده+لفّ و نشر مرتّب):
به"میم" اندرون بود سی نجم تابان
به"دال"اندرون بود روشن هلالی
(لامعی جرجانی)
یا:میمِ دهان:کنایه از تنگی دهان محبوب:
گر عبارت کند از میم دهانت
آید ز چشمه میم آبِ حیاتت
(جامی=احمدِ جامِ ژنده پیل)
👄یا:
دهان تو میم است و بالا(قدوقامت)الف
خدا آفرید آن دو از بهر ما
(کمال خجدی)
یا:میم را کرانه به سین خَستن،
🫦+لب را با دندان گزیدن:
رگه لام را گُسست همی از بَرِ الف
گه میم را بخست کرانه همی به سین
(لامعی)
🖍👄میم کاتب:کنایه ازکور و نابینا:
وز سر ناوک اجل صورت بخت خصم را
دیده چو میم کاتبان کور شد از مکدّری
(همان شاعر)
🫦میم دهان+نون ابرو=خمیدگی ابرو:
دیده تا میم دهان و نون ابروی تو دید
نقش آن بستم به دل چون بود هر دو نقش من
(کمال خجندی)
یا:
همین که نقش دهانش چو میم بندد چشم
خیال ابروی او پیش من چو نون آید
(همان شاعر)
👩🦰یا:
دهانش بابرو به نقش من است
چو میمی که در پیش نون آمدست
(همان)
حافظ چه می گوید؟:در اندیشه شاعرانه خواجه شمس الدین محمد،دهان معشوق آن قدر کوچک است که حتی نمی توان آن را با غنچه مقایسه کرد:⚘
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی
⚘در این باره آورده اند که شاعرِ عاشق پیشه،حافظ،که پیوند تنگانگی با طبیعت بهاری داشته،دوش خوابی می بیند که وقتی از بزمگاه چمن می گذشته در دلِ باغ،غنچه تنگ و زیبایی را می بیند،یاد دهان محبوب خود می افتد و با خود می اندیشد که این همان دهان اوست،آن گاه از زیبایی آن غنچه مست و مشعوف می شود.
⚘و:
(از دهان توام غنچه در گمان انداخت...
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه ای هنوز و صدت عندلیب هست)
ای غنچه نوشکفته!(تشبیه مضمر)
تو هنوز شکوفا نشده ای!
مراقب باش!
تو هزاران رقیب(نگهبان)داری!
🕊عندلیبان فراوانی دلباخته تو شده اند و برایت آواز می خوانند.
💆♀معشوق مورد نظر نظامی«در پنج گنج»
صورتش شبیهِ گل سرخ با ابروانی کشیده و دهانی تنگ است؛این گونه:
(دهن تنگ و،سر،گِرد و ابرو فَراخ
رخی چون گل سرخ بر سبز شاخ).
🧶🪡محمد عزیززاده
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیژن نجدی
شعر خوانی با صدای شاعر
@arayehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
《تفاوت اضافه تشبیهی و استعاری در یک نگاه》👀
C᭄❁࿇༅══════┅─
@arayehha
┄┅✿░⃟♥️❃─═༅࿇࿇༅═─🦋🎶═
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برشی از سخنان دکتر ژاله آموزگار، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در جمع استادان و دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
دوشنبه، هفتم آبانماه ۱۴۰۳
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
(بخش نخست)
@arayehha
افشین علا با «آنگاه» به شبکه دو میآید
مجموعه برنامه «آنگاه» از پنجشنبه اول آذر به میزبانی «افشین علا» روانه آنتن شبکه دو سیما میشود.
جوان آنلاین: این برنامه با گشت و گذاری در شعر پارسی، زمینهها و موضوعات شعری را بررسی کرده و با خواندن اشعار بی بدیلی که در این حوزه توسط شاعران خبره این آب و خاک سروده شده تقدیم حضور بینندگان میشود. این برنامه که با اجرای «افشین علا» (شاعر و نویسنده) و به تهیه کنندگی سارا روستاپور در گروه اجتماعی اقتصادی شبکه دو تهیه و تولید شده است؛ از پنجشنبه اول آذر ماه، پجشنبهها و جمعهها حوالی ساعت ۱۹:۳۵ میزبان مخاطبان شبکه دو سیما است.
@arayehha
نه تبسم، نه اشاره، نه سوالی هیچچیز
عاشقی چون من فقط او را تماشا میکند
#کاظم_بهمنی
#فاعلاتنفاعلاتنفاعلاتنفاعلن
۲۱ نوامبر
روز جهانی تلویزیون
@arayehha
هدایت شده از نبض قلم
دوم آذرماه
زادروز « علی شریعتی مزینانی » مشهور
به"دکتر علی شریعتی" نویسنده و جامعه
شناس
@atayehha
۲ آذر زادروز علی شریعتی
(زاده ۲ آذر ۱۳۱۲ سبزوار – درگذشته ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ انگلیس) نویسنده، جامعهشناس و پژوهشگر دینی
او فرزند محمدتقی شریعتی مزینانی استاد دانشگاه مشهد بود.
در دانشسرای مقدماتی مشهد، علاوه بر خواندن دروس دانشسرا از کلاسهای پدرش نیز بهره میگرفت و پس از پایان تحصیلات دانشسرا، به آموزگاری پرداخت.
در سال ۱۳۳۴ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشته ادبیات فارسی را برگزید و در همین سال با همکلاسیاش پوران شریعترضوی ازدواج کرد.
در سال ۱۳۳۷ با دریافت لیسانس ادبیات فارسی برای ادامه تحصیل به فرانسه فرستاده شد و در آنجا به تحصیل علوم جامعه شناسی، مبانی علم تاریخ و تاریخ و فرهنگ اسلامی پرداخت و با استادان بزرگی چون ماسینیون، گورویچ و سارتر و... آشنا شد و از آنان بهرههای بسیار برد.
دوران تحصیل شریعتی همزمان با جریان نهضت ملی ایران بهرهبری مصدق بود که او نیز با قلم و بیان خود و نوشتههای محکم و مستدل از این حرکت دفاع میکرد. وی پس از سالها تحصیل با مدرک دکترا در رشتههای جامعهشناسی و تاریخ ادیان به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۴۴ اداره فرهنگ مشهد او را بهعنوان دبیر انشاء استخدام کرد و چندی بعد در دبیرستان بهتدریس پرداخت و سپس بهعنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد شد.
وی در سال ۱۳۴۸ بهحسینیه ارشاد دعوت شد و مسئولیت امور فرهنگی حسینیه را پذیرفت و به تدریس جامعه شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامی پرداخت.
در سال۱۳۵۲ حسینیه ارشاد تعطیل و او روانه زندان شد.
در آن زمان پدرش زیر فشار قرار گرفت تا پسرش را محکوم کند، اما او سر باز میزد و دکتر شریعتی خود را در اختیار آنها گذاشت تا پدرش را رها کنند.
در مهر ماه ۱۳۵۳ ساواک میخواست او را وادار به همکاری در نمایش تلویزیونی کنند اما موفق نشد.
@arayehha
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
#دکتر_علی_شریعتی
@arayehha