eitaa logo
سرو شکسته
241 دنبال‌کننده
65 عکس
32 ویدیو
0 فایل
اشعار محمد حسین علیرمضانی
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به شهدای آمر به معروف و ناهیان عن المنکر و تمام آمرین گرانقدر لبهای آمر با خدا پیوند بسته از حرف نقّادان نشد غمگین و خسته از ملک دنیا چون شهیدان دل گسسته منکر شده از صبر آمر دست بسته آمر خودش را دست مولا می سپارد دست از جهادش تا ابد او بر ندارد -------- آمر جدا از بندگی شیدای نور است از پیروان مکتب قلب صبور است او پای کار انقلاب و غرق شور است در انتظار دیدن صبح ظهور است هر آمری سرباز مولایش حسین است فرمانده ی این جنگ آقایش حسین است ------- این بی حجابی جنگ با ایمان و دین شد پرتاب تیری از کف مستکبرین شد هر تار مویی لشگر خصم لعین شد آمر چراغ روشن اهل یقین شد معیار دین را آمرین ابراز کردند با کار بی همتایشان اعجاز کردن ---------- آمر طبیبی در پی درمان درد است رنگ نگاهش همطراز لاجورد است قصدش عبادت چون شهیدان نبرد است تنهاست اما در نگاهم مرد مرد است آماج تیر دشمنان گردیده آمر همچون شهیدان بین خون غلطیده آمر --------- تا دغدغه داریم و جزو آمرانیم از پیروان دین و جزو ناهیانیم ما هم نوا با قدسیان آسمانیم چون یاوران حضرت صاحب زمانیم ما گوش بر فرمان امر رهبر ستیم سر بند یا زهرا به سر مردانه بستیم --------- ما بی حجابی را نبرد دین شمردیم صد سنگ و انگ دشمنی از دوست خوردیم خشم و غضب را بین مشت خود فشردیم دل را به امر سید دلها سپردیم با خنده آمر امر بر معروف دارد با خون خود مهر و محبت می‌نگارد -------- بعضی از آنهایی که بر دین شبه سازند بعضاً تهی از روح زیبای نمازند اهل فضای تهمت و اهل مجازند با سنگ تهمت آمران را می نوازند اینها تماما دشمنان حیدر ستند از دشمنان سینه چاک رهبر ستند -------- ما با خداوند جهان پیمان نوشتیم پیمان خونین در دل میدان نوشتیم با قطره قطره خون خود دیوان نوشتیم دیوان به دیوان صف به صف ایران نوشتیم آمر که استمرار راه هر شهید است پیروزیش پیروزی دین را نوید است محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
ثبت کردم غزل عشق تو در دفتر خویش تا نشان تو دهم شمه ای از باور خویش ------- بی تو یک لحظه نشد عمر من ای دوست به سر که اگر عمر کنم دست زنم بر سر خویش -------- در گلستان وفا بلبل دیوانه منم از تو من یافته ام حنجره ی چون زر خویش ------- قامتم خم شد اگر در سر کویت چه غم است بهر عشقت به بها داده ام این جوهر خویش ------- روز و شب طی شد و قسمت به تماشات نشد کِی هویدا بکنی بر من و دل گوهر خویش؟ ------- (رمضی) از دوری دلدار مشو رنجه که یار بر لبانت بنهد از کرمش ساغر خویش محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۰ اسفند ۱۴۰۲ میلادی: Sunday - 10 March 2024 قمری: الأحد، 29 شعبان 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا آغاز ماه مبارک رمضان ▪️10 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیه السلام ▪️15 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️18 روز تا اولین شب قدر ▪️19 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام التماس دعا محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. محمد اسماعیلی طلبه ای که در درمانگاه قرآن و‌ عترت قم مورد توهین زن بی‌حجاب قرار گرفت پدر ایشان از جانبازان سرفراز کشورمان هستند و خود ایشان از حافظان قرآن کریم می‌باشند که توسط زنی نابکار مورد هجمه قرار گرفته اند. محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در صبح روز رویش دلخوش به ارمغانم چون رستنی خردی رو سوی آسمانم هر چند روز و شب شد طی در زمین تیره تن را نمانده تابی حالا که قد کمانم از دل رسد نوایی از داغ این جدایی چون هیزمی در آتش مغضوبِ این خزانم در حیرتم که یارم از یاد برده ما را این هجر و این جدایی باشد بر امتحانم هر دم شراره خیزد از آه شعله خیزم جز صبر کس نگیرد در اشک ها نشانم قسمت اگر نباشد روی تو را ببینم این زندگی عذاب و مرگ است ارمغانم در روز مرگ خیزم از جا به رقص و شادی زان مشک ناب کآید از یار مهربانم محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
در صبح روز رویش دلخوش به ارمغانم چون رستنی خردی رو سوی آسمانم هر چند روز و شب شد طی در زمین تیره تن را نمانده تابی حالا که قد کمانم از دل رسد نوایی از داغ این جدایی چون هیزمی در آتش مغضوبِ این خزانم در حیرتم که یارم از یاد برده ما را این هجر و این جدایی باشد بر امتحانم هر دم شراره خیزد از آه شعله خیزم جز صبر کس نگیرد در اشک ها نشانم قسمت اگر نباشد روی تو را ببینم این زندگی عذاب و مرگ است ارمغانم در روز مرگ خیزم از جا به رقص و شادی زان مشک ناب کآید از یار مهربانم محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
قصیده میلاد و مدح امام حسن مجتبی (ع) این چنین بزمی پر از لبخند و شادی عجب است نغمه ی بلبل پر از آهنگ شور و طرب است ----- از فلک پرسی اگر در علت رقص چمن مطمئن هستم فلک از علتش در عجب است ------ نیمه ی ماه خدا از دامن پاک بتول گوهری آمد که قدرش تا ابد محتجب است ------ جلوه گر شد از سما نور خداوند مبین یثرب از انوار آن لبریز شور و شغب است ------ ریسه ای از اختران بر گردنش کرده سوار آسمان در مقدم آنکه نگین عرب است ------ شیعیان دلشاد و خندان از سرور بیت نور شادی این خانه از خوشحالی ام و اب است ------ نور سرمد شد عیان در صورت چون قمرش جلوه ی تابنده اش در دیده بنت العِنب است ------- بوسه ها میزد نبی بر لعل لبهای حسن گوئیا شیرینی لبهای او چون رطب است ------ قدسیان پاکوب و دست افشان به دنبال نگار این طراوت حاصل سیزده شهر رجب است ------- غیث دلها غوث جانها گوهر بیت علی کز قدومش جان هستی عاشق و ملتهب است ------- از نبی تاب از علی دل برده این آیِنِه رو گفتی از روز ازل این بی قرین منتخب است ------- این که در میلاد او بلبل غزل خوان شُدِه است در میان قدسیان نقل صفاتش خُطَب است ------- در فراقت گریه ها سر داده مینوی خدا ناله ها و گریه هایش از شروط ادب است ------- نام زیبایت همیشه ذکر شیرین لبم دل به شوقت روز و شب پیوسته در شور و تب است ------- دین اگر پاینده شد مدیون صلح حسن است دین احمد اعتبارش از حَسن مکتسب است ------- با تمام حرفها چشمت پر از داغ و غم است اشک در چشم ترت جاری تر از روز و شب است ------ آه سوزانت گواهی میدهد چشم ترت داغدار مادر و اندوه هایت کرب است ------ محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترکیب بند شهادت حضرت امیرالمومنین علی (ع) ز نخلستان دگر آوای مولایم نمی آید دگر از بین بستان عرش پیمایم نمی آید بگو با مردمان آن شیر صحرایم نمی آید خداوندا چرا خورشید پیدایم نمی آید به جز آوای واویلا صدایی نیست در دنیا شده حاجت روا امشب علی عالی اعلا ---------- کدامین دیده امشب را بدون اشک سر کرده کدامین لب توانگر بود و زینب را خبر کرده چه کس جرات نموده زینبین را بی پدر کرده؟ امان از دست آنکس که بشر را خونجگر کرده به هر سو بنگرد دیده فقط آوای واویلاست به گوش قدسیان امشب فقط فریاد یا مولاست --------- جهان امشب یتیمی غرق در داغ و فغان گردد پریشان از غم مولا زمین با آسمان گردد سما گردیده تاریک و ز غم قدش کمان گردد گلستان پرستوها از این ماتم خزان گردد ندای قد قتل آمد و پشت دین از آن تا شد علی با فرق خونینش دگر مهمان زهرا شد ---------- یقینا مسجد کوفه تو را دیگر نمیبیند زمین و آسمان هرگز رخ حیدر نمیبیند فلک نالد که شیری را چنان صفدر نمیبیند ملک نازد به تو کز تو کسی برتر نمیبیند کسی چون تو نبودست و نخواهد تا که باز آید که میخواهد بگوید که چنان تو چاره ساز آید؟ ----------- عجب اوضاع ناجور و عجب ساعات دشواری علی در بسترش افتاده چون مجروح و بیماری که از چشمان بی تابش طلب بنموده او یاری که در ساعات پایانی کند با دوست همکاری نه تابی در نگه دارد که چشم از دخترش گیرد نه آن قدرت که اشکی را ز چشمان ترش گیرد ---------- الا ای آنکه بر گردت هم انجم هم قمر داری از این پروانه ی دلخون به گرد خود خبر داری؟ همین دختر که بر رویش نگاهی مختصر داری از احوالش دلی پر خون و حالی خوجگر داری بمان امشب کنارش تا گذارد سر به زانویت بمان تا بشنود از تو همان آوای هو هویت ------------ همه با چشم گریان از یتیمی خونجگر هستند پرستوها همه مضطر از آوای سفر هستند فلک می دید گلهایش غمین با چشم تر هستند به دریا مانده چشمانی که غمگین پدر هستند همه در گوشه ای تنها به بر زانوی غم دارند در این هنگامه ی ماتم به دل کوه الم دارند ----------- جبینش غرق در خون است و چشمانش زند سو سو به دنبال گل یاسش نگاهش می دود هر سو به چشمش دید عباسش که سر دارد سر زانو از این پهلو به آن پهلو شد و فرمود شه بر او مبادا یوسف زهرا شود در کربلا تنها مبادا دیده ها افتد به سوی معجر زنها ----------- محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترجیع بند وداع با ماه رمضان با حال غریبانه در اندوه و فغانم چون بلبل دلخسته بسی ناله کنانم بیتابم و دلخون شدنم بسته زبانم افسوس که در حسرت شهر رمضانم سی عید ز کف رفت و شدم بی کس و تنها در داغ فراقش شده هر دیده چو دریا -------- من سائل درگاه خداوند رحیمم من چشم به احسان خداوند کریمم دلبسته ترین عبد خداوند علیمم بیتاب شب قدر خداوند عظیمم یا رب ز کرم بر من بیچاره نظر کن لطفی ز کرم بر دل این سوخته پر کن ---------- افسوس و صد افسوس که ماه رمضان رفت آرامش هر سینه و چشم نگران رفت همراه ترین همره خونین جگران رفت خوشرنگترین ماه خداوند جهان رفت پایان صیام آمده و دل شده دلتنگ آوای جدایی زده بر سینه ی من چنگ ----------- این فیض که بر خلق چنان ماه عیان شد نامش به لب مردم دنیا رمضان شد هر پیر که بود از دم این ماه جوان شد اشک از غم دوریش ز هر دیده روان شد ای کاش خدا رحم به هر بنده نماید با آمدنش دل ز کف بنده رباید -------- هنگام جدایی شد و فریاد برآرید صد ناله ی هجران ز لب داد برآرید فریاد ز برّانی هر دشنه ی بیداد برآرید آهی به هواخواهی فرهاد برآرید فریاد برآرید که ماه رمضان رفت آن مایه ی امید به دلهای جوان رفت ----------- این ماه تمامش همه الطاف خدا بود در بطن دعای سحرش شور و نوا بود در هر دم آن ذکر خداوند بپا بود دلها همه در وقت اذان غرق صفا بود صد حیف که این رفت و دو صد شکر که آمد صد نغمه ی تبریک از آن خالق سرمد --------- ما بلبل دستان خدا در شب شوریم آلاله ی خشکیم و پی شطّ ظهوریم با آنکه غریبیم و ز هر غافله دوریم ما منتظران منتظر آیه ی نوریم هر چند که دل بی تو بود در غم و ماتم آقا تو بیا تا که شود عید دمادم ------- محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
عمری سخنم به یاد دلدارم بود رو سوی حرم همیشه افکارم بود با عشق حسین فاطمه مانوسم زیرا که خودش نقطه ی پرگارم بود محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
بعد از رمضان به عید رویت نازم من تشنه لبم به آبرویت نازم هر لحظه نگاه با صفایت جویم من صیدم و بر سلسله مویت نازم محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
تصنیف یاد شلمچه یاد شلمچه در دل دائم زند صدایم گوشه به گوشه ی دل سوزد به هر نوایم ناله به ناله ی دل دارد نشانه ای با اشک هایی که شده جاری به گونه هایم دانه به دانه ی خون ریزد ز دیدگانم ناله ز ناله ی من نالیده در قفایم خاک شلمچه هر دم دل را کشد بسویش تا که غبار غم از سینه کمی زدایم عشق حسین زهرا در سینه ام زند موج دیده به یاری دل دریاست در عزایم محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
ترکیب بند شهادت حضرت حمزه (ع) ای که لبهای نبی دائم دعایت کرده است با نگاهی غرق رحمت مبتلایت کرده است روز و شب با هر نگه حمد و ثنایت کرده است با تو انگاری که احساس رضایت کرده است شیر صحرای عرب بودن بُود مختصّ تو ترس ها دارد عرب تا زنده ای از شخص تو --------- ای که آزادی مرامت بوده از روز ازل تیغ تیزت در زبان گردیده چون ضرب المثل شد شعار حق پرستی بر لبت رود عسل ساختند از هیبتت افسانه و شعر و غزل تیغ در دستان تو گویی خدایی میکند بین دستان تو هر دم جان ستایی میکند ----------- روز بدر از همّتت اسلام شد مدیون تو هر جوانمردی به خود بالید و شد مفتون تو اشک ها جاری شد از چشمان هر مجنون تو خلق میگوید از اعجاز و هم افسون تو ای گرامی مرد میدان نبرد و افتخار مانده از هر ضربتت بر روی عالم یادگار ------------- چشمها مشتاق دیدارت شد ای والا مقام پیر میدان می شود پیوسته در پیشت غلام کار دشمن گشته از پیکار تو دیگر تمام میکند تیغ کجت همچون اجل بر دون سلام تیغ تو شیرازه ها را ریخت بر هم همچو موج بوده ای در بین میدان همچو خورشیدی در اوج ------------- ای که بدر از تیغ خونریزت شده تصویر جنگ چاه بدر از همتت جوشیده با تکبیر جنگ جای جایش دارد از هر ضربتت تدبیر جنگ باید از رزم تو آموزد فلک تفسیر جنگ مرد باید حمزه آسا تیغ بر دشمن زند راد مردی این چنین صد طعنه بر آهن زند --------- در احد جنگاوری را یاد عالم داده ای دل چنان شیدائیان بر نور خاتم داده ای با نوای یا علی بر دیده شبنم داده ای از غمت بر خواهرت داغ محرم داده ای داغ جانسوزت نبی را غرق ماتم کرده است چشم زهرا را ز خونت چاه زمزم کرده است ------------ معجری بعد تو اما در کف اعدا نبود صحبت از تاراج اهل خیمه زهرا نبود کودکی گم گشته در تاریکی صحرا نبود در اسارت خواهرت چون زینب کبرا نبود کربلا اما تمامش قصه ی ناگفتنی ست درد سخت دختری در تیرگی گم گشتنی ست ----------- محمد حسین علیرمضانی سر شکسته
ترکیب بند مدح و شهادت شیخ الائمه امام صادق علیه السلام و گریز به بزم یزید -------- آن امامی که کمالش همه دم پیدا بود از نخیل علوی پاک تر از دریا بود آیت حسن خدا همچو خدا یکتا بود چارمین نسل بتول دو سرا زهرا بود آسمان سائل درگاه کریمانه ی او منشاءِ خیر و عطا هست در خانه ی او --------- چشم خورشید به دیدار رخش روشن شد با نگاهش همه ی شهر پر از سوسن شد تا در آن شهر لبش گرم سخن گفتن شد از نفسهاش مدینه به مثل گلشن شد از لبش درّ و گهر بود که جاری شده بود یثرب از زمزمه اش باغ و بهاری شده بود --------- مجلسش درس که نه مکتب انسان ساز است جمله در جمله ی او معجزه و اعجاز است شعله ی دانش او همچو پر پرواز است نور علمش ز ازل شاکله ی اعزاز است مذهب شیعه شد از همّت صادق بر پا شیعه شد با نفس قدسی صادق معنا ---------- دین و مذهب همه مرهون امام صادق عشق و دانش شده مجنون امام صادق دلِ ایمان شده دلخون امام صادق جان شیعه شده مفتون امام صادق این امامیست که جانها همه پروانه ی اوست روشنی بخش دل و دل همه دیوانه ی اوست ----------- پیر مردی که دمش حکم مسیحا دارد بین آتش به لبش ذکر خدایا دارد دیده اش روشنی و نور فتحنا دارد بند بندش همه تفسیر خلقنا دارد این که افواج ملک ریزه خور سفره ی اوست تشنه ی مذهب او گشته همی دشمن و دوست -------- شعله ها شعله کشیدست چنان دور و برش که برافروخت شرر، آتش کین بر جگرش سوخته از آتش بیداد همه بال و پرش شد پناهش دل آن شب ز الم چشم ترش یورش آورد که بندد ز جفا دستانش دشمنش تا که کند با غم دل مهمانش --------- بیت بیت سخن شعر مرا گوش کنید هر چه از داغ شنیدید فراموش کنید سینه را با شرر و آه هم آغوش کنید جام غم را چو من از چشمه ی آن نوش کنید دست کین تا که شرر بر در این خانه نهاد خاطرات علی و فاطمه آمد چو به یاد ---------- خانه از آتش اشرار به خود میلرزید با دل خون در و دیوار به خود میلرزید آسمان با دل خونبار به خود میلرزید کوچه از دیدن دلدار به خود میلرزید بی مراعات کشاندند پی مرکب خویش دل زهرا شده از دیدن این واقعه ریش --------- ریسمان بود به دستی که فلک سائل اوست آنکه از روز ازل حور و ملک سائل اوست همه از ارض و سما تا به سمک سائل اوست دفتر رزق و عطا نان و نمک سائل اوست صادق آل نبی را به جفا میبردند صاحب قال نبی را به جفا میبردند -------- دست بیداد چه بر آل تراب آورده فوج غم کینه ی بی حد و حساب آورده دشمنش مرکب خود را به شتاب آورده شیخ دین را به سر بزم شراب آورده آسمان گریه کن از ماتم این درد گران ای فلک روضه تشت و سر پر خون تو بخوان --------- محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
تا کام تشنه کامان در آرزوی آب است رویا به چشم تشنه امواج در سراب است -------- تا زندگانی ما بر این مدار چرخد چون جهره عمر آدم درگیر پیچ و تاب است ------- ای زن مباش دلخوش تا نفس فتنه خیزت دنبال یک نگاه از مردان ناصواب است -------- زنهای پاک سیرت خود آیت خدایند هر بی حجاب گویی مغروق و غرق خواب است ------- بر بندگان عاشق بخشیده حق تلالو رخسار عاشقانش چون روی آفتاب است -------- زن با عفاف و ایمان چون کعبه خداوند پنهان ز چشم مردم در چادر و حجاب است ------ جهره = چرخ نخ ریسی ------- محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترکیب بند شهادت آیت الله رئیسی شهید خدمت و هیئت همراه دردی به دل افتاده که درمان شده شیون از داغ تو انگار که گریان شده شیون ای بت شکن از داغ تو بستان شده شیون برخیز ببین کشور ایران شده شیون دردا که غمت خون به دل خونجگران کرد داغی که بهاران وطن را چو خزان کرد ------ جمهور وطن در غم تو بانگ و نوا داشت با ناله و فریاد وطن را به عزا داشت در ماتم آن مرد که قلبی ز طلا داشت هر لحظه و هرجا به لبش نام خدا داشت مردم همه در داغ تو فریاد کشیدند جز آتش جانسوز تو در سینه ندیدند ------- ای خادم فرزانه ی خورشید خراسان ای باور مردم به تو ای جلوه ی باران ای گم شده در جنگل و در کوه و بیابان ویرانه وطن از نفست یافته سامان جز طعنه که از هم سخنانت نشنیدی جز ظلم که از یار طلبکار ندیدی ------- جز خدمت بر مردم ایران به سرت نیست جز کار و سپس کار دگر در نظرت نیست جز توسعه انگار که فکر دگرت نیست حقّا که به جز دست دعا بال و پرت نیست با خدمت پیوسته و دائم که نمودی افسانه پیروزی خدّام سرودی --------- ای شعر بهارانه ی خدمت به سلامت ای واژه ی پر نور صلابت به سلامت ای معنیِّ زیبای رشادت به سلامت وی مست جمال تو شهادت به سلامت تو خادم خوش آتیه ی کوی رضایی تو ذوب شده از نفس و هُرم ولایی ------- محمد حسین علیرمضانی سرو شکسته