eitaa logo
تربت پاک عارفان
2.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
425 ویدیو
10 فایل
♦️معرفی 🌟شرح احوال عارفان بزرگ با حضور در مزار آن ها با عنوان #تربت_پاک_عارفان 🌷ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ و ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ آموزش #تربت_پاک_عارفان برای همین مهم درکنار شماست 💠موسسه علمی تربیتی آوای توحید
مشاهده در ایتا
دانلود
👤ابوعلی شقیق بن ابراهیم بلخی، از عارفان قرن دوم، اهل بلخ بود. او تاجری بود که به سرزمین‌های روم مسافرت می‌کرد. 💎وی اولین کسی بود که علم طریقت و اصول تصوف را در خراسان نشر داد. 🔸نزد قاضی ابویوسف فقه آموخت و مرید و مصاحب ابراهیم ادهم بود، و استاد حاتم اصم. 🔸او سرانجام درسال ۱۹۴ق در یکی از جنگ‌های ماوراءالنهر کشته شد و در ختلان دفن شد . @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀شقیق برای تجارت به ترکستان رفت و به دیدن بت خانه رفت. بت پرستی را دید که بتی را می‌پرستید و زاری می‌کرد. ❗️شقیق گفت: تو آفریدگاری زنده و قادر و عالم داری! او را بپرست و شرم دار که از بت هیچ خیر و شر نیاید. ❗️گفت: اگر چنین است که تو می‌گویی قادر نیست که در شهر خودت تو را روزی دهد که تو بدین جا آمدی! 🔆شقیق از این سخن بیدار شد و روی به بلخ نهاد. در راه، گبری (زرتشتی) با او همراه شد. به شقیق گفت: چه کار میکنی؟ گفت: بازرگانم ➖گفت: اگر در پی روزی می‌روی که برای تو تقدیر نکرده اند، تا قیامت اگر بروی به آن نرسی؛ اگر از پس روزی می‌روی که تو را تقدیر کرده اند، مرو که خود به تو میرسد. 💎شقیق چون این سخن شنید بیدار شد و دنیا بر دلش سرد شد. به بلخ برگشت. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🌀در بلخ قحطی بزرگی آمد؛ چنانکه یکدیگر را می‌خوردند! غلامی را در بازار شادمان و خندان دید. گفت:ای غلام، الان چه جای شادی است؟ نمیبینی که خلق از گرسنگی چگونه اند؟! 🔹غلام گفت: مرا چه باک که من بنده کسی ام که یک دِه و چندین غله دارد. و من را گرسنه نگذارد. 🔸شقیق در آنجا از دست رفت! و گفت: الهی این غلام به خواجه ای که انبار داشته باشد چنین شاد باشد. تو مالک الملوکی و روزی پذیرفته، ما چرا اندوه خوریم؟!.. ⚡️و همانجا از شغل دنیا رجوع کرد و توبه ی نصوح کرد و روی به راه حق نهاد و در توکل به حد کمال رسید. ✔️شقیق پیوسته میگفت: من شاگرد غلامی هستم... @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰روزی شقیق به استادش ابراهیم ادهم گفت: ای ابراهیم! با معاش چگونه ای؟ ➖گفت: اگر چیزی رسد شکر کنم و اگر نرسد صبر کنم. ‼️شقیق گفت: سگان بلخ هم اگر چیزی باشد دُم تکان میدهند؛ واگر نباشد صبر! ➖ابراهیم گفت: شما چگونه کنید؟ ➕گفت: اگر ما را چیزی رسد ایثار کنیم و اگر نرسد، شکر کنیم!.. ✅ابراهیم برخاست و سر او بر آغوش گرفت و ببوسید.و قال: انت الاستاد ولله. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔆حبیب بن محمد عجمی که بیشتر با نام حبیب عجمی یا حبیب فارسی شناخته می‌شود، زاهدی ایرانی بود که در بصره زندگی می‌کرد. ⚜او دوست و شاگرد حسن بصری بود. در اواخر قرن اول هجری می زیسته است. 🔱 او را مؤسس تصوف ایرانی دانسته‌اند. ⭕️حبیب عجمی در ابتدای امر، ثروتمند بوده و از طریق دادن مال به ربا امرار معاش می نموده است. ◾️تاریخ وفات وی را سالهای ۱۱۹ و ۱۳۰ و ۱۴۱ هجری قمری نوشته اند. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
⛅️ روزی حبیب عجمی، به درِ خانه‌ی يكی از بدهكارانش میرود، که او در خانه نبوده و از زنِ او ، سودِ پول را طلب مي‌كند. ➖زنِ آن فردِ بدهكار میگوید كه چيزی در خانه ندارند و گوسفندي كُشته‌اَند كه تنها گردنِ آن گوسفند، باقی مانده است. ➖حبیب نيز آن را برداشته و به خانه مي‌برد. به زنِ خود ميگويد: اين سودِ پولي است كه به ربا داده‌ام، ديگی بر آتش بگذار و اين را بپز. ➖در این زمان درويشی آمد وچيزی خواست. و حبيب، از پُشتِ ديوار، داد زد: چيزي كه ما داريم، اگر به تو بدهيم، تو را توانگر نمیکند و ما نيز فقير مي‌شويم. درويش نيز از آنجا گذشت و رفت. 🔥زن بر سرِ ديگ رفت و همين كه دربِ ديگ را برداشت، داخلِ ديگ را پُر از خونِ سياه ديد. رنگش زرد شد و رو به حبیب گفت: در اين جهان اين سزای ماست، وای بر ما در آن جهان! 💥با ديدنِ اين صحنه، آتشي به دلِ حبيبِ افتاد كه ديگر فرو ننشست. از همان زمان توبه كرد. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
✅حبیب برای حلال كردنِ مالِ خود به بازار رفت. ➖در كوچه چند كودك بازی مي‌كردند، با هم مي‌گفتند : «حبيبِ رباخوار آمد، دور شويد تا گَردِ او بر ما ننشيند كه مانندِ او بدبخت مي‌شويم!» ⚡️آتشي در دلِ حبيب زبانه كشيد، راهش را عوض كرد و به مسجدی رفت كه «حسن بصري» در آن موعظه مي‌خواند. حسن بصري در ميانِ سخنانِ خود، چيزي گفت: به يكبارگي دلِ حبيب را غارت كرد و هوش از او زايل شد. ➖در راه، كودكان را دوباره ديد‌؛ اين بار به همديگر گفتند: دور بايستيد تا وقتي كه «حبيبِ تائب» مي‌گذرد، گرد و خاكِ بازي كردنِ ما بر او ننشيند كه در خدای عاصی شويم!(گناهکار میشویم! ) ⭐️ حبیب گفت: «الهی و سیدی! به این یک روز که با تو آشتی کردم این طبلِ دلها بر من زدی و نام من به نیکویی بیرون دادی!» 🌹در شهر اعلام كرد كه هر كس كه از او طلبي دارد، بيايد و طلبش را بگيرد. همه‌ي طلبكاران آمدند و مالِ خويش را گرفتند و رفتند و چيزي برايش نماند. طلبكاري ديگر آمد، چادرِ زنِ خويش را هم داد و دوباره طلبكاري ديگر آمد و پيراهن خود را به او داد ! از آن به بعد، در صومعه‌اي در نزديكيِ رودِ فُرات، به عبادتِ خدا مشغول شد و از «حسنِ بصري» علم مي‌آموخت. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
👈روزی حبیب برای عبادت در صومعه بیرون رفت که زنِ او، طلبِ خریدی کرد. ➖به صومعه رفت. شب هنگام كه با دستِ خالی آمد؛ زن گفت: كجا كار كردی كه چيزی نياوردی؟ ➖حبیب گفت: آنکس که من برای او کار می‌کردم كريم است و از کَرَمِ او شرم دارم که از وی چیزی بخواهم. او خودش به وقتش خواهد داد؛ که می‌گوید هر ده روز مزد می‌دهم. 😔پس هر روز بدان صومعه می‌رفت و عبادت می‌کرد تا روز دهم رسید، اندیشه کرد که امشب به خانه چه برم و با زن چه گویم!؟ ✨حمالی (باربری) به در خانه وی آمد با یك خروار آرد و روغن... و انگبین و توابل( ادويه)... ، و جوانمردی ماهروی با آنها سیصد درم سیم به درِ خانه‌ي حبیب آمد و دَر زد و به زن حبیب گفت: حبیب را بگوی که تو در کار افزای تا ما در مزد بیفزاییم؛ و این را گفت و رفت. 😞چون شب شد، حبیب خجل روی به خانه نهاد. چون به در خانه رسید، بوی نان می‌آمد. زن روی حبیب را پاک کرد و گفت: ای مرد! این کار از بهر آنکه می‌کنی آن کس پس نیکو مهتری است با کرامت و شفقت. اینک چنین و چنین فرستاده... 😳حبیب متحیر شد و گفت: ای عجب! ده روز کار کردم، با من این نیکویی کرد. اگر بیشتر کنم دانی که چه کند؟!.. @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
🔶میرزا رضی آرتیمانی یا میرزا رضی‌الدین آرتیمانی مشهور به میرمحمد متخلص به رضی (زادهٔ ۹۷۸ در روستای آرتیمان – درگذشتهٔ ۱۰۳۷ هجری قمری) از شاعران و عارفان مشهور دوران صفویه بود. 🔸وی در سال ۹۷۸ قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان به دنیا آمد. 🔸در ایام جوانی به همدان رفت و در آن‌جا مشغول تحصیل شد و از شاگردان میر مرشد بروجردی گردید. 🔸رضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس که معاصر وی بود قرار گرفت و در جمع منشیان میرزایان شاه در آمد و به همین دلیل بود که داماد خاندان صفوی شد. http://news.avayetowheed.ir/?p=3898 @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷رضاقلی‌خان هدایت در مورد رضی چنین نوشته‌است: 🔹سیدی است صاحب ذوق و حال عرفانی با افضال در معارف الاهیه مسلم آفاق و در مدارج حقانیه در عالم طاق. معاصر شاه عباس صفوی و والد میرزا ابراهیم متخلص به ادهم است. وی که از رِندان مست و عارفان پاکدل و صوفیان صافی‌دل است علوم نقلی و عقلی را چون حجابی می‌بیند که انسان را به خود متوجه می‌سازد و از عشق به معشوق یکتا باز می‌دارد…» http://news.avayetowheed.ir/?p=3898 @arefan_313 •┈•✨✾✨•┈•