eitaa logo
؏ﭑرفــــﺂݩِ مـجـﭑهد | شهیدانּ عشࢪیہ و طهـمـاسبے
401 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
42 فایل
﷽ ⭕️ معرفی و بازنشر زندگینامه، سبک زندگی، وصیتنامه، آثار صوتی و تصویری، دست‌نوشته‌ها و ... از مربیان‌شهید والامقام ابراهیم عشریه و مهدی طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir ⭕️ لینک ارتباط با مدیر کانال و یا ارسال محتوا: https://eitaa.com/MALEK_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
____🍃🌸🍃🌸🍃____ ... دو سه دقیقه گذشت. داشت دیر می‌شد. تماس گرفتم با ابراهیم؛ گفتم: «چی شد پس؟! بزنید دیگه!» گفت: «صبر کن یه مشکلی پیش اومده.» بعد دو دقیقه دیدم دو نفری و دوان دوان دارند برمی‌گردند. وقتی رسیدند،گفتم: «چی شد؟» ابراهیم با عصبانیت جواب داد: «اسلحه‌ اش خیلی کثیفه و شلیک نمی‌کنه! پر از گله!» گفتم: «خب پس بی‌زحمت یکی دیگه رو بیار...» به سرعت رفت و یه آر‌پی‌جی‌زن دیگه رو همراهش آورد. دوباره از ما دور شدند که بزنند. خیلی دیر شده بود. دشمن داشت با این تاکتیک برای تجدیدسازمان خودش، که در اثر بمباران به هم ریخته بود، از ما زمان می‌گرفت. اسم این تاکتیک در اصطلاح نظامی، «عملیات تأخیری» بود. باز هم چند دقیقه گذشت. با ناراحتی به ابراهیم گفتم: «بزنید دیگه دیر شده!» ابراهیم جواب داد: «صبر کن داریم برمی‌گردیم!» وقتی رسیدند، دیدم صورت ابراهیم از عصبانیت قرمز شده. گفتم: «مشکل چیه؟» با ناراحتی گفت: «آرپی‌جی این بابا اصالاً سوزن نداره!!» خدای من! وضع خیلی به هم ریخته بود. انگار از اول اصالاً قصد شرکت در عملیات را نداشته‌اند و به زور آمده‌اند. باید مسئول عملیات‌شان را بازخواست می‌کردیم؛ اما الان وقتش نبود. 🔻ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅--- 🎁 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما