eitaa logo
؏ﭑرفــــﺂݩِ مـجـﭑهد | شهیدانּ عشࢪیہ و طهـمـاسبے
401 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
42 فایل
﷽ ⭕️ معرفی و بازنشر زندگینامه، سبک زندگی، وصیتنامه، آثار صوتی و تصویری، دست‌نوشته‌ها و ... از مربیان‌شهید والامقام ابراهیم عشریه و مهدی طهماسبی 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir ⭕️ لینک ارتباط با مدیر کانال و یا ارسال محتوا: https://eitaa.com/MALEK_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
____🍃🌸🍃🌸🍃____ همین کار را هم کردند! از دور دیدمشان، الحمدالله هردو سالم بودند. خیالم که راحت شد رفتم به سمت ساختمان دشمن. رسیدم کنار ساختمان و ضامن نارنجک را کشیدم تا از پاکسازی آن مطمئن شوم، ناگهان عمار تماس گرفت و دستور داد تا سریع برگردیم و عملیات را ادامه ندهیم. ضامن را برگرداندم سرجایش، فکر کردم اشتباه شنیدم. با عمار تماس گرفتم و گفتم:« مفهوم نبود.» عمار دوباره با تاکید گفت:« برگردید و وقت را تلف نکنید.» دیگر سوال نپرسیدم برگشتیم پیش ابراهیم و حامد. ابراهیم گفت:« چی شد؟!» اظهار بی اطلاعی کردم و گفتم:« همونی که شما توی بی سیم شنیدید منم شنیدم» دوباره با عمار تماس گرفتم و گفتم:« ما نزدیک اتوبان حلب هستیم اتوبان از این جاده دیده میشه، ۴۰۰ تا ۶۰۰ متر بیشتر فاصله نداریم» عمار با تاکید بیشتر گفت:« حتماً برگردید» فرصت بحث و پرسش و پاسخ نبود، آتش دشمن شدید و شدیدتر میشد. اطاعت کردیم و به کمک حامد و ابراهیم نیروهای عراقی که داخل ساختمان ها مستقر شده بودند را به سرعت به منظور عقب نشینی خارج کردیم. نیروها به سختی قبول می‌کردند که باید عقب نشینی کنند. 🔻ادامه دارد... ─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─ 🎁 🌐 | www.aref-e-mojahed.ir 🔗 | @arefanemojahed 📧 | info@aref-e-mojahed.ir ✅ نشرش با شما