هدایت شده از خیابان قیام
⭕سیلیِ توسعه یزدِجهانی، به صورت خانواده شهدا
میگوید: چند روز پیش همسر شهید و دختر شهیدی را در یزد به خاطر #نهی_از_منکر به باد مشت و لگد بستند؛
میگویم: این مشت و لگد مال دیروز نیست؛سالهاست که دارالعباده زیر باد مشت و لگد جریان #توسعه است.
میگوید: کدام توسعه؟
میگویم: همان توسعهای که سالهاست نرم افزارش روی مسئولین یزد نصب شدهاست؛ همان توسعهای که تا #منفعت_اقصادی می بیند لب و لوچهاش آویزان میشود؛ پروژههایش را با ترازوی آمار اقتصادی میسنجد و چشمش را به روی پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، زیست محیطی و حتی امنیتی میبندد.
میگوید: کدام مسئولین را میگویی، واضح حرف بزن.
میگویم: منظورم اشخاص نیستند، منظورم تفکری است که اگر وارد حوزه صنعت شود پشت سرهم #کارخانه میزند و #معدن استخراج میکند؛ بدون این که برنامه جدیای برای جلوگیری از آلودگی هوا و محیط زیست داشته باشد؛ بدون این که نگاهی به مهاجرت بیرویه #کارگران_غیربومی به یزد داشته باشد؛ فقط در یک فقره نتیجهاش میشود بالا رفتن آمار بزهکاری توسط مهاجرین غیربومی. #اغتشاشات اخیر را یادت هست، بسیاری از متهمانش کارگران غیربومی بودند؛ اصلا همین ماجرای #آتش_زدن_مساجد، آن هم کار یک غیربومی بود؛ بماند آمارهای مفاسد اخلاقی و فرهنگی ناشی از مهاجرت. اشتباه نشود اینجا هم کارگران غیربومی مقصر نیستند؛ مقصر همان تفکر توسعهطلب است که آنها را از شهر و دیارشان دور کرده و ایدهای برای حل مشکلات اقتصادی، فرهنگی و... آنها ندارد؛ در نتیجه استضعفافشان، آنها را به بزهکاری سوق میدهد.
همین تفکر وقتی وارد حوزه #گردشگری میشود، برای جذب توریست خودش را به در و دیوار میزند تا یزد را #ثبت_جهانی کند؛ بعد برای خدماتدهی به گردشگران، بافت تاریخی را دو دستی تقدیم کافهها، هتلها و خانههای بومگردی میکند و بعد برای جلوگیری از #مفاسد_اخلاقی در همین مراکز کاسه چهکنم دست میگیرد؛ ظاهر بافت را بزک میکند اما کیست که نداند پشت این دیوارهای کاهگلی گردشگرپسند، مخروبههاییست که زمانی محل زندگی ساکنان دارالعباده بوده. ساکنانی که با رفتنشان چراغ محله، مسجد و منبر کمسو شد؛ ساکنانی که اگر بودند نیازی نبود گروههای مردمی برای حفظ هویت شهر، گوشت قربانی شودند و زیر باد مشت و لگد گرفته شوند.
میگوید: یعنی صنعت و گردشگری و کلا اقتصاد را تعطیل کنیم؟
می گویم: نه، نرمافزارمان را تغییر دهیم؛ هدف اصلی حاکمیت #رشد_و_تعالی جامعه است اما چون مشکلات اقتصادی مانعی در این مسیر است بایستی این مانع را برداشت؛ اما این دلیل نمیشود که ما هدف اصلی را فراموش کنیم و اقتصاد برایمان بشود هدف.
میگوید: گیج شدم، کاش بیشتر توضیح میدادی.
میگویم: کتاب "توسعه و مبانی تمدن غرب" شهید آوینی را بخوان.
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
هدایت شده از خیابان قیام
⭕روششناسی انتصابات
به بهانه اعتراض برخی از نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان یزد به انتصاب اخیر
برای انتصاب هر فرد در هر جایگاه باید معیارهای متعددی لحاظ شود؛ یکی از روشهای سنجش این معیارها در افراد مختلف، مشورت با نخبگان و دلسوزان در حوزه مرتبط با انتصاب است.
این اتفاق دو فایده مهم برای مسئول منصوب کننده دارد، نخست این که انتخابش به صحت نزدیکتر میشود و دوم این که با این کار عقلها اقناع شده و دلها با او و شخص منصوبشده همراه میشود. البته کار دشواری است ولی در حکم همان یک سال نان ترهای است که پشتبندش صد سال نانوکره دارد.
البته ممکن است گاهی برخی از مسئولین از ترس حاشیههای احتمالی، با گفتن این جمله که "بگذار در سکوت و بدون سروصدا کار را پیش ببریم" مسئول مورد نظر را منصوب کنند؛ غافل از این که با این کار نه تنها به دام حاشیهها میافتند، بلکه چون از عقول نخبگان هم بهره نبردهاند احتمال این که مسئول نصبشده، مطلوب از آب در نیاید بیشتر خواهد بود.
مسئله دیگری که در روششناسی انتصابات قابل تامل است این که هرکس حتی یک مجموعه کوچک را مدیریت کرده باشد خوب میداند یکی از ملاکهای انتصاب مدیران زیردست، همدل بودن و همراه بودن مدیر است که اگر چنین نباشد قطعا کار قفل خواهد کرد.
اما تذکر این نکته بسیار مهم است که بدانیم این ملاک، ملاک اصلی یا نتها ملاک نیست، بلکه ملاکی است در کنار سایر ملاکها؛
نکته دیگر هم اینکه برای انتخاب نیروی دارای ملاکهای مناسب، نباید به شناخت محدودمان اکتفا کنیم، بلکه تا حد ممکن باید جستجو کنیم و افراد دارای صلاحیت را بیابیم؛ چه بسا این افراد در دایره آشنایی ما نباشند ولی در کار حکومت بسیار همراهتر و همدلتر از آشنایان هم باشند.
نکته آخر این که رسولالله (ص) میفرماید: "هركس مردى را بر ده تن رياست دهد و بداند كه ميان آنها كسى هست كه از او برتر است پس با خدا و رسول خدا و جماعت مسلمين تقلب كرده است."*
اگر مسئولین بالادستی در انتصابات، ملاکها را رعایت کرده و میکنند انشاالله نتیجه خیرش را در این دنیا و دنیای دیگر خواهند دید و اگر تاکنون از سر ناآگاهی نکردهاند انشاالله از این به بعد بکنند؛ اما اگر چناچه میدانستند و نکردهاند پاسخ خدا، رسولش و جماعت مسلمین را در دو دنیا بایستی بدهند.
*نهجالفصاحه، ج۱، ص۳۶۱
#علی_اصغر_مرتضایی_راد
@noghtewirgool
🔳 ️قاتل یک نفر نیست، بلکه یک جریان است!
🔻یادداشتی کوتاه در واکاوی ریشههای اتفاقات #میبد که آتش فتنه به پا کرد
هر کدام از مسئولین یزد گفتند #افغانستانیها را اخراج میکنیم باور نکنید.
این کار نه عادلانه است، نه عاقلانه و نه ممکن؛ چرا که بازار کار استان وابسته به نیروی کار مهاجر خصوصا افغانستانیهاست.
اخیرا در یکی از شهرستانها موقتا اخراجشان کردند، کار ساختمانی زمین خورد، بلافاصله همه را برگرداندند.
وابستگی یزد به نیروی کار مهاجر علل متعددی دارد، که شاید مهمترینش توسعه بیرویه صنعتی و معدنی در استان باشد؛
کارخانه و معدن کارگر میخواهد که یزد به تعداد کافی ندارد؛ برای همین، استان به وارد کننده کارگر غیر بومی تبدیل شده است.
چرا نیروی کار بومی کم داریم؛
چون اولا جمعیت یزد چندان زیاد نیست،
ثانیا جوان یزدی گرایشی به اشتغال در مشاغل سطح پایین مثل کارگری ساختمان و کارگری در صنعت و معدن ندارد.
چرا جوان یزدی به کارگری گرایش ندارد؛
چون اولا حقوق کارگری پایین است.
ثانیا سالهاست آموزشوپرورش و دانشگاه به جای سوق دادن جوان یزدی به سمت مهارت آموزی، اورا به پرتگاه کنکور هل دادهاند. مسئولین هم پُزش را دادهاند، بدون اینکه متناسب باتوقع دانشجو بازار کار تعریف کنند.
ثالثا ریل گذاری اقتصادی استان در حوزه صنعت و معدن با ریلگذاری آموزشی که دانشجو را به سمت فناوریهای هایتک و دانشبنیان سوق میدهد چندان تناسب ندارد.
رابعا سبک زندگی مجازی، فستفودی و... یزدی اهل کاروتلاش را کمی کِرخت کرده است.
✒️ #علی_اصغر_مرتضایی_راد