آیات بامداد دوشنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ «38»
و كسانى كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را بر پا داشته
و كارشان با #مشورت ميانشان انجام مىگيرد و از آنچه روزيشان دادهايم #انفاق مىكنند.
سوره شورى : وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ «39»
و كسانى كه هرگاه به آنان ستمى رسد (تسليم نمىشوند و) يارى مىطلبند.
نكتهها:
طلحه و زبير به حضرت على عليه السلام گفتند: ما به شرطى با تو هستيم كه در هر كار با ما مشورت كنى،
زيرا حساب ما از ديگران جداست، حضرت فرمودند: «نظرت فى كتاب الله و سنة رسوله فامضيت ما دلانى عليه و اتبعته و لم احتج الى آرائكما فيه و لا رأى غيركما
و لو وقع حكم ليس فى كتاب الله بيانه و لا فى السنة برهانه و احتيج الى المشاورة فيه لشاورتكما فيه» !
من در كتاب خدا و سنّت رسول او نگاه مىكنم هر چه بود پيروى مىكنم
و نيازى به رأى و مشورت شما و ديگران ندارم ولى هرگاه امرى بود كه در كتاب و سنّت برهانى بر آن نداشتم
و نياز به مشورت بود با شما مشورت خواهم كرد !
در آيه 38، نظام شورى براى اداره امور جامعه مورد تأكيد قرار گرفته و به همين جهت اين سوره #شورى نام گرفته است.
ما نيز به همين مناسبت، بخشى از روايات در باب مشورت و شورى را در اينجا مىآوريم.
«شاور العلماء الصالحين» با دانشمندان وارسته مشورت كن.
«و اجعل مشورتك من يخاف الله» در مشورت خود كسانى را قرار ده كه خدا ترس باشند.
«شاور المتقين الذين يؤثرون الآخرة على الدنيا» با اهل تقوى كه معاد را بر معاش ترجيح مىدهند مشورت نما.
«خير من شاورت ذوى النهى و العلم و اولوا التجارب و الحزم» با عقلايى كه داراى علم و تجربه هستند مشورت كن.
«لا تدخلن فى مشورتك بخيلا و لا جبانا و لا حريصا» با افراد بخيل و ترسو و حريص مشورت مكن.
«رأى الرجل على قدر تجربته» ارزش هر رأى به مقدار تجربه صاحب رأى است.
«أن يكون حرا متدينا صديقا و ان تطلعه على سرك»
با افرادى مشورت كن كه راستگو باشند و وابستگى نداشته باشند و او را بر راز خود آگاه كن تا بتواند رأى جامع و كامل ارائه دهد.
«مشاورة العاقل الناصح رشد و يمن و توفاق من الله» در مشورت با عاقل خيرخواه رشد و بركت و توفيق الهى است.
شاور فى امورك من فيه خمس خصال ... در كارهاى خود با كسى مشورت كن كه در او پنج خصلت باشد: عقل، علم، تجربه، خيرخواهى و تقوا.
سؤال: آيا مشورت پيامبر با مردم جنبه ظاهرى داشت؟
پاسخ: هرگز، زيرا اگر مشورت مىفرمود و خلاف آن را انجام مىداد نه تنها به امّت احترام نگذاشته بود، بلكه به نوعى روح آنان را جريحهدار مىكرد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در جنگهاى بدر، احد، خندق، حديبيه، جنگ با بنىقريظه و بنىنظير و فتح مكّه و جنگ تبوك با مسلمانان مشورت فرمود.
#مشورت در مسائلى است كه مربوط به مردم باشد،
ولى در امورى كه مربوط به خداوند است نظير بعثت، امامت و عبادت، جاى مشورت نيست.
نماز پيمان الهى است، «الصلاة عهد الله» عهد خدا را بايد انجام داد و نيازى به مشورت ندارد.
امامت و رهبرى امّت نيز عهد الهى است، زيرا همين كه حضرت ابراهيم از خداوند درخواست كرد كه نسل او رهبر جامعه شود، خداوند فرمود
: #رهبرى و امامت پيمان و عهد من است
و سپردن آن مربوط به گزينش من است نه دعاى تو
و اگر از شخصى ظلمى سربزند لايق رهبرى نيست، «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»
پس در رهبرى امّت، بايد تسليم او باشيم، چنانكه قرآن مىفرمايد:
«إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» امامت به انتخاب من است.
پيامها:
1- شيفتگان نماز و انفاق، از نعمتهاى برتر و ابدى قيامت برخوردارند.
ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى ... وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا ...
2- توجّه به ربوبيّت خداوند سبب شيفتگى انسان نسبت به انجام دستورات است. «اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ»
3- اجابت دعوت خدا، بايد با عمل باشد نه ادّعا. اسْتَجابُوا ... أَقامُوا
4- غرائز را كنترل و موانع را برطرف كنيم تا راه بندگى خدا باز شود.
«يَجْتَنِبُونَ- يَغْفِرُونَ- اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ»
5- مؤمن استبداد ندارد،
اهل انزوا نيست و به رأى ديگران احترام مىگذارد. «وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ»
6- آنچه مورد سفارش است، #اقامه نماز است نه فقط خواندن نماز. (يعنى انجام باشكوه نماز با تمام شرايط) «أَقامُوا الصَّلاةَ»
7- حساب #نماز از ساير عبادات جداست.
(با اينكه نماز جزو امور موجب استجابت ربّ است،
ولى نام آن جداگانه آمده است.)
«اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ»
8- شورى و مشورت، مربوط به امور #اجتماعى مردم است،
نه احكام و دستورات دينى. «أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ»
9- از بيگانگان نظريه نخواهيد. «بَيْنَهُمْ»
💚امام کاظم «علیه السلام» :
الْمُؤْمِنُ مِثْلُ کفَّتَی الْمِیزَانِ کلَّمَا زِیدَ فِی إِیمَانِهِ زِیدَ فِی بَلَائِهِ.
💚 مؤمن همانند دو کفه ترازوست؛ هر چه ایمانش فزونی یابد، بلایش نیز بیشتر شود.
بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۲۰
آیات بامداد سه شنبه :
#قرآن
.
سوره شورى : وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها
فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ
إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ «40»
و جزاى بدى بديى مانند آن است،
پس هر كه عفو كند و اصلاح نمايد پس پاداش او بر خداست
همانا او ستمكاران را دوست ندارد.
سوره شورى : وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ «41»
و كسانى كه بعد از ظلم ديدنشان (براى رفع آن) #يارى مىطلبند بر آنان راه (نكوهشى) نيست.
نكتهها:
در قرآن كريم دوبار عبارت «فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ» آمده است:
يك بار در سورهى نساء آيه 100 كه مربوط به مهاجرين مخلص است
و يك بار در اين آيه كه مربوط به عفو از بدىهاى مردم است، پس معلوم مىشود پاداش عفو و اصلاح هم وزن پاداش مهاجرت الى اللّه است.
قانون مماثلت در اسلام: از آنجا كه قوانين اسلام طبق عقل وفطرت و عدل است، در امور مختلف برابرى را با صراحت مطرح كرده است .
پيامها:
1- #انتقام عادلانه در مقابل خشونت جايز است. «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها»
2- عفو و اصلاح از كسى كه قدرت انتقام دارد، پاداش بزرگى در پى خواهد داشت.
«فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»
3- #قصاص و مجازات بايد مطابق جنايت باشد (نه متفاوت با آن كه موجب افراط و تفريط شود).
«جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها»
4- مقدّمه و بستر اصلاح گذشت است،
در شرايط انتقام و كيفر، اصلاح زمينهاى ندارد. «فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ»
5- عفو از بدى ديگران كافى نيست
بايد او را اصلاح كرد. «عَفا وَ أَصْلَحَ»
6- تنها برخورد قانونى كافى نيست، بلكه اخلاق و عاطفه نيز لازم است.
«سَيِّئَةٌ مِثْلُها» قانون است
و «عَفا وَ أَصْلَحَ» عاطفه و اخلاق است.
7- دريافت الطاف الهى مشروط به #عفو و اصلاح است نه انتقام. «فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»
8- در انتقام پاداش نيست
ولى در عفو #پاداش است.
فَمَنْ عَفا ... فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ
9- تشويق به عفو و اصلاح، براى دفاع از ظالم نيست. «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»
10- ظالم محبوب خدا نيست خواه ابتدائاً ظلم كند يا در انتقام پا را از حقّ فراتر گذارد.
«إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»
11- انتقام براى كسى است كه قدرت دارد،
ولى هر كس توان ندارد حقّ اوست كه از ديگران استمداد طلبد. «لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ»
12- قصاص قبل از جنايت نارواست.
بَعْدَ ظُلْمِهِ ...
13- انتقام از ستمگر، حقّ مشروع انسان است
كه نه در دنيا مورد سرزنش است و در آخرت عقاب دارد.
«وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ»