معرفی کتاب:
"روایت «دوشکاچی» از یک عکس قابل تأمل در جنگ"
کتاب «دوشکاچی» از تولیدات حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمانشاه، نوشته علیرضا کسرایی، خاطرات علی حسن احمدی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس از کودکی تا عملیات مرصاد است که به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
دوشکاچی:
تعداد صفحات: ۸۴۴
قطع: رقعی
شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۰۳-۲۹۱۱-۲
نوبت چاپ: اول ۹۸
قیمت: ۱,۰۰۰,۰۰۰ ریال
شمارگان: ۱۲۵۰
لینک خلاصه کتاب و نحوه خرید آنلاین دوشکاچی در پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنری کرمانشاه:
https://bit.ly/2ACe9Qu
#دوشکاچی
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
#حوزه_هنری_کرمانشاه
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#شب_نشانی
Telegram: @artskermanshah
Eitaa: @artkermanshah
Instagram: #artkermanshah.ir
website: www.artkermanshah.ir
Email: admin@artkermanshah.ir
یکی از همرزمان شهید دکتر چمران " کمال عون" در خاطره ای جالب نقل می کند: حقیقت این است که در هنگام ورود شهید دکتر چمران به لبنان ایشان چیز زیادی در خصوص امام موسی صدر نمی دانست و قصد داشت تنها یک سال بماند اما بعد از گذشت یک سال و تجربه نمودن امور بسیاری با شخصیت امام موسی صدر آشنا شد به همین خاطر هنگامی که دکتر چمران قصد رفتن به لبنان را داشت او به امام خمینی می گوید : از من در خواست کرده اند که به لبنان رفته و به امام موسی صدر کمک کنم آیا من آنجا بروم؟ و حضرت امام خمینی با قاطعیت در جواب ایشان می فرمایند : اگر نروی گناه کرده ای.
مصطفی چمران مردی برای تمام فصول نرگس علی مردانی ، ص61
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#دکتر_چمران
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
#حوزه_هنری_کرمانشاه
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#شب_نشانی
Telegram: @artskermanshah
Eitaa: @artkermanshah
Instagram: #artkermanshah.ir
website: www.artkermanshah.ir
Email: admin@artkermanshah.ir
امام که آماده رفتن به حسینیه جماران برای دیدار با مردم بودند فرزند خود حاج احمد آقا را که وسط حیاط منزل ایستاده بود صدا کردند و به او فرمودند: «احمد، احمد!» ولی حاج احمد آقا در داخل حیاط بود و صدای امام را نمی شنید بنده او را از داخل ایوان صدا کردم و گفتم که امام شما را صدا میزنند حاج احمد آقا خدمت امام که رسیدند. آقا به او فرمودند: «این میزها را که گذاشته اید، آقای چمران با پای زخمی که نمی تواند از روی آنها رد شود. اینها را بردارید و راه را باز کنید.(بین اتاق امام و دری که به درون حسینیه باز میشد و از سطح زمین فاصله داشت میزهایی چوبی به هم چسبانیده بودند. این میزها تراس جلوی اتاق امام را یک راست به حسینیه متصل میکرد و حیاط کوچک منزل امام را نصف کرده عملاً عبور از سمتی به سمت دیگر را غیرممکن مینمود (مصاحبه مؤلف.
منبع: برداشتهایی از سیره امام، جلد 2،ص204
#دکتر_چمران
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
#حوزه_هنری_کرمانشاه
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
#شب_نشانی
Telegram: @artskermanshah
Eitaa: @artkermanshah
Instagram: #artkermanshah.ir
website: www.artkermanshah.ir
Email: admin@artkermanshah.ir
🔹لزوم تدوین خاطرات ارزشمند دفاع مقدس به صورت گروهی
معاون راهبری استان های حوزه هنری از لزوم بهره گیری تدوین خاطرات دفاع مقدس به صورت گروهی خبر داد و افزود: برنامه ریزی و برگزاری نشست های مختلف مجازی در کرمانشاه که به منظور ثبت و ضبط خاطرات شهدا انجام شده این قابلیت را دارد، بعنوان الگو و سند راهبردی ارزشمند در بین مراکز حوزه هنری ، مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.
ادامه خبر:https://b2n.ir/652505
#شهدای_بی_سیم_چی #شب_خاطره #نشست_مجازی_خاطره_گویی #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی #حوزه_هنری_کرمانشاه #میثم_مرادی_بیناباج #ادبیات_پایداری #دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
▪️t.me/artskermanshah
▪️eitaa.com/artkermanshah
▪️www.instagram.com/artkermanshah.ir/
▪️www.artkermanshah.ir
یکی از همرزمان شهید دکتر چمران " کمال عون" در خاطره ای جالب نقل می کند: حقیقت این است که در هنگام ورود شهید دکتر چمران به لبنان ایشان چیز زیادی در خصوص امام موسی صدر نمی دانست و قصد داشت تنها یک سال بماند اما بعد از گذشت یک سال و تجربه نمودن امور بسیاری با شخصیت امام موسی صدر آشنا شد به همین خاطر هنگامی که دکتر چمران قصد رفتن به لبنان را داشت او به امام خمینی می گوید : از من در خواست کرده اند که به لبنان رفته و به امام موسی صدر کمک کنم آیا من آنجا بروم؟ و حضرت امام خمینی با قاطعیت در جواب ایشان می فرمایند : اگر نروی گناه کرده ای.
مصطفی چمران مردی برای تمام فصول نرگس علی مردانی ، ص61
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#دکتر_چمران
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
#حوزه_هنری_کرمانشاه
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
▪️t.me/artskermanshah
▪️eitaa.com/artkermanshah
▪️instagram.com/art.kermanshah.ir
▪️www.artkermanshah.ir
امام که آماده رفتن به حسینیه جماران برای دیدار با مردم بودند فرزند خود حاج احمد آقا را که وسط حیاط منزل ایستاده بود صدا کردند و به او فرمودند: «احمد، احمد!» ولی حاج احمد آقا در داخل حیاط بود و صدای امام را نمی شنید بنده او را از داخل ایوان صدا کردم و گفتم که امام شما را صدا میزنند حاج احمد آقا خدمت امام که رسیدند. آقا به او فرمودند: «این میزها را که گذاشته اید، آقای چمران با پای زخمی که نمی تواند از روی آنها رد شود. اینها را بردارید و راه را باز کنید.(بین اتاق امام و دری که به درون حسینیه باز میشد و از سطح زمین فاصله داشت میزهایی چوبی به هم چسبانیده بودند. این میزها تراس جلوی اتاق امام را یک راست به حسینیه متصل میکرد و حیاط کوچک منزل امام را نصف کرده عملاً عبور از سمتی به سمت دیگر را غیرممکن مینمود (مصاحبه مؤلف.
منبع: برداشتهایی از سیره امام، جلد 2،ص204
#دکتر_چمران
#دفتر_فرهنگ_و_مطالعات_پایداری
#حوزه_هنری_کرمانشاه
#حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی
▪️t.me/artskermanshah
▪️eitaa.com/artkermanshah
▪️instagram.com/art.kermanshah.ir
▪️www.artkermanshah.ir