eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
976 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اعتقادی که هست، اعتمادی که نیست! 🆔 @asanezdevag
(قسمت دوم) 💠بدو تولد تا 2سالگی 🌺استاد شجاعی🌺 ✳️نقش مادر و مخصوصاً پدر در ایجاد اعتماد به نفس در کودک با وجود اینکه مادر نقش اصلی را در این زمینه ایفا می‌کند، اما این مسئولیت هرگز از پدر ساقط نمی‌شود. چرا که روابط صمیمانه و پیوندهای عاطفی برقرار شده میان کودک و والدین در همین دوران است که او را به اطاعت و حرف‌شنوی از صلاحدیدهای والدین در سنین بالاتر وامی‌دارد. کودکی که عادت نموده، حس امنیت و آرامش را هم در آغوش مادر و هم در آغوش پدر تجربه کند، علاوه بر مادر به پدر نیز به چشم پناهگاه و مأمن آرامی ‌برای تأمین نیازهایش نگریسته و با او پیوند عاطفی محکمی ‌برقرار خواهد کرد و همین پیوند او را در آینده به احترام و اطاعت، واخواهد داشت. ✴️موانع پرورش اعتماد به نفس در کودک کودک شما به خودی خود، موجودی دوست داشتنی است که نظر دیگران را به خود جلب کرده و آنها را به در آغوش کشیدن و بازی کردن با خود وا می‌دارد. از طرفی این موجود ضعیف، در کمال وابستگی و نیاز به شما خلق شده و همین ضعف او، به جلب توجه دیگران بیش‌تر کمک خواهد کرد. گاهی اطرافیان کودک گمان می‌کنند که این ضعف و ناتوانی تا مدت‌های مدیدی باقی می‌ماند. غافل از این که روند شکوفا شدن استعدادها و ناتوانائی‌های کودک بسیار سریع بوده و او خیلی زود می‌تواند توانائی‌هایش را یک به یک از حالت بالقوه به مرحله‌ی عمل برساند. 🔷یادتان باشد که شما باید کودکتان را باور کنید. اگر احساس کردید توانایی انجام کاری را دارد، در آن زمینه، کمک خود را قطع کنید، و تا زمانی که خودش خسته نشده و شما را به یاری نطلبیده است، به کمکش نشتابید. هرگاه کودکتان توانائی انجام کاری را پیدا کرد، طبیعتاً سعی می‌کند امور مربوط به آن فعالیت را خودش بر عهده بگیرد. البته شما نیز باید خود را به سلاح صبر و حوصله تجهیز کرده و تمام خرابکاریهایش را در نهایت آرامش تحمل کنید و به این‌ترتیب فضائی آرام را برای تجربه کردن‌های پیاپی فرزندتان آماده سازید. تشویق‌های شما به شکوفا شدن استعدادهای کودکتان سرعت می‌بخشد. اما دقت کنید که تشویق‌های شما به مرحله‌ی دخالت کردن و یا به دست گرفتن آن کار نینجامد. ‼️ دو نکته مهم : 🌟نکته 1⃣ استعداد تمام کودکان و زمان شکوفائی آنها با هم متفاوت است و مقایسه‌ی کودکان از این لحاظ کاری بسیار نامناسب و غلط بوده و یکی از موانع پرورش اعتماد به نفس در کودکان محسوب می‌شود که لطمات جبران ناپذیری را برای آنها به بار خواهد آورد. دقت کنید که از تحمیل کردن کاری برای سریعتر شکوفا شدن استعداد کودک بپرهیزید که در این صورت نه تنها به او کمکی نکرده‌اید، بلکه ضربه‌ی مهلکی از نظر عدم رشد استعدادهایش بر او وارد آورده‌اید. 🌟نکته 2⃣ شما فقط در دو حالت زیر موظفید فعالیت کودکتان را محدود کرده و او را از انجام آن کار ممنوع کنید (البته در کمال آرامش و نرمخوئی): 🔷🔹 زمانی که احتمال آسیب رساندن به بدنش در انجام آن فعالیت وجود داشته باشد. 🔶🔸زمانی که برای دیگران مزاحمتی ایجاد کرده باشد. ادامه دارد .... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌 بنظرت کدوم ؟ 💠 از مصادیق توجه به مرد و حساب کردن او، نظرخواهی از او در برخی امورِ شخصی خودتان است. مثل پختن غذا و پوشیدن لباس و ... 💠 اما خانمها می‌گویند وقتی از همسرمان سوال می‌کنیم مثلا ظهر برات چی درست کنم؟ و یا چه لباسی دوست داری بپوشم؟ انگار سخت‌ترین سوال دنیا را از ایشان پرسیده‌ایم و معمولا طفره می‌روند و می‌گویند هرچه میل خودت است انجام بده! 💠 راه حل این قضیه این است مردها گاهی از جواب دادن به سوال کلی و مبهم فرار می‌کنند اما اگر آنها را در شرایط انتخاب قرار دهید مثلا بگویید امروز قیمه درست کنم یا ماکارونی؟ لباس قرمز را بپوشم یا سفید؟ جواب دادن برایشان راحت می‌شود. 🆔 @asanezdevag
طنز در مغازه 😆😅 🆔 @asanezdevag
‏مستاجر قبل از بازدید با ترس و لرز گفت حاج‌آقا من ۳ تا بچه دارم، ۵ نفریم مشکلی نیس؟ بابا گفت اگر پسندیدی بهت تخفیف میدم در قرارداد هم قید می کنیم اگر به بچه‌ها اضافه شد، ۲۰ درصد اجاره کم میشه و یکسال تمدید کسی میخواست ازش تشکر کنه میگفت یه صلوات برای امام و سلامتی آقا بفرست. ‏ 🆔 @asanezdevag
از همسرت عصبانی شده ای ؛ می خواهی صدایت را بلند کنی ؛ می گویی حیف که بچه دارد نگاه می کند ... به پدر و مادر خودت و همسرت احترام می گذاری ؛ می گویی بگذار بچه ببیند ، یاد بگیرد... دلت می خواهد به یکی فحش بدهی ؛ از بچه حیا می کنی . می ترسی حرف بد یاد بگیرد و یک جا توی جمع آبرویت را ببرد... مواظب رفتارت هستی که روی بچه تأثیر بد نگذارد . خیلی کارها را دلت می خواهد اما انجام نمی دهی ؛ فقط به خاطر بچه ... خیلی کارها را که حال و حوصله اش را نداری ؛ انجام می دهی ؛ فقط به خاطر بچه ... هنوز نگرفته ای قصّه چیست ؟ بچه این وسط کاره ای نیست . قرار است تو خودت خوب باشی . قرار است تو بدی هایت را کنار بگذاری و عادت های زشتت را تغییر بدهی ... بچه یک بهانه است ؛ خدا خوب بودن خودت را می خواهد ... این بچه برای خوب شدن، خیلی فرصت دارد و اصلا به اندازه ی تو بدی ندارد که تو دلت برای او بسوزد ... این تویی که وقتت دارد تمام می شود اما هنوز ... خدا دلش برای تو سوخته ... ✅ آیت الله حائری شیرازی: خداوند به وسیله فرزند، پدر و مادر را هم تربیت می کند. 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۹۰ 📌فکری به حال این وضعیت کنید. #فرزندآوری #مادری 🆔 @asanezdevag
۵۹۱ سال ۸۳ در سن ۱۹ سالگی با همسرم آشنا شدیم، کمتر از چهار ماه عقد بودیم، خدارو شکر دوران عقد خوب و بدون اختلافی داشتیم، با اینکه خانواده ی من دوست داشتن مراسم عروسی رو دیرتر بگیریم اما همسرم تونست اونا رو راضی کنن که زودتر مراسم عروسی رو بگیریم، مراسمی کاملا ساده و بدون مخارج زیادی همسرم تازه درسشو تموم کرده بودن و بیکار بودن، جالب اینکه هیچ یک از خانواده هامون شرایط مالی چندان خوبی نداشتن که بتونن کمکمون کنن، یادمه همسرم اوایل میگفتن بخاطر شرایط بد اقتصادی اصلا دوست نداشتم ازدواج کنم، اما وقتی آیه ای که در مورد اینه که ازدواج کنید که خدا خودش روزی دهنده هست رو دیدم به خدا توکل کردم تصمیم به ازدواج گرفتم. یکماه از ازدواجمون می گذشت که یه روز خواهرم تلفنی بهم گفت دیشب خواب دیدم روروئک خریدید😊 چند روز بعدش فهمیدم باردارم، اون موقع همسرم بیکار بود با اینکه خودمون بخاطر دیدن تجربه آشنایان که دیر اقدام به بارداری کرده بودن بندگان خدا سالیان سال هزینه کردن که تونستن بچه دار بشن، خواسته بودیم بچه دار بشیم. نمیدونستم بخاطر بارداریم خوشحال باشم یا نگرانِ بیکاری همسر مهربانم باشم، چقدر اون روزا بخاطر ویار سختم اذیت شدیم، راحت از نگاه همسرم میشد فهمید که چقدر شرمنده ی من میشه آخه بنده خدا خیلی وقتا یه آبمیوه هم نمیتونست تهیه کنن😔 خودمم که اصلا دوست نداشتم خانوادم از مشکلاتمون باخبر بشن واسه همین بدون اینکه بتونم واسه کسی درد دل کنم توی خودم میریختم با اینکه فقط چند ماه بود ولی خیلی دوران سختی بود، همسرم مرد سختی کشیده ای بود ولی من نه تحملم خیلی کم بود 😔 اما با این همه خیلی خیلی امیدوار بودم که حتما خداوند کمکمون میکنه خدارو شکر همون ماههای اول بارداریم، کار خوبی پیدا کردن، کاری که خودمم باورم نمیشد☺️ شش ماهه باردار بودم که صاحب خونه اومد گفت خونه رو احتیاج دارن 😳 درست بود که همسرم سرکار رفته بودن ولی اصلا نه پول پیش داشتیم نه میتونستیم اجاره ی سنگین پرداخت کنیم، خلاصه بعد از چند روز یه خونه اجاره کردیم که نه آب گرم داشت نه کولری که تابستونه خنک بشیم😒 خداروشکر ماه پنجمم تقریبا ویار وحشتناکم تموم شد حالم خیلی بهتر شده بود، بچه چند روز به شب یلدا به دنیا اومد، زایمان تقریبا سختی داشتم یادمه تو بیمارستان به مادرم خیلی جدی میگفتم اصلا دیگه بچه نمیارم. با به دنیا اومدن بچه تازه مشکلات شروع شده بود اون سال زمستان سختی بود برف زیادی اومده بود همسرم تازه سر کار رفته بودن بخاطر همین نمیتونستیم پوشک واسه بچه بخریم پارچه میذاشتیم، چقدر بچه گریه می کرد، گوش درد شدیدی داشت مادرم ده روز پیشم بود بعدش من موندمو بچه داری و بی تجربگی و کهنه شستن با آب سرد وسط حیاط، خیلی وقتا بچه تا دیر وقت یکریز گریه میکرد، ساعت دو سه نصف شب تا میخوابید بدو میرفتم کهنه ها رو میشستم کنار یخ بالا اومده پای شیر آب...... خلاصه دوسالی اون خونه بودیم که خدارو شکر تونستیم خونه ی مناسبی اجاره کنیم خونه مون دو خوابه بود، اینقدر خوب بود که خستگی اون دو سالو میتونست از تنم در بیاره😉 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 وقتی کسی از در میاد تو، مثل ماست نگاش نکنین! 🆔 @asanezdevag