✅ به این #مردان هرگز #وابسته نشوید، خطرناکند!!
#پست_آخر
👇👇
🌷🍃 دروغ:
دروغ گفتن به خصوص درباره مسائل مهم، مشکلی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت؛ البته به جز جاهایی که واقعا استدلال قانع کنندهای پشت دروغ باشد یا مسئله پنهان شده، فضای شخصی طرف مقابلمان باشد.
🌷🍃 محدود و منزوی کردن شما:
اگر طرف مقابلتان سعی دارد شما را منزوی کند یا رفت وآمدتان را محدود کند، نشانه خوبی نیست. این محدودیت پایان ندارد و میتواند شما را به زندانی همیشگی طرف مقابل تان تبدیل کند.
🌷🍃 سوء استفاده مالی:
گاهی طرف مقابل از شما سوء استفاده مالی میکند یا از امتیازهایی که دارید، استفاده نامناسب میکند. یادتان باشد، هیچ رابطه سالمی شما را به اجازه دادن برای این سوء استفاده ها ملزم نمیکند.
🌷🍃 متهم کردن شما:
اگر طرف مقابل مدام شما را به رابطه با افراد دیگری از جنس مخالفتان متهم میکند، یادتان باشد با یک شخصیت شکاک ارتباط دارید و بخش عمدهای از رابطه آیندهتان به جواب دادن به این شکهای بیاساس خواهد گذشت.
🌷🍃 برخورد فیزیکی:
اگر طرف مقابلتان با شما هرگونه پرخاش فیزیکی داشته باشد، لازم است نگاه دوباره ای به وابستگیتان بیندازید (مثلا شما را هل دهد، شما را بکشد، چیزی به طرفتان پرتاب کند یا دستتان را به شدت بپیچاند).
🌷🍃 سابقه درگیریهای خشونت بار یا قانونشکنانه:
یادتان باشد کسی که قانون را رعایت نمیکند یا با دیگران با خشونت رفتار میکند، روزی حقوق شما را هم زیر پا میگذارد و احتمال دارد در اوج عصبانیت با شما هم پرخاشگری کند.
🌷🍃 تهدید به خودکشی:
اگر طرف مقابلتان به شما بگوید که در صورت ترک از سوی شما، خودش را میکشد یا نمیتواند بدون شما زندگی کند، این را به حساب دوست داشتن نگذارید. این دوست داشتن بیمارگونه است و به شما و خودش ضربه میزند.
🌷🍃 مشغول کار یا تحصیل نبودن:
کسی که کاری نمیکند، برای رابطه مناسب نیست. این کار میتواند تحصیل، شغل یا – برای #پسر ها- سربازی باشد. کسی که شغل یا تحصیلات ندارد و برای آن تلاش نمیکند، مثلا کنکوری نیست یا به دنبال کاری هم نمیگردد، زندگی بیهدف و نامتعادلی دارد و میخواهد همه معنای زندگی اش را از رابطه بگیرد. این برای او و شما خطرناک است.
🌷🍃 مصرف مواد مخدر، مواد روان گردان یا الکل:
کسی که در حد اعتیاد این مواد را مصرف میکند، گزینه مناسبی نیست. ممکن است این افراد در اوج مصرف با شما خوب و احساسی رفتار کنند، اما به اصطلاح وقت خماری، شما روی دیگر سکه را خواهید دید. به این فکر هم نباشید که رابطه میتواند آن ها را نجات دهد.
________________
دانستنی های #قبل_از_ازدواج
🆔 @asanezdevag
15.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ درد و دل دانشآموزان متأهل:
با ما مثل مجرم برخورد کردند!
🔻علی رغم قانونی بودن تحصیل دختران متأهل، ابهام موجود در قانون سبب شده است همچنان مدیر و مسئولان مدرسه به صورت سلیقهای عمل کنند و با دلایل واهی دانشآموز را به مدرسه شبانه حواله دهند
#ازدواج #دختر #دانش_آموز #متأهل #همسر #ازدواج_در_سن_نیاز #دوستی_دختر_و_پسر #دوست_پسر #روابط_آزاد #روابط_نامشروع
🆔 @asanezdevag
🌺 #فرزند_دلبندم
وقتی دو فرزند شما بر سر اسباب بازی یا خواسته ای دعوا داشتند، به نفع کودک کوچکتر، آنها را راضی نکنید...
با وعده دادن یا گفتن اینکه تو بزرگتری پس از حقت بگذر، کودک کوچکتر نباید یاد بگیرد که حق تجاوز و زیاده خواهی دارد.
یا هر دو با هم استفاده میکنند یا اینکه از بازی کنار میرود، در این موضوع قاطعانه رفتار کنید و از گریه زاری کودک خود نترسید.
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۱۴ #سرنوشت #قسمت_اول من خانمی ۳۲ ساله هستم با ۴ برادر و یک خواهر که تو ۷ سالگی مادر جو
#تجربه_من ۴۱۴
#ازدواج_آسان
#قسمت_دوم
۱۵ مهر اولین نمایشگاه بین المللی قرآن تو دانشگاه ما برگزار شد که من معاون دبیرخانه نمایشگاه بودم و تقریبا همه کاره نمایشگاه....
تو نمایشگاه یکی از کارمندا که چند روز قبل از شروع نمایشگاه از عمره دانشجویی اومده بودن، ازم خواستگاری کرد. آقا سید در مکه از خدا از ته دل همسر مناسب خواسته بودن که خدا خودش بهش نشون بده. و می گفتن همون لحظه اول که منو دیده بودن تو دلش افتاده بود که این همونه که من میخوام و خدا بهم رسونده.
تو این ۱۵ روز هم بیکار ننشسته بودن و تا جد و آبادم رو درآورده بودن و با چند بار تعقیب و پرس و جو از همسایه های خونه ای که ساکنش بودم حسابی تحقیق کرده بودن و پاپیش گذاشته بودن و از همه جیک و پوک زندگیم باخبر بودن موقع خواستگاری. طوری که من به محض صحبت در مورد شرایط خانوادم و فوت پدر مادرم اجازه ادامه ندادن و گفتن که من از همه چیز خبر دارم و جلو اومدم.
جواب من منفی بود و به ایشون حتی شماره تماسی مبنی بر تماس خانواده هم ندادم ولی ایشون مصمم بودن و عصری با خواهر و مادرش دوباره خواستگاری کردن که باز هم با جواب منفی من روبرو شدن. من باز به خانوادش هم شماره تماسی ندادم که بعد از رفتن اون ها ایشون به بنده گفتن که پرونده شما رو من دیدم و همه شماره هاتونو دارم ولی دوس دارم که خودتون لطف کنین بدین و انقدر خواهش کردن که لااقل یک ربعی بهشون فرصت بدم تا در مورد خودشون صحبت کنن. که من زشت دونستم که این اجازه رو با اصرار زیاد ایشون ندم و فرداش توی آموزشگاه زبان که میرفتم قرار گذاشتم و با ایشون یک ربعی شاید کمتر از اون هم صحبت کردم. من یک کلمه هم حرف نزدم فقط اون صحبت کرد ولی یک ربع سرنوشت ساز که کاملا نظرمو در مورد ازدواج و ایشون عوض کرد. نمیدونم چرا یه جوری منو علاقه مند خودش کرد چون خیلی چیزا که معیارهای ازدواج تو ذهنم بود رو اون داشت تقریبا ۹۰ درصد و اینجور شد که مشکل عظما شروع شد.
خانوادمو در جریان گذاشتم که با واکنش خیلی خیلی بد مواجه شدم با توهین ها هم به من و هم به ایشون. خواهرم رفته بود به دانشگاهو و باهاش حرفای خوبی نزده بود و آخر کلام گفته بود که خواهر ما رو فریب دادی و ... فقط به این دلیل که ایشون هیچی نداشتن و دانشجو لیسانس بودن.
از نظر اونها، همسر من باید خونه و ماشین می داشت و حداقل مدرک فوق لیسانس و با خانواده مرفه. بلاخره با چند روز دوندگی ایشون و تحقیرای خانواده من، علی رغم میل باطنیم جواب منفی دادم.
من دوس داشتم خب کسی رو داشته باشم که دوسم داشته باشه و دوسش داشته باشم. مخصوصا که از وقتی خونه مجردی بودم کاملا خواهر برادرها منو فراموش کرده بودن. من شاید بعضی موقع ها ماه ها خونه برادرم نمیرفتم ولی کوچکترین تماسی مبنی بر حتی جویای احوال من بودن نداشتن.
من حقوق خیلی کمی از پدرم داشتم از لحاظ مالی هم مستقل بودم ولی یک بار حتی یک بار هم نشد که یکیشون بهم زنگ بزنه بگه کم و کسری نداری؟! با وجود اینکه اجاره خونه، خرج خورد و خوراک و لباس و درس دانشگاه که معماری می خوندم خرج خیلی زیادی داشت.
واقعا بعضی ماه ها مجبور میشدم بین بچه های خوابگاه دانشگاه های دیگه که شناخته نشم، لباس بفروشم تا کمک خرجم باشه با اینکه برادر و خواهرای خیلی پولدار و هردو هم آقا و هم خانم حقوق بگیر بودن و وقتی خونه پدرم بودم در نهایت رفاه بزرگ شده بودم.
میخوام اینو بگم با این اوصاف دم از این میزدن که تو امانتی دست ما، در صورتی که فقط حرف مردم و حرف مردم و حرف مردم ملاک بود براشون. که فامیل چی میگه به ما. عرضه نداشتین خواهرتونو دادین به یه پسرِ....
۵ ماه گذشت و دانشگاه من شروع شد. تو این مدت دیگه هیچ موقع آقا سید رو ندیدم. بعدها متوجه شدم که ایشون با مسئولش صحبت کرده بود که بره تو دانشگاه، جایی کار کنه که مراجعه کننده نداشته باشه.
بهمن ماه بود که من از طریق یکی از دوستام که تو بسیج دانشگاه آزاد باهاش دوس شده بود و این دوستی بعد انصرافم هم ادامه داشت به همکاری در یک نمایشگاه با موضوع محرم دعوت شدم به عنوان مسئول کتاب و نرم افزار. که باید کتاب و نرم افزار میاوردم و تو نمایشگاه فروخته و خرج نمایشگاه میشد.
تو جلسات هماهنگی قبل شروع نمایشگاه من این بحث رو می کردم که میرم از قم با انتشارات قرارداد میبندم و از ترمینال کتابا رو میفرستن و اینا و برآورد بودجه میکردم و پول میخواستم و هی میگفتن مسئول امور مالی مون کلاس داشته نیومده که بعد از ۳ جلسه مسئول امور مالی وقتی وارد جلسه شد من شوکه شدم .چون مسئول امور مالی کسی نبود جز آقا سید و دوستِ من، نامزد صمیمی ترین دوست آقا سید بود.
👈 ادامه دارد...
🆔 @asanezdevag
#خانواده_ی_شاد ۱
✴️مدیریت دعوا
اگرآژیر دعوا،به صدا دراومد؛
سریع ومحترمانه،محل را ترک کنید!
⛔️وقت رفتن
به هم زدن در،توهین،تمسخر،کنایه ممنوع.
فعلاسکوت کنید
بعداحرفاتونُ محترمانه بزنین.
🆔 @asanezdevag
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خیلی هم این روزا مطرح میشه و همه از هم سوال دارن که بالاخره چجوری این دوران رو باید بگذرونیم 🤔 باعث شد که مجدد از یک دیدگاه دیگه این موضوع رو بررسی کنیم... ✅
به طور کلی نظر شما درباره فلسفه دوران عقد چیه؟ ❓
🆔 @asanezdevag
🔴 پیشگیری از زمینه های تحریک کودکان و نوجوانان از بلوغ پیش رس🔞🔞
⛔️عدم انجام عمل جنسی در مکانی که کودکان و نوزادان هستند ، رفتار را می بینند و یا صدا ها را می شنوند.
🔺کتاب تربیت جنسی ... (فقیه)
🆔 @asanezdevag