eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
935 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ توصیه آیت الله کشمیری در به علیه السلام بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور ، مانند خرید خانه و ماشین و و ، از وی راهنمایی می خواستند. آن بزرگوار می فرمود: «سوره  بخوانید و ثواب آن را به امام جواد علیه السلام تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد . گاه امر می کرد،  برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب می دانست .» 📚 روح و ریحان، ص ۱۰۱ و ۱۰۲ 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۸ من دختری ۲۴ ساله و مجرد هستم و فقط یک خواهرکوچکتر از خود با دو سال فاصله سنی دارم.
۴۸۹ ۲۳ سالم بود و در یک تشکل دانشجویی فعالیت داشتم. از طریق یک واسطه متوجه علاقه یکی از اعضاء این تشکل به خودم شدم و این موضوع برام خیلی سنگین بود اینکه باید صبر کنم تا شرایط کار ایشون درست بشه‌، چون اون موقع دانشجوی ارشد بودن واینکه مدام از طرف واسطه به من گفته میشد که اگر خواستگار خوبی آمد منتظر ایشون نمونم و از طرفی خواستگارهایی که می آمد که هیچ کدوووم مقید به دین و اعتقادات من نبودن. ۲سااال بااین شرایط گذشت از طرفی بحث خواستگاری ایشون بود و عدم اقدام از طرف خانواده و از طرف دیگه شرایط سختم توی خانواده خودم و فشار برای پذیرش بعضی از خواستگارها که از نظر اونها خوب بودن، هر چند مومن ومذهبی نبودن. بعد از ۲ساااال مادر و خواهرشون‌ اومدن خواستگاری، یه خواستگاری فرمالیته ۲۰ دقیقه ای وتماااام. فردای اون روز به من اطلاع داده شد که خانواده ایشون مخالف هستن و قضیه خواستگاری کلا منتفیه و انگار دنیا رو سره من خرااب شد. اون موقع برای آزمون استخدام آموزش و پرورش میخوندم، آزمون رو قبول نشدم .اما سست نشدم افسرده ام نشدم با یه توکل قوی تصمیم گرفتم بایستم در مقابل تمام مشکلات زندگی. چون دوتا خواهر کوچکتر داشتم اعلام کردم به خانواده ام که اگر مورده خوبی برای خواهرام هست، اجازه بدن بیان خواستگاری و من دوست ندارم مانع خوشبختی کسی بشم. روزهای سختی بود. هم خواستگار برای من می آمد و اصلا مذهبی نبودن، هم برای خواهرا ولی هیچ کدوم جور نمیشد. من تصمیم گرفتم درسم رو ادامه بدم درحالی که تمام تلاشم رو کردم اون آقای مذهبی رو هم فراموش کنم که ۲سااال منتظرش بودم با تمام آرزوهایی که داشتم سخت بود خیلی سخت اینکه دوست داشتم ازدواج کنم و ۲سال منتظر بودم و یک دفعه همه چیز تمام شده بود. حالا بر خلاف میلم تصمیم گرفتم ارشد بخونم. برای شرکت در کلاسهای کنکور رفتم تهران. به طور جدی شروع کردم درس خوندن و شب و روزم رو یکی کردم اما سال اول قبول نشدم در این بین بازم بحث خواستگاری من و خواهرام باتمام اون فراز و نشیب ها ادامه داشت. دوباره شروع کردم به درس خوندن، صبح میرفتم کتابخونه تاشب. یکسال تمام خوندم و امتحانم رو دادم. منتظر جواب کنکورم بودم. در این بین یکی از دوستانم تماس گرفتن و اجازه خواستن من رو به یکی از همکارهای همسرشون معرفی کردن. الحمدلله شخص مومن و مذهبی بودن و من احساس کردم داره دعاهام مستجاب میشه . قرار شد ابتدا من و ایشون صحبت کنیم بعد خانواده ها اقدام کنن. صحبت های تکمیلی انجام شد و الحمدلله خیلی اشتراک بود توی همه چیز. بعد منتظر اقدام خانواده ایشون بودیم ومادر ایشون تشریف آوردن و رفتن و از طریق واسطه مطلع شدم که باز هم مادرشون مخالف هستن و من با اینکه به واسطه بحث ازدواج قبلی رو گفته بودم و تاکید کرده بودم اگر از نظر خانواده مشکلی نیست بیان جلو باز دوباره شرایط قبل به وجود آمد سخت تر از قبل خیلی.... و من با چشم گریان شهرم رو ترک کردم برای ادامه تحصیل به شهر تهران. در یک دانشگاه دولتی قبول شدم. یادمه هفته اول از دانشگاه تا خوابگاه گریه میکردم که خدایا شکرت ولی من دلم میخواست ازدواج کنم اصلا دلم نمیخواست درس بخونم.... گره بدی توی زندگیم افتاده بود و این گره علت اصلیش هم بحث اعتقادات من بود شاید اگر کمی راحت تر میگرفتم خیلی راحت ازدواج میکردم با یه شخص سطح پایین تر ولی دست خودم نبود دلم نمیخواست تو زندگیم خیلی مسائل غیر دینی باشه، دل بسته بودم به خدا و خیلی دوستش داشتم با اینکه خیلی سخت بود راضی بودم به رضایتش و بهش میگفتم وقتی تو دل شب بیدارم میکرد برای نماز .... 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۴۸۹ #ازدواج #قسمت_اول ۲۳ سالم بود و در یک تشکل دانشجویی فعالیت داشتم. از طریق یک واسطه م
۴۸۹ ۳ ماه از دانشگاه جدید می گذشت و من ۲۷ سالم شده بود. که مجدد خواستگار قبلی، که دو سال به خاطرش صبر کرده بودم و با مخالف خانواده شون، منتفی شده بود، پیگیر شدن که من ازدواج کردم یا نه؟ خیلی خوشحال شدن از اینکه من ارشد قبول شدم، بهم گفتن که توی این ۲ سال هیچ جا خواستگاری با خانواده نرفتن و فهموندن که یا با این خانوم یا هیچ کس ... شهریور همون سال هم سفر کربلا داشتن و باز زیره قبه جدشون، من را خواسته بودن و همه ی دعاهاشون این بار مستجاب شده بود وخانواده شون این بار مشتاق این وصلت و بسیار عجول. طی ۲۰ روز همه چیز انجام شد و ما صیغه محرمیت خوندیم و قرار شد بعد از امتحانات ترم اول من عقد کنیم. در بهمن ماه عقد کردیم و بسیاری از دوستان ایشون و بنده که مطلع از این جریان در طی این ۴سال بودن شگفت زده و خوشحال از این وصلت. خلاصه بعد از ۱.۵ سال دوران عقد و تمام شدن درس من و استخدام شدن ایشون در یکی از بهترین ارگان ها که این هم ثمره ازدواج بود، رفتیم سره خونه زندگیمون. و من روزی هزاران بار شاکر خدای مهربون که آسونی پس از سختی رو بهم داده. از اول با همسرم صحبت کردیم که زود بچه دار بشیم و حداقل ۳ تا بچه رو خدا روزیمون کنه. به همین خاطر ۳ماه پس از عروسی اقدام کردیم برای بچه دار شدن ومن هر ماه منتظر😉😉😉 تا اینکه پس از ۵ ماه در اولین عید نوروز زندگی مشترکمان فهمیدم باردارم. دوران بارداری بسیار راحتی رو پشت سره گذاشتم و سید محمد من در یک زایمان بسیار سخت ولی طبیعی و شیرین به دنیا آمد. بسیار پسرک شلوغ و بازیگوش و باهوش از وقتی چهار دست و پا رفت دیگه من یادم رفت استراحت رو البته الحمدلله که سالم بود اطرافیان یه موقع هایی میگفتن خیلی صبروحوصله داری ولی من که سری کتاب های من ِدیگر ما از استاد عباسی ولدی رو خونده بودم، میدونستم تمام کارهاش و ریخت وپاش هاش تمام مراحل رشدش هست و کنار می آمدم و سخت نمی گرفتم طوری که از ۸ ماهگی از خواب که بیدار میشد یک راست می آمد سراغ کابینت قابلمه ها و شروع میکرد بازی وسروصدا تا خوابش میگرفت هر روز کارش بود تا این حد که من قابلمه میشستم نمی ذاشتم بالا میذاشتم کف آشپزخونه برا آقا😂😂😂 هر مرحله از رشدش کارهای خاص خودش رو داشت از ۲سالگی دیگه آمد تو فاز آشپزی و من هرکاری کردم نتونستم کاری کنم که نیاد فقط مواظب بودم اتفاق خطرناکی نیفته در حدی که ۴ سالگی قشنگ نیمرو می پخت خودش یه بار که خواب بودم پخته و خورده بود 😂😋😋😋 خلاصه میخوام بگم خیلی خیلی شلوغ بود و حتی یه فازی بود از رشدش من ۱۰ دقیقه خونه مامانم نمیتونستم بمونم از بس اذیت میکرد و شلوغ کاری ... ۳ سالش که شد دوباره آزمون استخدام آموزش وپرورش رو گذاشتن. و من که عااااشق معلمی بود خیلی دلم خواست شرکت کنم. توی منطقه ما ۲ نفر رو بیشتر نمیخواستن. یادمه ماه رمضون بود از سحر میخوندم تا ۱۰صبح که آقا بیدار میشد. بعد کارهای پسرم رو انجام میدادم. بعد میبردمش پارک بازی میکرد منم روی چمن ها خلاصه نویسی میکردم بعد تا ۲ظهر که همسرم می آمد با پسرم بود. خوابش میکردم همسری که می آمد می رفتم کتابخونه تا افطار. خداییش همسرم خیلی کمک حالم بود شب و روز خوندم و رتبه اول تو منطقه خودم شدم و بعد از کلی مراحل مصاحبه و این داستان ها به آرزوی خودم که معلمی بود رسیدم. 👈 ادامه دارد... 🆔 @asanezdevag
🌺☘🌸 🌸🌼☘🍃🌾🌷🌹 ⚡️✨سالروز امیرالمومنین (ع) و (س) مبارک باد✨⚡️ 💖 بچه شیعه ها مبارک💞💘 🆔 @asanezdevag
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | راز خوشبختی بزرگ‌ترین تاجر شهر! ✅ راهکاری برای حل مشکل و 🔸برشی از سخنرانی 🆔 @asanezdevag
📌 مهمترین نشونه‌های آمادگی برای ازدواج در پسران 💖 درسته که به‌عنوان پدر و مادر آرزو دارین پسرتون رو توی لباس دامادی ببینین اما حواستون باشه شتاب بیش‌ازحد و عدم آمادگی پسرها برای ازدواج می‌تونه به یک بحران و پشیمونی ختم بشه. 🆔 @asanezdevag
📌همه چیز وابسته به خانواده است. خانواده اساسِ فرهنگ و تمدن و تعالی است. وقتی خانواده نابود و متلاشی و ناکارآمد شود، تبعات متعددی دارد که در کوتاه مدت خودش را نشان نمی دهد. این مساله، تمدن ها را از بین می برد. جوامع غربی خودشان هم این را میگویند. معتقد بودند که این فیلمهای هالیوودی دارد اساس خانواده را از بین می برد و راه علاج را مراجعه به رمانهای خانوادگی میدانستند. - در بین مسائل خانواده سه چهار مسئله خیلی مهم است. ✅ یک مساله و جلوگیری از متلاشی شدن خانواده است. راه هایی را باید پیدا کنیم. این خیلی مهم است. خانواده را از متلاشی شدن باید نجات داد. 🔹مسئله مهم دیگر، است. باید فضای داخل خانواده سالم باشد. جنبه غالب زن است اما گاهی به مردها هم ظلم میشود. هنجارهای درست اسلامی باید تنظیم شود و ضوابط و مقرراتی گذاشته شود که این حاکم شود. 🚨مسئله بعدی در خانواده مسئله است که خیلی مسئله مهمی است. چند سال است ما گفتیم خیلی از خانم های جوان قبول کردند و عمل کردند، لکن در محیط های عمومی جامعه نخیر، نیست. الان آمارهای ما به قدر جانشینی هم نیست. عدد مرکز آمار خودمان ١/٨ است. در حالیکه حداقل در کشور باید ٢/۵ باشد. یعنی ما تا ٣٠ سال دیگر یک جامعه پیر داشته باشیم که خطر بزرگی است. . 📌وانکحوا الایامی منکم... باید آدم واقعا دعا کند. یکی از دعاهایی که من دائم میکنم برای دختران و پسرانی است که موقعیت ندارند. بعضی دخترهایی که طالب ازدواج هستند، گاهی نامه می نویسند. فکر کنید ببینید چه کار باید کرد که سن ازدواج بالا رفته، میل به ازدواج کم شده. بله علتش همینهاست که ذکر شد. منتها علاج دارد. ✅ یکی از کارهای بسیار اساسی در این زمینه است. با کارهای خوب می شود. اشاره کردند به سریال ها. این اشکال کاملا درست است. ترویج ازدواج به صورت هنری انجام نمیگیرد. فیلم، سریال، پویانمایی. گاهی پویانمایی مؤثرتر است. یک ساده از حرف های من حتی مؤثرتر است در تشویق به فرزندآوری... 📌مساله فرهنگ سازی خیلی مهم است. یک زمانی ۴ فرزند و ۵ فرزند داشتن عادی بود. در رژیم طاغوت بنا کردند به کم کردن فرزند. تبلیغ کردند. تو کوچه ها خیابان ها می نوشتند. فرزند کمتر... زندگی بهتر... 🔻الان استدلالهای غلطی هم می شود. حرفهای بی ربط و بی منطقی است. خانواده ای که اهل تربیت کردن است ١ فرزند با ۵ فرزند فرقی ندارد. محیط خانواده خوب باشد، تعداد فرزندها تاثیری نمیگذارد. 📌بعد از انقلاب حرکت موثری صورت گرفت. ولی بعد از صحبت هایی شد که این جمعیت مشکل ایجاد میکند. بنده خودم در این مساله مسئولیت دارم، در آن سهیم بودیم. اوایل شاید درست هم بود.(تا ٣/۵ و ۴ درصد) لکن ادامه اش غلط بود. . ✅باید فرهنگ سازی شود. بروید افکار عمومی را درست کنید. درست و باید کار از دست مردم گرفته نشود. گرچه دستگاهها و نهادها مسئولیت دارند. لکن این پویش مردمی و حرکت اساسی مردمی نباید متوقف شود. «بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از فعالان حوزه خانواده و جمعیت، در ۲۴ مرداد ماه سال ۱۳۹۸» 🆔 @asanezdevag
✅ محبت که باشه... 💞در ، اصل قضیه است. دخترها و پسرها این را بدانند. این محبتی که خدا در دل شما قرار داده حفظ کنید. 💞اگر در زندگی محبت وجود داشت، سختی‌های بیرون خانه آسان خواهد شد. برای زن هم سختی ‌های داخل خانه آسان خواهد شد. 💞دختر و پسر، عروس و داماد به هم محبت بورزند؛ چون آن محبت ملاطی است که این‌ها را برای هم حفظ می‌کند، در کنار هم نگه می‌دارد و نمی‌گذارد از هم جدا شوند. محبت خیلی چیز خوبی است. محبت که بود، وفاداری هم هست. «خطبه عقد ۷۴/۱۰/۱۷، ۷۷/۰۸/۱۱، ۷۶/۰۹/۲۴» 🆔 @asanezdevag
. شايد خيلي از يادشان برود که روزهاي ، ، و چه روزهايي است. اما تمام اين روزها را به خاطر داشت و امکان نداشت آنها را فراموش کند، حتي اگر من در بودم، هر بار نامه اي مي نوشت و از اين روزها ياد مي کرد. همه اين نامه ها را دارم و هنوز برايم عزيز هستند. . هر بار که آنها را مي خوانم مي بينم چطور اين جوان ۲۵ ساله داراي روحيه لطيف و عميقي بوده است. روحيه اي که در محيط خشن جنگ همچنان پايدار بود. 🆔 @asanezdevag
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. کاش همه خانوم‌ها با نگاه روشنفکرانه، با همین جدیت به این رسم و رسومات بی در و پیکر نگاه می‌کردن و تصمیمات عاقلانه رو جایگزین تصمیمات خرافاتی قرار می‌دادند!!🧠 🔺در این چند روز فهمیدم مواردی چون: 🥻خرید چندین دست لباس گران قیمت برای عروس، 💍خرید حداقل ۶ النگو، 💵تامین هزینه کامل عروسی توسط داماد، هزینه‌های بالای خرید بازار و عقب افتادن طولانی عروسی در صورت فوت یکی از بستگان🖤، از رسم و رسومات غلط استان هرمزگان است که به شدت آمار ازدواج را پایین آورده است! 🆔 @asanezdevag