🔰 ازدواج با معتادان ترک کرده
🔅یكی از مهمترین معیارهای مشترك برای #انتخاب_همسر، آگاهی از سابقه و وضعیت گذشته و فعلی جسمی و روانی فرد مقابل است. گاهی برخی ادعا می كنند كه گذشته هر فردی مربوط به خودش بوده و ما كاری به گذشته اش نداریم. آنچه مهم است این است كه این فرد در حال حاضر چه شخصیتی دارد. #ازدواج با فرد ترك كرده هم جزء همین شرایط می باشد. گاه حتی برخی وقتی متوجه می شوند كه فرد مقابلشان قبلاً #معتاد بوده و ترك كرده است بسیار از غیرت و شجاعت وی خوششان آمده و زبان به تحسینش می گشایند و حتی از او به عنوان همسری مناسب و قوی برای زندگی یاد می كنند.
☘ قطعا نظر این گروه در مورد شجاعت و غیرت فرد ترك كرده كاملاً درست است اما اینكه این افراد تنها به صرف قدرت ترك كردن برای ازدواج هم مناسب هستند اصلاً درست نیست. زیرا این افراد لذت مصرف مواد اعتیادزا را چشیده اند و خاطره این لذت برای همیشه در ذهنشان باقی است. از آنجایی هم كه انسان ها مدام به دنبال لذت و تفریح و تنوع و فرار از مشكلات هستند هر آن ممكن است كه این افراد پس از برخورد با مشكلات و سختی های كوچك و بزرگ زندگی مشترك به حالت قبلی و اعتیادشان باز گردند. در واقع در چنین اشخاصی احتمال مصرف مواد اعتیادزا در آینده بسیار بیشتر از افراد عادی و سالمی است كه لذت حاصل از این مواد را تجربه نكرده اند.
❓ پس آیا نباید با فردی كه ترك كرده ازدواج كرد؟
☘ ما سعی نداریم در اینجا شما را به ازدواج یا عدم ازدواج با افراد ترك كرده توصیه کنیم اما برای اینكه در این زمینه انتخاب درست تری داشته باشید برخی نكات را به شما گوشزد خواهیم کرد:
1⃣ در ازدواج با فرد ترك كرده حتماً حتماً از مشورت یك مشاور خوب بهره برده و تحت نظر وی مراحل آشنایی و تصمیم را طی نمایید.
2⃣ در پاسخ مثبت دادن به خواستگاری كه كمتر از یك سال از ترك وی می گذرد، عجله نکنید. زیرا ترك این افراد هنوز صد در صد نبوده و احتمال بازگشتشان بسیار زیاد است.
3⃣ متاسفانه #اعتیاد به همراه خود بی هدفی و بی برنامگی، بدخلقی و پرخاشگری و هزار و یك مشكل دیگر برای فرد معتاد به ارمغان می آورد. به همین دلیل سعی كنید در دوران آشنایی با فردی كه مدعی ترك است حتما بر روی مسائلی چون اخلاق، مهارتهای زندگی (كنترل خشم، استرس، همدلی...)، هدفمندی، مسئولیت پذیری و... توجه خاصی مبذول داشته و تمام این خصوصیات را در وی مورد ارزیابی قرار دهید.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🆔 @asanezdevag
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۱۶۱ #فرزندآوری #ابزار_ممانعت_از_بارداری من موقع ازدواج، دانشجوی دکترای تخصصی بودم، چون
#تجربه_من ۱۶۲
#اعتیاد
#فرزندآوری
سال ۷۴ ازدواج کردم. کاملا سنتی و مثل اکثر ازدواجهای آن زمان ساده... ولی متاسفانه دختر آگاهی نبودم با اینکه ۲۰ سالم بود ولی نه انتخاب درستی کردم و نه اصلا درک درستی از ازدواج داشتم. شوهرم یه آدم معتاد و بی مسئولیت بود که پدر نداشت و بیش از حد وابسته به مادر بود.
بعد از ازدواج هم بخاطر مشکلات عاطفی و مالی زیادی که داشتیم اعتیادش به مراتب بیشتر شد. دو سال بعد از ازدواج زمانی که پسرم تازه یازده ماهش شده بود بخاطر اعتیاد، گرفتنش و بردنش کمپ ترک اعتیاد...
و من موندم با پسر کوچکم که عاشقش بودم و کلی نیش و کنایه و زخم زبون که از اطرافیان شنیدم. رفتم خونه پدرم نه به عنوان قهر، بلکه فقط بخاطر اینکه شوهرم باید دو ماه در کمپ می بود تا ترک کنه... پدرم دلِ خوشی از شوهرم نداشت و مایل بود ازش طلاق بگیرم. اما من عاشق بچم بودم، چطور میتونستم این کار رو کنم؟! برا همین موندم تا هر طوری هست پسرم بزرگ کنم تا حداقل از محبت مادر محروم نشه... شوهرم بعد از دو ماه از کمپ برگشت و فقط چند ماه اول خوب بود ولی باز روز از نو، روزی از نو...
چند سال گذشت و زندگیمون هیچ پیشرفتی نکرد نه از نظر مالی، نه از نظر عاطفی اما سعی میکردم به همسرم بیشتر محبت کنم تا اونو به راه بیارم. چندین بار تشویقش کردم ترک کنه گفتم همه جوره پات می ایستم ولی انقدر سست اراده بود که نمیتونست. چند بار تصمیم به طلاق گرفتم ولی هر بار هم بخاطر عشق به پسرم منصرف میشدم و به زندگی ادامه میدادم.
اطرافیان خصوصا جاریم می گفت چرا بچه نمیارم. بهم میگفت اگه چندتا بچه بیاری شوهرت سر براه میشه ولی من نمیخواستم باز یه بچه دیگه بیارمو بدبختش کنم چون زندگیمون واقعا سخت می گذشت. البته پدر و مادرم هوامو داشتند ولی خب بازم خیلی سخت بود.
گذشت تا اینکه یه روز پسرم که تو کوچه بازی میکرد اومد خونه و بهم گفت: مامان دوستام همه خواهربرادر دارن اگه تو کوچه دعوا بشه، از هم طرفداری میکنن، پشت هم هستن ولی من هیچ کس رو ندارم که پشتم باشه یا تو دعوا طرفمو بگیره. تازه اینجا بود که به فکر بچه دوم افتادم با وجود اعتیاد همسرم... بخاطر پسرم تصمیممو گرفتم اما تا چند سال نتونستم باردار بشم. دو سه سالی طول کشید تا پسر دومم رو باردار شدم. پسر بزرگم خیلی خوشحال بود. روزشماری میکرد برا به دنیا اومدن برادرش...
با باردار شدن دوباره، شوهرم تو رفتاراش کمی تجدید نظر کرد. یکم خودشو جمع و جور کرد. یکم بیشتر به ما رسیدگی میکرد ولی باز خیلی کمبود داشتیم اما همینکه میدیدم یه تکونی به خودش داده خیلی خوشحال بودم. با به دنیا اومدن پسرِ دومم یکم زندگیمون بهتر شد و بعد از چند سال بالاخره شوهرم تصمیم گرفت ترک کنه و خدا رو شکر الان ۵ ساله که پاکه، زندگیمون هم خدا رو شکر خیلی بهتر شده.
اوایل زندگیمون، دوتا اتاق ۱۲ متری داشتیم که یکیش آشپزخونه بود ولی الان خونمون بزرگتر شده، چند بار خانوادگی مشهد و قم زیارت رفتیم. یکبار هم من وشوهرم رفتیم کربلا و ۵ ساله که به لطف خدا ماشین خریدیم.
پسر بزرگم مردی شده برای خودش فوق دیپلم گرفته والان سربازه، پسر دومم کلاس دهم هستش... خدا رو شکر بچه هام اهل و سر به راهن و خیلی هوامو دارن، شوهرمم خیلی زیاد هوای ما رو داره، خیلی خوب شده خدا رو شکر،
خیلی کار میکنه... هر چند بخاطر مشکلات اقتصادی و گرونی هنوز کمبودهایی داریم، اما به نسبت اون سالهای اعتیادِ همسرم و فقر و نداریمون و از همه مهمتر مسائل عاطفی که داشتیم الان انگار در بهشت هستیم...
همیشه دلم میخواست ۴تا فرزند داشته باشم دوتا دختر، دوتا پسر ولی بخاطر شرایط شوهرم، مردد بودم. هم اینکه در اون سالها خییییلی زیاد تبلیغ «فرزند کمتر، زندگی بهتر» رو میکردن و همه خانواده ها یکی و نهایتا دوتا بچه داشتند. الانم دیگه ۴۴سالمه و بخاطر بیماریِ چند سال قبل، عملا امکان بچه دار شدن، ندارم. البته ناشکر نیستم دوتا گل پسر دارم و خدا رو همیشه بابت داشتنشون شاکرم.
کاش به جاریم اطمینان میکردم و زودتر بچه دوم و بعدها بچه های دیگه ای میاوردم تا شوهرم زودتر به خودش میومد و زندگیمون رو به راه میشد. هرچند صبرِ زیادم و البته عشق به بچه هام، بالاخره نتیجه خوب وحتی عالی داده و زندگیم از این رو به اون رو شده ولی کاش میتونستم بچه بیشتر و دختر داشته باشم.
کاش بجای این همه خرج کردن برای تبلیغ کمتر بچه آوردن، فکری برای اعتیاد و ازدواج و شغل و زندگی مردم میکردند.
الان هر دوتا بچه هام میگن ما انقدر بچه دار میشیم که شما و بابا خسته بشین از شلوغی و سروصدای بچه های ما😊 و داد بزنین بگین بسه دیگه بابا چقدر بچه میارین😄 پسر کوچیکه که میگه من ده تا بچه میخوام داشته باشم😂😂😂 تا از این سرِ خونه تا اون سرِ خونه سفره بندازین و بچه هامون دور سفره بشینن...
منم با ذوق میگم الهی آمین🙏😍
🆔 @asanezdevag
✔️ #ازدواج یا مددکاری !!
📖 «نکات مهم شهاب مرادی»
🔰برخی از جوانان با طرح این مسئله که «گاها خواستگارانی دارند و یا کسانی هستند که بقول خودشان عاشق شان شده اند، ولی بنابر دلایلی این فرد مشکلاتی مثل #اعتیاد به انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی، یا مشکلات مهم اخلاقی و... دارند. از یک طرف چون (مثلا) عاشقشان هستند و دوستشان دارند، نمیتوانند فراموش کنند، و از طرفی بدلیل همین مشکلات، سردرگم هستند و بعضا با توجیه احساس میکنند که میشود بعد از ازدواج وی را اصلاح کرد.»
🔮~اما ۳ نکته مهم حجت الاسلام #شهاب_مرادی به این دست از مسائل:
✅۱. دخترم؛ پسرم؛
آیا یک دختر خوب و مومن و سربه راه ،باید ازدواج کند تا قربانی شود؟! زخم روی زخم بخورد و صبوری کند؟!
دخترم! تو ازدواج نمی کنی که قربانی شوی، زخم بخوری و منتظر زخمهای بعدی باشی، نباید در مرحله انتخاب #همسر و قبل از عقد! ترحم کنی، نباید تصمیمت این باشد که نقش پدر یا مادر را برای شوهر آینده ات ایفا کنی.
دخترم؛ پسرم؛
ازدواج؛ مددکاری نیست!
ازدواج؛ روان درمانی نیست!
ازدواج؛ ایفای نقش پدر و مادر برای #خواستگار نیست!
ازدواج؛ ترحم کردن و اعانه دادن نیست!
ازدواج؛ هدفش آرامش است؛ آرامش دو نفر! نه فدا شدن و نابودی تو برای آرامش دیگری!
ازدواج؛ راهی است به سوی کمال؛ کمال ایمان و اخلاق نه آغازی به سمت مشکلات و تباهی.
ازدواج و تشکیل خانواده و ایفای نقش والد برای فرزندانت به جا و مقدس است نه برای همسرت.
ازدواج و عشق ورزی و فداکاری برای همسرت و خانواده ات مقدس است و ستودنی. بله این #عشق و فداکاری مقدس است اما نه با نقشه قبلی او؛ با این زبان حال: با من ازدواج کن فدام شو.
✅۲. « #انتخاب آگاهانه» و دور از هیجانات تنها راه درست و قابل اطمینان برای رسیدن به یک « #ازدواج_موفق و زندگی عاشقانه» است.
اگر کسی به قصد رسیدن به ازدواج موفق و عاشقانه، از راه انتخاب آگاهانه و خردمندانه حرکت کند و خدای نکرده به هر علتی قبل یا بعد از ازدواج، متحمل رنجی شود، در پیشگاه خدا معذور و مغفور است ان شاءالله و الا هم کامش تلخ شده و هم باید به خدای متعال بابت تلخ کامی هایش پاسخ دهد. (این به یک توضیح کوتاه نیاز دارد: اگر کسی جوری ازدواج کند که از پیش برایش معلوم باشد و یا عقلاء به او تذکر دهند که این ازدواج و زناشویی، پر دردسر و دردسر آفرین است؛ بابت اعصاب خوردی ها و هر رنج و مشقتی که به خود و یا همسرش و دیگران تحمیل کند، باید پاسخگوی خدا باشد. چرا که جسم و روح ما امانتی الهی است در دست ما و کسی حق ندارد به خودش ظلم کند و موجبات غم و غصه خودش را فراهم کند. البته آدمی مادامی که زنده است می تواند بابت ظلم ها و خطاهایش و تمام گناهانش از طریق توبه و استغفار با خدا در دنیا تسویه حساب کند. انّه هو الغفور الرحیم)
چقدر خوب است هر کسی، در مواقع خاص و حساس زندگی خود مثلا قبل از تصمیم های مهم؛ خلوتی کند و یا با یک #مشاور خردمند، انتخابها و آرزوهایش را بررسی و تحلیل کند. خصوصا با توجه به "تاریخ تولید" آنها؛ شاید زمانی که آرزو کرده، یا تصمیم گرفته و یا انتخاب کرده، آن انتخاب؛ کودکانه و یا خشمگینانه و یا ناآگاهانه و ... خلاصه تحت تاثیر هیجان بوده، ولی خودش می تواند از سر شعور و آگاهی "تاریخ انقضاء" آن را تعیین کند چون بعضی از آرزوها، هدف ها و انتخابهای "تاریخ گذشته" حتما خطرشان از مصرف شیر و شکلات "تاریخ گذشته" بیشتر است!
✅۳. وقتی فرد بزرگ تر می شود حتی اگر تحصیلاتش را ادامه ندهد، تجربیاتش بیشتر میشود، موقعیت اجتماعی او و نظام پسندهایش نیز تغییر میکند و ... معمولا افراد بعد از دوران جوانی باید بتوانند عشق و نفرت را شناسایی و کنترل کنند و به این باور نادرست ادامه ندهند که «عشق اول» بهترین و کاملترین عشق است. «هیچ چی عشق اول نمیشه!»
اگر کسی پذیرفت که عشق اول اشتباه بوده، نباید خودش را سرزنش کند و نباید دوباره آن اشتباه را تکرار کند!
در چنین شرایطی نباید با عشق اول خاطره بازی کرد.
اساسا اگر ازدواجی غلط بوده و یک طرف یا دو طرف به هم ظلم کرده اند و کینه به دل گرفته اند؛ نباید «رفتار اسلامی و پسندیده ی عفو و گذشت» را، با تکرار آن اشتباه و خطا و «ازدواج مجدد» اشتباه گرفت. عفو کن ولی خطا را تکرار نکن! عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود.
اشتباهی که شاید در برخی داستان های مکتوب یا نمایش ها ستوده شود و تکرار مجدد یک اشتباه، به غلط «فداکاری» و ایثار جلوه داده می شود و به سادگی! تعقل، درایت و تجربه فرد عاقل در داستان، نادیده گرفته می شود و تحت تاثیر درام این غفلت معمولا به چشم نمی آید.
دانستنی های #قبل_از_ازدواج
﹏ ﹏ ﹏💠﹏💠﹏ ﹏ ﹏
🆔 @asanezdevag