🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش نخست
📝 #یادداشت| عاشورا درس مذاکره!!!
🔸 یکی از مهمترین مسائل در عرصه سیاسی کشور ما در چند ساله اخیر که در ادبیات سیاسی نیز بسیار تاثیر گذاشته است، موضوع مذاکره است.
🔸 این موضوع از جهات مختلف سیاسی، اقتصادی، حقوقی و روابط بین الملل جای بررسی و تحلیل دارد. یکی از عرصههای مهم تاثیرگذاری این مباحث که کمتر به آن توجه شده است مباحث اجتماعی است.
🔸 منظور تاثیر کلانی است که این موضوعات بر عرصه فرهنگ عمومی و ادبیات جامعه میگذارد. از این جهت میتوانیم به ادبیات دینی جامعه توجه کنیم.
🔸 بر این اساس مذاکرات اثرات خود را بر ادبیات دینی نشان داد، آنجا که در گفتگو از درسها و عبرتهای سیاسی عاشورا از این موضوع سخن به میان آورده شد که یکی از درسهای عاشورا مذاکره است؛ یعنی طرفداران گفتمان مذاکره در عرصه سیاسی کشور، مستندی دینی از عاشورا برای خود بیان کردند. این برداشت موافقان و مخالفانی داشت.
🔸 موافقان این برداشت (مذاکره یکی از درسهای عاشورا) برای توجیه دیپلماسی مذاکره در عرصۀ بینالمللی، درس کربلا و واقعۀ عاشورا را مذاکره میدانند.
🔸 از نظر این افراد درس کربلا درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین است. این افراد در اثبات مدعای خود ملاقات امام حسین(ع) با عمر سعد در شب تاسوعا را مذاکره امام حسین(ع) با عمر سعد نامیدند.
🔸 افزون بر این امام علیه السلام در طول مسیر مدینه تا کربلا و همچنین در شب و روز عاشورا دیدارها و سخنرانیهای متعددی با طرف مقابل خود داشتند.
🔸 از دید این افراد این اقدامات امام علیه السلام در راستای تعامل با دشمن مخالف و جایگزین کردن مذاکره و گفتگو به جای جنگ و خشونت برای حل اختلافات و نزاعهاست.
🔸 البته این دیدگاه با نظرات مخالف بسیار زیادی مواجه شد، به طوری که طرفداران این نظریه، دیگر از این موضوع سخن نگفتند.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش دوم
📝 #یادداشت|رویکرد امام حسین حماسهمحور است نه مذاکره
🔹 این افراد (مخالفان مذاکره) درس عاشورا را #حماسه و #عزت میدانند نه مذاکره؛ درس عاشورا پیمان با خدا و توکل بر اوست نه گفتگو با کدخدا و چشم بستن بر اجازه او؛ درس عاشورا حفظ عزت است با ایمان و اعتماد به خدایی که همه چیز در دست اراده و قدرت اوست نه گره زدن آب خوردن به گفتگو و مذاکره با دشمنان دین خدا.
🔹 به ویژه که امام حسین علیه السلام هیچ گاه گفتگوها و به اصطلاح نظر گروه اول، مذاکراتش را به آب خوردن گره نزد و با لب تشنه با دنیای فانی وداع کرد در حالی که با خدای خود گفتگو می کرد و به رضای او راضی بود.
🔹 از دید این افراد نیز امام حسین علیه السلام در عاشوار با مخالفانش گفتگو کرد ولی نه برای مذاکره بلکه برای اتمام حجت با دشمنان از طریق پند و نصیحت. این گفتگوها از موضع قدرت و با هدف تاثیرگذاری بر دشمن بوده است نه از موضع پذیرش و به رسمیت شناختن دشمن.
🔹 در تبیین این امر باید به جملات نورانی امام حسین علیه السلام رجوع نمود تا مشخص شود رویکرد امام حسین علیه السلام دقیقا حماسهمحور است نه مذاکره با شخصی لعین و فاسق همچون یزید.
🔹 امام حسین(ع) با تأکید فراوان به «شهادت» به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای حماسه آفرینی میفرماید :«انی لا اری الموت الا سعاده و لاالحیوه مع الظالمین الابرما» من مردن را برای خودم سعادت، و زندگی با ستمگران را موجب ملامت میبینم.
🔹 همچنین آن حضرت در جایی دیگر فرمود: اولین و بزرگترین #منکر جهان اسلام خود یزید است کسی که به کتاب خدا توجه نکند و عدالت را بپا ندارد و حقوق جامعه را نپردازد و به آموزه های دین وفادار نباشد ستمگر است.
🔹 لذا رویکرد امام در برابر بزرگترین منکر جهان اسلام #حماسه و مبارزهطلبی است نه به زعم آقای #روحانی مذاکره و تعامل سازنده! زیرا مفاسد فراوان #یزید مذاکره و تعامل سازنده را بی معنا می سازد فرمایشات امام تنها انتخاب مرگ و شهادت و اجتناب از پذیرش ذلت را مطرح میسازد.
🔹 در تقبیح ادعای مذاکره محوری در کربلا باید گفت حضرت مذاکره با ستمگر را برای کیان جامعه و دین نه تنها مفید نمیدید بلکه آن را به شدت مضر برشمرد لذا در برابر تهدیدات علیه دین و جامعه مبارزه را برگزید به همین دلیل حضرت درباره یزید در استدلال به این که چرا بیعت نمیکند میفرماید:
🔺 «حیات دینی و معنوی با حاکم ستمگر دیگر جائی ندارد: «علی الاسلام السلام، اذا قد بلیت الأمه براع مثل یزید»؛ اگر مردم گرفتار حاکمی مانند یزید شوند پس باید فاتحه اسلام را خواند لذا کربلا عرصۀ مبارزه و حماسه است و نه مذاکره یا تعامل سازنده، لذا زمانی که کیان اسلام آنچنان در معرض نابودی کامل قرار میگیرد که باید فاتحۀ اسلام را خواند دیپلماسی مذاکره و تعبیر نادرست تعامل سازنده در این وضعیت بیمعناست همانگونه که رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام نیز موید این مدعاست.
در واقع عاشورا به ما میفهماند #خط_قرمز مذاکره با دشمن در خطر افتادن کیان و نظام ارزشی جامعه اسلامی است که اگر چنین شود باید میز مذاکره را ترک کرد.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir
🔰 #جریانشناسی_فکری_سیاسی_عاشورا/ بخش سوم
📝 #یادداشت|عاشورا، صفآرایی اسلام محمدی با اسلام بنی امیه
🔸 برخی معتقدند اساسا واقعه عاشورا، تنها چیزی که نداشت، #مذاکره بود، زیرا مذاکره و تعامل در کربلا، اصلا معنا نداشت. بلکه صفآرایی تمام قد، بین لشکر حق و باطل بود.
🔸 این صفآرایی بین حق و باطل همواره در طول تاریخ ادامه خواهد داشت تا به امروز، البته مصادیق آن تغییر میکنند. امام صادق علیه السلام در روایتی به زیبایی عاشورا و بعد از آن را در مصاف حق و باطل به خوبی ترسیم میکند.
🔸 امام صادق(ع) در این خصوص فرمودهاند: «إِنَّا وَ آلُ أَبِي سُفْيَانَ أَهْلُ بَيْتَيْنِ تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ قُلْنَا صَدَقَ اللَّهُ وَ قَالُوا كَذَبَ اللَّهُ قَاتَلَ أَبُو سُفْيَانَ رَسُولَ اللَّهِ وَ قَاتَلَ مُعَاوِيَةُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَ قَاتَلَ يَزِيدُ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ السُّفْيَانِيُ يُقَاتِلُ الْقَائِم[۴]؛ ما و خاندان ابوسفیان، دو خانواده هستیم که به جهت خداوند با یکدیگر دشمنی کردیم. ما خداوند را تصدیق کردیم و آنها تکذیبش کردند. ابوسفیان با پیامبر جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب عليه السلام و یزید با حسین بن علی عليه السلام. سفیانی نیز با قائم عليه السلام خواهد جنگید.»
🔸 بر این اساس جنگ بین #حق و #باطل بین اسلام اهلبیت و اسلام بنی امیه، قدمتی به درازای تاریخ اسلام، دارد.
🔸 بنی امیه به عنوان نماد جبهه باطل و نفاق داخلی در میان امت اسلام از یک طرف، و از طرف دیگر، اسلام اهلبیت به عنوان نماد جبهه حق، از ابتدای اسلام با یکدیگر، در حال ستیز و نزاع بودند و این درگیری، به معنای مذاکره نبوده و نخواهد بود، بلکه منشاء این نزاع بر سر اعتلای کلمه الله هی العلیاء (تَعَادَيْنَا فِي اللَّهِ)، بوده است و نه تعامل و مذاکره.
🔸 امروزه این نزاع بین ایران اسلام و غرب به سرکردگی شیطان بزرگ،#آمریکا به خوبی ملموس است. از این رو #مقام_معظم_رهبری بارها به زبانها و گفتارهای مختلف بیان کردهاند که نزاع ما و آمریکا، نزاعی #ایدئولوژیک و بر اساس نظام ارزشها و باورهاست و فقط به امور سیاسی محدود نمیشود که با گفتگو و مذاکره حل شود.
🔸 در این رویکرد در کربلا، مذاکره که هیچ، اماننامه هم جایی نداشت، حتی وقتی مستکبرین زمان چون شمر، عباس بن علی را مخاطب قرار میدهند، بیاذن ولی امر خویش، به شمر نگاه هم نمیکند و آنگاه هم که امام حسین به عباس اذن میدهند که جوابش را بده هر چند فاسق باشد: «أَجِیبُوهُ وَ إِنْ کَانَ فَاسِقاً» و وقتی شمر، برای علمدار کربلا اماننامه میآورد، حضرت عباس(ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری است، بر شمر بانگ میزند و میفرماید:
🔹 «لَعَنَکَ اللَّهُ وَ لَعَنَ أَمَانَکَ أَ تُؤْمِنُنَا وَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ لَا أَمَانَ لَهُ؛ بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو ای دشمن خدا، ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین(ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست!» عباس بن علی، چنان با قاطعیت سخن میگوید، که دشمن ناامیدانه، به خیمه خویش، باز میگردد.
✍️ حجت الاسلام محسن محمدی
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4773
🆔 @asbaat_ir