🔰 نقد و بررسی آسیب های مشترک #خرده_جریان_های_حوزوی/ بخش چهارم و پایانی
📝 #یادداشت| تخصصگرایی نامطلوب
🔸 این برنامهها عموماً تخصصگرا هستند ولی این تخصصگرایی نامطلوب است چرا که نیازمندیهای مختلف وی را مدنظر قرار نمیدهد. توجه تام به نیازمندیهای علمی و بیتوجهی به دیگر نیازهای مهارتی و فردی طلبه برنامههایی نامتوازن پدید آورده است.
🔺 عدم توانایی در تربیت متخصص
🔸 این مجموعهها حتی در تربیت متخصص در رشتههای تعیین شده و مورد نظر خود نیز توفیق چندانی ندارند. معمولاً تفاوت چندانی بین خروجیهای این مجموعهها و کسانی که بهصورت آزاد فعالیت علمی میکنند وجود ندارد بلکه در بسیاری از مواقع افراد غیرموسسهای از قوت علمی بیشتری برخوردارند.
🔸 این عارضه گویای عدم وجود منطق و سیستم برنامهنویسی و برنامهریزی و نیز مدیریت و اجرای دقیق برنامههای تحصیلی است. هنوز مکانیسم کارآمدی برای طراحی و اجرای برنامه سامان نیافته است.
🔺عدم توجه به استعداد و علاقه طلبه
🔸 این برنامهها اساساً برای یک تیپ شخصیتی با استعداد و علاقه ویژه نگاشته شده است ولی ارزیابی خاصی از طلبه به عمل نمیآید تا تشخیص داده شود بین او و این برنامهها تناسبی وجود دارد یا خیر.
🔸 نفس مراجعه او به متولیان این جریان را گواه بر علاقه و استعداد نسبی میگیرند. در چنین مشاورههایی فرد مشاور به علایق و تشخیص خود نظر میکند نه شرایط و استعداد طرف مقابل.
🔸 مثلاً در برابر این پرسش که چه میزان فلسفه بخوانیم، پاسخ یک فقیه، کلامی، مفسر و فیلسوف کاملاً متفاوت و بر اساس رشته تخصصی آنها خواهد بود. معمولاً کسی به نیازهای فرد پرسشگر التفات نمیکند.
✍️ حجت الاسلام حسین ایزدی
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2293
🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شهید_مدرس/ بخش چهارم
🔰 مهاجرت در جنگ جهانی اول
🔹 آیت الله مدرس در سومین دوره مجلس شورای ملی علاوه بر وظیفه #نظارتی، سمت نمایندگی مردم تهران را نیز برعهده داشت. دوره سوم مجلس شورای ملی مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود.
🔹 هنگامی که نیروهای #متفقین با نقض بیطرفی ایران وارد خاک ایران شدند و تهران در معرض اشغال نظامی نیروهای روس و انگلیس قرار گرفت، مدرس به همراه گروهی از ملّیون به کرمانشاه مهاجرت کردند و در آنجا به منظور مقابله با اشغالگران، #دولت_موقت_ملی را به ریاست #رضاقلیخان_نظام_السلطنه_مافی تشکیل دادند.
🔹 آیت الله مدرس وزیر عدلیه و اوقاف این دولت بود. پس از ناکامی دولت موقت ملی، مهاجران ناگزیر به خاک عثمانی رفتند. مدرس در استانبول ضمن ملاقات با سلطان عثمانی و صدر اعظم آن کشور، نسبت به ادعای دولت عثمانی درباره قسمتی از خاک ایران و نیز عدم حسن نیت ترکان نسبت به ایرانیان گلایه و انتقاد کرد.
🔹 مدرس در جلسه یازدهم ششمین دوره مجلس شورای ملی (۲۹ شهریور ۱۳۰۵) و به هنگام بررسی صلاحیت اعضای کابینه و برنامه دولت مستوفی الممالک، بشدت از مهاجران و اقدام آنان در جنگ جهانی اول دفاع کرد و در پاسخ یکی از نمایندگان گفت: « مهاجرت خیانت نبود، بلکه به خیر و صلاح مملکت بود و فوائد سیاسی داشت.»
🔹 پس از خاتمه جنگ جهانی اول، مدرس به تهران بازگشت و همانند گذشته در مدرسه #سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری کنونی) به تدریس فقه و اصول پرداخت و همزمان تولیت این مدرسه را نیز برعهده داشت.
🔹 دولت صمصام السلطنه بختیاری، که در این زمان بر سر کار بود، به دلیل ناتوانی در ایجاد امنیت عمومی و تامین حداقل معیشت مردم با اعتراض و انتقاد همگانی روبه رو بود؛ آیت الله مدرس و گروهی از مردم به انگیزه ابراز مخالفت با صمصام السلطنه در حرم #حضرت_عبدالعظیم (ع) متحصن شدند. سرانجام زیر فشار مخالفان و نارضایتی عمومی کابینه صمصام السلطنه سقوط کرد و وثوق الدوله به نخست وزیری رسید.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4658
🆔 @asbaat_ir
🔖 جریانشناسی #سازمان_مجاهدین_خلق/ بخش هشتم
🔰 عقاید و خط مشیها
🔺 براساس سیر مطالعاتی منافقین و مطالعه نوشتهجات به یادگار مانده از آنها میتوان عقاید و خطمشی سازمان مجاهدین خلق را در چند بعد خلاصه کرد:
1️⃣ اعتقاد به اسلام منهای #روحانیت
🔺 سازمان این تز را عمدتاً مدیون دکتر #شریعتی است چون وی اولین فردی بود که تز اسلام منهای روحانیت را در جامعه اسلامی و شیعه بنا کرد.
🔺 این مطلب در کتاب «مجموع آثار دکتر شریعتی» بخش با مخاطبهای آشنا قابل مشاهده است. در این قسمت از کتاب در اولین نامه دکتر شریعتی به پدر نوشته شده است: «همانطور که دکتر(دکتر مصدق) تز اقتصاد منهای نفت را بنا نهاد ماهم باید تز اسلام منهای آخوند را بنیانگذاری کنیم.»
🔺 مجاهدین خلق و همچنین گروه فرقان متاثر از همین افکار شریعتی، به همین سمت و سو رفتند که اسلام را منهای روحانیت مطالعه و خودشان را جایگزین روحانیت کنند.
2️⃣ اسلام علم مبارزه نیست
🔺 همانطور که قبلاً مطرح شد سازمان معتقد بود، اسلام علم مبارزه نیست و هرچند که ممکن است در قدیم توانایی اداره جامعه را داشته است؛ اما توان اداره مبارزه و به تبع آن توان اداره جامعه کنونی را ندارد. آنها براین باور غلط بودند که جامعه پیچیده امروز را نمیتوان با احکام و نظامهایی که در اسلام آمده اداره کرد.
3️⃣ علمگرایی
🔺 از عقاید دیگر سازمان میتوان تلفیق علم گرایی و عقل گرایی را برشمرد که حتی اسلام را نیز با همین دو شیوه مطالعه میکردند. تفکر سازمان این را به اعضا القاء میکرد که #عقل توان فهم هر چیزی را دارد و همین تفکر بود که به بینیازی از وحی منجر میشد و دور شدن از دین و دستورات دینی را به دنبال داشت.
4️⃣ التقاط
التقاط در عقیده، یکی دیگراز عقاید سازمان به شمار میرود بهگونهای که اسلام را فقط به عنوان دینی که میتواند رابطه انسان و خدا را شکل دهد قبول داشتند؛ اما برای اداره جامعه و برای مبارزه به سمت #مارکسیست روی گرداندند و آن را با اسلام التقاط کردند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=1617
🆔 @asbaat_ir
🔰 جریانشناسی #حوزههای_علمیه_شیعه_لبنان/ بخش دوازدهم
🎙 #مصاحبه| لزوم توجه همهجانبه به مساله وحدت و مقابله با تکفیر
🔺 #حجت_الاسلام_شاکر :
🔹 آقای شیخ عبدالناصر جبری، سال گذشته از دنیا رفت، الآن پسرش شیخ عبدالله بهجایش همان دانشگاهشان را میچرخاند، ایشان آمد خانه ما، شام خانه ما مهمان بود، وقت نماز شد، اذان گفت، عین خود همان اهل سنت یک سجاده پهن کردم این بیاید نماز بخواند، اول به من گفت شیخ بیا نماز بخوان من اقتدا کنم، گفتم نمیشود، هفتادسالش بود، رئیس دانشگاه بود، به من میگفت شما امام راتب هستی، برو جلو، گفتم بابا بیخیال، بعد آمد اینجا ایستاد روی سجاده، این مهم است.
🔹 ایشان ایستاد گفت: تربت کو؟ متوجه هستید چه میگویم؟ یک پیرمرد هفتادساله چه نیازی به من دارد که بخواهد خودش را به من نشان بدهد؟ این رفتار، دلی است، من با شرمندگی گفتم من ملاحظه فقه شما را کردم ببخشید. این سُنی هست.
🔹 این چقدر ارزش دارد، دستباز هم خواند نماز، بعد نماز که تمام شد به من گفت که من نماز سنی خواندم. من شیعه نیستم من سنی هستم، من عمداً دستباز خواندم که یکجوری بهت یاد بدم که دستبسته خواندن واجب نیست، ایشان میدانست بهاصطلاح فعال تقریبی هستم، میخواست بگوید کارهایی که تو انجام میدهی، کارهای درستی است، ما مشترکات زیاد داریم.
🔹 ما سه جلسه با هم رفتیم وزارت علوم، من با ایشان دوتایی وقت گرفتیم با چه مصیبتی، من که کارهای نیستم، یک طلبه معمولی با چه مصیبتی وقت گرفتیم از معاون وزیر، آقای سید هاشمی، سال ۹۴ -۹۳ بود.
🔹 ایشان میگفت درخواستم این است که دانشگاه من را که یک دانشگاه اسلامی سنی هست وزارت علوم شما به رسمیت بشناسد.
🔹 میگفت شما چهار اطراف کشورتان سنی هستند، بعضیها در شمال غرب و غرب کشور زیاد در وادی دینی نیستند، اما اهل سنت جنوب و جنوب شرق یا میروند پاکستان درس میخوانند یا کشورهای خلیج درس میخوانند و هر انسان عاقل و بالغی برود پاکستان دروس دینی بخواند و برگردد جز وهابی چیزی نمیشود، یک کسی برود عربستان درس بخواند بیاید، حتی شیعه هم برود درس بخواند بیاید وهابی برمیگردد، سنی که دیگر هیچ.
🔹 میگفت آقاجان من که چیزی نمیخواهم، من خودم حزب دارم، من دنبال مقام و مسئولیت نیستم من خودم در لبنان دانشگاه دارم، من میخواهم رسالت خودم را به رسولالله ادا کنم. ایشان مثلاً دوازده تا حوزه هم دارد مثل همان حوزههای سنتی که طلبهها میآیند فقه و اصول و قرآن میخوانند و یاد میگیرند و میروند، اما این دانشگاهش سطحش بالاست، اساتید دانشگاهی و سطح بالا دارد که توانسته از دولت لبنان مجوز دانشگاه بگیرد،مثل دانشگاه ادیان ما.
🔹 ما رفتیم پیش مشاور وزیر، من در این جلسه نشستم بهعنوان مترجم، این آقای مشاور بینالملل آقای وزیر، کارش هم درست بود، کارش اشتباه نبود، شروع کرد از قوانین و تبصره و مقررات گفتن که اینگونه است و اینگونه نیست ما هر دانشگاهی را به رسمیت بشناسیم، یکدفعه این شیخ عصبانی شد، حرف این آقای مشاور وزیر را قطع کرد گفت صبر کن ببینم، من چند ساله هستم؟ بهاصطلاح ماها گفت من یک پام لب گور است، من مشخص نیست الآن لبنان برگردم یا نه، دو بار سکته کردم.
🔹 میگفت من از عربستان –خودش مکه درس خوانده- ماهیانه پنج هزار دلار یعنی الآن به پول ما سی میلیون میشود، میگفت من فقط شهریه میگرفتم ولی با اعتقاد خودم به خاطر آن فکر تقریبی خودم، فکر سالم خودم، این را پشت پا زدم، من الآن اسمم در لیست سیاه است و میخواهند من را ترور کنند، الآن در لبنان این وهابیهای تندرو به خون من تشنهاند، همه اینها را من به خاطر اعتقاد خودم انجام دادم.
🔹 بعد به آن مسئول میگفت فکر میکنی من دنبال چه هستم؟ آمدهام اینجا دو ساعت وقت خودم را گرفتم که میخواهم قانعت کنم که به من مجوز بدی؟ من میخواهم یک خدمتی کرده باشم که سُنیهای شما نروند وهابی بشوند، من هم سریع ترجمه کردم. من دوست داشتم این کار را انجام بدهم، الآن هم دوست دارم این کار انجام بشود.
🔹 بعد دیگر بنده خدا فوت کرد این کار تقریباً زمین ماند، یکبار پسرش آمد بعد از فوت پدرش منزل ما تشریف آوردند، البته یکبار هم اجمالاً پرسید من گفتم واقعیتش من دیگر خسته شدم، نه از نظر جسمی بلکه دیگر ناامید شدم، دیگر اصلاً در این فضا نیستم در این وادی نیستم.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4759
🆔 @asbaat_ir
🔰 #سلفی_گری_و_وهابیت_در_ایران/ بخش چهارم
💠 گروههای سلفی معتدل در ایران
🔺 در ایران گروههای دیگری نیز هستند که گرایش سلفی معتدل دارند. مهمترین آنها عبارتند از:
1️⃣ جماعت دعوت و تبلیغ
🔸 «جماعت دعوت و تبلیغ» یک شبکه جهانی است که گروههای تبلیغی برای ترویج اسلام سنی، به مناطق مختلف سنینشین اعزام میکند.
🔸 بنیانگذار این شبکه «شیخ محمد الیاسبن شیخ محمد اسماعیل حنفی دیوبندی چشتی کاندهلوی» است که چون بعداً مقیم دهلی شد، به دهلوی مشهور شد، وی به لحاظ فقهی حنفی و به لحاظ مشرب فکری، صوفی و به لحاظ کلامی، ماتریدی است.
🔸 او بضاعت علمی کم ولی غیرت دینی بالایی داشت و علاقهمند به تبلیغ بود و حرکت جماعت تبلیغ را در هند بنیان گذاشت. وی از شاگردان و مریدان شیخ رشید احمد کنکوهی و شیخ اشرف علی تهانوی است.
🔸 دهلوی این جماعت را در سال ۱۹۲۶ بنیان گذاشت و هدف از تشکیل آن، تبلیغ مذهب حنفی بود. مقر جماعت قریه «نظامالدین» نزدیک دهلی است اما در بسیاری از کشورها فعال است. گفته میشود ده میلیون عضو دارد. سالانه دو همایش دارد که یکی در پاکستان و دیگری در بنگلادش برگزار میشود و بین یک تا دو میلیون نفر شرکتکننده دارد.
🔸 شاخهای از این جماعت نیز در ایران فعال است که مرکز آن در زاهدان و رهبری آن را مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه و جماعت مسجد مکی زاهدان، برعهده دارد.
🔸 این جماعت به صورت فصلی، طلابی را از سوی مدارس علوم دینی بلوچستان، مانند مدرسه مکی، حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان و مسجد عزیزی به نقاط سنینشین، مخصوصاً مناطق کردنشین، برای تبلیغ اسلام سنی اعزام میکند.
🔸 این تشکیلات بخشهای متعدد و متنوعی دارد که عبارتند از:
🔻 1. مجمع فقهی اهلسنت که در سال ۱۳۷۷ تشکیل شد و در برگیرنده علما و فقهای اهلسنت همه مناطق ایران است و به بررسی مسائل جدید میپردازد.
🔻 2. فصلنامه «ندای اسلام» که مدرسه دارالعلوم زاهدان صاحب امتیاز آن است و در مناطق سنینشین در دسترس عموم قرار میگیرد.
🔻 3. مرکز تحقیق و ترجمه که در سال ۱۳۸۲ افتتاح گردید.
🔻 4. انتشارات صدیق و کتابخانه حوزه علمیه که در سال ۱۳۶۵ تأسیس و اکنون در ۳۰۰ متر مربع و ۲۰ هزار جلد کتاب دارد.
🔻 5. دفتر تبلیغات و امور مکاتب که بر اساس نیاز مناطق مختلف، جهت تبلیغ و بیان احکام و ملاقات با مردم، مُبلغ اعزام میکند.
✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری
📚 جریانشناسی احزاب و گروههای زاویهدار در ایران، ص 366
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2362
🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به #حوزه_علمیه_اصفهان/ بخش چهاردهم
💠 جریانها و ویژگیهای #مکتب_عرفانی_اصفهان/ قسمت سوم
2️⃣ عرفان عملی و سلوک شرعی شیعی
🔹 کمی پس از صفویه جریان عرفانی جدیدی در بین برخی حکما و عرفای شیعه به وجود آمد. نقش آقا محمد بیدآبادی (۱۱۹۸) در این جریان بسیار پررنگ است.
🔹 عارف بیدآبادی که عرفان ناب را در مکتب فقیهان عارفی مانند مجلسی اول و شیخ بهایی آموخته بود، به جای حکم به اتحاد تصوف و تشیع، عرفان را بر مبنای باورها و روایات شیعی بنا کرد.
🔹 پیش از این نیز چنین تلاشی توسط فقیهان عارفی مانند سید بن طاوس، شهید ثانی و ابن فهد حلی صورت گرفته بود. اهمیت آقا محمد بیدآبادی در مقایسه با عرفای پیشین شیعه در این بود که توانست آموزههای بلند عرفانی را که در بین کتب حدیث، تفسیر و … بیان شده بود، با چینش جدیدی به صورت یک مکتب اخلاقی-عرفانی و سلوک شرعی شیعی در آورد.
🔹 رویه سلوکی بیدآبادی ریشه در کتاب و سنت و آموزههای پیشوایان شیعه دارد. از یک سو توصیه قرآن کریم و احادیث امامان(ع) به ضرورت تهذیب نفس و لزوم بهرهگیری از ذکر و دعا و توسل و از سوی دیگر سستی بنیاد اخلاق ارسطویی و عدم انطباق با پارهای مبانی کتاب و سنت، با تمام رواجی که در بین عالمان مسلمان داشت، وی را بر آن داشت تا از متن زلال کتاب و سنت و سیره معصومان(ع) شیوه صحیح تهذیب نفس را استنباط و ارائه نماید.
🔰 ویژگیهای مکتب عرفانی بیدآبادی
🔹 از ویژگیهای این مکتب میتوان به توجه به باطن اعمال در عین حفظ ظواهر و توجه به معرفت نفس، اشاره کرد. نکته دیگر اینکه اساس این مکتب بر عمل قرار دارد و دیدگاههای آن تجربی و عملی و محور آن دستور العمل – و نه آگاهی از فضایل و رذایل- است. بید آبادی در این مکتب برخلاف برخی علمای ظاهری ریاضت کشیدن را امری مثبت میداند.
🔹 در مکتب عرفانی بیدآبادی انسان میتواند با ریاضتهای شرعی و مداومت بر اذکار و اوراد رسیده از معصومین به تدریج به جایی برسد که باب ملکوت به روی او باز گردد.
🔹 در این حال برای او «فنای ملک و ملکوت حاصل گردد و نهایتا از محو به صحو و بقای کلی در عین فنا رسد و سر معنای «العبودية جوهرة كنهها الربوبية» برایش منکشف گردد و در این مقام به مرتبه خلافت و راهنمایی مردم به سوی خدا و نیابت حضرت حجةالله على الارض خواهد رسید.»
🔹 گفتنی است که رویه سلوکی و مشرب عرفانی آقا محمد بیدآبادی از یک سو با شریعتمداران ظاهر انگار که از «لب و حقیقت به قشر و پوسته و از رحیق شراب به سراب» اکتفا میکردند و از سویی دیگر با صوفیه باطنيه منحرف که منکر ظواهر شریعت بودند، در تقابل بود.
🔹 این شیوه عرفانی و سلوکی سبب شهرت او در جهان تشیع شد و شاگردان زیادی از محضر وی بهره بردند که همین شاگردان بعدها سبب شکلگیری عرفان شرعی یا سیر و سلوک شیعی شدند. به همین دلیل وی را بنیانگذار عرفان عملی شیعی میدانند. حتی بزرگان عرفای نجف اشرف طريقه خود را به این عارف سالک میرسانند.
ادامه دارد ...
🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4736
🆔 @asbaat_ir