آدم دل که بست، دوست دارد دو نفر بشود. یک نفر زندگی کند، و یک نفر مدام بایستد دلبرکش را نگاه کند، همانطور که دارد کارهای ساده روزمره می کند.
زنی که دارد شالش را آویزان میکند که چروک نشود. مردی که دارد شلوار جینش را در می آورد تا لباس راحت بپوشد. زنی که می رقصد. مردی که دارد ریشش را می زند، و آیینه بخارگرفته را با دست پاک می کند. دارد سالاد درست می کند، نه با مهارت یک سرآشپز فرانسوی، با یک سادگی دلچسب و با یک لبخند شرقی. دارد موهایش را می بافد که وقتی می خوابد نریزد روی صورتش. دارد چای می نوشد، داغ است و لبش می سوزد و زیر لب فحش می دهد. دارد همانطور که روی مبل خوابیده، جواب مسیج کسی را می دهد. دارد در خانه را با دقت قفل می کند، دارد سوار تاکسی می شود، دارد ماشینش را پارک می کند، دارد پشت چراغ قرمز با خواننده همصدایی می کند، دارد به دختر کوچولوی ماشین کناری لبخند می زند.
آدم دوست دارد دلبرش را ببیند، در تمام ساعات و در همه حال. دوست دارد صدایش را بشنود که حرفهای ساده می زند. همین سلام ها، خوبی ها، بد نیستم های ساده و گیرا. همین واژه های ساده که در ترکیب با آن صدای خاص غزل می شوند.
زن و مرد که ندارد دلتنگی. آدم دل که بست، در تمام ثانیه های روز نفسش بند آمده. میان همه وقایع، بهانه های مختلف پیدا می کند تا سرگشتگی خودش را، خستگیش را، کلافگیش را فریاد بزند. بدون این که کسی بتواند بفهمد تمام این بند آمدن نفس، از آوار بغض سنگین بیرحم دوری است.
راستش را گفت روباه، راستش را گفت وقتی با صدایی که بغض خشدارش کرده بود به شازده کوچولو گفت: آدم اگر گذاشت اهلیش کنند، کارش به دیار اسرارآمیز اشک خواهد کشید...
#حمید_سلیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مضطربْ حال مگردان
منِ سرگردان را...
#حافظ
اونجا که #نرگس_قاسمینیا میگه:
آهسته خواندی در دلم،
دیوانه ها عاقلترند
دیوانگی کن با دلم،
دیوانهها کاملترند!
_آرومه جون؟
+بله؟
_همیشه میگفتی جانم...!
+حواسم نبود!
_کجا بود؟
+پیش چشمات...پیش آرومه جون گفتنت...پیش اینکه اگه تو نباشی چی؟
_مگه قراره نباشم؟!
+ این دنیای لعنتی رو نمیشناسی ؟ اینکه استعداد عجیبی داره تو گرفتن خوشبختیت؟
تو خوشبختی منی...تمام بودنت خوشبختیمه...میترسم دنیا چشم دیدن خوشبختیم رو نداشته باشه!
#محیا_زند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو کردم
بعد از تو عاقل نشوم...
#شبتون_آروم🙏🏻🌺🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صُبح شد...
خیــراست
اگر کاشف معدن صبح آمد،
صدا کن مرا
و من ،
در طلوع گل یاسی
از پشتِ انگشتهای تو،
بیدار خواهم شد ...
#سهراب_سپهری
#درود
#پگاهتون_نیک😊♥️
که اینچونین است محبوبم!
در شهر من، باران
شهر تو سرد و پوشیده از برف
گویی آسمان...
پیامبَر حرف های ماست به یکدیگر!
ولی تو خوب گوش کن!
هر قطره
واژه ای ست بریده از گلویم
که از بخار رمیده در سرمایی استخوان شکن
به شکل ابرهایی سرگردان
تو را صدا میزنند
عزیزترینم!
در بخار آخری که از پنجره ی اتاق
به بیرون دمیدم
جمله ای بود وصف ناپذیر!
و تو آن را سحرگاهان
به هنگامه ی نوازش ابرها و خورشید
در شمایل رنگین کمانی شکوهمند
خواهی دید.
#حمید_جدیدی
هنوزت دانهٔ امید در دل هست؛
پس برخیز
بسا باغان که بیرون از دلِ این دانه خواهدشد
#حسین_جنتی
#هفته_جدید_پر_از_اتفاق_خوب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرد اعلاترین چای هم که باشید،
سرد بشوید از دهان میفتید!
حواستان به حال و روزِ رابطههایتان باشد...
خیلی وقتها دوری دوستی نمیآورد،
جدایی میآورد!
#طاهره_اباذریهریس
#عصرتون_خوش🙏🏻🌺🙏🏻
قرارمان این نبود...
بود؟
قرار نبود این همه زیبا باشی!
قرار نبود دنیایم را چراغانی کنی
و آسمانم را آبی
قرار نبود عطر خاک باران خورده بگیرد
نفسم!
قرارمان این بود؟
قرار نبود دستم را بگیری ، ببری و دیگر پس نیاوری!
قرار نبود پاییز این همه زیبا؛
باران اینقدر لطیف؛
زمستان پر از بهار!
و بهار همه اش تابستان بشود!
قرار بود؟!
قرار نبود بی قرار باشم!
قرار بود قرارم باشی!
قرار بود قرار بگذاریم ساده و دوستانه دوست باشیم!
معمولی و معمولی تر!
قرار نبود این گونه موهایت را ببافی که همه ی قرار ها تعلیق شوند!
قرار بود گاهی؛
نیم گاهی،
هم را ببینیم و بگوییم خب...
چه خبر؟
قرار نبود دلم را در همان نیم نگاه هلاک کنی!
قرار بود؟
حالا
قرار یعنی چشمان تو
شال صورتی ات
و گل سر آبی آسمانی
حالا قرار یعنی من
که قرار نبود شاعری کنم!
قرار یعنی همین که آخر این شعر نوشته ام!
قرار یعنی...
زیبای دوست داشتنی
دوست دارمت!
#حامد_نیازی
نامه های سوخته
عاقبت یک روز هم یک جای دنیا از کنار هم می گذریم.
وانمود میکنیم ندیده ایم. نشناخته ایم. نخواسته ایم. دور می شویم.
دو نهنگ غمگین، گم شده در اقیانوس غریبه ها...
سهم ما همین رد شدن است عزیزدلم...
همین نداشتن است...
#حمید_سلیمی
#فروغ_فرخزاد توی یکی از نامههاش
به پرویز شاپور مینویسه:
"به علاوه، اگر من شما را از دست دادهام
شماهم در عوض دلی را از دست دادهاید
که تپشهای عاشقانه آن را در هیچ جای دیگر
نخواهید یافت..!"
عمیقا درک میکنم این جمله رو...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راحت از این دل مرو،
که جانم میرود...
ابریشم سیاه دو چشمت
یاد آور شبی زمستانی است
من بی ردا
بدون وحشت دشنه
شادمانه خواب می رفتم
ابریشم سیاه دو چشمت
خانه ی من است
آن خانه ای
که در آن خواب می روم
و می میرم
#خسرو_گلسرخی
#شبتون_خوش🙏🏻🌺🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبوبم!
درخشش دانه های شِکَر در نور آفتاب
و عطری که از دمنوش چای بهاره پابرجاست
چه ترکیب زیبایی خواهد شد!
درست شبیه وقتی که عطر گردنت
و سینه ریز الماسین آویخته از تنت در هم می آمیزند
چرخش قاشق میان استکان چای
رقص آرام تو را در آشپزخانه به یادم می آورد
و تُردی نان صبح
چیزی ست شبیه زمزمه ای که زیر لب می خواندی
باید ایمان بیاوریم
به رستگاری روز
وقتی که شب را هر کدام و دور از هم
اشکریزان و غلتان در جای خواب هایمان
به ناچار در آغوش گرفته ایم
بخند محبوبم!
که "دوری" تنها واژه است
و هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواند
صبحانه ی مرا
با سلام گرمی از تو
شیرین و دلچسب میکند!
#حمید_جدیدی
#درود
#پگاهتون_نیک😊♥️
میدانی؟
از وقتی دلبستهات شدهام
همه جا بوی پرتقال و بهشت میدهد.
#عباس_معروفی
"مثل ابری سپید بود در آسمان آبی. نمیشد لمسش کنی، یا او را به آغوشت بکشانی، یا لبش را ببوسی.
تنها میشد نگاهش کنی، دوستش بداری، و اجازه بدهی عبور آرام او از روز، جهانت را کمی زیبا کند."
#حمید_سلیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که #سعدی از مهر تو برنخاست هنوز!
#نعیم_ربیعی🎙️
#ببینید_و_لذت_ببرید
Asheghet Misham Piano Version.mp3
7.28M
یه جوری عاشقت میشم صداش دنیا رو برداره
#عاشقت_میشم
#میلاد_بابایی
هیچ چیزی روشنایی های جهان را
در چشمان مرد خاموش نمی کند
چون رفتن زنی
که اورا سرزمین وجهان خود می پنداشت...
#غسان_کنفانی
حل شدن در دل معشوقه که ایرادی نیست ،
چای هم آب کند در دل خود قندش را..!
#اسماعیل_محمدی
#عصرتون_شیرین♥️
آدما وقت دل کندن دو دسته میشن...
دسته ی اول اونایی هستن که بعد از اختلاف، رفتن آخرین چیزی هست که به ذهنشون می رسه، پس تلاش می کنن تا همه چیز رو درست کنن اما وقتی می بینن همه چیز بینشون انقدر خراب شده که قابل تعمیر نیست کم کم سرد میشن و از طرف مقابلشون فاصله می گیرن تا ذره ذره فراموشش کنن...
یک روز به خودشون میان و می بینن دیگه هیچ حسی بهش ندارن، پس بدون اینکه ذره ای احساس از اون رابطه تو وجودشون باقی مونده باشه میرن...برای همیشه میرن...
دسته ی دوم اونایی هستن که وقتی رابطه به بن بست می خوره به اولین چیزی که فکر می کنن رفتن هست...با همه ی احساسی که به طرف مقابل دارن رفتن رو انتخاب می کنن، میرن که فراموشش کنن ولی نمی دونن همه چیز تازه شروع میشه...
روز به روز احساسشون به اون آدم عمیق تر میشه چون هنوز تو قلبشون دوسش دارن و تو ذهنشون خاطره هاش رو مرور می کنن...
اونا نمی دونن دل کندن قانون خودش رو داره...
تا زمانی که کسی هنوز تو قلبت زنده ست دل کندن ازش غیر ممکن ترین کار دنیاست حتی اگر ترکش کنی...
#حسین_حائریان
هرطور میخواهم از خودم بزنم بیرون،
باز میبینم یکی از انگشتهایم گیر کرده در آستر دلتنگی...
#لیلا_کردبچه