eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
‏اگر کسی می‌توانست مرا نجات بدهد، آن فرد تو بودی. همه چیز را از دست داده‌ام جز ایمان به خوب بودنِ تو. - نامه به لئونارد وولف(همسرش)
شب بخیر به تو در شبی که برای تحمل کردن دنیایت زیادی کوچک و بی پناه و خسته ای. 🙏🏻🌺🙏🏻
‌❲شڪر‌و‌سپاس‌ومنّت‌و‌عزّت‌خداۍرا🌱'❳
عیدت مبارک بانوی من! امروز صبح فراموش کردم در تلفن برای‌ات بگویم، صدای‌ات را که می‌شنوم دنیا را فراموش می‌کنم. زیبای من، عیدت خیلی‌خیلی مبارک.                                   😊♥️
نوروز منی تو با جانِ نوخریده به دیدارت می‌دوم شکوفه‌های تواَم من به شور میوه شدن در هوای تو پر می‌کشم
اگر قرار باشد کسی به هر دلیلی یک روز شرح حال مرا بنویسد تو در هر سطری از درد و شادیش حضور خواهی داشت چراکه بهترین اتفاقی هستی که برایم افتاده است♥️ ترجمه:
با این همه بهار که تو در گام‌هایت داری به گاه آمدنت من و درخت  که هیچ کلاغ روی شاخه هم شکوفه می‌دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_10427832359.mp3
3.41M
این ھــوا میطلبہ‌‌☺️😍
نامِ تواَم من؛ به یاوه معنایم مکن…
این چشم های توست که هر بار می خواهد شعری تازه از رویاهای من بدزدد این بار اعتراف تازه ایی برایت آوردم نام من جای چشم های تو را زیر تمام شعر هایم تصاحب کرده است!
‏باز هم دعوت بہ طوفان ڪن مرا اما بدان من دلم دریاست دریا را بہ دریا می برے...
‌ وسط شلوغی هات بهش بگو: چه چیز زیبایی‌ست به یاد آوردن تو، در میان دغدغه‌ها و خستگی‌های فراوانم
نشسته بودن دور میز. تلویزیون روشن بود و همگی منتظر اذان... "الله و اکبر"رو که گفتن، مهدی از پشت میز بلند شد و رفت گونه های سمیه رو بوسید. "بی بی" با دیدن این صحنه متعجب شده بود. لباشو به نشونه ی حجب و حیا، گاز گرفت و بعد آروم با یه دست زد پشت اون دستش. زیر لب هم داشت یه چیزایی می گفت. یه چیز تو مایه های دعا، که لابه لاش کلمه استغفرا.... زیاد شنیده می شد. مهدی برگشت نشست سرجاش. استکان آب جوشی که سمیه براش ریخته بود، رو گرفت دستشو و توو حینی که داشت جرعه جرعه می نوشید، به "بی بی" گفت: "اینجور که تو زل زدی بی بی؛ انگار یه خبط بزرگی کردم. چیه خب، زنمه، اینجوری نمک و شکر و گندم و نباتو... خلاصه همرو باهم نوش جون می کنم. بعد خندید. بی بی هنوز داشت چشم غره می رفت. ولی حواس مهدی به چشم های سمیه بود که داشت برق میزد. بعد دوتا دستشو گرفت بالا و بلند گفت ... خدایا شکرت این برکت زندگی رو ازمون نگیر. بی بی با این دعای مهدی خندید و بلافاصله و بلند داد زد ... "الهی آمین".
زخمی بر سینه من است که با من حرف نمیزند با دوستانم حرف نمیزند با دکترم حرف نمیزند زخمی که منتظر مانده است شب شود و از اعماق خونی اش تو را صدا کند.
اما تو نشانه‌ ای تو، که یعنی رویایی وجود داشت 🙏🏻🌺🙏🏻
_سپاس‌خدایـےکہ‌اندوه‌راازمادورکـرد☘'!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تکه ی ناچیزی از آفتاب هم دلیل خوبی برای ابداع پنجره است. سبزه ای کوچک و نگاهی امیدوار تصویری که رهگذر نگران را آرام می بخشد. این قطعی ترین معنای نوروز است. نوروزتان را پر امید شروع کنید.نور همیشه بر سیاهی پیروز شده. 😊♥️
تو التیام ِ تمام عشق های مایوس و نیمه کاره ای آغاز صبح ِ خوش یُمنی شفقی شروع دوباره ای سخاوت رودی تو شکیبایی بی حد کوه راهی مسیرِ روشنی اشاره ای...
هنوز جاى تو در تك تك دقيقه ها خاليست، شعر ها براى زيبا شدن به تكه اى از تو محتاجند و نوشتن پلى ست كه مرا به تو مى رساند...
بعضی از ترانه ها را باید بوسید تنها به گمان آنکه تو زیر لب زمزمه کرده ای
وماذا فعلتَ بأولئك الذين خيّبوا ظنّك؟ - لا شيء، اعتبرتهم وكأنّهم لم يكونوا ومضيت! با آنان که نا امیدت نموده بوده‌اند چگونه تا کردی؟ هیچ... گذشتم انگار که هرگز نبوده‌اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا