eitaa logo
"آسمانِـ ـشعر"
1.1هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
«در آسمان شعر،شعر می شوم شاید بخوانیم🥰🥰 اگردلی به دوفنجان غزل نموده هوس براین سرای محبت قدم برنجاند»💥💥💖💖 #کانال_حال_خوب_کن 😍🥰 #منتظر_ایده_هاونظراتتون_هستم،👈 @Fa85temhe 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو سراسر آغوشی من سراسر نیاز چگونه غرق نشود ماهی کوچک که نیتش دریاست؟ چگونه کام نگیرد خمار؟ چگونه راه نیابد مسافر گم کرده‌ راه؟ چگونه باز نگردد باران؟ تو سراسر چشمی من سراسر عطش چگونه به چشمه نرسد تشنه؟ چگونه فدا نشود صحرا؟ چگونه سیراب نشود سراب؟ تو سراسر دستی من سراسر دل چگونه نگیرد قرار،دل در دنیای کوچک بازوانت؟ تو سراسر شعری که در دست و چشم و دهانم گم شد کو زبان اشاره؟ کو زبان تفهیم؟ کو زبان گفتن؟ بار دوست داشتن را اجدادمان چگونه به دوش می‌کشیده‌اند
زن اتفاقی ست که اگر نمی افتاد آینه دق می کرد کهکشان بی نور مشتری بی ماه خانه ها تاریک چشمهُ ذوق بی آب شعرها بی فروغ می شد
به حرف‌های مردم کاری نداشته باش... به زیباییت ادامه بده میان خیال‌های شبانه‌ام... 🙏🏻🌺🙏🏻
بـہ‌نام‌پروردگارقلب‌هاۍ‌دردمند🌾...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ای سحرخیزتر از صبح، بیَفشان مویت که نسیم از دَم ِ گیسوی تو جان می گیرد . . . 😊♥️
امروز که اینجا آفتابی بود بیشتر از همیشه یاد تو بودم. نه به خاطر خورشید زیبایش یا دلچسبی گرمایش؛ یا به خاطر اینکه تعطیلی بود و من تمام روز لم داده بودم و کتاب می خواندم؛ نه به یاد تو بودم به خاطر تمام حرف هایی که می شد با تو کنج حیاط ما زیر آفتاب نشست و زد؛ به خاطر صدای تکه های یخ لیوان شربتی که برایت می ریختم؛ به خاطر تمام عکس هایی که می گرفتم تا سال‌ها بعد در یک آلبوم جلد چرمی سبز رنگ نشانت دهم به خاطر شعر... این شعر. می بینی؟ نزدیک بودن، زیاد هم دور نیست...
محبوبِ من! نمی‌توان در ڪارِ خدا دخالت ڪرد خدا خودش خواسته من عاشقِ شما باشم...
و عشق زمانی اتفاقی می‌افتد که معشوق به شما، قطعه‌ای از روحتان را می‌بخشد که هرگز نمی‌دانستید آن را گم کرده بودید . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بيا و چشم و چراغِ تمامِ خانه هاىِ پيراهنم شو!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیامدی و قند خاطرات چای عصرهای تلخ و دلتنگم را مزه نمی کند... 😊♥️
دوست داشتن عضو ی از بدن است همه فورا به فکر قلب می افتند ولی من می گویم که دوست داشتن دندان آدم است دندان جلویی که هنگام لبخند برق می زند حالا تصور کنید روزی را که دوست داشتن آدم درد میکند آرام و قرار را از آدم میگیرد ،غذا از گلویت پایین نمی رود شب ها تا صبح به گریه می نشینی انقدر مقاومت می‌کنی تا یک روز می بینی راهی نداری جز اینکه دندان دوست داشتنت را بیاندازی دور حالا دندان دوست داشتن را که کشیده باشی حالت خوب است ،راحت می خوابی ،راحت غذا میخوری و شبها گریه ات نمی گیرد ولی همیشه جای خالی اش هست حتی وقتی از ته دل می خندی ....
باید یاد بگیرید نمی‌توانید محبوبِ همگان باشید، شما می‌توانید بهترین آلویِ دنیا باشید، رسیده،آبدار،شیرین و خوشمزه اما یادتان باشد، هستند آدم‌هایی که آلو دوست ندارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منتظر شنیدن "دوستت دارم" از زبان تو نیستم من کلام عاشقانه تر و مردانه تری سراغ دارم که به صدایت هم بیشتر می آید! وقتی گوشم را به دهانت نزدیک می کنم عمداً میخواهم بشنوم که میگویی "هستم" که این عاشقانه ترین و محکم ترین حرف دنیاست!
+ چی از دنیا می‌خوای؟! - یکی که با عشق نگام کنه ... در قطار صندلی‌هایمان را عوض کردیم، تو پنجره را می‌خواستی و من نگاه کردن به تو را ...
بیداری شب های بدونِ تو مرا کشت‌... برگرد و در آغوش خودت خواب بیاور..! 🙏🏻🌺🙏🏻
"بـہ‌نام‌ نڪَارننده ماه ومهر🌱🤍"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ خوش آمدی که آفتاب برآمد به سلام ات گل شکفت به نامت بوسه دوید به رویت و من بال گشودم سویت، از کجا دانستی پیچکِ خیالم بسِ که چنگ کشید بر پنجره ات افتاد به حالِ پژمردن، بنشین که بی تو من وُ شب هایِ تنهایی دمی نخفته ایم زِ یادت، بمان که با تو درود بر بیداری . . . 😊♥️
من اما به آرامشِ واپسین فکر می کنم به درختی که انگشت های پوسیده ام در آوندش جاری ست و در انتظارِ پرنده ای ست که شاید از خاکِ گلوی تو دانه خورده باشد... بهشتی اگر هست لمسِ صدای آشنای تو باید باشد از پسِ هزار سال...
‌ شايد سهمِ من از تو فقط همين چند وقت بود، اينكه بيايي ببينمت ببويمت عاشقت شوم و بروي... من سالها بايد با همين ها فكر كنم زندگي كنم، ديگر وقت نميشود دوباره عاشق شوم، من تا به خودم بيايم تمام شده ام...♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دلم می خواست خانه ات باشم که از خستگی هایت به من برگردی! آمدم تا آنکه‌ باشم، تکیه گاه خستگی هات.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر ، چکیده‌ ناب تمام زنان جھان است که در تو زندگی می کند. شعر، اَرابه های مستِ خورشید است که با جست و خیزهای عاشقی از نفس نمی افتد. نارنجی ! شعر یعنی ناز و کرشمـه کلمات وقتی تو راه میروی، شعر که حجاب ندارد آرایه نمیبندد شعر که لباس نمیپوشد همیشـه میخندد در چشم‌های تو اوج میگیرد، در نگاه من سرریز میکند  . . .
پنهان‌شده‌ای‌درمن،گمنامِ‌پر‌آوازه…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا