eitaa logo
انتشارات آسمان سوم
176 دنبال‌کننده
71 عکس
8 ویدیو
0 فایل
انتشارات آسمان سوم ناشر تخصصی کتاب های دفاع مقدس📚 🏢شیراز، بلوار پاسداران، جنب باشگاه فجر ادمین: @Ftm_dhghn1
مشاهده در ایتا
دانلود
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش سوم 🖊...پس موضوع و سوژه اش فرد و یک راوی زنده است که حاضر است و باید مطالب و آن چیزی را که می گوید دقیقت بگیرید و بنویسید و پاسخگو باشید. خب، پس ما با بحث داستان کوتاه، با رمان، با داستانک و با گونه های دیگر مثل خاطره-داستان کاری نداریم. در بحث کتاب ما سه گام اصلی داریم: مقدمِ بر بحث تدوین یک کار جمع آوری صورت گرفته است که گام اول است. در گام دوم یک کار مصاحبه صورت گرفته که آقای محسن کاظمی در شماره سوم نشریه پلاک هشت خیلی دقیق و فنی برای شما گفته اند. مصاحبه شاید به جهتی در ذیل همان جمع آوری باشد، ولی به جهت اهمیت در گام دوم از آن یاد می کنیم و گام سوم هم که تدوین است. آیا با تدوین بحث بسته می شود؟ امروز دو نحله ایجاد شده است. شما به کتاب هایی که مثلا حوزه هنری چاپ می کندنگاه کنید؛ پشت جلدش می نویسد مصاحبه و تدوین، یعنی کار نگارش که به نظر و پندار من گام بسیار مهمی است و متمایز از تدوین است، در ذهنیت بسیاری از صاحب نظران در دل تدوین معنا شده است. کسانی که این ذهنیت را دارند و تدوین را بدون نگارش م یبیننند، بیشتر ذهنشان ناظر بر کاستن است، چون همان طور که گفتم داده هایی که روی میز شما می ریزند، باید کاسته، افزوده، ارنج و چیده بشوند. ذهنیت کسانی که تدوین محض و مطلق را به شکل مکانیکی می بینند- البته اینف بی احترامی به کار دوستان حوزه نشود که قشنگ ترین و برجسته ترین کارهای ما آثاری است که از حوزه هنری بیرون آمده است- ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش چهارم 🖊... برمی گردد به آن تئوری کاملی که خیلی لز بزرگان ما مثل استاد کمری به شدت به آن وفادارند که به هیچ وجه نباید دخل و تصرفی صورت گیرد؛ ایشان تعبیری دارند که در زمان مصاحبه، اگر برای سنجه بو هم ابزاری وجود می داشت، می باید بوی آن اتاق نیز در مصاحبه ثبت می شد چه رسد به اینکه شما بخواهید در متن و تعابیر و توصیفات راوی دخل و تصرفی بکنید. البته ایشان از طرف ی در کتاب –پرسمان یاد- که کار بسیار ارزشمندی است و بسیاری از سوالات من و شما را پاسخ می دهد- تعابیری دارند که من به ایشان شوخی وار گفتم: "اینها به نظرم عدول از آن نظریه مطلق تدوین مکانیکی است." ایشان می گویند تدوین گر به شکلی نیابت و وکالت از سوی راوی پیدا کرده است و گاهی باید منِ او بشود؛ منِ او بشود یعنی مستحیل شود در شخصیت راوی. سوال وقتی قرار است داده های راوی را با یک قواعدی مرتب بکنیم، چه لزومی دارد که از منظر روان شناسی شخصیت واحدی پیدا بکنیم؟ منِ او بشویم؟ اینجا یک نکته بسیار کلیدی و گرانیگاهی وجود دارد که منِ او شدن، مفری را برای شما باز می کند که بعد از سی سال می توانید راوی صادق نکته بین و ژرف نگر باشید که یک تدوین گر ساده نمی تواند باشد. این حرف استاد کمری را بگذاریم کنار که در جایگاهی دیگر دوباره از آن استفاده می کنم. این که تدوین قرار است به مصاحبه خروجی بدهد- البته ما قرار نیست درباره روش مصاحبه صحبت کنیم... 🖊ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش پنجم 🖊...اما به جهت ارزش کار مصاحبه اگر خوب باشد، تدوین تدوین خوبی خواهد بود- من گونه های مصاحبه را می گویم که این سه شکل برایش مفروض است: یکی اینکه مصاحبه گر و تدوین گر یک شخصیت مشترک دارند. حُسن این روش این است که هر سوالی را که در مقام تدوین در ذهنیت تدوین گر است، قبلا در مقام مصاحبه برای خودش رفع کرده و پرسیده است؛ حالا در بخش پوشه سازی خواهم گفت. در آنجا کار تدوین گر خیلی راحت است. از این جهت روش صحیح روشی است که مدون خودش پرسش گر و مصاحبه کننده باشد. روش دوم روشی است که کسی مصاحبه می کند و مطالب را به شما می دهد. این روش دردسرهای خودش را دارد. شما با انبوهی از سوالات مواجه می شوید. غیر از آن مختصات مشترک همه مصاحبه ها که تکراری اند درهم اند، متناقض اند و نگاه های جزئی در آنها کم است. اما خود شما هم یک سری سوالاتی دارید که اگر خودتان مصاحبه می کردید الاآن آن سوالات را نداشتید. پس دوستانی که در این حوزه در جایگاه مدیریتی هستند اگر برای خاطره شفاهی نسخه ای می پیچند حتما این نسخه را تجویز بکنند که در مقام نگارش خود تدوین گر در متن مصاحبه باشد. من، خود، با دو گونه مواجه بوده ام، کاری را بهم داده اند نوشته ام و کاری هم بوده که خودم رفته ام مصاحبه کرده ام، خیلی تفاوت پیدا می کند. روش دیگری هم هست که بحث خودنوشت است و اصلا مصاحبه ای در کار نیست مثل کتاب پایی که جایی ماند؛ در واقع راوی و نویسنده یکی است. ادامه دارد...منبع:پلاک هشت، شماره ۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش ششم 🖊... کار این چنینی به نظرم استثنا است، چون راوی در زمان و شرایط بهنگام برای خود یادداشت های شخصی داشته و توانسته کار را از آب دربیاورد وگرنه کسی نمی تواند کار خوبی را اگر فردی ازش مصاحبه نکند و او را به چالش نکشد دربیاورد. روش چهارم روشی است که من تجربه به آن رسیده ام و بسیار مهم است. درست است که شما یک راوی محوری دارید، اما این راوی سی و چند سال از وقوع ماجرا فاصله گرفته است، یک نوع بازیابی ذهنی و ریکاوری باید اتفاق بیافتد. باز به تعبیر استاد کمری، این راوی امروز اگر راوی سی سال پیش بود، حتی نوع دیالوگش فرق می کرد و ادبیاتش متفاوت بود. سوال، من تدوین گر باید با راوی امروز سرو کله بزنم یا این را قوس بدهم و ببرم به سال کربلای 5 به سال 65؟ به چه روشی؟ برای راوی چه نسخه ای داشته باشیم؟ ما داریم با راوی کار می کنیم، هارد (حافظه) او یک مقدار تضعیف شده و پاک شده و دارد به صورت کلی حرف می زند. من فرمانده لشکر می شناسم که تمام مسایل خرد و ریز عملیات را نوبه به نوبه بعد از عملیات تشریح کرده اما از سال اول ککه فاصله گرفته در سال سی ام گزارش آن عملیات در حد یک سطر بیشتر نمی گوید؛ حالا شما دارید خاطرات این فرمانده را می گیرید، یک کلیتی می گوید که هیچ چیزی دست خواننده نمی دهد، اما آن گنج را به تعبیر حضرت آقا می خواهید استخراج کنید. ما با راوی کار داریم، یعنی نگوییم راوی یک حرفی زده و ما هم نوشته ایم. 🖊ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش هفت 🖊... ما وظیفه داریم آن آدم امروز را به آدم آن روزش برگردانیم. حالا برای این کار روش های متعددی وجود دارد؛ اول بردن به فضای آن روز (محیط)؛ این اصل یک اصل روان شناسی است، آن حس را زنده کردن است برای ریکاوری. دوم بازخوانی و هم گویی و هم سرایی ماجرا در شکل تیمی؛ همه آنها دارند کمک می کنند که این آقا واقعیت کمرنگ شده ذهنی اش را به یاد بیاورد. اینجا باز یک سری از دوستان و صاحب نظران فن تدوین می گویند: "ما کاری نداریم. آن چیزی که الآن دارد می گوید را می خواهیم بنویسیم." اما به نظر من این رویکرد، تحقیق بودن تدوین را مخدوش می کند. سوم آلبوم عکس است؛ با مرور آلبوم عکس بهد از سی سال دنیایی از محفوظات راوی زنده می شود و جان می گیرد، اما عکس یک دال است، یک راهنماست، یک دلیل است، یک نشانه است، هر نشانه ای که بتواند راوی را به آن روز برگرداند کمک خواهد کرد. شاید سه چهار ماه وقت ببرد تا این فرد را به شرایط برگردانیم. به نظرم این حرف حرف تازه ای است. حالا آن کسانی که آمده اند راویان مکمل شده اند هم آیا مطالبه ای دارند؟ بله آنها می گویند ما رفتیم خاطره گفتیم و نشستیم و صحبت کردیم. اینجا سختی کار تدوین در می آید، یعنی تدوینگر انگار دارد روی بند راه می رود. به دیگر سخن تدوینگر باید حرف های متناقض را جدا کند و حرف های مکمل و موسد را که با محوریت تنه بحث که حرف راوی است، بشناسد و نقیض ها را کنار بگذارد. 🖊ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش هشت 🖊... یک وقت هست می خواهیم تاریخ نگاری بکنیم، جنسش فرق می کند. همه بالسویه در خط روایت هستند مثل خط استارت دو ومیدانی ، اما اینجا قرار است یک نفر تنه بحث باشد که همان راوی ماست، بقیه می آیند تا مکمل و مقوم و موید باشند. خب، وقتی ما اطلاعات را از این چهار گونه و چهار افتراق خاطره و مصاحبه بیابیم، مواجه می شویم با یک سری دردسرهای دیگر. دارم آفات و آسیب هایش را می گویم. می خواهم ذهنیت شما را برسانم به این نکته جلب کنم که ما ناچاریم قبل از تدوین تحقیق بکنیم. روایت 35 سال بعد از ماجرا، روایت دست چندمی است و به تعبیر امروزی ها ورژن دهم است. ما باید به ورژن دوم یا اول برسیم. این راوی شخصیتش به گونه ای شده که امروز در جامعه یک مناسبات اجتماعی دست به دست داده و مثلا برای خودش کسی شده، مدیر شده، سردار شده، حاج آقا شده، فرمانده شده، خانواده، زن و بچه و داماد و عروس دارد. دیگر نمی پذیرد اگر آن موقع یک خطای فاحشی کرد یا حرفی زد امروز آن حرف را بزند و اصلا در ادبیاتش هم نیست یا اصلا انگاره های فکری اش با امروز متفاوت بوده. بنابراین چیز دیگری از آب درمیاید. شاید مصداق هایش را داشته باشیدکه راوی آمده باور و قرائت امروز خودش را با ماجراهای سی سال پیش تفسیر کرده است. این آفت را باید با تحقیق جدا کرد. آفت دوم، غبار نسیان و گذر زمان است و طبیعی است که شامل همه می شود. یک راوی حافظه دور خوبی دارد و یکی مثل من به صورت کلی یادش مانده یا اصلا هیچی یادش نیست. 🖊ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3
✨شیوه های تدوین در خاطرات شفاهی استاد حمید حسام بخش نهم 🖊... شهید همدانی تعریف می کرد: یکی از بزرگان جنگ آمد در سالگرد شهدای لشکر 27 در بهشت زهرا صحبت کند. قبل از این که برود پشت تریبون گفت آقای همدانی خیبر اول بود یا بدر؟" ببینید خیبر در سال 62 بود و بدر دقیقا در سال 63. وقتی فرمانده جنگ این اشتباه را بکند از بقیه چه انتظاری می شود داشت. فرمانده جنگ به خاطر گذر زمان، زمان را دارد اشتباه می گوید و یک را دارد گم می کند. یا گاهی در بازخوانی ها یقه همدیگر را می گیریم و می گوییم فلانی، حق این گروهان ادا نشد یا دسته ما جلوتر از دسته فلان به جلو رفت. می خواهم این را بگویم ما باید برای کاری که زمان ازش گذشته و از آن فاصله گرفته ایم، به شدت وسواس به خرج بدهیم و برگردیم به آن روز و آن شرایط. آفت بعد، خودسانسوری است. یکی از آفاتی که در مدل خودنوشت وجود دارد این است که خود راوی استاد خودش است. می گوید این را بنویسم و این را ننویسم. راوی دارد زندگی نامه خودش را می نویسد کسی ازش نپرسیده چرا، سوال نکرده، اما وقتی شما در مقام مصاحبه سوال می کنید، فکر می کند و شما می روید توی ذهنیت و باورهایش و واقعیت را پیدا می کنید. از این جهت آفت خودسانسوری مشکل بزرگی است که ما با آن مواجه ایم. آفت دیگر این است که راوی ما، امروز یا تحلیل می کند یا تعریف و توصیف می کند، یعنی چی؟ توی ذهنیتش آن خرده ریزه ها که به درد ما می خورد، به کناری رفته و به یک کلیتی تبدیل شده. 🖊ادامه دارد... منبع:پلاک هشت، شماره_۴ @asemane3