eitaa logo
گنجینه شهدای جهان اسلام (عاشقان شهادت)
627 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
115 فایل
کانون فرهنگی رهپویان شهدای جهان اسلام یُحیے وَ یُمیت، و مَن ماتَ مِنَ العِشق، فَقَد ماتَ شَهید...♥️ [زنده مےڪند و مےمیراند! و ڪسے ڪه از عشق بمیرد، همانا شـہید مےمیرد...|♡ |
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ذڪرِ‌خـیر‌تـوبہ‌هـرجاشـدویادت‌ ڪردیم دسـت‌برسینہ‌بہ‌توعرضِ‌ارادت ڪردیم پادشاهـےِ‌جهـان‌حاجتِ‌مـانیسـت‌ حـسین مـابہ غلامـے درِ خانہ‌ات عادت ڪردیم @asganshadt
🕊🌷 ◽️در روضه های ارباب و مجالس‌عزاداری اهل بیت علیه السلام مرا فراموش نکنید برایم بسیار دعا کنید بسیار.. 🌷🕊 @asganshadt
وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سـرم خراب شده بود پـــرسیدم: «واسه چی؟» گــفت:چــرا مــواظب نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همه‌ش امانته! گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟ دستش را باز کرد تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود دم در چادر تدارڪات پیدا ڪرده بود! 🌷 ⁦🥀 @asganshadt
تجلّی‌ خداست‌ در نگاهش؛ که‌اینگونه‌ مایه‌ آرامش‌دلهاست... این‌بار‌ هم‌ تو به کمک این حرم آمدی این‌حرم‌ تا سیدالشهدائی‌ چون‌ تو دارد همیشه سرفراز‌ و برقرار است‌ ... این‌ پیروزی‌ را‌ مدیون‌ خون‌ِ‌ توایم‌ سردار‌جآن♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @asganshadt
🔹مشخصات شهیدمحمود حقیقی حسن اباد نام پدر: علی تاریخ تولد : 1347/1/3 اصالت: ششتمد روستا حسین اباد سن: 15 سال شغل : دانش اموز مذهب: شیعه تاهل : مجرد تحصیلات : دوم راهنمایی مسئولیت : آرپی چی زن تاریخ شهادت: 1362/5/18 محل شهادت: مهران عملیات منجر به شهادت : والفجر 3 محل تدفین: سبزوار @asganshadt
🔹معرفی : شهید محمود حقیقی حسن آباد شهید محمود حقیقی حسن آباد فرزند علی در سال ۱۳۴۷ در روستای حسین آباد از توابع شهرستان ششتمد به دنیا آمد. مادر شهید میگوید :محمود در سالروز تولد حضرت محمد مصطفی (ص)متولد شد و به همین خاطر لقب ایشان را بر اسم او نهادیم. تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی ادامه داد واز طریق بسیج به جبهه اعزام شد . اوقات فراغت به ورزش های جودو وکاراته مشغول بود و به ورزش والیبال هم علاقه مند بود . جوانی مهربان،بامحبت،شجاع وفداکار بود. مادر شهید میگوید:روزی محمود در حال رد شدن از پیاده رو بود که متوجه شد طفل خردسالی که در وسط خیابان است و ماشینی به سرعت از مقابل او می آید . او بدون تأمل خود را به کودک رساند ودر حالی که خود را روی او انداخت روی زمین دراز کشید ماشین رد شد والحمد الله به این دو صدمه ای نرسید .مادر کودک در حالی که بسیار خوشحال بود ،یک جعبه شیرینی گرفت و به دست پسرم داد.محمود نیز سرجعبه را باز کرد و آن را بین مردم تقسیم نمود.در این هنگام من از او پرسیدم،پسرم آیا تو به این فکر نکردی که ممکن است صدمه ببینی ؟او گفت:مادر جان!من در آن لحظه فقط به نجات آن کودک فکر میکردم. در انجام فرائض و واجبات دینی کوشا بود.به نماز و روزه اهمیت می‌داد و قرآن را با صوت زیبایی میخواند .هرگز از نماز جماعت،نماز جمعه ورسیدگی به حال محرومان وفقرا غافل نمی شد.وی قبل از انقلاب اسلامی با وجود سن کم در تظاهرات و راهپیمایی های اعتراض آمیز علیه رژیم پهلوی شرکت می کرد.به همراه دوستانش با عکس های امام کوچه را تزیین می نمود.او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج در آمد و در تاریخ ۱۳۶۲/۴/۲۵زمانی که ۱۵سال بیشتر نداشت داوطلبانه واز طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد.آرپی چی زن تیپ امام موسی بن جعفر (ع)بود و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۵/۱۸در عملیات والفجر ۳ودر منطقه مهران بر اثر ترکش به فیض شهادت رسید .پیکر پاک و مطهر ایشان پس از تشییع باشکوه،در گلزار شهر سبزوار به خاک سپرده شد. شادی روح شهید صلوات @asganshadt
🔰 گزیده ای از وصیت نامه خلبان شهید عباس بابایی ، خطاب به همسرشان؛ ملیحه جان! به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد. اما برگردیم سرحرف اول، اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن. تا میتوانی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت شود و برنجد.   هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.   ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن.  ۱۵ مرداد ۱۳۶۶ سالروز شهادت شهید بابایی گرامی باد🌷 @asganshadt
سلام علیکم وقت همگی‌ بخیر اگر کسی از شما دوستان و خانواده های محترمتون نذری یا کمکی میتونه به گروه ما کنه بسم الله تشکر
🔹وصیت نامه : شهید محمود حقیقی بسم الله الرحمن الرحیم «من وجه رغبته آلیک ونبت معونته علیک» درود بر روان پاک شهیدان اسلام وقرآن ،درود بر خمینی با شکن .سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت که در راه اسلام جان خود را فدا می کنند . من نمیدانم که عازم کدام جبهه هستم ولی انشاءالله به هر جبهه ای که بروم هدفم برچیدن کفر هست .هدفم بر علیه آنهایی است که در مقابل اسلام و قرآن و انقلاب می باشند .من تا آخرین نفس و آخرین قطره خون از اسلام در جبهه دفاع خواهم کرد. این سخن رهبر عظیم شأن حضرت آیت الله العظمی خمینی( ره)را فراموش نکردم که فرمود ملتی که از شهادت ترس ندارد پیروز است کسی که شهادت مکتب اوست که ترسی ندارد. سلام بر تو ای مادر مهربانم امیدوارم که همچون بانوان صدر اسلام به اسلام ومسلمین خدمت کنید . شهادت فقط نصیب مردان خدا می شود .مادرم مرا ببخش از این که نامه ام خون آلود است ،زیرا چیزی که باعث نوشتن این نامه شد یک تکه چوب و مقداری خون جوانان تیر خورده که در دشت وبیابان سر به فلک کشیده می باشد نوشته شد. مادر،من با تمام قوای خود می جنگم .گرمی آفتاب تابستان،باد سرد پاییز،برف وباران زمستان،را در جنگ تحمل کنم خون را فدای اسلام می کنم . مادر ،من از جبهه جنگ نمی گریزم ،زیرا نمی خواهم مایه سرافکندگی تو باشم گرچه تو از کشته شدن من گریه می‌کنی اما همیشه سربلند هستی پرافتخار می کنی که پسرت فدای مکتب ومیهن اسلامی خود شد ومی گویی اوشجاعانه جنگید وبا افتخار کشته شد . مادرم برای من هرگز ناراحتی نکنید و اگر همه همه دنیا برای اسلام قربانی شوند هنوز کم است. از این ملت می خواهم در پشت سر این رهبر باشند و از رهبری او اطاعت کنند.و منافقین واین دشمنان کور دل را شکست دهند. من به عنوان یک سرباز کوچک از ارتش وبسیج وسپاه می خواهم که همه دست اتحاد به هم دهند و اسلام را به تمام دنیا رواج دهند و خائنین را نابود کنند و پیروز و سربلند شوند. شهادت ارثی است که فقط به اولیای خدا می رسد @asganshadt
؛؛؛؛نجات کودک ؛؛؛؛ خاطرات: شهید محمود حقیقی حسن اباد ( روایت کننده : مادر شهید )روزی محمود درحال ردشدن ازپیاده رو بود ، که متوجه شد طفل خردسالی دروسط خیابان است ؛ و ماشینی به سرعت ازمقابل اومی اید . بدون تامل خود را به این کودک رساند و درحالی که خود را روی اوانداخت ' و روی زمین دراز کشید ماشین ردشد و *الحمدلله * به این دو صدمه ای نرسید . مادر این کودک درحالی که خوشحال بود ، یک جعبه شیرینی گرفت و بدست پسرم داد محمود نیز سرجعبه را باز کرد ، و ان را بین مردم تقسیم نمود . دراین هنگام من ازاو پرسیدم : پسرم ایا تو نیز به این فکر نکردی که ممکن است صدمه ببینی ؟ اوگفت: مادرجان ! من دران لحظه فقط به نجات ان کودک فکر می کردم ...... @asganshadt
دست بر سینه شدم‌ رو به بیابانم من تو کجای سفری حیف نمیدانم من 💔 @asganshadt
🌹 🌹 شهيد آگاه است و براي وصول به اين اگاهي بايد سرمايه گذاري عظيم كرد، بايد خدا و قرآن را شناخته و با پوست و گوشت خود آنرا لمس كرد و يا به عبارت ديگر از مرحله ايمان و جهاد تا به مرز شهادت رسيد . 🕊 🕊 🌹 🌹 سالگرد شهید دفاع مقدس شادی روحش صلوات ✋ ✋ 🌺 🌺 @asganshadt
خاطرات : شهید محمود حقیقی حسن آباد چهره نورانی شب عملیات چهره محمود به طور محسوسی روشن تر و درخشان تر شده بود،به طوری که بچه های رزمنده هم به شوخی ابتدا بیان می کردند ومی گفتند: محمود تو حتماً شهید می شوی . در آن شب من به او گفتم: محمود جان! بیا برویم نمازمان را در سنگر بخوانیم.اوگفت:نیم ساعت دیگر بیشتر به شهادت من نمانده است.حالا چه فرقی می کند که نمازم را کجا بخوانم و بیرون از سنگر نمازش را خواند . روایت کننده: همرزم شهید @asganshadt
پس زمینه والپیپر پروفایل سالروز شهادت شهید دانش آموز محمود حقیقی تم زیر👇👇👇👇👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم نارنجی رنگ سالروز شهادت شهید دانش آموز محمود حقیقی @asganshadt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعــد از پیروزی انقـلـاب با شــهید محمدمنتظــری راهی لبنان شــد تا جنگ هــای چریکــی را بیامــوزد. فکــر کنم بار دومــش بــود می رفت. ایــن دفعــه هم مــدت زیادی از خانــواده دور بــود. بعــد هم کــه برگشــت،قائله کردســتان شروع شد که ســریع خودش را به آنجا رساند و ماند تا زمانی کــه زخمــی شــد و از ناحیــه ران پا آســیب جــدی دیــد. بعد از مجروحیت چون توان ماندن نداشت، برگشت و مدتی را در خانه اســتراحت کرد تا حالش کمی بهتر شــود و برگردد. ولی خب به جایی نکشید که عراق به ایران حمله کرد و با شنیدن این خبــر از داخل رختخــواب و با عصــا خــودش را به جنوب رساند. آن موقع هیچ کس نتوانست مانع رفتنش بشود. به روایت حسن کاظمی(برادر شهید) @asganshadt