به غم کسۍ اسیرم که ز من خبر ندارد،
عجب از محبت من که در او اثر ندارد!
غلط است هرکه گوید که به دل رهست دل را
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد!»
#وحشی_بافقی
گر چه از خاطر وحشی هوسِ روی تو رفت
وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت
شد دلآزرده و آزرده دل از کوی تو رفت
با دل پر گِله از ناخوشی خوی تو رفت
حاشَ لِلّه که وفای تو فراموش کند
سخن مصلحتآمیز کسان گوش کند 🍂
#وحشی_بافقی
عمرت دراز باد که ما را فِراقِ تو
خوش میبرد به زاری و خوش زار میکشد
#وحشی_بافقی
ياد او کردم زِ جان صد آهِ درد آلود خاست
خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست
#وحشی_بافقی
صد خانهی دین سوخت به هر رهگذر از تو
کافر نکند آنچه تو کردی، حذر از تو...!
#وحشی_بافقی
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد
#وحشی_بافقی
ما نباشیم که باشد که جفای تو کشد؟
به جفا سازد و صد جور برای تو کشد
#وحشی_بافقی
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد
#وحشی_بافقی
نی صدرِ وصل خواهم و نی پیشگاهِ قرب
همراهیِ تو یک دو سه گامی مرا بس است
#وحشی_بافقی