🔴 روضهخوانان بیشتر دقت کنند!
سید عبدالرزاق مُقَرَّم در کتاب علیالأکبر علیهالسلام، شعری از شیخ هادی کاشف الغطاء نقل میکند به این مضمون که:
🏴 «در سفر اسارت شام، وقتی #حضرت_زینب کبری علیهاالسلام را با دستان به گردن بسته شده و چهرۀ بدون #پوشیه از بین نامحرمان عبور میدادند، آن مخدّره با ساعدِ دستان، صورتش را میپوشاند... و آرزو میکرد از دنیا رفته بود و شامیان کافر او را نظاره نمیکردند.»
نویسنده در پاورقی از شاعر نقل میکند که گوید: من این شعر را به پاکنویس منتقل کردم و پس از مدتی که دوباره به آن مراجعه کردم، دیدم در انتهای آن، بیتی اضافه شده به این مضمون که:
🥀 «و آن بانوی مخدّره در پردههایی از نور بود که چهرهاش را از دید نظارهگران، مستور و پنهان نگه میداشت.»
کاشف الغطاء گوید: بسیار تعجب کردم! چرا که این بیت آخر را من نگفته بودم و به چرکنویس هم مراجعه کردم و آن را نیافتم! سپس موضوع را امری غیبی دانستم که آن بیت را حضرت صاحبالزّمان ارواحنالهالفداء به شعر من اضافه فرمودهاند.
📚 علی الأکبر علیهالسلام، ص۲۱ (تصویر)
🚩 «آجرک الله یا بقیة الله.»
#شبهات #ذکر_مصیبت #اسارت #حجاب #حیا #عفاف
⚜@AshaboSaheb