✔️⚠️بازنشسته را اذیت نکنید.
▪️👴🏻بعد از اینکه *نورالله* بازنشسته و حضور او در خانه دائمی شد !! 👵🏼 انتقادات وی از
همسرش به ویژه در مورد خانه و آشپزخانه و بحث و گفتگو و فریاد مکرر او برای چیزهای بی اهمیت و غیره زیاد شد !
🗣همۀ خانواده روزی را که نورالله بازنشسته شد، نفرین می کردند.
🤷🏻♂️ آقا نورالله هم متوجه شد که همه از او ناراحت هستند. بنابراین تصمیم گرفت راهی پیدا کند تا حضور خود را در خانه کاهش دهد.
🚶🏻♂️او با قدم زدن در پارک و مراکز خرید برنامه ای برای زندگی خود تنظیم کرد.
👱🏻♀️ در یکی از این روزها، با یک خانم همکار سابق ۴۸ سالهاش ملاقات کرد که در گذشته با او کار می کرد.
🥺او از وضعیت جدیدش برای خانم تعریف کرد. خانم همکار به او گفت:
گوش کن:
🏡من در خانه تنها هستم و شوهرم هم درگذشته است و بچهای هم ندارم .. بیا باهم ازدواج کنیم !‼️
😃نورالله از این حرف خوشش آمد و فردای آن روز با خانم رفت و طبق شرع و رسماً با او ازدواج کرد.
☀️صبح روز بعد، او به خانه بازگشت و همسرش از او پرسید:
🤷🏻♀️دیروز و دیشب کجا بودی؟*
👴🏻او پاسخ داد: "کار خیلی خوبی پیدا کردم ...!"
👵🏼همسرش خوشحال شد، زیرا می خواست از شر حضور او خلاص شود و درگیری کمتری با اعضای خانواده داشته باشد، پس گفت:
👍🏼خیلی خوبه، شما هنوز جوانی، خوب کاری کردی، اینطوری هم خودت را مشغول میکنی و هم برای ما خوبه.
⁉️ حالا شغل جدیدت چیه؟!
*👴🏻نورالله گفت: نگهبان شبِ یک منزل شدهام، از غروب هر روز تا صبح فردا!*
👏🏼زنش بهش گفت: عالیه، شغل پر برکتیه ...!
📜القصه، فعلاً نورالله هر روز صبح خسته از شغل جدید و شبانه خود از خانه همسر دومش برمی گردد .. 🍱و همسر اولش برایش صبحانه آماده می کند*
👵🏼و بعد از صبحانه به او می گوید :
🌸پیداست که شما خسته هستید ، برو بخواب و استراحت کن شوهر عزیزم، بعد از ظهر ناهار رو آماده میکنم و بیدارت میکنم *تا دوباره به سر کار جدید خود با نشاط و پرانرژی بروی* .
🙏🏼اینطوری نورالله، اعتبار و احترام خودش را پس گرفت *و وقت خود را با چیزی مفید پر کرد.*
و به خانواده اش نیز آرامش و روحیه و دوری از ناراحتی ها هدیه داد.
✋🏼امیدواریم اگر بازنشستگان عزیز دچار مشکلی شبیه ایشان شدند و البته کمی هم شانس و اقبال به آنان رو کرد، از تجربۀ مفید نورالله بهره مند شوند و نهایت استفاده را از عمر باقیمانده را ببرند ...*
🤲🏼الهی که همه آرزومندان، زودتر از موعد بازنشسته شوند!
✔️شما بازماندگان بازنشستهها هم سعی کنید با آنان رفتار بهتری داشته باشید، خصوصاً اگر بازنشستۀ شما مثل نورالله به ۶۰ سالگی نرسیده باشه و بَر و رویی هم داشته باشه.
😂😂
✍ همسر دوم و همکار سابق نورالله
🥰@ashagan❤️
♥️🍃
هیچ چیزی قشنگ تر از
تماشای #تو نیست
🥰 @ashagan❤️
♥️🍃
سلامی به گرمی آش رشته که با
پیاز داغ روش نوشته :
"مرامت منو کشته"😎
🥰@ashagan❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد ما آدم بزرگام با چیزای کوچیک اینجوری از ته دل بخندیم☺️😂
🥰@ashagan❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ایرانی مشغولِ زدن رکورد سرعت تو ترافیک بود که...
🥰@ashagan❤️
♥️🍃
هرگز برای بدست آوردن عشق
محبت را گدایی نکن . . .
کسی که واقعا دوستت داشته باشه
ترکت نمیکنه تورو با اشتباه هاتت قبول داره
و بی منت کنارت می ماند...
🥰@ashagan 🦋💫
♥️🍃
تنها فردی که لایق عشق است،
کسی است که
معنی حرف های نزدهات را
بهتر از خودت بفهمد...
🥰@ashagan 🦋💫
🥰 ♥️🍃
"بـــرای مــن"
تو قشنگ ترین انسان این دنیایی💜
🥰 @ashagan🦋💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪ تاثیر آب جوشیده بر روی گل پژمرده
برای این منظور لازم است شما ساقه ی گل هایتان را به صورت اریب بریده و آب جوش را بر روی ساقه خصوصا قسمت بریده شده بریزید سپس آن را درون آب گلدان تان قرار دهید و آب گلدانتان را هر چند روز یکبار تعویض نمایید. این یکی از روش های معروفی است که برای تازه نگه داشتن گل انجام می دهند
🥰@ashagan❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سس رو اینجوری از روی سطوح پاک کن!
🥰@ashagan❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌸ســــــــــــلام
💗صبح زیبـاتون بخیر و نیکی
🌸صبحتون شاد و پرانرژی
💗روزتون معطر به نور الهی
🌸سر آغاز روزتـون
💗سرشـار ازعشق و امید
🥰@ashagan ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی 🌸🍃
🌸خـدایـا🙏
✨در این روز زیبـا
✨پناه دوستانم باش
✨در هیاهوی روزگار
✨تنهایشان مگذار
✨و صندوقچه زندگی شان را
✨پرکن از خبرهای خوب
✨اتفاق های خوب و
✨یهوی های دوست داشتنی
🌸آمیـــن
🥰@ashagan ❤️
.
هفت قانون شاد بودن
هرگز متنفر نباش
دوم نگران نباش
ساده زندگی کن
کم توقع باش
فراوان ببخش
همیشه لبخند بزن
همیشه عاشق بمون
🥰@ashagan ❤️
🌱
#حکایت #داستات
#پند
روزی ابلیس بافرزندانش ازمسیری میگذشتند.
به طایفه ای رسیدند که درکنار راه چادر زده بودند، زنی رامشغول دوشیدن گاو دیدند، ابلیس به فرزندانش گفت :
تماشاکنیدکه من چطور بلا بر سر این طایفه می آورم
بعد بسوی آن زن رفت وطنابی را که به پای گاو بسته بود تکان داد.
باتکان خوردن طناب، گاو ترسید و سطل شیر را به زمین ریخت و کودک آن زن را که در کنارش نشسته بود لگد کرد و کشت.
زن با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربات چاقو از پای درآورد.
وقتی شوهرش آمد و اوضاع را دید، زن رابه شدت کتک زد و او را طلاق داد.
فامیلِ زن آمدند و آن مرد رادبه باد کتک گرفتند و آنقدر او را زدند که کشته شد.
بعد از آن اقوامِ مرد از راه رسیدند و همه باهم درگیر شدند و جنگ سختی درگرفت . هنوز در گوشه و کنار دنیا بستگان آن زن و شوهر همچنان در جنگ هستند.
فرزندان ابلیس بادیدن این ماجرا گفتند: این چه کاری بود که کردی؟
ابلیس گفت : من که کاری نکردم، فقط طناب را تکان دادم!
ماهم در اینطور مواقع فکر میکنیم :
کاری نکرده ایم درحالیکه نمیدانیم، حرفی که میزنیم، چیزی که می نویسیم، نگاهی که میکنیم ممکن است حالی را دگرگون کند، دلی رابشکند، مشکلی ایجادکند
آتش اختلافی برافروزد، و...
بعدازاین وقایع فکرمیکنیم که کاری نکرده ایم،فقط طناب راتکان داده ایم!
مواظب باشیم طنابی راتکان ندهیم...!🤍🌼
گروهِ عاشقان ولایت اصفهان
https://eitaa.com/joinchat/269484227C157102a166