فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل لکی
امام حسین علیهالسلام
اجرا در شب عاشورا هیأت سائلین حضرت زینب سلام الله علیها
#علی_گلی_حسین_آبادی
Untitled102 (1).mp3
4.42M
بخشی از شعرخوانی فارسی شب عاشورا
هیأت سائلین حضرت زینب سلام الله علیها دلفان
#علی_گلی_حسین_آبادی
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/504
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب هشتم محرم
۲۳ تیر ماه ۱۴۰۳
برنامهی حسینیه علمدار شبکه لرستان
#علی_گلی_حسین_آبادی
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/484
#امام_سجاد علیهالسلام
#غزل
🔹شعلۀ باران🔹
مینویسند جهان چهرۀ شادابی داشت
هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت
سجده میکرد به پیشانی او مهر نماز
نزد او سجده برای خودش آدابی داشت
موجها پشت سر او همه صف میبستند
سر سجاده که دریا دل بیتابی داشت
اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش
آری او نیز برای خودش اصحابی داشت
بعد از آن واقعه با شعلۀ باران میسوخت
او که یک عمر فقط گریه و بیخوابی داشت
اشک در محضر او ذکر مصیبت میکرد
تا که میدید کسی ظرف پر از آبی داشت
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/5696
✅ @ShereHeyat
کانال اشعار در ایتا
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/275
#غزل
#نگاه_روشن
آیینه بود و خواست که آیینهتر شود
میخواست انعکاس نگاه سحر شود
آن لحظه آسمان لب بامش نشسته بود
تا با نگاه روشن او همسفر شود
شب کاسه کاسه پشت سر او ستاره ریخت
شاید مسیر رفتن او بی خطر شود
او رفته زندهتر بشود وای بر شما
از لحظه ای که داغ دلش شعله ور شود
پیراهن سفید به تن کرد و ابر شد
تا غزه از طراوت او پر ثمر شود
تا عشق هست نام هنیه همیشه هست
ای قاصدک بگو که جهان با خبر شود
#علی_گلی_حسینآبادی
#اسماعیل_هنیه
#شهادت
#مقاومت
#فلسطین
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/510
هدایت شده از دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
#غزل
#سلام_دوباره
او بر فراز نیزه سلامی دوباره بود
او را جهان شنید، پیامی دوباره بود
منزل به منزل از پی او رفت آسمان
بر روی نیزه نیز امامی دوباره بود
با لشکری ستاره و ماه از فراز نی
خورشید در هوای قیامی دوباره بود
انگار نهر علقمه دلتنگ و بیقرار
چشم انتظار ماه تمامی دوباره بود
قرآن، به نیزه خواند خودش را به چند لحن
روی لبش همیشه مقامی دوباره بود
او در شکوه تازه به داد جهان رسید
آری حسین فیض مدامی دوباره بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
کانال اشعار در ایتا
https://eitaa.com/ashare_ali_goli
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
#غزل #نگاه_روشن آیینه بود و خواست که آیینهتر شود میخواست انعکاس نگاه سحر شود آن لحظه آسمان لب بام
این شعر رو گذاشتم اینستاگرام صهیونیستی، کلا مسدودم کرد
لعنت بر آزادی بیان تو ای اینستاگرام
#رباعی
هرچند که آرامی و غم پیدا نیست
آیینه بگو که در نگاهت غم کیست؟
میخواست دوباره غزه زیتون بدهد
ابری که در آسمان چشم تو گریست
#علی_گلی_حسین_آبادی
#رهبری
#غزه
#شهید_اسماعیل_هنیه
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/513
http://aligoli.blogfa.com
اشعار حقیر را در گوگل با این آدرس میتوانید مطالعه بفرمایید
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#غزل
🔹مهماننواز🔹
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز
تا که باشد کهکشان با خاک پایت همتراز
دستهایت سفرهای بود از سخاوت بیشتر
میپذیرفتی جهان را روز و شب با روی باز
کوهی و توهین جمعی سنگریزه هیچ نیست
ای مُعزّ المؤمنین! ای تا قیامت سرفراز!
قطره قطره میچکید از چشمت اقیانوسها
آه از بس داشتی در سجدهات سوز و گداز
با وضو پشت سرت میایستادند ابرها
هر زمان دنیا تو را میدید در راز و نیاز
گوشهای از سفرهات همواره میآمد بهشت
ای که بودی مثل آغوش خدا مهماننواز...
📝 #علی_گلی_حسینآبادی
🌐 shereheyat.ir/node/5758
✅ @ShereHeyat
#غزل
#زخم_بیداری
نگاهت زنده میماند اگرچه زیر آواری
در این خاک پر از غم دانهای لبخند میکاری
پتویی را که موشکها برایت دوختند از خاک
بکش روی سرت هنگام مرگ ای داغ تکراری
تریبونهای عالم لال و چشم دوربینها کور...
تویی ای ماه در آوای رود و چشمهها جاری
نسیم صبح لالایی کنان پلک تو را بوسید
بخواب ای گل که در قاموس طوفانها گنهکاری
عروجت را ملائک جشن میگیرند با لبخند
عزیز غزه میدانم که از این خاک بیزاری
هوای کودکیهایت در آغوش زمین ماندهست
نمیخواهی غمت را از دل این خاک برداری؟
جهان سهمی نبرده از حلاوتهای آغوشت
نشد ای گل شمیمت را به جان دشت بسپاری
تبسم میکنی یعنی برایت مرگ هم زندهست
که داغ گریهات را بر دل کفار بگذاری
نگاهت رو به آیندهست محو انتقامی سخت
که خواهی زد به جان مرده دلها زخم بیداری
نگاه تو پر از تصویرهای ممتد خشم است
تو مثل صاعقه بر سنگهای سرد میباری
تو ای ماهی به آزادیِ اقیانوس پیوستی
و ما در این جهان، این تُنگ غم غرق گرفتاری...
#علی_گلی_حسینآبادی
#غزه
#کودکان_مظلوم
لینک کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/517
هدایت شده از دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
#غزل
#اربعین
#چون_نسیم
آمدم تا چون نسیم از این حوالی بگذرم
با تو از خیر جهان لاابالی بگذرم
از مسیری که تمام چشمهها ساقی شدند
دوست دارم مثل احساس زلالی بگذرم
شوق دارم سوی «طبتم فادخلوها خالدین»
هم نفس با مردمان این اهالی بگذرم
آسمان برداشت مشتی از غبار راه را
گفت: میمیرم اگر با دست خالی بگذرم
جز تو از هرچه به دل رنگ تعلق میزند
دوست دارم در کمال بیخیالی بگذرم
#علی_گلی_حسین_آبادی
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/176
#غزل
#حلاوت
پهن کردم خستگیهای دلم را بر زمین
ایستادم رو به لبخند امیرالمومنین
صف کشیدند اشکها، مأموم لبخندم شدند
رو به سوی این جهان زندهی شور آفرین
بوسه بودم پر کشیدم سوی آغوش ضریح
شد پر و بال من آن شب خندهی روح الامین
از ترنم تا تبسم راه من آغاز شد
در نفسهایم دمید احساس عطری دلنشین
اشکهای روضهخوان و نبضهای سینهزن
زمزم شوقیم پای کعبهی اهل یقین
از تبسمهای دشت و جنب و جوش خاکها
دیده بودم زندگی را در جهان اربعین
چای تلخی با حلاوت گفت با لبهای من
لذت بی انتهای زندگی یعنی همین
#علی_گلی_حسینآبادی
#اربعین
#پیادهروی
#نجف_کربلا
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/518
سلام و احترام خدمت دوستان شاعر، مداح، نوحهنویس و تمام دغدغهمندان این عرصه، مطالبی که در ادامه از استاد عزیزم سید مهدی حسینی رکن آبادی براتون میذارم رو با دقت و وسواس بخوانید.
هدایت شده از سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#یک_نکته_از_این_معنی
بخش یکم
این روزها که به نگارش تاریخ شفاهی میپردازم، سعی دارم در مواجهه با رویدادها و پدیدهها- که سوژههای متناسب با تاریخ شفاهیاند- از قضاوتهای شخصی و سلیقهمحور بپرهیزم.
در حال نگارش اَلباقی تاریخ شفاهی، و خاطرات اجتماعی و فرهنگیام با دو تن از مداحان، مرحوم حاج سید احمد شمس و نیز حاج سید مهدی میرداماد بودم، که انتشار نماهنگ (نوحه/ترانهٔ) ویژه اربعین با خوانش آقای #عبدالرضا_هلالی، ذهن مرا سخت به خود مشغول داشت و نتوانستم از کنار آن به سادگی بگذرم.
آنچه میخوانید، واکنش و دغدغههای من در قبال چنین نوحههایی است که بظاهر خلاقانه است، اما درباره آن، باید تأملات مبنایی بویژه از نظر محتوایی درنگهایی داشت.
بخش آغازین نوحه را مرور کنیم:
انا لله و انا الیه راجعون
چهل روز گذشت،
چهل روز با سوز گذشت،
مجلس ختمی به مناسبت درگذشت خون خدا
تو کربلا
برگزار میشه
مجلس ترحیمی
تو موکبا
با مداحی تاول پا
برگزار میشه
بعد از هزار سال
بازم عمه سادات بیقرار میشه...
ادامه دارد...
#نوحه_ترانه
#تاریخ_شفاهی
#آسیب_شناسی
@smahdihoseinir
هدایت شده از سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#یک_نکته_از_این_معنی
بخش دوم
این روزها، ابتذال دامنگیرِ ادب و هنر آیینی شده است - چه واقعگرایانه نگاه کنیم و بپذیریم، و چه متعصبانه بنگریم و آن را رد کنیم- و کمکم، این فکر دارد جا میافتد که به عشق اهل بیت(علیهمالسّلام) هر کاری میتوان کرد و به زعم گروهی از افراد، حتی دانش، حکمت، فرهنگ و اندیشه را در مسلخ محبت و عشق باید فدا کرد...
* آنکسانی که با وجود فرهنگسازیها و فتاوای علما، قمه میزنند،
* آنکسانی که با وجود ارشادها و تبیینها در عزای حسینی با زنجیر تیغدار بر بدن خود میکشند،
* و...
میتوان رفتارشان را به حساب جنون عشق گذاشت.
بیگمان آنان به میزان ادراکشان از فرهنگ عزاداری، در عزاداریهای خاصشان مأجورند؛ مگر آنکه نیت دیگری جز عزاداری، (مثلاً لجبازی با دیدگاهی سیاسی یا فقهی) داشته باشند!
اما آنگاه که،
* شاعر آیینی نکتهسنجی، تصویر تیغزنی را استوری کند،
* یا دیگری، از قمهزنی دفاع کند،
* این یکی از علمکشیها در برابر نظر علما دفاع کند،
* آن دیگری به صراحت در برابر نظرصائب و مبنایی کارشناسان بگوید: «من قبول ندارم!»...
* و...
اینجاست که باید باور کرد به یک دوگانگی دچار شدهایم.
وقتی استاد دانشگاه، عمامه به سرِ حوزوی، کارشناس و نخبه اجتماعی و فرهنگی در برابر این نوع رفتارها سکوت و یا حتی از آن دفاع و تمجید میکند، باید بپذیریم سطحینگری، دامنگیر برخی هیئتها شده است.
نشانههای این ابتذال را امروزه براحتی میتوان رصد کرد، که حاصل همان غفلت، یا سهلگیریها و التفاتهای نابجای برخی نخبگان در برابر خطای برخی اهالی ادب و هنر آیینی است.
ادامه دارد...
#نوحه_ترانه
#تاریخ_شفاهی
#آسیب_شناسی
@smahdihoseinir
هدایت شده از سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#یک_نکته_از_این_معنی
بخش سوم
مصادیق ابتذال
از مصادیق ابتذال، یکی تکرار ناشیانه یا ملالآور مضامین سخن و یا رفتارهای دیگران به شکل کورکورانه است،
و دیگری، نادیده گرفتن حکمتها و باورها، طبق خواستهٔ عام و به بهانه خلاقیت و نوآوری، با هدف «جذب حداکثری»...
شکی نیست که باید به اقتضای حال و مقامِ مخاطب سخن گفت، اما نه به این مفهوم که: «محتوای سخن را به میزان فهم عام و خواستههای آنان، در سطحی فُرودین، عوامانه و خارج از مبانی فرهنگ شیعی مطرح کنیم!»
از بارزترین مصادیق مردمگرایی با هدف جذب حداکثری، نمونه اشعار و نوحههای زیر است که مهمترین ویژگی آن، در کنار خلاقیت و نوآوری در مضمون یا فرم، سطحینگری و طرح نکات و مضامین دمِ دست و عوامانه است؛ که گاه زمینهساز القای مفاهیم ناشایست نیز میشود:
برای دلخوشی نوکران این درگاه
دروغ روضه بخوانم، دروغ بسم الله!
دروغ روضه بخوانیم، شمر آبش داد
سنان رسید ولی با ادب جوابش داد..
و:
من ایرانم تو عراقی... چه فراقی!
واین نوحه که خطاب به امام معصوم، امامِ عالم الغیب و الشهاده، به شکلهای مختلف خوانده شده:
امشب تکلیفمو معلوم کن
یا از خونه بیرون کن(!)
یا قلبم و آروم کن
امشب
این خیال و راحت کن
یا بزن منو(!) یا که باهام
یه خورده صحبت کن
اصلا میشنوی این صدامو
اصلا میبینی گریه هامو
بیا دونه به دونه بشمرم غمامو
بیا یه کم بشین کنارم
پناه دل بیقرارم
تو زندگیم بجز تو هیچ کی رو ندارم
و:
بغل وا کن که پناه خودمی
بغل وا کن تکیه گاه خودمی
اصلا میشنوی این صدامو
اصلا میبینی گریه هامو
بیا دونه به دونه بشمارم غمامو
بیا یه کم بشین کنارم
پناه دل بی قرارم
تو زندگیم به جز تو هیچکی رو ندارم
و:
دست رو دلم نذار دیگه
اشکمو درنیار دیگه
قلب من آزاری نداره
من خودتو میخوام ازت
نگام کنی یه بار فقط
واسه تو که کاری نداره
اصلاً میشنوی این صدامو؟
اصلاً میبینی گریه هامو؟
و این نوحه/ترانه(؟) که بتازگی متناسب با اربعین ارائه شده است:
انا لله و انا الیه راجعون
چهل روز گذشت،
چهل روز با سوز گذشت،
مجلس ختمی به مناسبت درگذشت خون خدا
تو کربلا
برگزار میشه
چه بپذیریم چه نخواهیم بپذیریم واقعیت امر این است که این ترانه به ظاهر نوحه پیادهروی اربعین در آن سطح جهانی را تا سطح حضور در یک مجلس ختم و درگذشت امام، پایین میآورد!
ادامه دارد...
#نوحه_ترانه
#تاریخ_شفاهی
#آسیب_شناسی
@smahdihoseinir
هدایت شده از سیدمهدی حسینی رکن آبادی
#یک_نکته_از_این_معنی
بخش چهارم و پایانی
موریانهٔ غفلت و عوامگرایی دارد ستونهای این خیمه را از بیخ و بن میجَود و ما دلخوشیم که نوحههای خلاقانه ما را مردم استقبال کردهاند! اما به عوارض و نتایج آن کاری نداریم... برخی نخبگان ما به مداح طیبالله میگویند و خوشحالند که مداحی ما بسیار پویا و خلاقانه است و همه چیز به خوبی و خوشی میگذرد بله ظاهراً درست است؛ از نظر سبک! اما از نظر محتوا چه؟ آیا همه اشعار و نوحههایی که خلقالساعه، بی هیچ وسواس و سنجشی، و صرفاً خالصانه ارائه میشود، قابل دفاع است؟
اگر واقعگرایانه با این موضوع مواجهه داشته باشیم، براحتی میتوانیم به جمعبندی برسیم. نوحههایی همچون نمونهٔ مذکور، حاصل غفلت و عوامگرایی ما و در حقیقت به کام دشمن ماست؛ دشمنی که سالهاست پیادهروی اربعین و اهداف مقدس آن را میبیند، اما براحتی آن را انکار میکند. رسانههای جهانی بر این حرکت جهانی و تمدنساز شیعی، چشم بستهاند و نمیخواهند دیگران هم ببینند اما سؤال مهم این است که چرا ما بر آن چشم بستهایم و چرا حقایق را نمیبینیم؟
چرا نوحهسرایان و مداحان ما ناخواسته اما همسو با دشمن، راهپیمایی اربعین را از منظری میبینند که مفهوم حرکت به سمت امام و برائت از دشمن امام در آن وجود ندارد؟
پاسخ آن روشن است...
به دنبال جاسوس و کیف انگلیسی و نقشههای پنهان دشمن برای انحراف در هیئت نباشید!
این خطای بزرگ از خودِ ماست و ریشه در همان سکوت نخبگان دارد و تشویق به عوامگرایی، که حاصل آن جذب حداکثری است؛ به هر قیمت ممکن!
تا زمانی که اوضاع چنین است و برخی نخبگان، در قبال این خطایا سکوت میکنند و یا تمجید و تایید؛
و آنگاه که هشدار «فأین تذهبون؟» نیز در آن جماعت، درنگی ایجاد نکرد، به نظر میرسد مثل شبهای کرونایی، فقط باید «الهی عظم البلاء» خواند و «وانقطع الرّجا» را باشدّت و حدّت تکرار کرد...
#نوحه_ترانه
#تاریخ_شفاهی
#آسیب_شناسی
@smahdihoseinir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی برای شهید آیت الله رییسی
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/518
#غزل
#شوق_و_حسرت
شوق و حسرت را میان کولهای از غم گذاشت
اشکهایش را صدا زد پلک را بر هم گذاشت
در خیالش کهکشان را چون عصا در دست داشت
در خیالش روی چشم آسمان پا میگذاشت
تکه ابری سایه میانداخت بر روی سرش
از ملک سرشار میشد عالم دور و برش
چشمه مینوشید از دریا که موکب دار بود
دور تا دورش زمان از حس خوش سرشار بود
پای خود را داشت جای پای زینب میگذاشت
در دلش یک ذره از غمهای زینب میگذاشت
جانماز خستگی را در خیالش میگشود
بوسه میزد مهر بر پیشانیش وقت سجود
روح و جانش بخشی از زیبایی مشایه بود
با ملائک در جهانی تازهتر همسایه بود
هر زمان تسبیح میکرد اشکهای خویش را
در جهان میدید پژواک دعای خویش را
در خیالش زندگی تنها همین احساس بود
اشک او بسیار با ارزش تر از الماس بود
در جهان تازهی او کربلا نزدیک بود
کربلا او را صدا میزد صدا نزدیک بود
چشم او از دور گنبد را در آغوشش کشید
از نسیم آوای «طبتم فدخلوها» را شنید
در حرم یک تکه از قلب خودش را جا گذاشت
با شمیم سیب از نو پا به این دنیا گذاشت
با نوای روضهخوان چشم خودش را باز کرد
اشک آمد با تبسم گونهاش را ناز کرد
با زبان اشک میگفت ای همه دنیای من
نیست غیر از بوسه بر خاک تو در رؤیای من
کاش من هم عاشقی از جنس جابر میشدم
کاش من هم لااقل یک بار زائر میشدم
با دل صافش شد از زوار خاص اربعین
شاید اصلا نیست معنای زیارت جز همین
#علی_گلی_حسین_آبادی
#اربعین
#زیارت
کانال اشعار در ایتا 👇
https://eitaa.com/ashare_ali_goli/518
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است
تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است
گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است
خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است
محمدعلی بهمنی
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه
یکی از اشعار بهمنی که خیلی دوستش داشتم.
روحش شاد و به جامعه شعر و ادبیات تسلیت عرض میکنم.